گروه جهاد و مقاومت مشرق -
یکی از دوستان شهید مدافع حرم، شهید محمد مالامیر نوشت: سال اولی که قم رفتم به صورت اتفاقی همدرس شدیم. هم بحث هم شدیم. هیچ جای قم را بلد نبودم و او همه جا را یادم داد.
محمد از صافی و صداقت مثل آینه بود. وقتی فهمید می خوام ملبس بشم وسط خیابون ارم قم پرید بغلم. آدرس خیاطی را به من داد و ...
وسط رانندگی بودم که خبر شهادتش را رضا آذریان داد. بهتم زد. کاش ما را یادش نره. کاش ما محمد را یادمون نره
حلب آزاد شد...