سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در جامعه امروز که عصر ارتباطات نامیده میشود، با پیشرفت روزافزون وسایل ارتباطی همراه هستیم که با سرعت چشمگیر و با اهداف مشخص در حال رشد و حرکت رو به جلو هستند؛ در تعریف ارتباطات میگویند: "فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده به شرط همسان بودن معانی بین آنها است."
«لویی التوسر» نویسنده و محقق فرانسوی مکتب ساختارگرا در مقاله «ایدئولوژی و دستگاه های ایدئولوژیک» گفته است که منظور از دستگاه های ایدئولوژیک همان نهادهای خانواده، مدرسه و ارتباطات جمعی مانند رادیو و تلویزیون است. وی معتقد است که «وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون جزء ابزارهای اساسی قدرت حاکم است.»تلویزیون بدون شک یکی از مهمترین ابزارهای انتقال پیام در عصر حاضر است که بزرگترین هدفش همان گرفتن پاسخ از بینندگانش بوده اما یکی از معضلات اساسی سازمان صدا وسیما که از دیرباز و از دوران سکانداری عزتالله ضرغامی وجود داشت و در دوران مدیریت کوتاه مدت و چند ماهه محمد سرافراز به بالاترین حد خود رسیده بود و با روی کار آمدن علی عسکری هم ادامه دارد، موضوع «کمبود بودجه و منابع مالی» در رسانه ملی است که عدم تحقق این امر، سازمان صداوسیما و بخشهای مختلف آن را با کمبود برنامههای تولیدی مناسب مواجه کرده است.
یکی از مهمترین دلایل این امر، نیروی انسانی زیادی است که در سازمان صداوسیما مشغول فعالیت هستند و بخش قابل توجهی از این بودجه صرف پرداخت دستمزد این نیروها میشود. اما در مقابل هجمههای شبکههای فارسی زبان ماهوارهای و رقابت سازمان صداوسیما با این شبکهها، تنها بخش محدودی از بودجه باقی مانده، صرف تولید برنامههای تأثیرگذار و مخاطب پسند جامعه در شبکههای مختلف سیما در اختیار آنها قرار میگیرد که این برنامهها با توجه به جامعه آماری میلیونی مخاطبان تلویزیون، پاسخگوی این تعداد از نیازهای مردم و مخاطبان نبوده است. مشکلات بودجهای شبکههای سازمان صداوسیما تا حدی زیاد است که محمد سرشار مدیر شبکه کودک و نوجوان دست به قلم شد و درباره این معضل و نیز راههای کاهش آن در مطلبی نوشت: «یکی از تعاریف مدیریت، «تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود» است. در این بیست ماهی که از عمر شبکه کودک ونوجوان میگذرد، این تعریف از مدیریت را، با عمق جان درک کردهایم. متاسفانه از ابتدا، سنگ بنای نظام تأمین منابع مالی تلویزیون بد گذاشته شده و کار به جایی رسیده که به روایتی حدود 60 درصد بودجه موردنیاز آن باید از طریق آگهیهای بازرگانی و ... تأمین شود.تا آنجا که میدانم در بقیه کشورها، تلویزیونهای دولتی چنین وضعیتی ندارند.در انگلیس و ترکیه، هزینههای اداره تلویزیون دولتی را مردم به شکل عوارض پرداخت میکنند. یکی از مدیران تی آر تی (سازمان رادیو و تلویزیون ترکیه) برایم گفت که 70 درصد هزینه را مردم، 20 درصد را دولت و 10 درصد را تبلیغات بازرگانی تأمین میکنند.البته قبول دارم که هزینه تمامشده در برنامههای تلویزیونی بسیار بالاست و قطعا بهینه نیست اما این اشکال بزرگ، اشکال بزرگتر نظام نادرست تأمین مالی صدا و سیما را توجیه نمیکند.نمیشود از یک شبکه تلویزیونی خواست بلندگوی همگان و پیشران آرمانهای انقلاب باشد اما هزینههایش را دارایان زر و زور تامین کنند.»
به نظر میرسد که در عصر ارتباطات و تقابل سازمان صدا و سیما با شبکههای ماهوارهای، یکی از راههایی که رسانه ملی برای تأمین بخش کوچکی از بودجه مورد نیاز خود به آن نیاز دارد استفاده از شبکه های پخش محتوای آنلاین است که میتوان برای نمونه به شبکه نت فلیکس (NETFLIX) اشاره کرد که در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان رسانه برتر مورد استفاده قرار میگیرد. کیفیت های بالای صوتی و تصویری، هزینه اشتراک بسیار پایین، سهولت در دسترسی و مدیریت زمان بندیها از جمله مواردی است که باعث شده مخاطبان به سمت این شبکهها کشانده شوند.
به طور قطع میتوان گفت تمامی سیستم عاملهای تلویزیونی و TV BOX ها مجهز به اپلیکیشن نت فلیکس و شاسی میانبر هستند و بسیاری دیگر نیز امکانات این شبکه را در قالب سیستمهای هوشمند صوتی قرار داده اند؛ صدا وسیما نیز می تواند مانند شبکه نت فلیکس (NETFLIX) که با وجود بیش از 67 میلیون کاربر در جهان، رتبه دار این عرصه است پا در این عرصه بگذارد و خیزش بزرگ خود را در حرکت به سوی شبکههای جدید آغاز کند.از دیگر رویکردهای قابل استفاده سازمان صداوسیما نیز میتوان به استفاده از «تلویزیون کابلی» به معنای آزاد شدن تلویزیون از قید و بندهای دولتی نیز اشاره کرد.پولی شدن تلویزیون در گرو کابلی شدن این رسانه موجب میشود حق انتخاب مردم برای دیدن برنامههای خود بیشتر شود؛ در این حالت، وضعیت استفاده از فناوریهای نوین هم بهتر میشود به این دلیل که در شبکههای کابلی مردم به آرشیو برنامههای مود علاقه خود دسترسی دارند مانند VOD یا همان شبکه تعاملی سینمای خانگی که مردم میتوانند برنامههای خود را انتخاب و به تماشای آن بنشینند. آزاد شدن منابع مالی باعث میشود که تلویزیون به جای استفاده از تبلیغات به برنامه سازی روی بیاورد و بخش قابل توجهی از برنامههای خود را مناسب با ذائقه مخاطبان خود قرار دهد.حالا به نظر میرسد که اگر صدا و سیما با بودجه در دسترس، اقدام به تولید آثار بامحتوا و مخاطب پسند کند و با ارتقای امکانات فنی بتواند طراحی جدیدی برای فروش محصولات خود بدست آورد نه تنها به پخش تبلیغات در رسانه ملی نیازمند نبوده بلکه به عنوان یکی از منابع تأمین مالی خود میتواند به آن تکیه و بخش قابل توجهی از کمبود بودجه خود را حل کند.