میگویند تاریخ آینه عبرت است، اما انگار ما کمتر علاقهای به مرور وقایع کشورمان در این 40 سال اخیر داریم. شاید متخصصان و پژوهشگران در کتابهای تخصصی و پایاننامههای دانشجویی به واکاوی این رویدادها بپردازند و چند برنامه رادیویی و تلویزیونی بهصورت تخصصی این وقایع را روایت و تحلیل کنند؛ اما کمتر شاهد بازتاب و بررسی این رویدادها در عرصههای هنری بویژه تئاتر و سینما هستیم.
با وجود این در چند سال اخیر با شکلگیری مرکز هنرهای نمایشی انقلاب اسلامی (مهنا) با همکاری جمعی از هنرمندان متعهد و انقلابی کشور برنامههای تاریخساز و تأثیرگذاری اجرا کردهاند تا وقایع و رویدادهای مهم تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی را برای مخاطبان روی صحنه ببرند. فصل شیدایی، فصل وصل، نجمالثاقب، آبیترین وصال، ستاره صبح و ... از جمله این نمایشهاست که روی صحنه بردنش دل شیر و ایمانی استوار میخواهد؛ نمایشهای عظیمی که بزرگترین سالنهای ایران نیز توان میزبانی آن را ندارند. برای همین زمین میشود صحنه اجرا و آسمان سقفی که تماشاگران زیر گنبدش شاهد بزرگترین نمایشهای زندگیشان باشند.گرچه بیشتر این اجراها، نمایش رشادتها و ایثارگریهای فرزندان بیادعای این سرزمین را در دستور کار داشتند، اما اینبار دستاندرکاران مُهنا دل را به دریا زدند و به مناسبت حماسه 9 دی با «عصر آن روز» سراغ موضوعی رفتند که شاید خیلیها تمایل دارند فراموش شود؛ فتنه 88 و حماسه 9 دی.
عصر آن روز
حسن بزرا که پیش از این در مقام دستیار اول کارگردان در کنار سعید اسماعیلی نمایشهای میدانی بزرگی چون فصل شیدایی را برای خیل عظیم مخاطبان روی صحنه برده است، اینبار در مقام نویسنده و کارگردان، نمایش میدانی «عصر آن روز» را در میدان امام حسین(ع) تهران اجرا میکند. او درباره این اثر به جامجم میگوید: «عصر آن روز در مقیاس کوچکتری نسبت به نمایشهای میدانی وسیع ما همچون فصل شیدایی روی صحنه میرود. فصل شیدایی حاصل دو سال کار و فعالیت دستاندرکاران آن بود، ولی نمایش حاضر طی یک ماه تولید و در نهایت امروز و فردا اجرا خواهد شد.»
اما چه شدکه بزرا و همکارانش به فکر تولید «عصر آن روز» افتادند؟ او در پاسخ به این پرسش میگوید: مجموعه مرکز هنرهای نمایش انقلاب اسلامی، دغدغه چنین کاری برای حماسه 9 دی دارد که رهبر معظم انقلاب هم بارها بر آن تأکید داشتهاند. به دنبال فرصتی برای تولید اثری با این موضوع بودیم که شرایط فراهم شد و عصر آن روز را به همین مناسبت تولید کردیم.
بزرا درباره داستان این نمایش میگوید: از آنجا که مرور همه وقایع انتخابات 88 ممکن نبود، ما وقایع روز عاشورای 88 را دستمایه قرار دادیم و در بستر داستان نمایش، به بازسازی برخی صحنهها و وقایع پرداختیم. به گفته کارگردان عصر آن روز، در این اثر شخصیت داستان در حال تعریف اتفاقات و وقایع آن روز است. او که در آن روز جلوی یک ایستگاه صلواتی ایستاده و شاهد اتفاقات بود، حوادث را روایت میکند و خودش در درگیریها مجروح میشود. داستان با این شخصیت که مجروح شده و روی تخت بیمارستان است، آغاز میشود و ما اتفاقاتی را که برای او روی داد به صورت فلاشبک روایت میکنیم.
خاستگاه بچههای انقلابی
بزرا و همکارانش در این نمایش میدانی از فناوری نوینی استفاده میکنند که پیش از این تنها برای نمایش تصاویر به صورت سهبعدی روی بناها یا سازهها استفاده میشد. او با بیان اینکه در کارهای پیشین نیز از فناوری تیریدی مپ تا اندازهای استفاده میکردیم، میافزاید: اما در این نمایش پا را فراتر گذاشتیم و سعی کردیم آن را با نمایش تلفیق کنیم تا تصاویر به صورت بسیار طبیعی برای مخاطبان به نمایش درآید و به این ترتیب میتوان بین نمایش و آن تصاویر مجازی پیوند برقرار کرد. بهعنوان مثال در حالت واقعی با یک چوب میتوان یک خیمه را آتش زد، اما با استفاده از این فناوری میتوان بهگونهای نشان داد که چوب آتش گرفته به تصویر خیمه نزدیک شده و آن تصویر مجازی بهصورت کاملا طبیعی دچار حریق میشود و به عبارت بهتر تصویر خیمه آتش میگیرد. امیدواریم این تجربه مورد استقبال قرار گیرد.
اما چرا میدان امام حسین(ع) برای اجرای این نمایش میدانی انتخاب شد؟
بزرا با بیان اینکه در تحقیقات میدانی مکانهای مختلفی را بررسی کردیم، میافزاید: بر حسب شرایطی که از نظر همکاری و حمایتی فراهم شد، میدان امام حسین را انتخاب کردیم. از سوی دیگر، این میدان همیشه خاستگاه و مکانی برای بچههای انقلابی بوده است که این موضوع هم در انتخاب ما بیتأثیر نبود. این کارگردان جوان بیان کرد: شهرداری منطقه 12 و فرهنگسرای شهر نیز در اجرای این اثر با ما همکاری میکنند.
مردم؛ مخاطبان اصلی عصر آن روز
برخی گلایه میکنند که چرا به جای تولید نمایشهایی با موضوعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و اجرای آنها در سالنهای نمایشی، چند اثر انگشتشمار بسازیم که نیاز به برنامهریزی و هزینههای زیادی دارند؟ بزرا که در بیشتر آثار عظیم نمایشی میدانی اجراشده توسط مهنا حضور داشته است در پاسخ به این انتقاد به تفاوت این گونه نمایشی با نمایشهایی که در سالنهای تئاتر اجرا میشود، اشاره میکند و میگوید: ما و همکارانمان که هم تجربه کار در سالنهای نمایشی را داریم و هم در چند سال اخیر آثاری چون فصل شیدایی را تولید و اجرا کردیم، از نزدیک شاهد تأثیرگذاری این نمایشهای میدانی بودهایم.
به گفته او، برخی با انتقاد از هزینههایی که برای این نمایشهای میدانی میشود، تأثیرگذاری آن را زیرسوال میبرند، ولی ما در قزوین در هر اجرای فصل شیدایی شاهد حضور 20 هزار مخاطب بودیم. بزرا معتقد است وقتی یک رسانه چنین بردی دارد، چرا نباید برای آن هزینه شود؟! او در ادامه میگوید: چرا وقتی میخواهیم برای انقلاب و فرهنگ این مملکت هزینه کنیم، صدای اعتراض بلند میشود که هزینههایش بالاست؟ ببینید دیگر کشورها برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی چه اقدامات و هزینههایی میکنند. ببینید هالیوود برای ساخت یک فیلم چه هزینههایی میکند و ما چقدر هزینه میکنیم؟ وقتی فصل شیدایی در هر اجرا هزاران مخاطب دارد، چرا نباید برای تولید آن و آثاری چون فصل شیدایی هزینه کرد؟
بزرا با تأکید بر اینکه ما به زعم خودمان به جای آوردن تماشاگر در سالنهای کوچک نمایشی، به میان مردم میرویم و با خیل جمعیت روبهرو میشویم تا بتوانیم حداقل تأثیری بر آنها داشته باشیم، میگوید: منطق و آرمان ما و مهنا و سازمان هنری رسانهای اوج، این است که به میان مردم برویم و جمع وسیعی از مردم را مخاطب قرار دهیم.