به گزارش مشرق، بيشك حجاب مقولهاي مهم در جامعه اسلامي محسوب ميشود كه بهخصوص رعايت آن توسط چهرههاي شناختهشده حائز اهميت است. با اين وجود چهرههاي باحجابي كه به دور از تظاهر و نمايش در رسانه ملي حضور دارند، اندكشمار هستند. يكي از اين افراد كه تقريباً هر روز مهمان خانههاي ايرانيان است فضهسادات حسيني گوينده جوان خبر سيماست كه در بخشهاي مختلف خبر اعم از خبر ساعت ١٤، شبكه قرآن و گفتوگوي ويژه خبري اجرا دارد. او همچنين مترجم عربي و انگليسي و داراي دكتراي حقوق دانشگاه تربيت مدرس است. ما با وي در زمينه كار و فعاليتهايش همچنين پوشش برتري كه انتخاب كرده است گپ وگفتي انجام داده كه پيش روي شماست.
از بچگي اجرا را دوست داشتم. در تمام طول تحصيل كارهاي اجرا انجام ميدادم، اولين عكس اجرايم از مهد كودك هم هست، زمان دانشگاه هم به من پيشنهاد ميشد، بعد هم در شبكههاي 2 و سحر به من پيشنهاد اجرا دادند كه به دلايلي نپذيرفتم، تا اينكه گفتند شبكه خبر تست ميگيرد. رفتم و قبول شدم و كارم را با خبر 20 شروع كردم. مدتي هم در شبكه خبر گوينده، دبير خبر و مترجم بودم. بعد از مدتي تست گفتوگوي ويژه خبري را دادم و قبول شدم. قرار بود اجرا كنم كه گفتند تستي هم براي خبر 14 بده پذيرفته شدم و به اين بخش خبري آمدم.
اتفاقاً براي بقيه عجيب بود كه يك خانم جوان و چادري در اين بخش فعاليت كند، اولش سخت بود، اما كمكم هم مردم بهتر پذيرفتند و هم خودم راحتتر شدم.
اولين بخش خبري مشروح سراسري است كه از شبكه اول پخش ميشود. سالهاست اين بخش وجود دارد و قديمي است. اغلب اتفاقات در اين زمان ميافتد و بخش عمدهاي از اخبار براي اولين بار از اين بخش پخش ميشوند.
اين طور نيست كه خودم را محدود به خبر كنم، هرچند ما خبريها محدوديتهايي داريم و من به آنها احترام ميگذارم و پايبندم ولي كارهاي جانبي خودم را هم دنبال ميكنم مثل درس خواندن، درس دادن و فعاليتهاي اجتماعي.
نه الحمدلله مشكلي ندارم. در يك خانواده مذهبي و معتقد بزرگ شدم و از هفت سالگي چادر سرميكردم تا الان هم يك بار بدون چادر نبودهام. در محل كار هم مقيد هستم. ظاهر و باطنم هميشه يكي بوده و مراقبم تا حجابم كمرنگ نشود چون اين پوشش محافظ من است. افرادي كه حريمها را رعايت نميكنند من را آزار ميدهند. نكتهاي كه هست اغلب خانوادههاي مذهبي به راحتي به فرزندانشان اجازه ورود به صداوسيما را نميدهند. خيليها ورود به صداوسيما را نوعي خط قرمز ميدانند به همين خاطر وارد نميشوند، اما رسانه ملي منتسب به حضرت آقاست و كسي كه به آن وارد ميشود بايد خط قرمزها و چارچوبها را رعايت كند.
افرادي كه با ظاهرسازي وارد صداوسيما ميشوند نميتوانند دوام بياورند و بالاخره يكجا چهره اصلي خود را رو ميكنند. انسان بايد هميشه و تحت هر شرايطي خودش باشد، فيلم بازي نكند. متأسفانه گاهي سوءاستفادههايي ميشود مثل اينكه طرف تصور كند با داشتن چادر پذيرفته ميشود و ميتواند كارش را آغاز كند، اما بعد كه جاافتاد ماهيت واقعي خودش را نشان ميدهد.
همين طور است. اين افراد كار را براي بقيه سختتر ميكنند. مثلاً بعضيها از من كه چادري و مذهبي هستم ميپرسيدند بيرون هم همين پوشش را داري؟! طول كشيد تا بفهمند هميشه حجابم را رعايت ميكنم حتي به دليل استاندارد تصویربرداری تلويزيون گاهي مجبورم روسري خودم را عقبتر هم بگذارم. از بس برخي بازي كردند باورش سخت ميشود كه طرف خودش است براي همين زمان ميبرد تا جا بيفتد.
شرايط پذيرفته شدن در رسانه ملي باعث اينگونه ظاهرسازيها ميشود؟
نه اتفاقاً در قوانين رسانه ملي قيد نشده حتماً با چادر باشند، بلكه ميگويد خانم موقر، خوب و پوشيده بيايد. اما يك عده فكر ميكنند اگر با چادر وارد شوند بيشتر و بهتر پذيرفته ميشوند، لذا چادر سرميكنند درصورتيكه اعتقادي به آن ندارند يا نمايشي است و بيرون از محل كار حجاب ديگري دارند. آنچه مهم است اين است كه خودمان باشيم و مردم هم ما را قبول كنند تا ماندني شويم، چون هميشه زير ذرهبين و نگاه عموم هستيم و اتفاقاً مردم مرتب با ما در ارتباطند و نظراتشان را مستقيم و غيرمستقيم به ما انتقال ميدهند.
چند سالي ميشود سازمان استخدام ندارد طبيعي است اگركسي بخواهد وارد شود بايد معرف داشته باشد و اينكه سازمان در موارد خاص به افرادي نياز داشته باشد و جذب كند. اينكه كسي با پول و رابطه وارد شود شايد در موارد نادري در عرصه بازيگري يا مجريگري مصداق داشته باشد ولي براي خبر امكانش نيست چون خبر چارچوبي بسته و محدوديت دارد. اصلًا نميتوان با پارتي و پول وارد شد از بس فيلتر، گزينش و حساسيت وجود دارد. البته در هر يك از اين مشاغل، اگر فردي با پارتي آمده باشد ماندنش از ورود مهمتر است، اينكه توان ادامه راه را داشته باشد يا نه و مردم بخواهندش يا نه!
مجريها آزادتر هستند و بعضاً بيشتر هم ديده ميشوند، ولي براي گويندگي خبر سختگيريهاي زيادي هست مثلاً در مصاحبهها يا برنامههايي كه حضور دارند و... خط قرمزهاي ما خيلي زياد است. اما اغلب كار باثباتتري است به نسبت اجرا و بازيگري كه ممكن است مقطعي و موقت باشد.
من خودم به شدت به چارچوبها پايبند هستم و رعايت ميكنم براي همين اذيت نميشوم. حتي يكي از دلايلي كه كار خبري را انتخاب كردم همين مورد بود چون با عقايد و افكارم نزديكتر است و اين رعايت حدود و شئون را هم ميپسندم، بهخصوص مرز بين روابط محرم و نامحرم كه برايم حياتي و مهم است.
در وهله اول به خود شخص بستگي دارد كه در فضاي كار چگونه باشد، چون ما به ناچار و به اقتضاي شغل در محيطي مختلط هستيم پس بايد خيلي مراقب رفتار، گفتار، پوشش و ساير مسائلمان باشيم تا حريمها حفظ شود.
بله برخي كلاسها يا جلسات توجيهي ضمن خدمت هست اما اين مسائل بيشتر به خود فرد بستگي دارد كه چقدر موازين را رعايت كند.
خود من براي ورود ترديد زيادي داشتم. يادم هست برخي اساتيد با من صحبت كردند كه اين دغدغه حضرت آقاست تا خانمهاي محجبه با حفظ شأن و كرامت و رعايت چارچوبها حضور داشته باشند. اين مسئله براي من كه حضرت آقا غير از مرجع تقليد، رهبر و ولي امر هم هستند، بسيار مهم بود. هم نوعي احساس تكليف و هم البته قوت قلب و آرامش خيال كه مستحكمتر گام بردارم.
فقط تا زماني كه احساس كنم حضورم فايده دارد! قطعاً اگر بهجاي اثرگذاري مثبت، حس كنم بر من اثر منفي دارد و از آرمانهاي خودم دور شدم حتي بر ديگران بياثرم يا خداي نكرده اثر سوء دارم، اگر در اوج قله موفقيت هم باشم كنار ميكشم. من اين كار را براي آرمانهايم انتخاب كردهام، در واقع اين شغل با همه جذابيتهايش و با همه مشقتهايي كه متحمل شدهام، برايم يك وسيله است نه هدف! به قول ما حقوقيها، طريقيت دارد نه موضوعيت.
الحمدلله هرجا كه هستم، چه فضاي حقيقي و چه مجازي انرژي مثبت ميگيرم. خدا را شكر بازخوردها خوب بوده مثلاً يكبار مادري خيلي پيگيري كرده بود تا شماره تحريريه را بگيرد ميخواست دختر كوچولويش با من حرف بزند. آن مادر به من گفت دخترم دوست نداشت چادر سر كند از وقتي شما خبر ميخوانيد، ميگويد مامان براي من روسريهاي رنگي بخر و چادر سرش ميكند. اين پيامهاي مستقيم و غيرمستقيم به آدم قوت قلب ميدهد. حس ميكنم و البته مرتباً ميشنوم كه نماينده قشر مذهبي و حزباللهي در تلويزيون هستم و اينكه توانستهام تا حدودي به اهدافم برسم خدا را شاكرم و ميدانم كه بار مسئوليتم هر روز سنگينتر ميشود.
بله صفحه توييتر دارم البته چون فيلترشكن نداشتم در محل كار كه برايمان باز است گاهي استفاده ميكنم، اما بيشترين ارتباطم در فضاي مجازي با مخاطب در اينستاگرام است و تا جايي كه وقت و توانم اجازه بدهد، رابطهمان دوسويه است.
گاهي عدهاي كه با نظام و رهبري مشكل دارند يا رسانه ملي موافق ميلشان نيست به ندرت حرفهايي ميزنند يا حتي تهديد هم ميكنند، مثلاً يكبار گفته بودند و منتشر كرده بودند بلايي كه سر سرافراز آورديم سر تو هم ميآوريم يا اينكه اميدواريم بهزودي اين نظام سرنگون شود و سرهمه شما چادريها را كنار جوي آب ببريم! اين مسائل پيش ميآيد اما براي من اهميتي ندارد، براي من مهم اين است كه مشي سياسي مشخصي دارم و بارها گفتهام خودم را پيرو حضرت آقا ميدانم، اگر ايشان من را به عنوان سرباز بپذيرند. به هيچ حزبي وابسته نيستم گرچه اصولگرا بودنم بديهي است. بههرحال برخي بيمهريها و هتاكيها فضا را ناخوشايند ميكند.
بله مثلاً وقتي كتاب يا فيلمي را معرفي يا اتفاق و خبر مهمي را اطلاعرساني ميكنم، استقبال خوبي ميشود و ميخواهند كه باز ادامه بدهم. يا بارها در مورد مدل چادرم يا نحوه بستن روسريام سؤال كردهاند، براي همين عيد پارسال نحوه بستن روسري را به عنوان عيدي گذاشتم. يا مثلاً گفتهاند ميخواهيم چادري شويم يا چطور چادر را حفظ كنيم و... در كل فضاي تعاملي خوبي است و من هم در حد توان پاسخگو هستم. فكر ميكنم حضورم تلنگرخوبي است كه يك خانم ميتواند با پوشش چادر باشد ضمن حفظ حيا و حريمها، بدون هيچ مشكلي فعاليتهاي مختلفي هم انجام بدهد.
استرس در كار ما طبيعي است كاري نميتوان كرد، به هرحال يكي از سختيهاي كار ما هم همين است. البته ميزان و نوع استرس كم و زياد ميشود اما حدي از آن هميشه هست هم بهخاطر زنده بودن خبر و هم اهميت آن است. مثلاً وقتي مشكلي در آنتن زنده خبر پيش ميآيد واقعاً نميشود كاري كرد، چون گوينده بايد وقتي روي آنتن رفت فقط خبر بخواند، نميشود موسيقي يا تصوير گل و بلبل پخش كرد يا مجري قصه بگويد، مثل ساير برنامههاي زنده نيست. گاهي صدا قطع ميشود يا مشكل فني پيش ميآيد يا هر اتفاق غيرمترقبه ديگري ممكن است رخ دهد.
مثلاً زماني كه خانم احمدي كارشناس هواشناسي حالشان بد شد آقاي صادقي واقعاً نميدانست چه اتفاقي افتاده، فرصت هم نبود كه اطلاع دهد ايشان سلامتند يا نه، ناگهان تصوير از خانم احمدي آمد روي گوينده، در آن لحظه گوينده بايد مديريت كند. هم اضطرابش و هم فضا را مديريت كند و بعد هم ساير خبرها را عادي اجرا كند.
يا خود من روزي كه قرار بود خبر ارتحال آيتالله مهدويكني را بخوانم يا خبر شهادت شهيد خزايي را اعلام كنم، تحت تأثير قرار گرفته بودم حالم خوب نبود، اما به لحاظ حرفهاي گوينده خبر نبايد احساساتش غالب شود، گرچه گاهي واقعاً غيرممكن است. نهايتاً اينكه اين استرسها اثر جسمي و روحياش را بر ما ميگذارد اما علاقه و عشق به كار باعث ميشود تحمل كنيم و در عرصه بمانيم. البته من تمام تلاشم را ميكنم استرسم را مديريت كنم و آن را به زندگي شخصي وارد نكنم، مرزهاي كار و زندگي را جدا كردهام البته ناخودآگاه ممكن است تداخلاتي پيش بيايد كه از دست من خارج است و خانواده بزرگوارانه تحمل ميكنند.
خيلي همراه و حامي من هستند و روحيهام را در كارم تقويت ميكنند، معتقدم هر فردي زماني از پس كارهاي سخت برميآيد كه حمايت خانواده را داشته باشد، زن و مرد هم ندارد. خانواده من در تمام فراز و فرود كار با من همراه هستند و صبوري ميكنند، نبودنها، جابجايي برنامهها، شيفتهاي روزهاي تعطيل و مناسبتهاي خاص را تحمل ميكنند. شرمنده لطفشان هستم. ميدانند كه تنها دلگرمي من هستند عاشقشان هستم و دعا ميكنم كه هميشه پشتوانهام باشند و سايهشان بر سرم.
منبع:
روزنامه جوان