در آزاداندیشی هم مثال زدنی بود، هم نقد می‌کرد، هم نقد پذیر بود.چیزی را بی‌جهت توجیه نمی‌کرد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - راوی و روایت دو مفهوم کلیدی در تاریخ دفاع مقدس‌اند که راهی به سوی جاودانگی رخدادهای جنگ تحمیلی می‌گشایند، همچنان که رهیافتی در جهت ارتقای مهارت‌های مقابله با دشمن در هر دوره‌ای  نیز محسوب می‌شوند. گروه راویان و سنت روایتگری جنگ را چهره خوشنامی بنیان گذاشت که تا قبل از فوتش کمتر کسی راه به ارزش‌های وجودی‌اش برده وتواضع بیش از حدش مانع از شناخته شدنش بوده است.دکتر هادی نخعی با ذهنی پویا، ایده‌های خلاقانه و بدیع را به صحنه آورد و افق‌های تازه‌ای را پیش روی فرزندان خمینی(ره) گشود تا نشان از درستی راه‌های طی شده باشد. چهره این یاور امام راحل که در مراحل دشوار انقلاب، لباس سربازی وطن بر تن کرده و در صف مجاهدان قرار گرفته را در گفته‌های همراه و همرزمش علیرضا فراهانی جست‌و‌جو می‌کنیم، آن هنگام که با ما به گفت‌و‌گو نشسته است. وی از اعضای مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه و در دوران جنگ نیز راوی سرداران قاسم سلیمانی، اسماعیل قاآنی، رئوفی و رحیم صفوی بوده است و علاوه بر تألیفات متعدد و تنظیم گزارش‌های ماندگار جلد بیست و سوم روز شمار جنگ نیز حاصل تلاش‌های بی‌وقفه اوست.

گروه راویان از چه زمانی شکل گرفت و نحوه فعالیت آنها به چه نحو بود؟
 گروه راویان در ابتدا در دفتر سیاسی سپاه شکل گرفت و در عملیات‌های ثامن الائمه وطریق القدس به شکل کم جانی فعالیت داشت. اما از عملیات بیت المقدس کار جدی خود را شروع کرد و منشأ خیر شد. روایتگری حوادث جنگ ابتدا با آموزش آغاز شد و از همان اول بر اساس بنیه‌ای علمی پی ریخته شد. شخص آقای نخعی به ما نحوه گزارش‌نویسی را آموزش داد.آن زمان راوی هر یگانی باید نقاط قوت وضعف آن یگان را گزارش می‌کرد.از مرحله قبل از عملیات تا آخرین مرحله که عملیات به اتمام می‌رسید  حتی پس از آن، باید تمام اتفاقات را ثبت و ضبط می‌کرد. حتی مکالمات بیسیم راهم ثبت می‌کرد. بعد اطلاعات جمع‌آوری شده را تدوین و پردازش وضمن گزارشی جمع‌بندی شده به آقای نخعی ارائه می‌داد. اهتمام ایشان هم این بود که بچه‌ها را تعلیم دهد تا گزارش‌های اصولی تنظیم کنند. تا آنجا که گزارش‌هایی که آن زمان نوشته شدند بلا استثنا منبع اصلی تمام کتاب‌هایی‌اند که نوشته می‌شود. یعنی هیچ محققی نمی‌تواند بدون دیدن این گزارش‌ها چیزی راجع به جنگ بنویسد.اگرکسی بخواهد در سطح قرار گاه چیزی بنویسد حتماً باید این گزارش‌ها را ببیند. اگر بخواهد در سطح یگان بنویسد باید به این گزارش‌ها مراجعه کند.کتاب‌های عملیات یا روزشمار جنگ هم همینطور،که به همت ایشان تألیف آنها در دستور کار دفتر مطالعات قرار گرفت.
 
نقش آقای نخعی در تدوین گزارش‌ها چه بود؟
تقریباً اغلب گزارش‌ها در سطح قرار گاه به قلم آقای نخعی است. ایشان نوشته راوی را پردازش می‌کرد و پس از ویرایش، ضعف‌ها و قوت‌های متن گزارش را اصلاح می‌نمود و دوباره با قلم خود باز‌نویسی می‌کرد. البته موارد اصلاحی را با راوی به بحث می‌گذاشت و نظر راوی را هم می‌گرفت؛ بعد از پخته شدن آن را به قلم خود باز‌نویسی می‌کرد و برای مسئولان بلندمرتبه ارسال می‌کرد.
 
یک گزارش چه مراحلی را طی می‌کرد تا کامل شود؟
 بعد ازهر عملیات، نشست‌های متعددی با فرماندهان و گاهی با رزمندگان داشتیم و نکات نادانسته یا ابهامات را از آنان می‌پرسیدیم و گزارش نسبتاً کاملی را آماده می‌کردیم. دلایل پیروزی یا عدم موفقیت را با مصاحبه در همه رده‌ها از فرماندهان اصلی عملیات و همین‌طور فرماندهان گردان‌ها و گروهان‌ها جویا می‌شدیم و کارمان را تکمیل می‌کردیم.به این وسیله نقص‌های کارمان در می‌آمد و گزارش کامل می‌شد. این گزارش‌ها به نوعی ارزیابی عملکرد فرماندهان و یگان‌ها هم بود که منجر به شناسایی توان هر یگان و استعداد‌های آنها می‌شد که در عملیات‌های بعدی به کار می‌آمد. البته زمینه ساز این نحوه کار کردن، صداقت فرماندهان و اعتمادی بود که در همه سطوح نسبت به راویان وجود داشت. فرماندهان اگربه نقطه ضعفی برمی‌خوردند صمیمانه آن را بیان می‌کردند و چیزی را مخفی نمی‌کردند. متقابلاً فرماندهان هم وقتی با فرماندهی کل می‌نشستند، بدون لکنت زبان مسائل را مطرح می‌کردند و تا قانع نمی‌شدند دست نمی‌کشیدند. فضای سلسله مراتبی حاکم نبود که به خاطر آن کسی نتواند حرفش را بزند. گاهی فرمانده یک لشکر می‌گفت من اینجا نمی‌توانم عملیات کنم. مثلاً گردان کم دارم یا زمین اینجا را نمی‌شناسم وعملیات دراین محور با توان ما تناسبی ندارد وممکن است ما برویم و مشکل ایجاد شود. یعنی براحتی طرح مشکل می‌کردند. لذا خودشان هم ضعف‌ها را می‌گفتند و مشکلات را بیان می‌کردند و چیزی را پنهان نمی‌کردند.مرحوم آقای نخعی اعتقاد داشت که کار باید کامل باشد و می‌گفت تمام شدن یک چیز است و کامل شدن چیز دیگر. همچنین معتقد بود که کار وقتی کامل است که همه حاشیه‌های عملیات و همه زیر و بم کار در گزارش بیاید. آقای نخعی نیروها را طوری آموزش داده بود که کیفیت حرف اول را می‌زد.البته آقایان دکتر ظریفیان، شیخ الاسلام و طالب‌زاده هم بودند ولی محور این جمع آقای نخعی بود و تمام بچه‌هایی که درگیر کار بودند با راهنمایی و هدایت ایشان وارد عمل می‌شدند.
 
آثار عینی گزارش‌ها چه بود؟
آثار گزارش‌ها این بود که وقتی به دست مسئولان عالیرتبه می‌رسید به نقاط قوت و ضعف نیروهای خودی و دشمن واقف می‌شدند و در طرح‌ریزی‌های بعدی منظور می‌کردند.همچنین بر اساس آن می‌دانستند که کدام یگان را در مقابل کدام واحد ارتش عراق قرار دهند و چه یگان‌هایی خط شکن باشند ویا اینکه چه یگان‌هایی پشتیبان باشند و... در واقع نوعی کمک فکری به مسئولان محسوب می‌شد که متکی به داده‌های میدانی راویان بود.راویان بعد از تهیه گزارش، آن را خدمت آقای نخعی ارائه می‌دادند و ایشا ن بعد از مطالعه دقیق گزارش‌ها سؤالاتی را مطرح و به روشن شدن ابعاد عملیات کمک می‌کرد و ابهامات و مجهولات آن  را آشکار می‌ساخت. ایشان در نهایت گزارش‌ها را با توضیحات بعدی به قلم خودش تنظیم می‌کرد و برای مسئولان می‌فرستاد.
 
همراهی راوی با فرماندهان به چه نحو بود؟
هرجا فرمانده لشکر می‌رفت راوی هم همراه او بود. به‌طور شبانه روز، متأسفانه یکی از ضعف‌های کار ما این بود که نمی‌توانستیم عکس و فیلم تهیه کنیم. ما بدون اسلحه در کنار فرمانده بودیم و مشکلاتی هم داشتیم. ما غیر از دستشویی و حمام همه جا همراه فرماندهان بودیم.اگر بنا بود بخوابیم اورکت فرمانده را زیر سرمان می‌گذاشتیم تا اگر فرمانده خواست جایی برود با برداشتن اورکتش بیدار شویم و فرمانده را همراهی کنیم، مراقب بودیم جا نمانیم. بنابراین چیزی از نگاه راویان مخفی نبود و تقریباً از همه مسائل جنگ باخبر بودند.تعبیردیگر این حرف این است که تقریباً ناگفته‌ای وجود دارد و همه مسائل جنگ ثبت و ضبط شده و بجز برخی موارد کوچک که ممکن است مورد سوء‌استفاده دشمن قرار گیرد همه موارد بویژه در روز شمار آمده است،اعم از ضعف فرماندهان، ضعف‌های عملیات و سایربحث‌های چالشی دیگر، این‌ها همه بیرون آمده است و تنها آن مسائلی که ممکن است مورد بهره‌برداری دشمنان باشد بیرون نیامده که چیز‌های مهمی هم نیستند.زنده یاد نخعی هم اصرار به گفتن حقایق و شفافیت داشت.
 
