به گزارش مشرق، ماجرای این پرونده از 4 مرداد 93 با کشف جسد یک راننده آژانس در شهرک ولیعصر آغاز شد. تحقیقات نشان میداد او آخرین بار با مردی 23 ساله به نام مجید دیده شده است. چند ماه بعد، مجید دستگیر شد و در بازرسی از خانهاش یک قوطی حاوی الکل که دو گوش بریدهشده انسان داخل آن بود، کشف شد. همزمان جسد زنی 24 ساله در بیابانهای اطراف یافتآباد پیدا شد که گوشهای بریدهشده متعلق به آن زن بود.
مجید در بازجوییها به قتل راننده آژانس و زن جوان اعتراف کرد و گفت: «راننده آژانس مبلغی پول از من طلب داشت، اما من توانایی پرداخت آن را نداشتم. روز حادثه با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم.» متهم درباره قتل زن جوان و بریدن گوشهایش نیز گفت: «چند ماه پیش با معصومه آشنا شده بودم و همین موضوع باعث شروع اختلاف من و همسرم شد. او از من خواسته بود به این دوستی پایان بدهم. از طرفی معصومه هم مدام برایم مزاحمت ایجاد میکرد. برای همین نقشه قتلش را کشیدم. روز حادثه او را به یافتآباد کشاندم و با چاقو چند ضربه به گردنش زدم. برای اینکه به همسرم ثابت کنم به زندگیمان وفادارم، گوشهای معصومه را بریدم و در قوطی الکل انداختم و در آشپزخانه گذاشتم. همسرم با دیدن آنها ترسید.»
در حالی که به نظر میرسید پرونده متهم با همین دو قتل بسته شود، همسر متهم با مراجعه به کلانتری، پرده از قتل دیگری برداشت و گفت: «مجید چند روز قبل مقداری لوازم داخل خودرو و دو گوشی تلفن همراه به خانه آورد و مدعی شده بود اینها امانت هستند. وقتی گوشی را بررسی کردم، عکس پسر جوانی را در آن دیدم. روز بعد، در خیابان قدم میزدم که با حجله همان پسر روبهرو شدم. همسایهها میگفتند او کشته شده و اموالش هم به سرقت رفته است.» با افشای این راز، مجید به سومین قتل نیز اعتراف کرد و گفت: «با مقتول اختلافات قدیمی داشتم و روز حادثه برای پایان دادن به این موضوع سوار خودرویش شدم. آنجا با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم و جسدش را در محلی خلوت رها کردم.»
با اعتراف متهم به هر سه قتل، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده قرار گرفت. در جلسه دادگاه که 23 بهمن امسال برگزار شد، اولیای دم هر سه مقتول خواستار قصاص شدند. سپس متهم باردیگر به ارتکاب قتلها اعتراف کرد. در پایان دادگاه نیز قضات وارد شور شده و متهم را به سه بار قصاص نفس و پرداخت دیه صدمات غیر منتهی به فوت محکوم کردند.
مجید در بازجوییها به قتل راننده آژانس و زن جوان اعتراف کرد و گفت: «راننده آژانس مبلغی پول از من طلب داشت، اما من توانایی پرداخت آن را نداشتم. روز حادثه با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم.» متهم درباره قتل زن جوان و بریدن گوشهایش نیز گفت: «چند ماه پیش با معصومه آشنا شده بودم و همین موضوع باعث شروع اختلاف من و همسرم شد. او از من خواسته بود به این دوستی پایان بدهم. از طرفی معصومه هم مدام برایم مزاحمت ایجاد میکرد. برای همین نقشه قتلش را کشیدم. روز حادثه او را به یافتآباد کشاندم و با چاقو چند ضربه به گردنش زدم. برای اینکه به همسرم ثابت کنم به زندگیمان وفادارم، گوشهای معصومه را بریدم و در قوطی الکل انداختم و در آشپزخانه گذاشتم. همسرم با دیدن آنها ترسید.»
در حالی که به نظر میرسید پرونده متهم با همین دو قتل بسته شود، همسر متهم با مراجعه به کلانتری، پرده از قتل دیگری برداشت و گفت: «مجید چند روز قبل مقداری لوازم داخل خودرو و دو گوشی تلفن همراه به خانه آورد و مدعی شده بود اینها امانت هستند. وقتی گوشی را بررسی کردم، عکس پسر جوانی را در آن دیدم. روز بعد، در خیابان قدم میزدم که با حجله همان پسر روبهرو شدم. همسایهها میگفتند او کشته شده و اموالش هم به سرقت رفته است.» با افشای این راز، مجید به سومین قتل نیز اعتراف کرد و گفت: «با مقتول اختلافات قدیمی داشتم و روز حادثه برای پایان دادن به این موضوع سوار خودرویش شدم. آنجا با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم و جسدش را در محلی خلوت رها کردم.»
با اعتراف متهم به هر سه قتل، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده قرار گرفت. در جلسه دادگاه که 23 بهمن امسال برگزار شد، اولیای دم هر سه مقتول خواستار قصاص شدند. سپس متهم باردیگر به ارتکاب قتلها اعتراف کرد. در پایان دادگاه نیز قضات وارد شور شده و متهم را به سه بار قصاص نفس و پرداخت دیه صدمات غیر منتهی به فوت محکوم کردند.