از استاد یکبار حکمت ماجرا را پرسیدم که چرا این اصرار را دارد ، ما که متوجه خطای خود شده ایم . استاد فرمود : وقتی کسی خطای خود را تصحیح نمی کند و به آن اعتراف ندارد ، قصد تکرار خطا را دارد ...
بیش از دو هفته از آخرین برنامه ی راز با شرکت آقایان غریب رضا ، مفتاح ، و صرامی و سرکار خانم شریعتمدار می گذرد.
تقریبا بیش از دو هفته است که ایرادات به محتوای ارائه شده در این برنامه را در قالب حدود 60 پاراگراف روی گوگل ریدر گذاشته ام .
قبلا هم به محض آنکه دوستان از آنتن زنده بیرون آمدند نیمه شب و تا دمادم صبح ، با ایشان تماس گرفته و خطاها را متذکر شدم . متاسفانه این تماس تلفنی برای بنده بشدت حاشیه ساز شد و چه بنویسم که ننوشتنش بهتر نباشد. علی ای حال ، مطالب را دو هفته است که روی گوگل ریدر گذاشته ام . پس از مدتی مطالب را برای تک تک بزرگواران ایمیل کردم . اما علیرغم قول قطعی دوستان برای پاسخگویی ، جز یک ایمیل از طرف یکی از ایشان - که چند روز پس از درج علنی مطالب بدستم رسید و تنها حدود 30 درصد از کل مطلب را موضوع بحث خود قرار داده ، مقداری از همان 30 درصد را پذیرفته و در مقداری دیگر مغالطه کرده بود و در مورد مابقی آن 30 درصد چنان نوشته بود که گویا اصلا متوجه نشده من چه نوشته ام – که در پاسخ درخواست کردم عین مطالب را علنا درج کنند تا جواب آنها نیز همانجا نوشته شود ، جوابی دریافت نکردم . ایشان نوشته بود که بخاطر ضیغ وقت نتوانسته همه ی مطلب را نقد کند.
براستی چرا ؟
یکی از بزرگواران فرمودند بیماری بر ایشان عارض شده و بستری بوده اند. یکی دیگر از حضرات فرمود که به مشهد مقدس رفته و تاکنون فرصت بررسی و نقد مطلب را نداشته . نفر سوم کلا دیگر پاسخگوی نه اس ام اس و نه ایمیل نیست.
یکی از دوستان ، - بناگاه بقول همشهریهای ما ، پابرهنه ! - وسط ماجرای بنده و این سه بزرگوار دویده و در فضای علنی حق بنده جفایی را مرتکب شد که بعدا ناحق بودن آن را پذیرفت ( اگر ایشان هم بعدا منکر نشود ، متاسفانه دیگر به این طیف از دوستان اعتمادی ندارم) ، از ایشان خواستم معوض آن ماجرا ، بیاید واز این سه بزرگوار بخواهد تا به میدان پاسخگویی بیایند و عملی نکنند که شائبه ی بایکوت در سکوت را بدنبال داشته باشد. ایشان به بنده "قول" داد که صرفا این دعوت را انجام دهد. ایشان یک هفته است که میخواهد این دعوت را انجام دهد. به ایشان PM دادم که "حزب اللهی هم حزب اللهی های قدیم که با یک "باشد" تا زیر تانک هم می رفتند ! "
از این حواشی دردناک بگذریم . همه اش را می شود گفت سانسور کردم و قورت دادم . از اینکه پشت خط برنامه ی راز بودم تا با دوستان وارد گفتگو شوم ، اما یکی از بزرگواران قدیمی ، با عنوان مشغول بودن در نمایشگاه رسانه دیجیتال روی خط رفت ، در حالیکه بدلیل اینکه اینجانب عازم مسارفت خارج از کشور بودم ، ایشان جانشین بنده در دپارتمان اینترنت نمایشگاه رسانه دیجیتال شدند و مدتهاست الا اقل اینجانب اثری از فعالیت ایشان در فضای رسانه های دیجیتال نمی بینم! . بازهم حواشی را سانسور می کنم تا به متن ماجرا برسیم ...
×××××
حالا ، چند نکته را با هم مرور می کنیم :
مقدمه :
1- متاسفانه یکی از آقایان روحانی که در اینترنت ، وبلاگی هم دارد و البته از مدتها پیش مشغول آموختن نوشتن و روزنامه داری به امثال آقای محمد قوچانی -روزنامه شرق- در خانه روزنامه نگاران جوان بوده است ، در شبهای رمضان روی آنتن زنده ی جمهوری اسلامی ایران ، ضمن مخالفت با فیلترینگ فیسبوک ایده ی مخربی تحت عنوان قرارهای فیسبوکی ارزشی را مطرح می کند. جدا از اینکه چه نسبتی میان ایشان و جریان ارزشی است سئوال روشنی وجود دارد. اما گذشته از آن ، ایشان در شبهای بعد به تلویزیون آمده و طی ادبیاتی حرفه ای ، با دستگیری عناصر مرتکب حرکات خلاف عفت و حیای عمومی مخالفت کرده و سرجمع – بقول خودش - ادعا می کند که نظام را کوچک نکنید که بگویید اقدامات اینها ضد امنیتی است. یک لیوان آب که امنیت نظام را به خطر نمی اندازد اینکه بگوییم اقدام اینها ضد امنیتی است، تحقیر نظام است !
2- وارد گفتگو شدن با ایشان بسیار ساده است. مبانی ایشان بسیار سست تر از این حرفهاست. مسئله ی مهم ، وادار کردن ایشان به پاسخگویی است. درک و دریافت بنده اینگونه است که بنظرم می رسد امثال این بزرگوار فقط به تریبونهای یک طرفه علاقه دارند تا گفتگوهای شفاف. یادم می آید که ایشان به دانشکده فنی دانشگاه تهران آمد و به نیابت از روحانیت شیعه ، از تمام کسانی که از توقیف فیلم مارمولک ناراحت شده اند عذرخواهی کردو چه کف و سوتها که در دوران تاریک دوم خرداد ، دریافت نکرد. جماعت آب باز پارک آب و آتش ، همان قوم فاخر سوت و کف هستند که مستحضر به حمایت توپهای رسانه ای همچون شرق بودند. اما سئوال بزرگ این است که چرا صدواسیمای ما به امثال این آقا تریبون می دهد و چنین افاضات درخشانی با بیت المال کشور شهدا پخش می شود .
3- ایشان قائل و شاید هم در حقیقت ، قادر به گفتگو نیست. در نماز عید سعید فطر ، ایشان را در چند قدمی خود مشاهده کردم . چیزی دیدم که اینجا بیان نمی کنم و در تقویت نگاه منتقد بنده به ایشان تاثیر کرد. اما بعد از چند کلمه ای گفتگو با آقای قزوه که کنار ایشان نشسته بود سراغ وی رفته و گفتگویم را در چهارچوبی کاملا صریح و اما کاملا مودبانه آغاز کردم . ایشان لابلای صحبت من تلفن جواب داد و من تلفنهایم را لابلای فرمایشات ایشان قطع کردم . لابلای حرفهای من بارها با دیگران شروع به صحبت کرد بدون اینکه به آنها تذکر دهد بنده در حال صحبت هستم ( گناه از مردم نیست ، اشکال از ایشان است که تذکری نمی دادند ) ، اما با وجود اینهمه رعایت همه جانبه ی ادب و معیارهای گفتگوی صریح اسلامی ادعا کرد : شما که هرچه دلت خواست بما گفتی . به ایشان گفتم کلمه ی توهین آمیز بنده کدام بود ؟ و بهارحال از کشیدن بحث به حاشیه جلوگیری کردم . داستان مفصل است. اما خلاصه کنم که از دیدگاه اسلام و شرع و امام و رهبری نسبت به موضوع فرهنگ و نظام و تعریف صحیحی از امنیت و حرکت فرهنگی معارض و تاثیر آن ، همچنین مطالعات عناصر نخبه ی ضد انقلاب در دانشگاههای معتبر غربی در همین زمینه که موید حقیقت بود ، گفتم . و عرضص شد که با درک درست از ساخت و ماهیت نظام ما ، باید درک کرد که وقتی شاکله ی یک نظام فرهنگ است ، خطرناک ترین هجمه ها به او ، حرکات معارض فرهنگی و اجتماعی است . اما آنچه که از ایشان شنیدم این بود : من حرفهای شما را نمی فهمم ! ... لابد ایشان خبر نداشت که رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش دستور تشکیل نمایشگاهی از جبهه معارض فرهنگی به تمامی نهادها و دستگاههای امنیتی ، سیاسی و فرهنگی کشور داده اند. ایشان ایا دیدگاه رهبر معظم انقلاب را نیز نمی فهمند ؟
4- از ایشان بگذریم . هیچ از ایشان تعجبی نیست. ایشان نسبتی با جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و جریانات صادق فرهنگی اصولگرا ندارد . لباس روحانیت که ملاک نیست. ای بسا این لباس که در تن اغیار است. ملاک ما ، رهبر معظم انقلاب و مراجع طراز و علمای فرهیخته ی اصلی حوزه و بدنه و جریان اصیل و حقیقی حوزه های علمیه هستند که دیدگاه آنها در مورد موضوعاتی چون مارمولک و مارمولک پرور ها و آب بازی و آب بازها معلوم است . باید از دردی دیگر نالید وفریاد را جای دیگر بلند کرد.
5- می رسیم به برنامه ی راز با حضور آن سه بزرگوار هم خط و فکر (!) با بنده که در کمال تعحب ، در میدانی که مردی فرهیخته چون حاج نادر طالب زاده به آنها می دهد ، سیلی در گوش خودی می زنند و اشتباهات بسیار مرتکب می شوند. از حاشیه که بگذریم ، باید به متن رجوع کنیم . من در ادامه ، نقد ماجرای برنامه ی راز و جوابهای آن را می آورم . اما قبل از آن ، به موضوعی مهمتر می پردازم .
6- امروز ( 24/6/1390) برخی شبکه های اینترنتی جاسوسی و مهندسی اجتماعی متعلق به سازمان امنیت ملی ایالات متحده ( یعنی فیسبوک، توئیتر ، فرند فید و... ) اخباری را ذیل فیدهایی با ادبیات مذهبی و حزب اللهی منتشر کردند که مایه تعجب شد. ماجرا ، اجرای پیشنهاد آقای زائری ، یعنی برگزاری اجتماع فیسبوکی ، توسط ارزشی ها بود. محتوا بسیار نگران کننده تر و دردناک تر از این . یعنی بادبادک هوا کردن (!!!) بر مزار شهدا ( فقط نکته اش این است که روی تن این بادبادکها ، چارکلوم مذهبی درج شده ! این شد حلال مسئله !) . خوب که نگاه می کردی ، ردی از برخی از همان دوستان می دیدی که در برنامه ی راز چنان کردند و تاکنون حاضر به گفتگو برسر عمل خود نشده اند و گفتگوهای قبلی را هم انکار کرده اند. ناگهان مواجه شدم با اینکه سایت تریبون مستضعفین ، در کنار یکی دو سایت گمنام متظاهر به اصولگرایی و حزب اللهی گری ، در حال تبلیغ و رپرتاژ آگهی این برنامه اند.
7- این یعنی چی ؟ این یعنی این که قریب به یقین ، دو هفته سکوت رادیویی برخی دوستان ، ربطی به وقت پر و گرفتاری نداشته . بلکه ناشی از قبول نکردن کامل و برگشت و اصرار بر خطا است. این دیگر واقعا نوبر بود که چنین حرکتی از اینجا بیرون بزند. حال که اینگونه شد ، بر خورد واجب دیدم که آن شصت پاراگراف را اینجا بیاورم . در ادامه ، نقد آن برنامه ی راز را با هم می خوانیم .
-------------------------------------
آنچه در ادامه می آید ، ویرایش شده ی نقدی است که دو هفته است منتشر شده و بی جواب مانده :
-------------------------------------
- جان مطلب را اینجا می آورم . از همه دوستان می خواهم ذیل این مطلب کلمه ای در مورد حاشیه ننویسند. می خواهیم بحث تخصصی دقیق داشته باشیم . به جان مطلب می خواهیم بپردازیم .Edit8/29
- ادعاهای خود را ذیلا فهرست می کنم :Edit8/29
- موضوع جلسه مدیریت فضای سایبر در ایران بود. و موضوع بین الملل این فضا. متاسفانه بحث در فیلترینگ محدود ماند و از متولی ای که خیلی در این زمینه مجرم و مقصر نبود انتقام کشیده شد و در مورد سیاستهای وزارت اطلاعات ، وزارت ارتباطات ، دستگاه قضایی و پلیس و دیگران در این زمینه صحبتی به میان نیامد. هرچند تمام وقت به این بحث اختصاص یافت. اما شاید پاسخ این باشد که زمان کافی نبود و بحث ابتر ماند.Edit8/29
- کسی که بحث فیسبوک را پیش کشید برادر نادر طالب زاده بود که بنظر بنده اشتباه کردند. با این موضوع تریبون را به برادر غریب رضا سپردند. با این حساب ، بحث حتی محدود به فیلترینگ فیسبوک و برخی سایتهای فیلترشده شد و بحث حتی سیاستهای کلی نظام پالایش اینترنت نیز پایه گذاری نشد . برادر حاج نادر بصراحت می گویند که می خواهیم در فضایی که ایجاد شده امشب ، در مورد موضوع جنجالی فیسبوک با حضور بچه های ارشاد صحبت کنیم !Edit8/29 (edited 8/29)
- ایراد اول در فرمایشات برادر غریب رضا به تعریفی است که از موضوع جنگ نرم ارائه می دهند. جنگ نرم منحصر در نبرد باورها و اندیشه ها نیست. جنگ نرم با هدف "تسخیر حوزه روانی منطقه هدف" اجرا می شود. اما در آن نبرد نظامی ، سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی و رسانه ای رخ می دهد و منحصر در پارتیزانی فرهنگی نمی شود. وای بحال آنکه نبرد نرم را در فضای سایبرنتیک منحصر کنیم .Edit8/29 (edited 8/29)
- این ایراد به جایی می رسد که برادر غریب رضا ، شبکه ی اجتماعی بیگانه ی فیسبوک را بعنوان میدان اصلی نبرد خودی و دشمن در نبرد نرم معرفی می کنند .Edit8/29
- برادر غریب رضا در این قسمت از فرمایش خودشون می فرمایند ما یک شبکه اجتماعی داریم به اسم فیسبوک که ششصد میلیون نفر در آن عضو هستند. سئوالها در این زمینه این است : الف : این آمار را چه کسی می تواند ارائه بدهد جز شخص ADMIN فیسبوک ؟Edit8/29
- ب : آیا ADMIN فیسبوک به من و شما آمار صحیح مخابره خواهد کرد ؟ چه تضمینی وجود دارد که ادمین فیسبک یک آمار صحیح را به ما بدهد اگر با منافعش همخوان نباشد.Edit8/29
- ج : آیا حتی ادمین فیسبوک ، خودش از منظر علمی و فنی ، توانایی ارائه گزارش در مورد تعداد "انسانها"ی عضو فیسبوک را دارد ؟ پاسخ این است : از منظر فنی این امر غیرممکن است. زیرا ادمین فیسبوک از منظر فنی در بهترین شرایط تنها قادر به ارائه تعداد صفحات ایجاد شده در فیسبوک است. ادمین فیسبوک حتی نمی تواند بر اساس تعداد IP ها در مورد تعداد آدمها اظهار نظر و آمار کند زیرا IP ها نیز بیانگر تعداد آدمها نیستند. از منظر فنی ، بروشنی ID ها تنها چیزی هستند که مدیر فیسبوک می تواند تعداد آنها را بشمارد . اما آیا ID ها نیز بیانگر تعداد آدمها هستند؟Edit8/29 (edited 8/29)
- پس کلا : ارائه آمار ششصد میلیونی از تعداد انسانهای موجود در فیسبوک یا ارائه آمار سه میلیونی از تعداد ایرانیهای موجود در فیسبوک به وضوح اشتباه و اتکاء به هر آمار منتشره در این زمینه و بازنشر آن در صداوسیمای ج.ا.ا نه تنها غیر علمی است ، بلکه تنها تامین کننده نفع این پایگاه در بزرگنمایی و فراگیری است.Edit8/29
- آقای غریب رضا ، آمار ارائه شده را مقدم طرح این سئوال قرار می دهند که "ما چگونه می خواهیم با اینها برخورد کنیم" . در مقابل این ادبیات این پرسش مطرح می شود که برفرض مسئله ، آیا بالا بودن جامعه ی آماری این پایگاه ، بایستی برای ما چالشی در مقابل سیاستهایی که ضروری می دانیم باشد ؟ بحث اینجا بر سر درستی یا غلطی سیاستها نیست. صرفا و صرفا بحث و سئوال این است که آیا کلان بودن جامعه ی آماری مخاطب یک سیاست ، ذاتا ، حجت و دلیلی بر رد آن سیاست و مانع اجرای سیاست محسوب می شود یا خیر . و به عبارتی حق تابع جمعیت و اکثریت است یا مستقل از آن ؟ .Edit8/29
- آقای غریب رضا می پرسند : آیا با فیلتر کردن پایگاه مذکور مشکل جمهوری اسلامی با این پایگاه حل می شود ؟ به آقای غریب رضا عرض می شود : اصولا فیلترینگ جمهوری اسلامی ایران روی هر پایگاه اینترنتی ، صرفا روی مخاطبان ایرانی این پایگاه تاثیر خواهد گذاشت و ربطی به هر میزان مخاطب بین المللی پایگاه مذکور ندارد. زیرا این محل استقرار یک سرور است که می تواند از نظر سیاسی و اجتماعی و فنی روی دسترسی مخاطبان روی آن پایگاه و مرکز داده تاثیر نهایی بگذاردEdit8/29
- مشکل جمهوری اسلامی ایران با فیسبوک منافع ملی خودش است که قطعا فیلتر نمودن آن می تواند تاثیراتی در جلوگیری از سوء استفاده این پایگاه از فضای آی تی ایرانی داشته باشد. البته خصوصا پس از انکه فیسبوک هماهنگ با نظام امنیتی غربی ، IP جمهوری اسلامی ایران را در سرور خود Bann کرد ، کلا جلوگیری از بالارفتن هینت و کلیک ورودی این پایگاه تاثیر فیلترینگ خواهد بود و تاثیری در ورود یا عدم ورود کاربران ایرانی نیز ندارد.Edit8/29
- آقای غریب رضا می فرمایند : فیلتر کردن فیسبوک خلع سلاح کردن بسیجیان جنگ نرم است.Edit8/29
- الف : گذر از ناهمطرازی تعریف آقای غریب رضا از جنگ نرم که تقلیل این استراتژی به یک ابزار و نمود آن است و قبلا به آن بارها پرداخته شد ، باید این سئوال را از ایشان پرسید که : آیا بفرض آنکه نظام برای احدی از افراد همراه خود مجوز و مصلحت ورود به فیسبوک را طرح کند ، بایسد کل فیسبوک و آلودگی های آن را برای کل ایران باز کند ؟Edit8/29
- ب : وقتی کسی قصد انجام عملیات رسانه ای و "نرم"! در یک بستر دارد ، بایستی بتواند شناختی دقیق از عرصه ی این محیط و سازوکارهای آن بدست دهد. فیسبوک امکان گفتگو و تعامل با افرادی که به حلقه ی هم افزایی شما وارد نشده اند را به شما نمی دهد و به عبارتی ، امکان تبلیغ و Broadcasting برای عموم مخاطبان ، در اختیار کاربران قرارداده نشده است. این معماری فیسبوک است و تنها امکان انتشار داده برای گروه و محفل هم افزایی را می دهد. مگر آنکه فردی که از نظر سیاسی وفکری همطراز نیست ، به حلقه ی هم افزایی ما وارد گردد.Edit8/29
- ج : اگر منظور ما از عملیات ! در فضای فیسبوک ، هم افزایی نیروهای خودی است ، باید پرسید چرا محیط فیسبوک بعنوان محیط و ابزار ارتباط و همگرایی و همراهی با عناصر خودی انتخاب شده در حالیکه نامناسب ترین محیط برای این اقدام است. بدون تردید ، در صورتیکه در فیسبوک تحرکات عناصر مخالف نظام سلطه به شکل و حدی برسد که از میزان منافعی که نصیب جریان مدیریتی فیسبوک می کند بالاتر رود ، بدون تردید ، مدیر سیستم این حرکت را با بهره بری از White Door Back & های موجود در سیستم که قواعد بازی را ناگهان به نفع سیاستهای اعلام نشده ی او برهم می زند ، متوقف خواهد کرد. این در مورد مثالهایی چون حزب الله و حماس بسیار گویاست. هرچند غرب این حرکت را نه تنها در مورد فضای IT بکله همه حوزه ها مرتکب می شود که از جمله آن جلوگیری از پخش برنامه های شبکه المنار حزب الله لبنان در فضای اروپا می باشد.Edit8/29 (edited 8/29)
- 9- آقای غریب رضا طی جملاتی می پرسند چرا ما وقتی از فیسبوک برای سازماندهی اغتشاشات استفاده شد ، ما برای سازماندهی نیروهای خودی استفاده نکردیم .Edit8/29
- آقای غریب رضا باید مطلع باشند که نیروهای خودی اصولا در فضای فناوری اطلاعات سازماندهی نمی شوند. حلقه ی ارتباطاتی و سازماندهی نیروهای خودی در جمهوری اسلامی ایران حلقه ی ارتباطات مسجد و بسیج است که بحمدالله قدرت خود را در سازماندهی و هدایت نیروهای خودی در صحنه های درگیری نشان داد. در دوران فتنه سیاست نظام بر کنترل ابزارهای ارتباطاتی بود و سازماندهی نیروهای خودی بایستی پس از سازماندهی نیروهای اغتشاش و بر اساس تحرکات آنان صورت بگیرد که در این زمان کلا ارتباطات الکترونیک مختل بود و این امر از طریق ارتباطات متعارف نیروهای خودی به بهترین وجه ممکن صورت گرفته و کارآیی خود را نشان دادEdit8/29
- 10- جناب آقای غریب رضا می فرمایند در عرصه بین الملل از شبکه هایی چون فیسبوک استفاده می برند. چند سوال اینجا مطرح می شود .Edit8/29
- الف : بر اساس مکانیزم های متعارف و جاری در نظام IT ، معتقدیم چیزی برای مخفی شدن در فضای آی تی وجود ندارد. خاصه در مکانی "بیرون از ایران" . البته در ایران نامناسب بودن سیاستهای مدیریتی فضای آی تی و در حقیقت عدم وجود سیاستهای منطبق بر منافع ملی در این زمینه ، موجب نوعی آنارشیزم و درهم برهمی و ولبشویی شده است . لیکن در هیچ کجای دیگر دنیا اینگونه نیست و بعنوان مثال ، هویت یک کاربر از یک آی پی برای نظام آی تی محدوده سیاسی آن کشور کاملا مشخص و قابل تعقیب است. با بهره گیری از این حقیقت دنیای فناوری اطلاعات است که انگلیس و سازمان اطلاعاتی آن با قدرت به سرکوب مخالفان ضد دولتی تبلیغات کننده در فیسبوک پرداخت ، عربستان و بحرین نیز چنین کردند و امثال بنده و جنابعالی بارها اخبار این اقدامات را بازنشر داده ایم . براستی وقتی در دنیا امکان IP Masking -به شکل و وضع ناهنجار ایران - در اختیار افراد وجود ندارد ، چرا منتظر هستیم تا نیروهای اصیل و جنبشی های واقعی ضد استکباری جهان را به سمت و سوی خود در صحفات مذکور کشیده و تله های اطلاعاتی و امنیتی ناخواسته برای آنها ایجاد کرده و جان و امنیت اطلاعاتی آنها را نیز با مخاطره مواجه کنیم ؟Edit8/29
- ب : در ایران نیز ، تنها کسی که با انجام IP Masking از اطلاعات تحرکات و فعالیتهای ما محروم می شود ، نظام فناوری اطلاعات خودی است. در حالیکه با ارتکاب این عمل کلیه جزئیات اقدامات ما در اختیار سرویسهای امنیتی و جاسوسی بیگانه قرار می گیرد . برای مثال فردی ایرانی با بهره برداری از VPN خارجی اگر مرتکب یکی از جرائمی که از نظر اتحادیه اروپا و آمریکا جرم است شده و این جرم در رابطه با شهروندان آنان باشد ، بسرعت بر اساس مقررات بین المللی استعلامات و اقدامات قضایی از طریق اینترپل از ایران صورت می گیرد !Edit8/29
- جناب آقای غریب رضا در ادامه فرمایشات خودشان ، بکارگیری ابزارهای رزمی استکباری از سوی رزمندگان مقاومت اسلامی درسراسر جهان را با بکارگیری فیسبوک توسط خودشان مقایسه کرده اند. تذکر چند نکته در این زمینه را ضروری می دانم .Edit8/29
- الف : هرجا نیروهای خودی بدون اطلاع از مکانیزم ها و نقاط ضعف و قوت یک ابزار ، و فقط با مشاهده ی برخی جذابیتها و کارآیی های آن برای برخی اهداف به برخی از ابزارهای بیگانه دست زدند ، دچار خسارتهای فراوان شدند. از جمله است بکارگیری شبکه تلفن همراه توسط گروه حماس که در برخی موارد به شهادت و ترور فرماندهان حماس منجر شد.Edit8/29
- ب : حزب الله لبنان حتی در مورد شبکه مخابراتی عادی ، مستقل از شبکه مخابراتی لبنان اقدام به راه اندازی یک شبکه مخابراتی مستقل نموده است و فشار جریانات 14 مارس بر خلع سلاح حزب الله از این شبکه مخابراتی برای همه باید عبرت آموز باشد.Edit8/29
- ج : بکارگیری تجهیزات بیگانه در دستان نیروی خودی جز با مهندسی معکوس و شناخت دقیق جزیات و ابعاد دقیق و مکانیزم و ساختار درونی آن ابزار نه تنها خطاست بلکه خودی هیچگاه بدون انجام آن موفق به بکارگیری صحیح این ابزارها نبوده است. تاکنون نیروهای خودی موفقیت خود در بکارگیری ابزارهای بیگانه را مدیون شناخت عمیق خود از این ابزارها و بکارگیری ابزارها در اشکال و روشهایی بوده اند که به مصلحت بوده و بکارگیری درست آن ممکن باشد.Edit8/29
- بر این اساس ، بکارگیری بسیاری از ابزارها در بسیاری از انواع ماموریتها و عملیاتها از سوی نیروهای خودی ممکن نیست که از جمله آنها می توان به سیستم های جب پی اس اکتیو اشاره کرد که مزایای فراوان دارد اما بخاطر ماهیت و مکانیزم آن ، و قرارداشتن کنترل شبکه ماهواره ای در دستان شبکه اشلون و ان اس آ و قدرتهای استکباری ، بکارگیری آن توسط نیروهای خودی به مصلحت نیست ولذا چنین ابزارهایی توسط نیروهای مقاومت در هیچ کجای دنیا استفاده نمی شوند.Edit8/29
- جناب آقای غریب رضا در بخشی دیگر از فرمایشات خود فیسبوک را با کتب ضاله و وظائف و اختیارت حوزه های علمیه مقایسه می کنند. بروشنی جواب این امر دربخش 8 الف داده شد. با قبول استدلال آقای غریب رضا باید بگوییم برای فراهم شدن دسترسی حوزه های علمیه به کتب ضاله ، کتب ضاله را در جامعه رها کنند! . روشن است که این امر منطقی نمی باشد.Edit8/29
- آقای غریب رضا در قسمتی دیگر از فرمایشات خود فرموده اند : اینقدر از این شبکه ها خوب استفاده می کنیم تا رفع فیلتر بشود. اولا مشخص نیست که معیار خوب استفاده کردن چیست. ثانیا مشخص نیست معیار "اینقدر" اش چقدر استو یعنی چقدر؟! . ثالثا مشخص نیست اولویتهای خوب و بد در این شبکه ها چیست. اما در پاسخ نهایی باید عرض شود : بدون تردید غرب حتی اگر به این جمع بندی برسد که مردم ایران از اینترنت به نفع منافع ملی و نه حتی بضرر او ، استفاده می کنند ، آن را قطع خواهد کرد و کار به رفع فیلتر مطلوب برادر غریب رضا نمی رسد ! غرب زحمت کشیده ما را از پریز بیرون خواهد کشید ! . این امر بارها تکرار شده است. مثالهایی در بخش 8 ج ذکر شد که برای یادآوری مطالعه مجدد آن توصیه می شود.Edit8/29
- آقای غریب رضا در بخشی دیگر از فرمایشات خود می فرمایند که - احتمالا یکی از - کاربری آنها در این شبکه ها ، ارتباط با فعالان جهان اسلام است. این بحث را به بخش 10 - الف ارجاع می دهم.اما اگر فعالیت برادر غریب رضا و دیگر دوستان زحمت کش ایران به سطح موثری برسد که از جمع آوری اطلاعاتی و رصد کاربران بیشتر اهمیت پیدا کند ، همانند مثال انگلیس و فرانسه و عربستان و لیبی و بحرین باید منتظر فیلتر شدن این پایگاهها در آن کشورها بود. مثالهای بند 8 ج نیز اینجا گویا است.آنها از حضور موثر ما می ترسند و برای مقابله با آن راهکارهای خود را دارند. اما گاهی ما با حضورهای برنامه ریزی نشده ی خود منافعی به آنها می دهیم تا آنها را از حضور خود خوشحال نماییم.Edit8/29 (edited 8/29)
- تا اینجا بخش اول مباحث برادر غریب رضا به پایان می رسد و نوبت به برادر صرامی می رسد. پس از آن مباحث خانم شریعتمدار مطرح می شود که آنها را نیز عرض خواهم کرد.Edit8/29
- سرکار خانم شریعتمدار با نقل روایتی از امیرالمومنین ، بنظر می رسد که منطق کلی فیلترینگ را رد می کنند. ایشان می فرمایند نفس داشتن اطلاعات ناصحیح مشکلی ندارد. بلکه باید مورد بررسی قرار گیرد. اینجا ایراد همانند موضوع کتب ظاله است. از آقای غریب رضا باید پرسید آیا حکم کلی که سرکار خانم شریعتمدار از روایت مذکور استخراج می کنند با واقعیتهای شرعی و فقهی ما تناسب دارد یا خیر و مثلا در موضوع کتب ضاله نیز مجاز است یا خیر و آیا این حکم کلا مربوط به خواص است یا کل جامعه و اگر می خواهیم خواص جامعه در معرض داده های ولو غلط بیگانه برای بررسی قرار گیرند ، باید از ممانعت آن در کل فضای جامعه خودداری کنیم ؟ Edit8/29
- ایشان در ادامه ، با توجه به احساسی که می توان از کلام قبلی ایشان پیدا کرد ، می فرمایند که "نمی خواهم بگویم که فیلترینگ نباید باشد." اما می فرمایند که منظورشان حضور ایشان وبرخی فعالان دیگر است . جای آن پرسش قبلی کماکان هست که برای ورود چند نفر که شاید نظام ورود آنها را به این فضا مجاز دانسته یا ندانسته ، تکلیفی بر دوش آنها نهاده یا ننهاده ، باید کل پالایش را برای همه حذف کرد ؟ و اگر بحث ، حذف پالایش برای همه نیست ، مگر تمامی افرادی که ضروت دارد به این شبکه ها دسترسی داشته باشند همان الان نیز نمی توانند با بهره مندی از امکانات خود نظام به آنها دسترسی داشته باشند ؟Edit8/29
- خانم شریعتمدار در ادامه فرمایشات خود می فرمایند من برای بدست آوردن اطلاعات معتبر و درستی که رسانه های رسمی دنیای غرب دیگر آنها را ارائه نمی دهند ، محتاج بکارگیری این شبکه ها هستم. باید در این زمینه عرض کرد : بدون تردید خانم شریعتمدار برای دریافت اطلاعات از عناصر اصلی جبهه مقاومت محتاج استفاده از ابزارهایی مانند فیسبوک نیستند که کلا کاربردهای دیگری دارند . ایشان نیز نامی در آن لحظه از فیسبوک نیاوردند. اما باید گفت : از منظر فنی در تبادل اطلاعات نقطه به نقطه و فرد به فرد نیز هیچ مانعی وجود ندارد و ارسال و دریافت هر حجم و نوع از اطلاعات در قالب ارتباطات Peer to Peer و ایمیل کاملا ممکن و موجود است و هیچ فیلترینگی در مقابل آن مانع محسوب نمی شود و وجود ندارد که مطرح باشد و مورد بحث قرار گیرد. اما کماکان موضوع تسلط ادمین Big Brother بر تبادل داده کماکان مطرح است . Edit8/29
- خانم شریعتمدار اعلام نمودند که افراد جبهه مقاومت داده های خود را روی بلاگ اسپات قرار می دهند که از سوی نظام فیلتر است. در این خصوص باید گفت قاعدتا ارتباط خانم شریعتمدار با مالکان داده های منتشره روی بلاگ اسپات یک ارتباط دوسویه ی دقیق نیست والا ایشان می توانند داده های مذکور را مستقیما از ایشان دریافت کنند. لیکن بلاگ اسپات بخاطر مکانیزم و معماری ضد فیلترینگ خود ، آدرسها را به شکل کد در آورده و امکان فیلترینگ Url خاص را از بین برده است و راه حلی جز فیلترینگ کل سرور برای جلوگیری از انتشار داده ی آلوده وجود ندارد. از جمله آنکه بخاطر قرار نداشتن موقعیت جغرافیایی سرور مذکور در کنترل و تابعیت نظام ج.ا.ا، قوای معارض فرهنگی سیاسی و امنیتی نیز از این سرور و برخی سرورهای دیگر برای انتشار داده های معارض خود سود می برند و اولویتها و ضرورتها اینجا کاملا آشکار است.Edit8/29
- در ادامه صحبت ها ، سرکار خانم شریعتمدار با اشاره به سایت فیسبوک ، بلاگ اسپات و ورد پرس و ذکر نام آنها ، از فیلترینگ این سه پایگاه ابراز نارضایتی کردند. در مورد دو پایگاه فیسبوک و بلاگ اسپات ( که در مالکیت شرکت گوگل قرار دارد ) مطالب عرض شد. اما در مورد سایت وردپرس باید ذکر شود : نظام جمهوری اسلامی ایران با مکاتبه با سایت وردپرس از این سایت خواسته بود که اگر کماکان مایل به حضور در پهنای باند ایرانی است ، بایستی مقررات جمهوری اسلامی ایران را برسمیت بشناسد. سایت وردپرس در پاسخ ، با گروکشی برخی پایگاههای ارزشی که روی آن قرار دارند ، اعلام کرده بود : نظام جمهوری اسلامی بخاطر حضور برخی پایگاههای ارزشی روی آن نمی تواند با این سرور برخورد کند ! همچنین یادآور می شوم حلقه وردپرس فارسی از برخی عناصر ضد انقلاب و اپوزیسیون فتنه تشکیل شده است که با هرگونه تعامل منطقی با نظام مدیریتی فناوری اطلاعات ج.ا.ا مخالف هستندEdit8/29 (edited 8/29)
- در ادامه ، سرکار خانم شریعتمدار به سایتهایی اشاره می کنند که فیلتر هستند اما متعلق به جریان نیروهای جبهه مقاومت هستند. البته اگر سایتهای مذکور نه یک سایت عمومی و بلکه یک سایت اختصاصی و مختص جریان معارض استکبار است، فیلتر بودن این تک آدرسها کاملا محل بررسی و تامل است. اما اگر منظور ، همان آدرسهای روی سه سرور مذکور است مباحث بخش 4 و 5 در این زمینه کافی است. هرچند خطای مورد مکن و قابل بررسی و البته اعتراض است ، اما چگونه مجوز نقد کل عملکرد سیستم می شود ؟ Edit8/29
- در ادامه ، سرکار خانم شریعتمدار به فیلترینگ شبکه های اجتماعی ( فیسبوک شبکه اجتماعی موضوع بحث جلسه حاضر است ) اشاره کرده و آن را مانع دسترسی به اطلاعات معرفی می کنندکه در این زمینه توجه به بحث بخش 3 کفایت می کند.Edit8/29 (edited 8/29)
- در کمال تعجب ، سرکار خانم شریعتمدار ، با ذکر نام شبکه ی فیسبوک ، جمله ای را ذکر می کنند که دقیقا نکته مقابل مباحث خود ایشان و استدلال مخالف مباحث خود ایشان است. ایشان می فرمایند افرادی که در خارج از کشور به اقدام علیه استکبار ای فضای "فیسبوک" می پردازند ، به زندان محکوم می شوند. آیا این دقیقا جمله ای نیست که گویای آن است که استکبار کاربرد این شبکه را فقط در محدوده سرزمینی ما می پسندد و برای خود ناپسند می شمارد ؟ آیا استکبار در فیسبوک به تعقیب عناصر جبهه مقاومت و شناسایی و برخورد سنگین با آنها نمی پردازد؟Edit8/29
- سرکار خانم شریعتمدار ابزارهای مذکور را ابزار صدور انقلاب و ارتباط با فعالان کشورهای دیگر معرفی می کنند. در مورد این بحث توجه به بحث 8 و 3 و 2 و بخش 10 الف از مباحث مربوط به آقای غریب رضا را کافی می دانم.Edit8/29
- خانم شریعتمدار در ادامه ، می پرسند که چگونه باید قانون اساسی مترقی مان را با ادبیات امروزین به جهان ارائه کنیم . اینجا این پرسش مطرح می شود که آیا "ابزار مخابره ی پیام در اینترنت " تاثیری در زبان و روش و ادبیات پردازش پیام" دارد ؟!! در غیر این صورت ، امکانات مخابره ی پیام در هر قالب و فرمت ، در دسترس همگان فعالان نیروهای انقلاب وجود دارد و نیازی به شبکه های جاسوسی و مهندسی اجتماعی چون فیسبوک و یا برخی سایتهایی که در ایران فیلتر شده نیست. هرچند در این میان نیز با فرض وجود جدی ترین ضرورت ، مباحث بخش 1 و 2 کفایت می کند و اختلالی در این فعالیت در صورتیکه مطالعه و اقدام کاملا منطبق بر درک دقیق از شرایط باشد ، وجود ندارد.Edit8/29 (edited 8/29)
-سرکار خانم شریعتمدار دو طرف دریافت اطلاعات و ارسال اطلاعات را دچار چالش می دانند. بنظر می رسد مباحث مطرح شده تاکنون پاسخ کافی به این نکات باشدEdit8/29
- از اینجا مباحث خانم شریعتمدار نیز در این بخش به پایان رسیده و مباحث آقای مفتاح آغاز می شود.Edit8/29
- آقای مفتاح می گویند سربازان جبهه خودی مورد تیر نهادهای نظام قرار می گیرند و پشتیبانی ها از آنها قطع می شود و مصادیق خیلی زیادی دارند . ایشان با نام بردن از یکی از وبلاگهای فعال در فضای پاسخ به شبهات (وبلاگ آهستان برادر امید حسینی) و فراموش کردن بقیه وبلاگهای فعال در همین زمینه می گویند ، با وبلاگ نویسان حزب اللهی و کسانی که به سمت دشمن برخورد می کنند با آنها برخورد می شود. در پاسخ آقای مفتاح باید این نکته را طرح کرد که :Edit8/29
- الف : آیا اینها به دستگاه قضایی مربوط است یا به حتی وزارت ارشاد و دولت ؟ حتی اگر این ها ناشی از ضرورتها و سیاستهای قضایی ما باشد ، در این زمینه ما آیا رهنمودهای مقام معظم رهبری را فراموش کرده ایم که در جلسه با بسیج دانشجویی فرمودند وقتی شما ادعایی را علیه فردی مطرح می کنید خب او می رود و شکایت می کند و طبعا دادگاه هم باید شما را احضار کند و راهکارهایی را برای طرح مطالبات و حرفهای صحیح ( نه ادبیات و حرفهایی که گاه صحیح هم نیست مانند برخی مطالب برخی دوستان حزب الله که مورد انتقاد خود آقای مفتاح نیز هست و موجب ضمان شرعی و حقوقی حقانی است) مطرح کردند. هرچند بنا بر اطلاعات در اختیار اینجانب ، کل ماجرای وبلاگ نام برده شده از سوی ایشان ، مطلقا ربطی به موضوع جلسه و اظهارات آقای مفتاح ندارد و بیشتر متمرکز در نقاط ضعفی از نظام فناوری اطلاعات کشور است که دغدغه ی اینجانب است نه دغدغه ی حاضران در جلسه . Edit8/29
- ب : در مورد نظام حقوقی و قضایی کشور نیز ذکر این نکته و پرسش ضروریت که آیا ما باید نظام حقوقی کشور خود را با ناکارآمدی و چالش مواجه کنیم چون مخاطب ما حزب اللهی است ؟ آیا وقتی یکی از برادران بزرگوار فرهنگی و مذهبی ما با وجود مخاطب شدن توسط دستگاه قضایی از حضور در دادگاه بخاطر اظهارات ناصحیح و ناصواب خود ، بصراحت از حضور استکناف می ورزد ، کار صحیحی می کند ؟ و آیا آن کار ایشان غلط دوم پس از غلط اول نیست ؟ چه زمان قرار است ما نظام را تثبیت وبه سیستم سازی برسیم خاصه آنجا که نیروهای خودی ما با خطای خود مشکل ساز می شوند ؟ مصادیق این موارد بسیار متعدد است !Edit8/29
- جناب آقای مفتاح می فرمایند فیسبوک یک مقوله ی فرهنگی در کشور ما است و نباید به آن نگاه امنیتی و سیاسی و حقوقی و قضایی داشت. این ادعا مشخص نیست از چه عقبه ی تئوریک و استدلالی برخوردار است.Edit8/29
- جناب آقای مفتاح در بخش دیگری از فرمایشات خود ، با ارائه آماری جالب توجه ، از حضور 3 میلیون نفر ایرانی در فیسبوک خبر می دهند. در مورد این مبحث ، نکات الف ، ب و ج از بخش 5 و بند 6 از همین مباحث مربوط به مطالب برادر غریب رضا پاسخ کافی می باشد.Edit8/29
- جناب آقای مفتاح در بخش دیگر مباحث خود می فرمایند : ما آمده ایم کاری کرده ایم که سه میلیون نفر از جمعیت ما رفته اند و در این شبکه عضو شده اند. این مطلب چگونه مطرح شده است و پایه هاس استدلالی آن کجاست و اگر منظور از این "ما" مای نوعی و منظور نظام اسلامی است ، کدام اقدام نظام ، کاربران اینترنت ایرانی را به سمت عضویت در فیسبوک هل داده است ؟Edit8/29
- جناب آقای مفتاح فضای اینترنت را مردمی ترین فضای رسانه ای معرفی می کند و از عدم وجود ساختار وسازمان برای رشد آنها خبر می دهد. آقای مفتاح قطعا در این زمینه دچار فقر اطلاعاتی و مطالعاتی هستند و در حالیکه اینترنتی یکی از سازماندهی شده ترین نظامات رسانه ای و در حقیقت یگانه رسانه ی کاملا سازماندهی شده است چنین ادعای را طرح می کنند . برای فهم بیشتر این موضوع ، مطالعه مباحث مربوط به علوم سایبرنتیک را توصیه می کنم . در این مطالعات برای مخاطب روشن خواهد شد که سایبر الزاما لفظی مربوط به فضای فناوری اطلاعات نیست بلکه علوم سایبر به علم مطالعه رفتار متقابل انسان و ماشین در محیط کنترل شده اطلاق می شود .Edit8/29
- آقای مفتاح در ادامه مباحث خود می فرمایند "فضای اینترنتی آغاز بکارش از یک فضای کاملا مردمی شکل می گیرد". در پاسخ باید عرض شود: الف : اصولا اینترنت محصول رقابتهای تسلیحاتی ارتش آمریکا و ارتش شوروی در جریان جنگ سرد بود و در حقیقت تلاش بود برای دسترسی به یک نظام فرماندهی و کنترل پیشرفته. .Edit8/29
- ب : ایجاد اینترنت یک پروژه بزرگ ملی در کشور آمریکا تحت هدایت ارتش این کشور و با اجرای محیط های دانشگاهی بود تا بتوان به یک الگوی سیستم "مرفوک - مرکز فرماندهی و کنترل " بدون ضرورت حضور فرمانده در یک نطقه جغرافیایی مخصوص دست یافت.Edit8/29
- ج: ابتدا نام شبکه اینترنت میل نت Milnet یا شبکه ی ارتش بود که بعدا با جدا شدن ساختار میل نت ، شبکه ی اینترنت فعلی از آن در محیط روابط دانشگاهی برجا ماند . پدر اولیه اینترنت نیز آرپا نت (ARPANET) نام داشت که محصول دانشگاهی و پاسخ به پروژه نظامی برای دستیابی به میل نت بود. امروزه در اینترنت صرفا ساختارهای " اطلاع رسانی" - بخوانید عملیات روانی - و جاسوسی رسمی دولت های بیگانه حضور دارند و این پروژه کوچکترین ارتباطی حتی در آغاز خود با فعالیتهای مردمی نداشته و ندارد.Edit8/29
-جناب آقای مفتاح در بخشی دیگر از فرمایشات خود فرمودند تا دوسال پیش حضور در فضای مجازی و وبلاگ نوشتن یک عمل منفی تلقی می شد. مشخص نیست چگونه چنین فرمایشی مطرح شده است و چگونه دو سال پیش (امسال سال 90 است) هر نوع وبلاگ نویسی حتی در ذهن عموم و عرف منفی تلقی می شده است.Edit8/29 (edited 8/29)
- ایشان در ادامه مدعی می شوند تا دو سال پیش کل نگاه به وبلاگ نگاه تهدید محور بوده و این نگاه نیز کاملا غلط است. البته مشخص است که میان وبلاگ نویسی تهدیدساز ، مانند هر رسانه ی دیگر ، با اصل کار رسانه ای چقدر تفاوت هست و این که آیا بهره برداری جریانات معارض و ناهمسو از فضای یک ابزار در مقطعی از زمان بیشتر از کاربرد مثبت ممکن از ان بوده است یا نه و آیا این نسبت در حال حاضر به چه گونه ای قرار گرفته ، سئوالاتی است پیش روی این ادعاهاست. بهرحال در نهایت این ابزار تاکنون در کشور ما منفی نبوده است اما در مقاطعی حتما سوء کاربرد از آنها از کاربرد صحیح بیشتر بوده است. اینکه امروز این نسبت برهم خورده است یا خیر خود سئوال دیگری است.Edit8/29 (edited 8/30)
- جناب آقای مفتاح در بخش دیگری از فرمایشات خود با اشاره به "فرامرزی" بودن ارتباطات اینترنتی مدعی شدند که اینترنت می تواند فراتر از مرزها به فعالیت بپردازد. در این خصوص ذکر چند نکته ضرورت دارد :Edit6:19 pm
- الف : اتفاقا بر خلاف این تصور از فضای اینترنت ، اینترنت نه تنها جامعه ی بی طبقه ی اطلاعاتی و جهان بدون مرز و بدون حاکمیت منطقه ای نیست ، بلکه اینترنت در حقیقت نمایه ای از تمامی ملاحظات و منویات و قدرتنماییهای انسان است. در اینترنت ، اختلافات طبقاتی بر اساس تفاوت قدرت مالی و سیاسی و فنی بروز می کند و براحتی مرزهایی بسیار متنوع تر و مستحکمتر از مرزهای جغرافیایی را در افق فعالیت شما ترسیم می کند. منتها این فضا ، قالب و حدود ، چون فضایی است که با پوسته ای از وب و در شکل وشمایل مطبوع و رنگارانگ و چند رسانه ای به مخاطب ارائه می شود ، مخاطب کمتر توجه خود را به این محدودیتها معطوف کرده ودچار تصوراتی غیر منطبق بر واقعیتهایی می شود که در این فضا در جریان است.Edit6:21 pm
- ب : بروشنی ، مرزهای جغرافیایی و سیاسی سایه خود را بر تمامی فعالیتهای فضای فناوری اطلاعات نیز گسترانده و این فعالیتها در حقیقت در توابعی از سیاستهای قدرتهای سیاسی و اقتصادی جهان شکل گرفته و هدایت می شوند.Edit6:22 pm
- در اینجا بخش اول مباحث آقای مفتاح نیز به اتمام رسیده و مجددا آقای غریب رضا مباحثی را مطرح می کنند.Edit6:24 pmEdit8/29
- جناب آقای غریب رضا در این بخش از فرمایشات خود می فرمایند که "قبلا" دشمن صحنه ی محیط های سایبر واجتماعی را کنترل می کردند ، "اما" با این شوکی که به جامعه وارد شد ، "امروز نیروهای متدین ما در صحنه حضور دارند" . الف : جای این پرسش باقی است که یعنی نظام استکبار "مدیریت را به نیروهای ما تحویل داده ؟ "Edit6:27 pm
ب : در صورتیکه چنین اتفاقی نیفتاده و منظور ما میدان داری نیروهای ارزشی در میدان بازی بیگانه است ، مباحث 8 ج و بخش 9 در مطالب قبلی ایشان برای توجه کفایت می کند.Edit6:29 pmEdit8/29 (edited 8/29)
- آقای غریب رضا حضور در فیسبوک را با هر اقدام رسانه ای دیگر مقایسه کرده و از رد شدن افرادی در گزینش ها که در فیسبوک اکانت داشته اند ابراز نارضایتی کرده اند.Edit8/29
- الف : مسئله اینجاست که بیشتراز خود اکانت داشتن در فیسبوک ، عادت یک فرد برای عبور از مقررات و عدم درک ضرورتها و ملاحظات است که یک مجموعه را در تصمیم گیری روی فردی که در فیسبوک اکانت می سازد حساس می کندEdit8/29
- ب : گاهی در برخی مشاغل و مراکز ، نوع سیاست ها و اولویتها و ضرورتها با هر مرکز دیگری فرق می کند و در برخی از مراکز ، همسر فرد نیز باید از فیلتر گزینشی خاصی عبور کند و مورد شناسایی قرار گیرد و وی مجاز به ازدواج با برخی افراد نبوده و به محض ازدواج با آنان از سیستم اخراج می گردد. بدون ذکر نام این مراکز ، امکان تصور هر نوع دیدگاه مثبت یا منفی وجود ندارد و القای انجام شده به مخاطب با طرح این جمله ، القایی مثبت و عقلانی نمی باشد و صرفا بر احساسات وی اثر می گذارد و بر تحریک آن تکیه دارد. بنده نیز شخصا مبنایی برای پذیرش عضویتی که در فیسبوک عضو است ، در نیروهای مسلح ، سازمان انرژی اتمی ، وزارت دفاع ، وزارت اطلاعات، وزارت کشور ، نهاد ریاست جمهوری و بسیاری نهادهای دیگر نمی بینم . اما حقیقتا ، با وضع و حقیقت موجود فضای فناوری اطلاعات ، آیا درجمهوری اسلامی کلا کسی را که رسما به حضور در فضای فیسبوک معترف است ، باید به استخدام در نهادها و دستگاههای حکومتی و دولتی در آورد ؟ Edit8/29
3 : آقای غریب رضا از حضور دفاتر مراجع تقلید ، مبلغان بزرگ و گروههای مجاهدی همچون حزب الله و حماس در فیسبوک خبر می دهند . در این زمینه بازخوانی نکات 8 ج و 10 الف از مباحث اول ایشان کفایت می کند.Edit8/29 (edited 8/29)
- آقای غریب رضا در بخشی دیگر از فرمایشات خود پیشنهاد بکارگیری فیلترینگ محدود در قبال سایتهایی مثل سرویس بلاگها و سایتهایی مثل فیسبوک را مطرح کرده اند در این زمینه ذکر چند نکته ضرورت دارد :Edit8/29
- الف : سیاست نظام مدیریت فضای فناوری اطلاعات کشور در مورد تمامی پایگاهها ابتدائا بر فیلترینگ موضعی است. این سیاست بصراحت در مرود سرویس وبلاگها وجود دارد. حتی در حال حاضر اصولا سرویس بلاگها جز در موارد بسیار معدود که البته دیگر به چشم نیز نمی آیند با فیلترینگ حتی تک URL نیز مواجه نیستند و کل دستورات فیلترینگ مستقیما به مدیر خود سرویس دهنده ابلاغ می گردد و خود سرویس دهنده ان را اعمال می کندEdit8/29
- ب : در مورد برخی سرویس دهنده ها که مثلا محتوای مستهجن را رسما به رسمیت می شناسند ، قاعده کاملا متفاوت است کل کاتگوری توسط نظام فیلترینگ مورد پالایش قرار می گیرد.Edit8/29
- ج : در مورد برخی پایگاهها همچون بلاگر و وردپرس توضیحات درج شده در بخش 4 و 5 مباحث خانم شریعتمدار کفایت می کندEdit8/29(edited 8/29)
- د : در مورد پایگاههایی همچون فیسبوک ، ماهیت کل پایگاه برای نظام ماهیت متفاوتی با موضوعاتی چون وبلاگ است و اساسا برخورد نظام مدیریت فناوری اطلاعات کشور با آن نیز متفاوت خواهد بود.Edit8/29
- در اینجا مباحث دیگر آقای غریب رضا نیز به اتمام رسیده و مباحث دیگر آقای صرامی شروع می شود. در ادامه ، خانم شریعتمدار گفتگوی خود را مجددا آغاز می کنندEdit6:47 pm
- مباحث سرکار خانم شریعتمدار دیگر از فریم مباحث دوستان تقریبا خارج شده و مبحثی که ضرورت نقد آن وجود داشته باشد حس نکردم . مباحثی که در ادامه توسط آقای حریری مطرح شد اصلا مورد توجه اینجانب قرار نخواهد گرفت. لازم به ذکر می دانم همزمان آقای حریری اینجانب نیز پشت خط تلفن برنامه راز بودم که بعلت ضیغ وقت امکان روی آنتن آمدن فراهم نشد. موفق و موید باشید.Edit6:49 pmEdit8/29