سیاست‌های حاکم برفعالیت راویان متأثر از ویژگی‌های فردی یا امری نهادینه بود؟
آقای نخعی آزاد منشی خاصی داشت و این موضوع خواه ناخواه مجموعه را متأثر می‌کرد.البته سایرین هم از همین روحیه برخوردار بودند و فرماندهان از این روحیه استقبال می‌کردند.اینطور نبود که آنها نخواهند و امری تحمیلی باشد، بلکه خودشان جویای علت برخی مسائل بودند که در گزارش‌های ما بازتاب داشت. همه این‌ها و بحث‌های جلسات قرار گاه در سری روزشمار آمده است. تاکنون سی جلد از مجموعه روزشمار منتشر شده است و 7یا 8 جلد هم امسال منتشر خواهد شد.محور این مجموعه ارزشمند هم مرحوم نخعی بود.ایشان طوری کاررا پی‌ریزی کرده که در آینده هم به همین روال پیش خواهد رفت. یعنی با نگاهی که داشت مسیر را مشخص کرده است. روزشمار‌ها طوری تنظیم یافته که فقط مخاطب نظامی ندارد، بلکه مبتنی برداده‌های 8سال دفاع مقدس در تمامی ابعاد است. زنده یاد نخعی در ارتباط با تألیف روزشمار ساعت‌ها کلاس گذاشت تا بگوید این مجموعه چه رویکردی داشته باشد و به چه نحوی نوشته شود.آنجا بحث می‌کند که باید این مجموعه در سطح ملی تولید شود. این‌طور نبود که هرکس هرجور دلش خواست برود و روزشمار بنویسد، ساختار داشت. این ساختار را آقای نخعی به مرور زمان تقویت می‌کرد.براین اساس به‌عنوان الگو، نخستین کتاب را خودش کار کرد و سایرمؤلفان در یک روند آموزشی روزشمارها را تحت نظارت ایشان کار کردند و همه جلدهای این مجموعه با نظر نهایی ایشان منتشر شده است.ای کاش می‌ماند و کاراین مجموعه و سایرکارهای جنگ را به یک جایی می‌رساند. نمی‌دانم خلأ وجودی ایشان چگونه بناست پر شود.
 
آیا این مجموعه در معرض نقد و بررسی صاحب نظران قرار گرفته است؟
بله، استادان دانشگاهی و چهره‌های سیاسی و آکادمیک چه در داخل و چه در خارج از کشور نسبت به شفاف گویی بی‌طرفانه کتاب‌ها اظهارنظرکرده‌اند. ایشان به هیچ وجه مسائل جناحی را در تاریخ نگاری جنگ دخالت نمی‌داد ونسبت به وارونه گویی حوادث جنگ حساسیت داشت و روحیه علمی ایشان در کتاب‌هایش هم منعکس است. حتی مراکز رسانه‌ای بیگانه به ارزش‌های علمی این آثار اعتراف و اذعان کرده‌اند.
 
با توجه به اتکای این کار به آقای نخعی آیا پس از ایشان لطمه‌ای به این طرح وارد نخواهد شد؟
 قطعاً بی‌تأثیر نخواهد بود ولی چون کار شکل گرفته است همان روال ادامه خواهد یافت. اما حداقل تا مدتی از نظر کیفی روی کار تأثیر خواهد گذاشت. بچه‌ها نزدیک 20 سال است درگیر این کار هستند و با جوانب کار آشنایی پیدا کرده‌اند و حساسیت‌های آقای نخعی به آنان نیز منتقل شده و نگاه موشکافانه وی مورد پیروی است و ان‌شاءالله با وقفه‌ای این کارها دنبال خواهد شد و به جامعه عرضه می‌شود.لطمه اساسی به اصل کار نخواهد خورد ولی تا بچه‌ها خودشان را پیدا کنند بی‌تأثیر نخواهد بود.
 
آیا اقدامات ارتش هم در این مجموعه دیده شده است؟
 اگر منابعی از ارتش دراختیارمان بوده آورده ایم، ولی چون کار متعلق به راویان سپاه است بیشتر مسائل سپاه را منعکس کرده‌ایم.
 
ظاهراً این کار ابتکاری و برای نخستین بار در جهان است؟
بله، این نخستین بار است که در این سطح اتفاق می‌افتد و به این گستردگی افرادی با فرماندهان همراه می‌شوند و حتی برداشت و فکر ونظر فرماندهان را برای تاریخ روایت می‌کنند. اینکه در جنگ چگونه تصمیم‌سازی وچگونه تصمیم‌گیری می‌شد. در سطح فرماندهان برای نخستین بار است در جهان، و از این نظر مجموعه روزشمار از ارزش استثنایی برخوردار است. در جنگ خلیج فارس و حمله امریکا به عراق این شیوه الگو‌گیری شد و این طرح را به اسم خودشان ثبت کردند و اسم آن را گذاشتند «طرح خبرنگاران همراه».
 
شنودهای عراقی‌ها را هم در این مجموعه آورده‌اید؟
بله، شنودهایی را که بیسیم گرفته است  و دراختیار فرماندهان گذاشته شده را آورده‌ایم.
آیا می‌توان گفت ویژگی‌های شخصیتی زنده یاد نخعی بر کیفیت کار‌ها اثر‌گذار بوده است؟
 آقای نخعی استاد همه ما بود همان‌طور که از اسمش معلوم بود، هادی و راهنمای ما بود.او مظهر اسم هادی بود و با صبوری افراد را هدایت می‌کرد.
 
 وی ازقدرت تحلیل بالایی برخوردار بود. به‌عنوان مثال وقتی وارد دفتر سیاسی سپاه شد عهده دار تجزیه و تحلیل اندیشه و عملکرد گروه‌ها شد و کتابچه‌های زیادی در این ارتباط تهیه کرد که در اختیار مسئولان و سایر مراکز قرار می‌گرفت. یکی دیگر از ویژگی‌های وی تلاش و پشتکارایشان بود.در سال‌های اول انقلاب شبانه روز  سر کار می‌ماند و گاهی تا دو ماه به خانه نمی‌رفت.خودش را وقف کارش کرده بود. واقعاً پشتکار عجیبی داشت و خستگی نمی‌شناخت. با صبر و حوصله گزارش‌ها و جزوه‌ها را مطالعه می‌کرد. حتی برای پی بردن به دقت گزارش‌نویسی راویان، نوار‌های فرماندهان را دوباره گوش می‌کرد تا نکته‌ای از قلم نیفتاده باشد. گزارش‌های راویان را با تأمل و جدیت بازبینی می‌کرد و وقتی نهایی می‌شد آنها را بازنویسی کرده وبه سطوح بالا انعکاس می‌داد. ایشان نسبت به کامل بودن کار وسواس داشت.لذا تمام شدن کار را پایان کار نمی‌دانست، بلکه کامل شدن را پایان کار می‌دانست. کمال کار را هم به همراه نکته سنجی‌ها می‌دانست، لذا گاهی به خاطر یک فیش، کار را نگه می‌داشت. از این‌رو سطح علمی کارها هم بالا بود. یکی دیگر از ویژگی‌های مرحوم نخعی، روحیه علم پروری ایشان بود.تا کاری  به سطح علمی نمی‌رسید نمی‌پذیرفت. نکته دیگر حساسیت ایشان به بیت المال بود. حتی اگر تلفنی می‌زد پول آن را داخل یک قوطی می‌انداخت طوری که اگر بگوییم از بیت المال طلبکار نبود، بدهکار هم نبود. بسیار متواضع بود و نسبت به زیردستان کرنش داشت. در ساده زیستی هم اینقدر بگویم آنقدر به او گفتند تا حاضر شد یک دست کت و شلوار برای خودش بخرد.
 
در آزاداندیشی هم مثال زدنی بود، هم نقد می‌کرد، هم نقد پذیر بود.چیزی را بی‌جهت توجیه نمی‌کرد. اگرحرفی درست بود آن را می‌پذیرفت محال بود که حرف درست را نپذیرد. نسبت به دیگران حسن ظن داشت و در مجموع با‌وجود اینکه اهل سیاست و صاحب تحلیل بود بشدت اخلاق مدار نیز بود و به معنای حقیقی اصولگرا بود. این مجموعه ویژگی‌ها از او انسان برجسته‌ای ساخته بود که متأسفانه قبل از آنکه قدرش شناخته شود جمع ما را وداع گفت و به ابدیت پیوست. روحش شاد. / ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس