گروه جهاد و مقاومت مشرق - در فرودگاه بیروت یک افسر مسیحی لبنانی با درجهٔ بالا وقتی پاسپورتم را که نام «غاده چمران» بود دید، پرسید: «نسبتی با چمران داری؟» گفتم: «خانمش هستم.» خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. گفت: «او دشمن ما بود، با ما جنگید ولی مرد شریفی بود.»
بعد آمد بیرون دنبالم. گفت «ماشین نیامده برای شما؟» گفتم: «مهم نیست.» خندید و گفت «درست است، تو زن چمران هستی!»”
* نیمهٔ پنهان ماه، ج۱، ص۵۴
بعد آمد بیرون دنبالم. گفت «ماشین نیامده برای شما؟» گفتم: «مهم نیست.» خندید و گفت «درست است، تو زن چمران هستی!»”
* نیمهٔ پنهان ماه، ج۱، ص۵۴