سرویس فرهنگ و هنر مشرق- فیلم سافرجت ساختهی «سارا گاورون»، داستان واقعی نخستین تحرکات فمینیستی در بریتانیای اوایل قرن بیستم به رهبری «امیلین پانکهرست» (با بازی «مریل استریپ») برای کسب حق رای زنان را به تصویر می کشد. فضایی دیکنزی از انگلیس دهههای نخست قرن بیستم با خیابانها و کارگاهها و خانههایی چرک و کثیف و آدمهایی با زندگیهای سخت، به خصوص زنانی زحمتکش و تحت ستم که با تجمع و تشکیل گروهی به نام «سافرجت» (به معنای طالب حقوق زنان) سعی دارند حقوق سیاسی جدیدی از جمله حق رای، هم پای مردانشان کسب کنند.
اما پلیس به آنها امان نمیدهد و مرتب سرکوبشان میکند حتی اگر با نخست وزیر وقت دیدار کرده باشند و از وی قول مساعدت گرفته باشند. قهرمان اصلی زنی به نام «مود واتز» (با بازی «کری مولیگان») شوهر و فرزند داشته و اساسا رغبتی به وارد شدن در جریان تظاهرات و تحرکات سیاسی برای کسب حق رای زنان نشان نمیدهد و اصلا به آن باوری هم ندارد تا این که در جریان ملاقات با نخست وزیر وقت، «دیوید لوید جرج»، ناچار به جای یکی دیگر از زنانی که برای تظلم خواهی از نخست وزیر وقت گرفته -ولی به دلیل بیماری شدید نتوانسته در مقابل نخست وزیر حاضر شود- سخنرانی میکند و ناخواسته وارد جنبش «سافرجت» میشود. او بارها و بارها دستگیر میشود اما به قیمت از دست دادن شوهر و فرزندش هم حاضر نیست دست از جنبش یاد شده بردارد. در این میان یک بازرس پلیس هم وجود دارد که مانند «ژاور»رمان بینوایان، سایه به سایهی مود واتز میرود. جنبش سافرجت با سرکوب بیشتر وارد مرحله ی مسلحانه می شود و اعضایش یا دستگیر یا کشته میشوند. تا این که نوشتههای پایان فیلم میگوید که در سال1921 حق رای کامل به زنان بریتانیایی اهدا شد.
فیلم سافرجت، یادآور برخی فیلمهایی مانندخاکسترهای آنجلا (آلن پارکر، 1999 ) یابه نام پدر (جیم شریدان،1993)یا بخشی از بیلی الیوت (استفن دالدری، 2000)است. اما آن چه به نظر میآید این فیلم را علی رغم تمامی قابلیتها از فصل جوایز دور ساخت، نمایش تصویری منفی از دیوید لوید جرج، نخست وزیر صهیونیست دوران ماقبل جنگ اول جهانی و یکی از مهمترین نخست وزیران بریتانیا بود. وی اساسا در آن سالها به همراه «آرتور بالفور» بسیاری از تحرکات صهیونی سالهای دههی دوم قرن بیستم از جملهی صدور «اعلامیهی معروف بالفور» و بخشیدن فلسطین به صهیونیستها و هم چنین زمینه چینی برپایی اسرائیل را هدایت کرد و هموست که برای وارد کردن ایالات متحده به جنگ اول جهانی، عده ای را در سال 1916به آمریکا فرستاد تا در «وج وود» و هتل ساوای نیویورک با نمایندگان صهیونیست ایالات متحده و هم چنین «وودرو ویلسون» (رئیس جمهور وقت این کشور) دیدار کنند و آنها را در مقابل اهدای خاک فلسطین به صهیونیستها، تشویق به ورود به جنگ نمایند. آمریکا در 2 آوریل1917 به بهانهی واهی غرق شدن یکی از کشتیهایش، به آلمان اعلان جنگ داد و در ژوئن27 همان سال به طور رسمی وارد جنگ شد. در نتیجه اعلامیهی بالفور مبنی بر بخشیدن سرزمین فلسطین به صهیونیستها در 2نوامبر1917صادر شد.
اما در فیلم سافرجت، چهرهای دورو، دروغگو و فریبکار از این نخست وزیر تاریخ بریتانیا نمایش داده میشود. در صحنهای که مود واتز به همراه یکی از همکارانش در مجلس گفتگوی مردم با نخست وزیر حاضر میشود و از دردها و رنجهای طول زندگیاش برای وی نقل میکند، لوید جرج با دقت به حرفهای وی گوش میدهد و با طرح سوالاتی در میان حرفهای واتز به نظر میرسد که سعی دارد دقیقتر از درددل او و زنهای دیگر باخبر شود و در انتها هم قول رسیدگی به مشکلات آنها را میدهد. اما پس از این ملاقات نه تنها به قول خود وفا نمیکند بلکه دستور سرکوبی تظاهرات زنها را میدهد که با شدیدترین وجه، پلیس به ضرب و شتم آنها میپردازد و بسیاری از آنان را بازداشت میکند. قطعا ترسیم چنین چهرهای از یکی از نخست وزیران صهیونیست بریتانیا نمیتواند برای اعضای آکادمی اسکار و دیگر انجمنها و اتحادیههای پیرامون آن مطلوب باشد.