به گزارش مشرق، در هفتههای اخیر، مواضع آقای اردوغان رئیسجمهور و برخی مسئولان ترکیه به این سو رفت که گویی اشتیاق سابق برای پیوستن به اتحادیه اروپا کم رنگ شده و ترکیه به دنبال پیوستن به دیگر سازمانها و مجامع بینالمللی است.
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل ترکیه در نشستی با گروه بینالملل فارس، به بررسی زوایای مختلف پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا پرداخت.
اهمیت ورود به اتحادیه اروپا برای ترکیه
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل ترکیه درباره اهمیت ورود این کشور به اتحادیه اروپا گفت: ترکیه یک نوستالوژی و یک اشتیاق بزرگ برای پیوستن به اتحادیه اروپا دارد. نوستالژی، بازگشت به دوران نفوذ عثمانی و حضور پر قدرت در کنار قدرتهای غربی است و از لحاظ اشتیاق هم باید گفت هم یک شوق سیاسی است هم اقتصادی و هم اجتماعی. پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دیگر یک مطالبه حزبی و سیاسی نیست بلکه به یک اشتیاق اجتماعی و یک آرمان تبدیل شده است. با توجه به آرایی که حزب عدالت و توسعه و چند حزب اسلامگرا و ملی گرای ترکیه کسب کردهاند و حداقل 70 درصد مردم ترکیه را اسلامگرایان تشکیل میدهند اما آنها منافاتی با سبک زندگی خاص خود با پیوستن به اتحادیه اروپا نمیبینند.
با توجه به اینکه از آغاز سدهی بیستم، صدها هزار نفر از مردم ترکیه در کشورهای اروپایی کار کرده و صاحب اقتصاد و جایگاه شدهاند این تفکر در مردم ترکیه شکل گرفته که پیوستن به اتحادیه اروپا، آنها را ثروتمندتر و توامندتر و پیشرفتهتر میکند. در حوزه تجارت که اصلیترین فعالیت ترکیه است؛ اتحادیه اروپا میتواند تجارت شرکتهای بزرگ و کوچک ترکیه را با یک رشد محسوس و قابل توجهی مواجه کند و در حوزه سرمایهگذاری و جذب فاینانس، اروپایی شدن ترکیه میتواند راه را برای حضور سرمایهگذارهای اروپایی در ترکیه بسیار هموار کند.
این کارشناس امور ترکیه در ادامه تأکید کرد: واقعیت این است که دیگر کسی در ترکیه این سخن را به زبان نمیآورد که مگر اروپا چیست که تا این حد به دنبال پیوستن به آن هستیم؛ بلکه برعکس یک خواست عمومی وجود دارد و مردم چنین مطالبهای از دولت دارند.
از سوی دیگر حزب عدالت و توسعه نیز بر خلاف مواضع اعلامی، بسیار تمایل دارد تا پیوستن به اتحادیه اروپا در زمان زمامداری این حزب اتفاق بیفتد و هرچه زودتر این مسأله پایان یابد. چندی پیش «عمر چلیک» وزیر اتحادیه اروپا و مذاکره کننده ارشد ترکیه درباره پیوستن به این اتحادیه گفت که ما 500 سال است که خودمان را اروپایی میدانیم و ما عضو شویم یا نشویم، نگران امنیت و آیندهی اروپا هستیم.
دستمالی در ادامه اما تأکید کرد: انتقادات و دعواهای لفظی که گاه و بیگاه بین دولتمردان ترکیه و اتحادیه اروپا اتفاق میافتد نیز صوری نیست و واقعی است.
وی افزود: انتقاداتی که اتحادیه اروپا از ترکیه دارد انتقادات جدی است و فراتر و پیچیدهتر از بحث حقوق بشر است. موضوع این نیست که اتحادیه اروپا مهد دموکراسی و آزادی و ترکیه نماد دیکتاتوری است؛ بلکه اتحادیه اروپا در برخورد با ترکیه در موضوعات حقوق بشری استانداردهای دو گانه دارد.
از سوی دیگر ترکیه برای بخش بزرگی از انتقادات اروپا در موضوع دموکراسی و آزادی بیان و حقوق بشر توجیهات امنیتی دارد. اگر چه تعداد قابل توجهی از روزنامه نگاران بخش خصوصی بازداشت شدهاند، اما خیلی وقتها، افرادی که به عنوان فعالان رسانهای زندانی میشوند و اروپا به زندانی شدن آنها، اعتراض میکند، عضو یک سازمان و گروه خرابکار هستند و اقدامات مخفیانه ضد امنیتی دارند.
درباره تروریسم هم اتحادیه اروپا و ترکیه در نشستها و توافقات بسیاری به مبارزه علیه تروریسم تأکید کردهاند و همچنین اتحادیه اروپا پ.ک.ک را یک گروه تروریستی میداند اما میبینیم که در آلمان، فرانسه و بلژیک و... حضور آشکار دارند و از امکانات رسانهای و تبلیغاتی به نفع خود استفاده میکنند.
این کارشناس امور ترکیه تأکید کرد: خلاصه کردن مسائل فی مابین اتحادیه اروپا و ترکیه به اینکه دولتمردان ترکیه فی المثل کردها را سرکوب میکنند یا علویها را در قدرت مشارکت نمیدهند اشتباه است و بین این دو، مسائل عمده دیگری مطرح است.
دستمالی در ادامه افزود: نکته ظریف قضیه اینجاست که قرار نیست که اتحادیه اروپا خود را با شرایط ترکیه وفق دهد و خود را بازتعریف کند و این ترکیه است که باید خود را با شرایط اتحادیه تطبیق دهد. این کشور در بسیاری از حوزهها هنوز این آمادگی را ندارد که الگوهای اروپایی را بپذیرد و از لحاظ جهانبینی و فلسفی و سیاسی و اقتصادی باید تکلیف خود را روشن کند که در نقطه میان شرق و غرب دقیقا کجا ایستاده است.
آیا اسلام سیاسی که ترکیه به آن اعتقاد دارد و مدل خاص اسلامی که ترکیه دنبال آن میرود میتواند مورد پذیرش همه کشورهای مسیحی اتحادیه اروپا واقع شود؟ یا اینکه این ترکیه است که باید از برخی مواضع خود در این حوزه کوتاه بیاید.
همچنین در حوزه لایف استایل و سبک زندگی مسائل حقوقی بسیاری بین ترکیه و اتحادیه اروپا مطرح است و به هر حال ترکیه یک کشور اسلامی است. چندی پیش ترکیه اجازه داد که عقد بسیاری از دختران کم سن و سال به صورت شفاهی و غیر مکتوب باشد و روحانیهای محلی بتوانند عقد را جاری کنند، در حالی که پیش از این، ممنوع بود. این مورد به هیچ وجه با معیارهای اتحادیه اروپا درباره ازدواج همخوانی ندارد، اروپاییها اعتقاد دارند که سن ازدواج باید 18 سال به بالا باشد. یا تصمیمی که دو سال پیش ترکیه درباره محدودیت توزیع مشروبات الکلی در اماکن عمومی و کلوبهای شبانه وضع کرد، به هیچ وجه برای اروپا قابل تحمل نیست. در همین حال هم مدل آزادی بیان و دموکراسی و قوانین اروپایی نیز برای ترکیه پذیرفتنی نیست.
حتی یک بار آقای «بولنت آرینچ» سخنگوی سابق دولت ترکیه گفته بود که بسیاری از سریالهای ترکیهای که ساخته و پخش میشود و مسائل غیر دینی مختلف را به نمایش میگذارد به هیچ وجه با فرهنگ و اعتقاد مردم ما تناسب ندارد و برای ما قابل قبول نیست و ما این سبک زندگی را نمیخواهیم.
بنابراین دو طرف، مشکل جهانبینی دارند، در الگوهای سیاسی و اقتصادی مشکل جدی دارند، نگرشهای حقوقی متفاوت است و هنوز بین ترکیه و اتحادیه اروپا بحث بسیار جدی خودی و غیر خودی در جریان است و زمان بسیاری نیاز است تا ترکیه و اتحادیه اروپا خودشان را یکی بدانند. شاید این اتفاق فقط با دین اسلام و مسائل مذهبی در ارتباط نباشد و بخش مهم دیگری به معادلات فرهنگی و اجتماعی ترکیه مربوط باشد و نگاهی که مردم ترکیه به تاریخ کشورشان دارند، به حقوق زنان و و کار و فعالیت و اقتصاد دارند، هنجارهایی ایجاد میکند که بخشی از آنها حقوقی و بخشی هم عرفی است و شاید بخش جدی از این عرفها هم برای اتحادیه اروپا قابل قبول نباشد.
