اخبار انتصاب شریف، ژنرال 4 ستاره بازنشسته پاکستانی، به شدت در این کشور مورد انتقاد قرار گرفته و روابط سعودی-پاکستان را دچار اصطکاک بیشتر کرده است.
شریف، پاییز گذشته در سمت فرمانده کل ارتش پاکستان از خدمت نظامی بازنشسته شد. شاخص ترین عملکرد دوران فرماندهی او، سرکوب جنبش طالبان پاکستان بود که با حملات تروریستی وحشتناک خود سراسر پاکستان را درگیر کرده است. پاکستان همچنان به حمایت از سازمان های تروریستی چون لشکر طیبه ادامه می دهد، ولی با طالبان پاکستان و داعش- که زیرساخت هایی را برای فعالیت در پاکستان ایجاد کرده- در جنگ است.
ائتلاف نظامی به رهبری سعودی اکنون(به لحاظ اسمی) 40 عضو دارد. برخی تحلیل گران سعودی این طور استدلال می کنند که پاکستان باید یک فرمانده برای این ائتلاف معرفی کند، چرا که تنها کشور مسلمانی است که تسلیحات هسته ای در اختیار دارد. در واقع، پاکستان سریع ترین رشد زرادخانه هسته ای را در دنیا دارد. (به زعم آن ها) فرماندهی که مسوولیت یک نیروی هسته ای را به عهده دارد، اعتباری متفاوت از هر ژنرال مسلمان دیگری دارد.
عربستان سعودی دهه هاست که به لحاظ نظامی، به پشتیبانی پاکستان وابسته است. در دهه 1980، هزاران سرباز پاکستانی در عربستان استقرار یافتند. ولی پاکستان درخواست سعودی ها را برای اعزام سرباز، برای پیوستن به جنگ ریاض علیه یمن، نپذیرفت. در 2015، پارلمان پاکستان بالاتفاق علیه پیوستن به ائتلاف سعودی رای داد. در پاکستان تنها افراط گرایانی چون لشکر طیبه از اعزام سرباز به یمن حمایت می کنند.
انتخاب شریف به عنوان فرمانده نیروهای ائتلاف سعودی، دست کم به لحاظ نظامی، به اعتبار این به اصطلاح «ناتوی عربی» می افزاید. ائتلاف سعودی تاکنون چندین تمرین نظامی در خاک عربستان برگذار کرده است، ولی نتوانسته است که یک ستاد مشترک یا مرکز فرماندهی قوی از 40 عضو خود ایجاد کند.
در دو ماه گذشته، روشن نبوده که آیا شریف به طور رسمی پیشنهاد فرماندهی را دریافت کرده است یا این که اصلا قصد دارد چنین پیشنهادی را بپذیرد یا نه. در ابتدا، وزارت دفاع پاکستان اعلام کرد که او این سمت را پذیرفته است، ولی هیچ منبع سعودی این خبر را تایید نکرد. اخیرا، رسانه های سعودی خبر داده اند که او در مسیر رسیدن به این سمت قرار دارد، ولی هنوز هیچ قطعیتی در کار نیست.
بیشتر این عدم قطعیت به اختلافاتی باز می گردد که در باب این موضوع در خود پاکستان وجود دارد. از آن جا که «ائتلاف نظامی اسلامی»، شامل ایران و عراق نمی شود، به آن به چشم اتحادی علیه شیعیان نگاه می شود. مانورهای نظامی این ائتلاف، به وضوح ایران را به عنوان هدف خود در نظر گرفته اند.
جامعه بزرگ شیعیان پاکستان با پیوستن پاکستان به یک ائتلافِ آشکارا ضد ایرانی، مخالف است و سیاستمداران سنّی پاکستان هم مخالف تقابل با ایران هستند.
مقامات اسلام آباد می خواهند روابط صمیمانه خود را هم با ریاض و هم تهران حفظ کنند، در حالی که تنش های فرقه ای در این کشور همین حالا هم شدید و خشن است. طالبان پاکستان و داعش از این شکاف بهره می برند تا شیعیان را هدف قرار دهند.
نواز شریف، نخست وزیر پاکستان(که هیچ نسبتی با راحیل شریف ندارد)، به ویژه مایل است که توازن رویکرد اسلام آباد را نسبت به رقابت منطقه ای ایران و عربستان حفظ کند.
و البته در درون عربستان هم احتمالا درباره فرماندهی شریف، اختلاف نظر وجود دارد. نایب ولیعهد و وزیر دفاع سعودی، محمد بن سلمان، که در واقع طراح این ائتلاف است، با حضور شریف شاید شاهد کم رنگ تر شدن نقش خود در مدیریت این نیرو باشد.
سعودی ها بسیار امید دارند که دولت جدید ایالات متحده، مخالف سرسخت ایرانی ها باشد. ریاض از واشینگتن انتظار دارد که جلوی نفوذ ایران را در عراق و سوریه، سد کند. آن ها همچنین خواستار حمایت نامشروط واشینگتن از ریاض در جنگ یمن هستند.
اسلام آباد(در قیاس با سعودی) نسبت به سیاست خارجی ترامپ مضطرب تر است. در 30 ژانویه، رهبر سازمان تروریستی لشکر طیبه، حافظ سعید، از طرف دولت پاکستان تحت مراقبت خانگی قرار گرفت، تا این علامت به آمریکا داده شود که این گروه تروریستی تحت کنترل است. این یک بازی ماهرانه از سوی پاکستان است تا فشارهای واشینگتن را بر خود(برای شدت عمل بیشتر در قبال گروه های تروریستی فعال در پاکستان) کاهش دهد.
ابهامات درباره ژنرال شریف احتمالا هیچ گاه برطرف نخواهد شد. این ابهامات نشانی از سیستم های ناکارآمد تصمیم گیری، هم در ریاض و هم در اسلام آباد هستند.
منبع: المانیتور