روي مزار شهيد پول ريختن؟؟؟ تو وجود عده اي واقعا عقل و شعور ناياب شده

داشتم كتاب خاكهاي نرم كوشك را مي خواندم كه خاطرات سردار پاكباز و قهرمان دفاع مقدس شهيد برونسي است. كتاب كه به چاپ 83 سووم رسيده است كه حاكي از ان است كه مردم چه ارزش هاي را دوست دارند بخوانند. بذونسي مردي از جوانمردان عصر كه چون او در اين مرزو بوم بسيار داشته ايم و اريم ولي گمنام اند و گريزان از شهرت و پست و مقام و ثروت. مرداني از جنس خدا كه عاشق ولايتند و مردم عاشق ارزش هاي خوب خدا مسلماناني كه دينشان در عملشان تجلي پيدا كرده است. همينطور كه ككتاب را مي خواندم و نمي توانستم آن را متوقف كنم چند لحظه اي به دنبال خواندن اخبار در اينترنت و استراحتي كوتاه به دنياي مجازي سري زدم اخبار بيشتر در حول و حوش پس لرزه هاي اختلاس باور نكردني بود كه امروزه نقل محافل است و خدا كند بماند تا اينبار به سرانجامي عادلانه برسد. در خبرها از فرار يكي از مديران معزول بانكي به خارج كشور و تصوير ويلاي چند مياياردي و شركت هاي متعدد فرزندش امده بود و از شركت هاي متعدد گروه اختلاس كننده و غيره اهي از نهادم كشيدم و به ترجيح دادم بجاي خواندن اين اخبار دردناك در كشور اسلامي به ادامه مطالعه كتاب خاطرات شهيد برونسي بپردازم او كه براي حفظ ارزش هايي كه براي آنها به پا خواسته بود پشت سر امام و رهبري محكم و استوار ايستاده بود و با زندگي ساده و بي الايش در مشهد خانه اي ساده تر از انچه تصور كنيم داشت چه سرافراز و عاشقانه زندگي كرد مقايسه اين دو چه متناقض بود فردي كه تمام وجودش را براي اسلام و كشور هديه مي كند و در اين راه چه مشكلات سختي را تحمل مي كند و فرد ديگري كه در اين كشور مدير است و در حال گرداوري مال و اموال براي فرار از كشور انهم با بي ابرويي و دستي در اختلاس و تحقير شده و عصبي. اشك امانم را برديده بود از اينهمه تفوت يكي در عشق دين و سرافرازي كشورش سر از پا نمي شناسد و با خون وضو مي سازد و تا اخرين قطره خون خود را تقديم انقلاب نظام عدالت و انسانيت و حفظ ارزش هاي متعالي ان مي كند و ديگري براي چند روز لذت گذراي دنيا در باتلاق فساد و ارتشا و اختلاس چنان فرو مي رود كه فراموش مي كند روزي چون امروز را ولي او كه گريخته است و به زعم خود در خانه چند ميلياردي خود خوش مي گزراند كاش خاطرات شهيد برونسي را مي خواند و مي ديد چه تفاوت است در سرنوشت دو انسان يكي بريده از جهان مادي و عاشق انسانيت و اينهم نام نيكي از او مانده است و ديگري با دنيايي از ثروت ولي بدنام و فراري از ملت كتاب را به پايان مي رسانم و در حالي كه شانه هايم از هق هق گريه مي لرزد مي گويم كاش مديران ما مي دانستند ميراث چنين بزرگاني بر دوش انهاست كاش حس مي كرديم ان دوران را و در اعمال و رفتارمان همواره ياد انان را گرامي مي داشتيم انان كه رفتند و جانبازاني و خانواده شهدا كه هستند و بزرگاني از خيل دفاع مقدس بين ما هستند و هنوز به همان شيوه زندگي مي كنند ولي ناشناسند گمنامند و دل شكسته گاهي خواندن اخبار و وضع و اوضاع انها را دلشكسته تتر مي كند ولي چون سخنان ولي خود را مي شنوند محكم و استوار ايستاده اند تا دشمن بداند اين امواج فتنه خواهد گذشت ما سرافرازيم و از اين امتحان ها پيروز بيرون خواهيم امد ياد شهدا گرامي باد

واقعا خوش بحالش . من فكر كنم اين شهيد هم مثل همه شهداي جاويدالاثر راضي نباشد كه ما دنبال مزارش يا نشانه اي از او بگرديم . سيد يابر به همين اندازه كه برات نوشتم منو دعا كن . والسلام . جامانده

یادش گرامی.

عاقبت اين عشق هلاكم كند ؛ در گذر كوي تو خاكم كند ...

سلام خدا و اولیا برگزیده اش بر شهیدان راه حق و به ویژه این شهید بزرگوار.