به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، «حسن بهمنی»، علیرغم آن که از اولین جوانان پیوسته به «سپاه پاسداران» بود ، از بینام و نشانترین سردارانِ سپاه به شمار می رود. بیتعارف و پنهانکاری، دلیل اصلی این گمنامی را باید در برخی اختلاف نظرات وی با فرماندهی وقتِ سپاه در استراتژی کلانِ جنگ با عراق جستجو کرد. «حسن بهمنی» و عدهای از همرزمانش چون «کاظم رستگار»، «احمد غلامی»، «حسین اسکندرلو» و «ناصر شیری» ، پس از «عملیات خیبر» ، با بررسی دقیقِ مشکلات پیش آمده در عملیاتهای پیشین ، انتقاداتی را به استراتژی جنگی سپاه وارد دانستند و با اعتقاد کامل به شعارهای اصلی جنگ، خصوصا باورِ عمیق به لزوم تداومِ نبرد تا پیروزی نهایی(مشخصا سقوط رژیم بعثی)، به طرح سوالهایی از فرماندهی وقت سپاه پرداختند.
طراح اصلی پرسشهای مزبور و هدایت کنندهی محوری این جمعِ رزمندهگان، بدون شک، شخص «حسن بهمنی» بود. او در میان هم سنگراناش، به مطالعات غیرمتعارف در آن سالها، در عرصهی مباحث استراتژیک نظامی اشتهار داشت و غالب رفقای جهادیاش، همواره او را با کتابهای تخصصی نظامی و سخنرانیها و استدلالهای تاثیرگذار علمی در مورد مناقشات نظامی و طرح و عملیات به خاطر میآوردند (و هنوز هم این چنین است).
جوانی خوشسیما و خوشبیان که سوابق حضورش در خطوط مقدم نبرد، او را از هر برچسبی که نشانی از عافیتطلبی یا «ستاد نشینی»(ناسزای رایج در آن سالها میان فعالانِ دفاع مقدس) داشته باشد در امان میداشت اما از انگشتشمار پاسدارانی بود که جدیترین نظریه را دربارهی ایجاد ستادهای متمرکز و منسجم برای هدایت مسیر «جنگ» و رویهی عملیاتی «سپاه پاسداران»( آن هم در سال 1363) دنبال میکرد. با این اوصاف، «حسن بهمنی» را باید «استراتژیست گمنام جنگ» دانست.
هنگامی که «حسن بهمنی» و هم رزمان اش، با حزم و احتیاط قابل ستایش، تلاش کردند سوالات و ایرادات خود را به گوش مسئولان سپاه و متولیان امور جنگ برسانند، متاسفانه با ورود برخی مهرههای سیاسی به ماجرا و بی تدبیری عناصر مورد سوال واقع شده، انتقادهایی داخلی در حوزهی استراتژی نبرد، که تنها با هدف اصلاح ساختارهای عملیاتی طرح شده بود، شکلی تنش آلود به خود گرفت و ماجرا میرفت که به بحرانی مخرب برای رزمندهگان تبدیل شود. اما ورود «حضرت امام» به میانه مباحثات و حکمیتِ نهایی ایشان ، پایان مناقشه را رقم زد و در این مرحله بود که «حسن بهمنی» و شاگردان راستیناش ، نمایشی شگرف از ولایت پذیری خود ارائه دادند و نه تنها با اطاعت محض از امام امت ، راه را بر تمام فرصت طلبان و منافقان بستند ، بلکه علی رغم اختلاف نظر آشکار با فرماندهی وقت ، به عنوان پاسداری عادی در جبهه های نبرد حاضر شد و خالصانه با خون خود ، بیعت خویش را با «امام خمینی» و «انقلاب اسلامی» تازه نمودند.
به این ترتیب «حسن بهمنی» ، در دو میدان جهاد اصغر و جهاد اکبر ، به فتح المبینی قابل ستایش دست یافت و گرچه نامش با مظلومیت و غربت عجین شد اما اسوه ای گردید از ولایت پذیری شیعه .
از سردار
«حسن بهمنی»، تصاویر زیادی برجای نمانده است و «مشرق» پیش از این هم افتخار داشته است که قابهایی از این رزمندهی اندیشمند را منتشر نماید.
این بار، عکسی دیده نشده از آن عزیز، در کنار دو پسری که از وی به یادگار مانده است، به کاربرانِ عزیز تقدیم می گردد:
روحمان با یادش شاد
هدیه به روح بلندپروازش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم