به گزارش مشرق، با نزدیک شدن به آخرین روزهای دولت یازدهم، ارزیابیها و بررسیها از عملکرد دولت روحانی با صدای بلندتری به گوش میرسد. از یک سو، منتقدین دولت و دلسوزان انقلاب اصول خود را همچنان حفظ کردهاند و تغییری در مواضعشان مشاهده نمیشود اما در نقطه مقابل، اردوگاه حامیان دولت یازدهم، از اعتدالگراها رفته، تا کارگزارانیها و دیگر اصلاحطلبان، تزلزل و بیثباتی آرا را به خود میبیند و البته در موضعگیری حامیان دولت تدبیر و امید با نزدیکی به انتخابات سال 96 پررنگتر، تند و تیزتر و پرتناوبتر شده است؛ کما این که در نخستین روز این هفته، در یک روز حداقل سه حامی پر و پا قرص دولت لب به اعتراض گشودند و ناخرسندی خود از عملکرد نامطلوب دولتمردان را به صورت جدی مطرح کردند.
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب و یکی از جدیترین موافقان رویکرد سیاست خارجی دولت، در گفتگو با روزنامه آرمان با اعتراف به این که روحانی نتوانسته وعدههای خود را محقق کند و محبوبیت خود را از دست داده، لبه تیز انتقاد خود را متوجه مسائل اقتصادی میکند. روزنامه آرمان هرچند تلاش می کند در میان تیترها و میانتیتر هایش انتقادات این فعال اصلاح طلب را مخفی کند، اما خوب نمیتواند کلام زیباکلام را سانسور کند. صادق زیباکلام در این گفتگو میگوید:
«بخشی از این کاهش محبوبیت مربوط به حوزه اقتصاد است. درست است که آقای روحانی همیشه آمار موفقیتآمیزی در خصوص اقتصاد میدهد و من هم هیچ تردیدی ندارم که در زمینه تورم و رشد ناخالص ملی، دولت ایشان موفقیتهایی داشته است و این موفقیتها قابل انکار نیستند، ولی هنوز مشکلات جدی اقتصادی وجود دارد. متأسفانه امروز ما حدود ۶ الی ۷میلیون بیکار در جامعه داریم و رکود کمر اقتصاد ایران را شکسته است. این موارد، واقعیاتی است که نمیشود کتمان کرد. متأسفانه باید اذعان داشت درب هر خانهای را که بزنید حداقل یک یا دو جوان بیکار با تحصیلات لیسانس در آن حضور دارد و هنوز آقای روحانی نتوانسته است مشکل بیکاری و رکود را در کشور و مشکل سرمایهگذاری خارجی را حل کند.»
در صفحه دیگر همین شماره روزنامه آرمان، گفتگوی محمد عطریانفر به چشم میخورد که البته نظراتش نسبت به زیباکلام خوشبینانهتر و لطیفتر است. اما او هم نمی تواند از ضعف های دولت روحانی عبور کند. این عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی معتقد است رئیسجمهور در طول این سه و نیم سال، هم ریزش آرا داشته و هم رویش رأی و میگوید آرای روحانی در سال 96 تفاوت چندانی با آرای شکننده سال 92 ندارد:
«رأی خاکستری دارای عقلانیت فردی بالایی است و معمولاً تحت تأثیر عواطف، آرزوها و آرمانهای احزاب موافق و مخالف قرار نمیگیرد. با این وجود آرای آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ هم ریزش دارد و هم رویش. در طول سه سال و چند ماه گذشته آقای روحانی به تنهایی موفق شده رابطه مناسبی با مردم برقرار کند. مردم به خوبی متوجهند برخی از بنبستهای پیش روی آقای روحانی یا به دلیل ضعف همکاران ایشان در دولت است یا اینکه شرایط عمومی کشور به شکلی بوده که اینگونه مشکلات با وجود اراده رئیسجمهور برای رفع آن، بروز کرده است. به نظر من میزان آرای آقای روحانی در انتخابات ۹۶ با سال ۹۲ تفاوت زیادی پیدا نخواهد کرد و چهبسا ممکن است نسبت به گذشته افزایش هم پیدا کند.»
در همین روز جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، یکی دیگر از حامیان دولت یازدهم بود که این بار در قامت منتقد ظاهر شده بود. خانجانی در گفتگو با تسنیم عملکرد روحانی در طول ریاست جمهوریاش را به چالش کشید و برای توصیف این وضعیت، تعبیر «عملکرد روحانی، مهمترین رقیب روحانی» را بکار برد. او اظهار داشت:
«برآیند من از وضعیت جریان اصلاحات خوب است اما معتقدم روحانی یک رقیب بزرگ دارد و آن عملکرد خود دولت است. فراموش نکنیم مردم ما حزبی تمام عیار نیستند و عملکرد را میبینند. اگر جریان احمدینژاد در سال 92 مقبول واقع نشد بخاطر عملکرد بد او بود و اگر جریان اصلاحات سال 84 شکست خورد بخاطر عملکرد خودشان بود و هیچکس جز خود اصلاحطلبها در شکست سال 84 نقش نداشت.»
زمانی که اظهارات و مواضع چهرههای شاخص اصلاحطلب و اعتدالگرا در کنار یادداشتها و گزارشهای مطبوعات و رسانههای این جریان قرار میگیرد، جورچین نارضایتی عمومی حامیان دولت تکمیل میشود. به عنوان نمونه، روزنامه شرق در صفحه نخست خود یادداشتی به قلم سیدمرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه، منتشر نمود که عملکرد اقتصادی دولت را ناامیدکننده و ناکارآمد توصیف میکرد؛ بدین صورت که: «انتظار این بود که در دولت تدبیر و امید، با درک اهمیت و نقش رفاه اجتماعی در رضایتمندی توده مردم، تقویت این حوزه در دستور کار فوری رئیسجمهور قرار بگیرد. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که بخش وسیعی از مردم کشور از فقر، نابرابری و نبود امکانات حداقلی رفاهی در بخشهای مختلف در رنج هستند که اهمیت توجه تخصصی به این حوزه را در زمان حاضر حیاتی کرده است. به علاوه، نیاز به توضیح نیست که بخش وسیعی از فراگیری نیازهای مردم به بهداشت و درمان، ریشه در مشکلات اقتصادی-اجتماعی دارد که رفع آنها بهطور معنیداری بر کاهش نیازهای پزشکی-بهداشتی مردم تأثیرگذار است تا مدام سخن از نبود منابع برای فلان طرح پزشکی مطرح نشود. در صورتی که در ماههای پیشِرو، معضل هجمهها به حوزه رفاهی حل نشود، میتواند به یکی از زمینههای منفی تبلیغات گروههای رقیب سیاسی در انتخابات آتی ریاست جمهوری علیه روحانی تبدیل شود.»
در مجموع، مسئلهای که با شدت و ضعف در میان اظهارات حامیان سرسخت روحانی به چشم میخورد، شکست خوردن دولت یازدهم در مشکلات اقتصادی و معیشتی است؛ اصلیترین مشکلی که در سال 92 دوگانه مقاومت-سازش را شکل میداد و مهمترین وعدهای که روحانی آن را مطرح کرد و اتفاقاً با آن رأی آورد! حال که پس از سه سال و اندی عمر دولت تدبیر و امید، محقق نشدن رونق اقتصادی و باقی ماندن -بلکه بدتر شدن- مشکلات بیکاری، رکود و... به چشم میخورد، بر حامیان دولت حرجی نیست که این آش شور را پس بزنند و آشپز را برای حل صدروزه مشکلات اقتصادی و چرخش همزمان کارخانه و سانتریفیوژ بازخواست کنند.
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب و یکی از جدیترین موافقان رویکرد سیاست خارجی دولت، در گفتگو با روزنامه آرمان با اعتراف به این که روحانی نتوانسته وعدههای خود را محقق کند و محبوبیت خود را از دست داده، لبه تیز انتقاد خود را متوجه مسائل اقتصادی میکند. روزنامه آرمان هرچند تلاش می کند در میان تیترها و میانتیتر هایش انتقادات این فعال اصلاح طلب را مخفی کند، اما خوب نمیتواند کلام زیباکلام را سانسور کند. صادق زیباکلام در این گفتگو میگوید:
«بخشی از این کاهش محبوبیت مربوط به حوزه اقتصاد است. درست است که آقای روحانی همیشه آمار موفقیتآمیزی در خصوص اقتصاد میدهد و من هم هیچ تردیدی ندارم که در زمینه تورم و رشد ناخالص ملی، دولت ایشان موفقیتهایی داشته است و این موفقیتها قابل انکار نیستند، ولی هنوز مشکلات جدی اقتصادی وجود دارد. متأسفانه امروز ما حدود ۶ الی ۷میلیون بیکار در جامعه داریم و رکود کمر اقتصاد ایران را شکسته است. این موارد، واقعیاتی است که نمیشود کتمان کرد. متأسفانه باید اذعان داشت درب هر خانهای را که بزنید حداقل یک یا دو جوان بیکار با تحصیلات لیسانس در آن حضور دارد و هنوز آقای روحانی نتوانسته است مشکل بیکاری و رکود را در کشور و مشکل سرمایهگذاری خارجی را حل کند.»
در صفحه دیگر همین شماره روزنامه آرمان، گفتگوی محمد عطریانفر به چشم میخورد که البته نظراتش نسبت به زیباکلام خوشبینانهتر و لطیفتر است. اما او هم نمی تواند از ضعف های دولت روحانی عبور کند. این عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی معتقد است رئیسجمهور در طول این سه و نیم سال، هم ریزش آرا داشته و هم رویش رأی و میگوید آرای روحانی در سال 96 تفاوت چندانی با آرای شکننده سال 92 ندارد:
«رأی خاکستری دارای عقلانیت فردی بالایی است و معمولاً تحت تأثیر عواطف، آرزوها و آرمانهای احزاب موافق و مخالف قرار نمیگیرد. با این وجود آرای آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ هم ریزش دارد و هم رویش. در طول سه سال و چند ماه گذشته آقای روحانی به تنهایی موفق شده رابطه مناسبی با مردم برقرار کند. مردم به خوبی متوجهند برخی از بنبستهای پیش روی آقای روحانی یا به دلیل ضعف همکاران ایشان در دولت است یا اینکه شرایط عمومی کشور به شکلی بوده که اینگونه مشکلات با وجود اراده رئیسجمهور برای رفع آن، بروز کرده است. به نظر من میزان آرای آقای روحانی در انتخابات ۹۶ با سال ۹۲ تفاوت زیادی پیدا نخواهد کرد و چهبسا ممکن است نسبت به گذشته افزایش هم پیدا کند.»
در همین روز جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، یکی دیگر از حامیان دولت یازدهم بود که این بار در قامت منتقد ظاهر شده بود. خانجانی در گفتگو با تسنیم عملکرد روحانی در طول ریاست جمهوریاش را به چالش کشید و برای توصیف این وضعیت، تعبیر «عملکرد روحانی، مهمترین رقیب روحانی» را بکار برد. او اظهار داشت:
«برآیند من از وضعیت جریان اصلاحات خوب است اما معتقدم روحانی یک رقیب بزرگ دارد و آن عملکرد خود دولت است. فراموش نکنیم مردم ما حزبی تمام عیار نیستند و عملکرد را میبینند. اگر جریان احمدینژاد در سال 92 مقبول واقع نشد بخاطر عملکرد بد او بود و اگر جریان اصلاحات سال 84 شکست خورد بخاطر عملکرد خودشان بود و هیچکس جز خود اصلاحطلبها در شکست سال 84 نقش نداشت.»
زمانی که اظهارات و مواضع چهرههای شاخص اصلاحطلب و اعتدالگرا در کنار یادداشتها و گزارشهای مطبوعات و رسانههای این جریان قرار میگیرد، جورچین نارضایتی عمومی حامیان دولت تکمیل میشود. به عنوان نمونه، روزنامه شرق در صفحه نخست خود یادداشتی به قلم سیدمرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه، منتشر نمود که عملکرد اقتصادی دولت را ناامیدکننده و ناکارآمد توصیف میکرد؛ بدین صورت که: «انتظار این بود که در دولت تدبیر و امید، با درک اهمیت و نقش رفاه اجتماعی در رضایتمندی توده مردم، تقویت این حوزه در دستور کار فوری رئیسجمهور قرار بگیرد. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که بخش وسیعی از مردم کشور از فقر، نابرابری و نبود امکانات حداقلی رفاهی در بخشهای مختلف در رنج هستند که اهمیت توجه تخصصی به این حوزه را در زمان حاضر حیاتی کرده است. به علاوه، نیاز به توضیح نیست که بخش وسیعی از فراگیری نیازهای مردم به بهداشت و درمان، ریشه در مشکلات اقتصادی-اجتماعی دارد که رفع آنها بهطور معنیداری بر کاهش نیازهای پزشکی-بهداشتی مردم تأثیرگذار است تا مدام سخن از نبود منابع برای فلان طرح پزشکی مطرح نشود. در صورتی که در ماههای پیشِرو، معضل هجمهها به حوزه رفاهی حل نشود، میتواند به یکی از زمینههای منفی تبلیغات گروههای رقیب سیاسی در انتخابات آتی ریاست جمهوری علیه روحانی تبدیل شود.»
در مجموع، مسئلهای که با شدت و ضعف در میان اظهارات حامیان سرسخت روحانی به چشم میخورد، شکست خوردن دولت یازدهم در مشکلات اقتصادی و معیشتی است؛ اصلیترین مشکلی که در سال 92 دوگانه مقاومت-سازش را شکل میداد و مهمترین وعدهای که روحانی آن را مطرح کرد و اتفاقاً با آن رأی آورد! حال که پس از سه سال و اندی عمر دولت تدبیر و امید، محقق نشدن رونق اقتصادی و باقی ماندن -بلکه بدتر شدن- مشکلات بیکاری، رکود و... به چشم میخورد، بر حامیان دولت حرجی نیست که این آش شور را پس بزنند و آشپز را برای حل صدروزه مشکلات اقتصادی و چرخش همزمان کارخانه و سانتریفیوژ بازخواست کنند.