به گزارش مشرق، سایت DE TELEGRAAF در مطلبی درباره علیرضا جهانبخش نوشت: او نشان داد که به خانواده و زندگی بیشتر از فوتبال توجه دارد.در ماه‌های اخیر زندگی حرفه‌ای جهانبخش تحت الشعاع مسائل خانوادگی و سیاسی قرار گرفت. ابتدا غیبت او در دو دیدار مقابل مکابی تل آویو رژیم اشغالگر در رقابت‌های اروپایی با توجه به تنش‌های سیاسی بین کشورش با این رژیم سوژه شد و پس از آن یعنی تنها سه روز بعد از دیدار آلکمار مقابل نماینده رژیم اشغالگر، علیرضا بدترین خبر عمرش را دریافت کرد.

چند دقیقه پس از بازی آلکمار مقابل آژاکس در تاریخ ۶نوامبر به او اطلاع دادند که مادرش از داشتن یک تومور مغزی رنج می‌برد و این آغاز یک دوره اضطراب برای او بود.

 

 

جهانبخش در این خصوص عنوان کرد:زمانی که امیر هاشمی مقدم ماجرا را به من گفت زدم زیر گریه. خانواده‌ام مدت‌ها بود که از این ماجرا خبر داشتند اما برای بر هم نخوردن تمرکزم به من چیزی نگفته بودند. پس از شنیدن خبر فوراً با خانه تماس گرفتم. مادرم گفت که مشکل جدی نیست اما من ترسیده بودم و نمی‌دانستم مشکل تا چه حد جدی است و این تجربه بسیار ترسناکی بود. بعد از این بلافاصله ماجرا را به ون دن بروم سرمی تیم گفتم و او هم با درک و همراهی فوق العاده به من گفت تا هر زمان که بخواهم فرصت دارم در کنار خانواده‌ام باشم و مرا خوشحال کرد.

وی افزود: من پیوند نزدیکی با مادرم دارم و نسبت به او احساس وظیفه می‌کنم و اصلاً دلیل حضورم در خارج از کشور ابتدا ساختن یک زندگی خوب برای خانواده‌ام است. من می خواستم مادرم را نزد بهترین دکتر ممکن ببرم و آن را در هانوفر پیدا کردم. دکتر مجید سمیعی یک ایرانی و همچنین از بهترین جراحان مغز و اعصاب جهان است. او به من اطمینان خاطر داد که مشکل را حل می‌کند. در ماه دسامبر خانواده‌ام به هلند آمدند و پس از بازی با فاینورد عمل جراحی مادرم انجام شد. به همین دلیل در آخرین دیدارهای سال من در آلمان و شهر هانوفر حضور داشتم. ده روز پس از عمل همه به خانه من در هلند آمدیم و خوشبختانه جراحی کاملاً موفقیت آمیز بود. این تجربه بسیار سختی بود اما خوشبختانه مادرم هم اکنون کاملاً خوب است.

جهانبخش خاطرنشان کرد:پدر و مادر و خواهرم هنوز هم در هلند هستند و لحظات خوبی را تجربه می‌کنم و همین موضوع بر کیفیت بازی‌ام هم تاثیر گذاشته است. مادرم غذاهای فوق العاده ایرانی برایم درست می‌کند و خوشحالم که اکنون خانواده‌ام از نزدیک روز های خوبم را می بینند.