«محمد علی دستمالی» در بخش دیگر صحبتهای خود بر این نکته تأکید کرد که با تمامی این تفاصیل اما ترکیه و اتحادیه اروپا به یکدیگر نیاز دارند. ترکیه برای توسعه اقتصادی و سیاسی خود بسیار نیازمند پیوستن به اتحادیه اروپاست و امکان موفقیت برنامه «ترکیه 2023» و ورود این کشور به میان 10 کشور برتر اقتصادی در دنیا با پیوستن به اتحادیه اروپا محتملتر خواهد بود.
از سوی دیگر اتحادیه اروپا نیز منافعی از پیوستن ترکیه به این اتحادیه میبرد، به هر حال ترکیه یک کشور مقتدر نظامی اسلامی عضو ناتوست و این یک موقعیت خاصی به ترکیه میبخشد که در خاورمیانه به گونهای عمل کند که نه تنها منافع آمریکا بلکه منافع اتحادیه اروپا را نیز تأمین کند و ناتو بتواند به طور مستقیم و غیرمستقیم اثربخشی خود را در منطقه خاورمیانه داشته باشد.
نکته دیگر اینکه تجارب نشان میدهد که ترکها میتوانند برای اروپا شهروندان خوبی باشند و آن میزان از مشکلات حقوقی که از سوی اتباع ترکیه در کشورهای آلمان و فرانسه و ... رخ داده بیشتر از جرایم دیگر اتباع نیست و اینگونه نیست که مردم اروپا خاطره تلخی از همزیستی با مردم ترکیه داشته باشند.
مانع اصلی؛ مانع اندیشهای و عقیدتی
«محمد علی دستمالی» در پاسخ به سوالی راجع به اینکه آیا مشکل اصلی بین ترکیه و اتحادیه اروپا اندیشهای است؛ گفت: بله من تصورم این است که جهانبینی دو طرف نسبت به سیاست، قدرت، دموکراسی، مباحث دینی و اخلاقی و سبک زندگی از بنیان تفاوت جدی دارند و در برخی موارد مخالفت جدی دارند.
باید دید که آیا ترکیه باید آن قدر از مواضع خود فاصله بگیرد که دیگر آن هویت آک پارتی (حزب عدالت و توسعه) خود را از دست بدهد یا اینکه حد و حدودی برای خود قائل است.
باید روی این بیاندیشیم که ترکیه برای اینکه تا این حد از هویت خود فاصله نگیرد، چه ابزارها و امتیازاتی در مقابل اروپا در اختیار دارد؟
به عنوان مثال سرنوشت گروه تروریستی داعش، تأثیر جدی بر روی روابط ترکیه و اتحادیه میگذارد؛ اگر این تهدید امنیتی فعلا بر روی اروپا ادامه داشته باشد و به تبع آن مسأله مهاجران و آوارگان ادامه داشته باشد؛ این قطعا برای ترکیه یک کارتِ بازی است. ترکیه میتواند برای حفظ امنیت اتحادیه اروپا از این مسأله استفاده کند و دیگر اینکه فراموش نکنیم یونان که همسایه آبی ترکیه است آن حد از قدرت نظامی ندارد که بتواند جای ترکیه را برای اتحادیه اروپا بگیرد.
ترکیه از لحاظ جغرافیایی در حوزهای قرار گرفته است که برای ترکیه میتواند بسیار مهم باشد. میتواند سیل مهاجرین را کنترل و مدیریت کند.
اردوغان؛ ژست سیاسی یا موضع واقعی؟
اردوغان اخیرا به صراحت میگوید ما دیگر از دویدن دنبال اتحادیه اروپا خسته شدهایم. آیا این یک موضع واقعی است؟ یا صرفا شعار و حرف است؟
دستمالی در این باره گفت: این مواضع بیشتر یک حرف است که با ادبیات خاصی از سوی اردوغان که عادت اوست بیان میشود و اخیرا به بینالی ایلدیریم هم سرایت کرده است. ایلدیریم هم اخیرا در خطاب به سران اروپایی گفته است که ما ضربالمثلی در ترکیه داریم که میگوید: «ناز زیادی عاشق را دفع میکند». این ادبیات مواضع اعلامی است و حتی اینکه اردوغان تاکنون دو بار از پوتین خواسته است که ترکیه را عضو شانگهای کنند و ترکیه میخواهد از اتحادیه اروپا صرف نظر کند و حتی این سخنان نیز بلوف است و کلا ظرفیتها و جهان شانگهای و اتحادیه اروپا دو چیز کاملا جدا هستند.
واقعیت این است که اردوغان و حزب و عدالت و توسعه در فضای رسانهای بلوفهای خاص خود را دارند کما اینکه اروپاییها هم به همین شکل عمل میکنند؛ بنابراین واقعیت صحنه را باید اینگونه ببینیم که اشتیاق زیادی از سوی ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا وجود دارد، اما میخواهد تا جایی که میتواند از ماهیت خود جدا نشود و در این راستا تمام تلاش خود را میکند و تا جایی که اروپا میپذیرد استانداردهای خودش را حفظ کند.
منطقهگرایی ترکیه و پیوستن به اتحادیه اروپا
دستمالی در پاسخ به این سؤال که آیا منطقهگرایی دولت ترکیه در سالهای اخیر به خصوص پس از اتفاقات موسوم به بهار عربی با پیوستن به اتحادیه اروپا در تضاد نیست، گفت:
این دو مسأله منافاتی با یکدیگر ندارند. ترکیه تلاش میکند اروپایی شود و برای این هدف در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی کار میکند در همان حال در افغانستان و پاکستان و آسیاسی میانه کار میکند، در آفریقا نیز به طور جد فعالیت میکند. کاملا در جهان عرب وارد شده و در گذشته تا این حد به کشورهای عربی نزدیک نبود.
او افزود: بدینگونه نیست که هر زمانی ترکیه از اتحادیه اروپا ناامید شد با روسیه روابط گرمی پایه ریزی کند و هر زمانی در اروپا نتوانست فعالیت کند رو به منطقه بیاورد، بلکه ترکیه برای ما یک همسایه بیش فعال است که گاهی سطح قدرت خود را به شکل غلطی در سطح جهانی تصور میکند و گاهی آقای اردوغان و دولتمردان ترکیه گمان میکنند که قدرتشان بیش از آن است که صرفا در سطح منطقه فعالیت کنند و به این دلیل است که تلاش میکنند در همه مسائل حضور داشته باشند.
این کارشناس امور ترکیه در ادامه گفت: ترکیه به طور ویژه در سوریه و عراق و فلسطین تلاش دارد حضور داشته باشد و برای این حضور برنامه ریزی میکند؛ به عنوان مثال ترکیه وقتی وارد جرابلس در سوریه شد بسیاری گمان میکردند که ترکیه در اینجا متوقف خواهد شد و شکست سنگینی خواهد خورد، اما پس از جرابلس ما دیدیم که برای الباب هم اقدام شد.
ترکیه در حوزه منطقهای رفتارهای خود را به سمت و سویی میبرد که بخشی از آن را میشود در راستای نشان دادن یک قدرت منطقهای تحلیل کرد؛ یعنی اردوغان و بینالی ایلدیریم تلاش دارند در میان مردم و ملیگراهای ترکیه تصویر یک ترکیه قدرتمند را به نمایش بگذارند.
و بخشی دیگر از رفتار منطقهگرایی ترکیه را میتوان در بخش رقابت با ایران تحلیل کرد، هرچند این موضوع آشکارا به زبان آورده نمیشود اما برای ترکیه مهم است که در سوریه دست برتر را داشته باشد و در عراق نیز از ایران عقب نباشد. ترکیه میداند که در عراق نمیتواند به میزان نفوذ ایران حضور داشته باشد، اما میداند که از طریق برخی منافذ میتواند موثر باشد.
به عبارتی ترکیه در منطقه میخواهد هیچ جایی را از دست ندهد و تمام تلاش خود را به کار گیرد تا جایگاهش را ارتقا دهد تا در روزگاری که موضوع چانهزنی با اتحادیه اروپا به میان میآید، ترکیه این کارت را در دست داشته باشد و به اروپاییها بگوید که شما به واسطه حضور من میتوانید بسیاری از اهداف منطقهای خودتان را عملی کنید.
نقش آلمان و آنگلا مرکل در دعواهای بین ترکیه و اتحادیه اروپا
محمد علی دستمالی در پاسخ به کیفیت نقش آلمان و خانم مرکل در روابط بین ترکیه و اتحادیه اروپا گفت: تصورم میکنم در دو سال اخیر مواضع خانم مرکل نسبت به ترکیه بهتر شده و در دو سفری که مرکل به ترکیه رفته و اردوگاه آوارگان را از نزدیک مشاهده کرد، بسیاری از مواضع پیشین خود را تلطیف کرد و فشار انتقاد آلمان ازترکیه کمتر شد.
آن میزان انتقادی که اتحادیه اروپا از ترکیه دارد، در فرانسه در دورانی که شرایط اضطراری و امنیتی اعلام شد و آقای «فرانسوا اولاند» از تمامی ظرفیت خود برای مبارزه با تهدیدات امنیتی استفاده کرد، انجام نشد، هرچند ترکیه بسیار امنیتیتر برخورد کرد اما در باره فرانسه باید گفت هیچ انتقادی صورت نگرفت.
او افزود: آلمان و خانم مرکل در پرونده آوارگان، تا حد زیادی به ترکیه امتیاز دادند و اگرچه حمایت مادی جدی صورت نگرفت و حاضر نشدند تا تمام پرونده آوارگان را به ترکیه بسپارند اما از بسیاری از انتقادات پیشین خود کوتاه آمدند.
اردوغان و کارت مهاجران
این کارشناس امور ترکیه در پاسخ به امکان استفاده اردوغان از کارت بازی مهاجران در تعامل با اتحادیه اروپا گفت: اگر کارد به استخوان برسد و هیچ سیگنال امیدی به ترکیه نشان داده نشود، احتمال دارد ترکیه از این کارت استفاده کند.
او تأکید کرد: استفاده از کارت مهاجران برای اروپا میتواند یک تهدید جدی باشد چون اروپاییها درک کردهاند که برخی چهرههای بسیار خطرناک داعش همان خانواده مهاجرانی بودند که از سوریه به اروپا رفتهاند و این رویداد، بار دیگر میتواند تکرار شود.
دستمالی در ادامه افزود: ترکیه فعلا میتواند از این کارت استفاده کند، اما این امتیاز همیشگی نیست و با پایان گرفتن معضلات عراق و سوریه این کارت بی اثر خواهد شد و ترکیه باید به دنبال فاکتورها و عوامل مهمتر باشد، که یکی از این فاکتورها مسأله ناتو است. یک نکته که باید بسیار مورد توجه قرار گیرد، این است که چه ارتباطی بین نگرشی که اتحادیه اروپا ترکیه را نمیپذیرد و نگرشی که در ناتو معتقد است ترکیه عضو مهمی است وجود دارد و چه میزان تعامل و تباین بین این دو رویکرد وجود دارد.
آیا کشورهای اتحادیه اروپا به خاطر مسائل امنیتی و دفاعی حاضر هستند به ترکیه چراغ سبز نشان بدهند؟ یا پرونده دفاعی را بحث جدای پرونده حقوقی و دموکراتیک قلمداد میکنند؟ اینها نکات قابل توجهی است که تابع تحولات امنیتی منطقه به ویژه پرونده عراق و سوریه است.
