نیکسون از سال 1998 که به سازمان اطلاعات آمریکا پیوست وظیفه تحقیق در مورد شخصیت صدام را بر عهده گرفت. وی اخیرا کتابی با نام «بازجویی از صدام حسین» منتشر کرده است.
وی در برنامه «ویکتوریا دیربیشایر» که از بی بی سی انگلیسی پخش میشود، گفت: هنگامی که بحرانی رخ میدهد، تصمیم سازان برای یافتن پاسخ برخی سوالها به ما مراجعه میکنند؛ سوالهایی مانند اینکه: اینها (رهبران کشورها ) چه کسانی هستند؟ چه میخواهند ؟ و چرا اینگونه رفتار میکنند؟
به محضی که او را دیدم شک نکردم که خود صدام است
هنگامی که نیروهای آمریکایی توانستند صدام را در یک تونل کوچک در نزدیکی یک خانه روستایی در تکریت (زادگاه صدام) پیدا کنند، نیکسون در عراق حضور داشت. در آن زمان شایعاتی جود داشت مبنی بر اینکه صدام حسین بدلهای زیادی دارد؛ ولی نیکسون که در سال 2011 از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا بازنشسته شد، گفت: «کوچکترین شکی نداشتم، به محض اینکه وی را دیدم مطمئن شدم که خود صدام است.»
جلد کتاب بازجویی از صدام حسین
نیکسون اولین بازجویی طولانی را با صدام حسین به عهده گرفت. این بازجویی برای روزهای طولانی ادامه داشت. نیسکون در این مورد میگوید که باور نمیکرده است بازجویی با خطرناکترین مرد تحت تعقیب دنیا را بر عهده گرفته و همه چیز در ابتدا برایش یک شوخی به نظر میآمد.
صدام انبوهی از تناقضات بود
مولف کتاب «بازجویی رئیس جمهور» صدام حسین را «انبوهی از تناقضات بود» توصیف میکند که میتوانست در آن واحد لطیف و مهربان باشد و بخنداند و یک شخصیت با رفتاری کامل باشد و در عین حال شخصیت صدام میتوانست وقیح، زورگو، بد دهان، منحط و ترسناک باشد و این زمانی بود که کنترل اعصاب خود را از دست میداد.
رفتارهای صدام حسین همراه با سرکشی بود ولی شرایط برای وی فراهم نبود تا این سرکشی را بروز دهد؛ زیرا اتاق بازجویی اتاق کوچکی بود و از لحاظ شرایط نظافت مناسب نبود و صدام بر روی یک صندلی تاشوی فلزی نشته بود و در اتاق تنها نیکسون بود و مسئول دستگاه دروغ سنج و یک مترجم.
در پایان اولین جلسه بازجویی نیکسون تلاش کرد تا بین خودش و صدام حسین نوعی حس الفت و دوستی برقرار کند که صدام حسین در پاسخ به این تلاش تایید کرد که از صحبت با نیکسون لذت برده است.
نیکسون میگوید که «پنهان شدن صدام برای چند ماه مداوم، وی را برای یک مدت زمان طولانی از صحبت کردن محروم کرده بود.» بعد از یک شروع خوب بین بازجو و صدام، در جلسه دوم صدام دچار شک شده بود و به مرحلهای رسید که هر سوالی را با سوال جواب میداد.
نتایج تحقیقات نشان میداد عراق سلاح کشتار جمعی نداشته است
مهمترین موضوع برای سازمان اطلاعات آمریکا سلاحهای کشتار جمعی بود که همین موضوع بهانه آمریکا و انگلیس برای توجیه حمله به عراق بود. به گفته نیکسون این تمامی چیزی بود که دولت آمریکا میخواست بداند.
ولی نیکسون بعد از صحبتهای طولانی و ادامه دار با صدام حسین و مشاورانش به این نتیجه رسید که صدام برنامه هستهای عراق را چندین سال قبل از اینکه به دست نیروهای آمریکایی بیفتد متوقف کرده بود و قصد از سرگیری این برنامه را نداشت.
«جان نیکسون»
بوش تماما از واقعیتها به دور بود
نیکسون و همکارانش در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا نتایج به دست آمده را شکست تحقیقات تلقی کردند و نیکسون، جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا را 5 سال بعد یعنی سال 2008 در جریان بازجوییها قرار داد.
جان نیکسون که از معدود کسانی بود که با صدام حسین و جرج بوش دیدار کرده بود، میگوید از دیدار با صدام حسین بیشتر لذت برده است تا دیدار با بوش. نیکسون درباره بوش میگوید، «تماما از واقعیت دور بود» و در بین مشاورانی نشسته بود که در موافقت با دستوراتش فقط سر را تکان میدادند.
در دولت بوش سیاست بر دادههای اطلاعاتی ارجحیت داشت