نکته دیگر این است که بخشی از مخالفتهای اتحادیه اروپا با ترکیه، در واقع مخالفت با آک پارتی است، به این معنی که اروپاییها همواره آرزوی به قدرت رسیدن و تثبیت قدرت جریان لائیسیته و کمالیسم را در ترکیه داشتند و اینکه حزب جمهوری خلق به عنوان مهمترین میراث مصطفی کمال آتاتورک و اولین حزب تاریخ جمهوری، دوباره به قدرت برسد و شکی نداشته باشیم که اگر امروزه حزب جمهوری خلق در قدرت بود، اروپا تا به این اندازه از ترکیه انتقاد نمیکرد و نگاه اروپا تا حدی به این سو نیز هست که در ترکیه حزبی بر سر کار نباشد که تا به این اندازه در مسائل شرقی، عربی و اسلامی ادعا داشته باشد. منتهی در حال حاضر سقف محبوبیت و قدرت نفوذ حزب جمهوری خلق بین عدد 22 الی 25 درصد در نوسان است و حزب عدالت و توسعه نیز 50 درصد را در اختیار دارد و با این وضعیت که اکثریت قدرت در اختیار جریان اسلامگرا است. هرچند که ما به این مدل اسلامی انتقاد داشته باشیم، اروپا با نفس کلمه اسلام و تفکر دینی مشکل دارد، کشوری که در قانون اساسی آن دخالت دولت در دین نهی شده است اما در حال حاضر متشرعین نفوذ بالایی در ترکیه دارند و اروپا از لحاظ جهانشناختی و اندیشهای میخواهد که در این برهه مخصوصا ترکیه در دست جریان لائیک باشد و نه محافظهکار.
هر چند برخی در اروپا میگویند اگر قرار است اروپا عضو مسلمان بپذیرد، همین مدل اسلامی ترکیه میتواند مناسب باشد اما برخی نیز تماما جهانبینی اروپا را جدای از ترکیه میدانند و حضور یک عضو مسلمان را نمیپذیرند.
پیوستن به اتحادیه اروپا و بروز تهدید امنیتی برای ترکیه
دستمالی در پاسخ به این سؤال که اگر لازمه عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا تغییر حدی از ماهیت و هویت اسلامی و ارزشهای حزب عدالت و توسعه باشد، آیا این موجب بروز تهدید امنیتی برای ترکیه با وجود قدرت گرفتن محافظه کاران و متشرعین در ترکیه نمیشود؛ گفت: بخشی از مقاومت آقای اردوغان و حزب عدالت و توسعه در برابر اروپا به همین دلیل است یعنی به هیچ وجه راضی به از دست دادن هواداران خود نیستند؛ اتفاقا آنها در پی این هستند که با همین کسوت و همین هویت در اتحادیه اروپا پذیرفته بشوند و قطعا در مبانی ارزشی و فکری و به خصوص در بحث سبک زندگی، ترکیه حاضر نیست که به حدی امتیاز بدهد که بخش مهمی از هواداران خود را از دست بدهد و یک برگ رأی برای اردوغان بسیار ارزش دارد و میدانیم که درصدها تا چه حد در تشکیل دولت در ترکیه تأثیرگذار است و حفظ هواداران و حوزههای نفوذ اجتماعی برای آک پارتی بسیار مهم است و بنابراین ترکیه تلاش دارد با حفظ همین حوزههای نفوذ و همین هویت، در اتحادیه اروپا حضور داشته باشد.
تأثیر ریاستی شدن ترکیه و عضویت در اتحادیه اروپا
محمد علی دستمالی درباره تغییر سیستم سیاسی ترکیه به ریاستی و تأثیر آن بر روی عضویت در اتحادیه اروپا، گفت: یکی از ویژگیها و عادات منفی آقای اردوغان این است که بسیاری از مسائل و مواضع سیاسی را «شخصی» میکند و به حدی مواضع تند خود را برجسته میکند که موجب اعتراض و رویگردانی اروپاییها میشود.
اتحادیه اروپا با نظام ریاستی مشکلی ندارد و لزوما نظام ریاستی دیکتاتوری نیست، نگرانی اتحادیه اروپا از این است که با رئیس شدن اردوغان، رفتارهای تند فعلی او تندتر شود وگرنه به حال اتحادیه اروپا فرقی نمیکند که ترکیه پارلمانی باشد یا ریاستی؛ ترکیه مبانی اولیه دموکراسی را در خود دارد.
اروپاییها میدانند که اگر قرار است نظام ترکیه ریاستی شود، تا سالیان سال اردوغان رئیسجمهور و یکهتاز خواهد ماند وگرنه نظام ریاستی بدون اردوغان برای اروپاییها پذیرفتنی است.