به گزارش مشرق، می توانیم بگوییم که با وجود ساعت های تلخی که بر ترکیه گذشته، ترک ها باز هم نفس راحتی کشیدند و از بابتی خوشحالند. دو انفجاری که استانبول را لرزاند و 38 کشته و 155 زخمی برجای گذاشت می توانست دو برابر قربانی داشته باشد اگر عامل انتحاری سوم در لحظه خروج طرفداران تیم بشیکتاش از استادیوم خود را منفجر می کرد. دولت گفت که تحقیقات اولیه نشان می دهد که نیروهای مسلح حزب کارگران کردستان در این حادثه دست داشته اند، در حالی که شیوه انتحاری بودن عملیات بیشتر شبیه به کارهای داعش بود تا حزب کارگران. اما برای این که هیچ شک و شبهه ای باقی نماند مجموعه شاهین های آزاد کردستان که یک جریان تندروی نزدیک به حزب کارگردان کردستان است مسئولیت این دو عملیات را بر عهده گرفته است.
کسی که اوضاع ترکیه را دنبال کرده باشد درمی یابد که بیشتر عملیات انفجاری و حملات تروریستی در یک سال گذشته را حزب کارگران و در برخی موارد داعش انجام داده، اما وجه مشترک همه آنها ضربه زدن به ثبات کشور بوده است؛ اما یک دلی و ایستادگی اپوزسیون سبب شده تا کنون بحران از این فراتر نرود. اما تلاش کودتا شکست خورده نیز همین هدف را دنبال می کرد، آن هم به دنبال ضربه زدن به ثبات کشور بود، در آن حالت هم رهبران و ملت ترکیه با شجاعت بر مخاطرات تفوق یافتند و اجازه ندادند که فرصت ها از بین بروند، اگر چه کسانی که برای سرنگونی حکومت طرح ریزی کرده بودند با شکست کودتایشان دست از کارهایشان برنداشته اند و آرام ننشسته اند. بی ثباتی ورقه دوم در دست طرفداران سرنگونی حکومت است و توالی ضربات تکنیک آنها برای رسیدن به این هدف است.
حملات تروریستی و کاشتن بذر ترس و بی اعتمادی به حکومت در جامعه و ایجاد این تفکر که دولت نمی تواند امنیت کشور را تامین کند، می تواند به ابزاری برای سرنگونی حکومت فعلی تبدیل شود. تعداد عملیات تروریستی بعد از کودتا افزایش یافته به گونه ای که هر ماه شاهد یک عملیات تروریستی هستیم که تا کنون صدها نفر را کشته و زخمی کرده است. بازوی دوم مخالفان برای اجرای عملیات سرنگونی حکومت اقتصاد است که تاثیرات بسیاری بر امنیت کشور می گذارد، همچنین می تواند جلوی سرمایه گذاری در کشور را بگیرد و بسیاری از ذخایر دلاری کشور را خارج کند که می تواند به طور ناگهانی اقتصاد کشور را به لرزه در آورد و حکومت را در سراشیبی سقوط قرار دهد.
ترکیه تجربه وضعیت تروریستی را در دهه هشتاد قرن گذشته میلادی داشته است، اما این بار با آن سال ها خیلی تفاوت دارد. امروزه متحدان ترکیه به دشمنان آن تبدیل شده اند همچنین اوضاع اقتصادی نیز کاملا متفاوت از گذشته است، مرزها به شکل خطرناکی ملتهب هستند، همچنین افزایش تعداد پناهندگان مثل بمبی ساعتی است که هر لحظه امکان دارد منفجر شود. طرف هایی که تلاش می کنند به حکومت ترکیه ضربه بزنند به گزینه هایی دسترسی یافته اند که راه را برای سرنگونی حکومت هموار می کند، در راس این گزینه ها تروریسم و مشکلات شدید اقتصادی قرار دارد که هر کدام به تنهایی می تواند جنگ فرسیاشی طولانی مدتی را به راه بیندازد، حداقل آن این است که می تواند جلوی تحقق وعده های دولت را بگیرد و آن را از طریق صندوق های رای سرنگون کند. یا باعث شود تا ترکیه نیز وارد پرتگاه سوریه و عراق شود و وارد جنگ های بی نهایتی شود که فقط خون سرباز هایش ریخته می شوند بدون این که پایانی در کار باشد. یا این که از سوی ارتش و پلیس که با وجود هزاران اخراجی به دلیل همکاری با گروه های دشمن، همچنان نیروهای مخالف حکومت را دارند، به همکاری با سازمان های امنیتی کشورهای دیگر سوق یابند و با حمایت جامعه جهانی که این روزها دل خوشی از رئیس جمهور اردوغان ندارد، اقدام به سرنگونی او کنند.
راه حل به نظر ما این است که در جاه طلبی های ترکیه در سوریه و عراق بزرگ نمایی شود تا آن جا که بتوان به سرعت مسئولیت های مهم را انجام داد و متحدان و شرکای جدید یافت. به نظر نمی رسد در سازمان شانگهای شریکی امین یا مخلص یافت شود، اما شریک عربی به جای آنها می تواند گزینه مناسب تری باشد حتی اگر تنها در مرحله فعلی همراهی کند. با توسعه روابط با قدرت های آسیای مرکزی روابط ترکیه و روسیه نیز این روزها شاهد گسترش است.
در آخر باید گفت با توجه به اظهارات نعمان قورتولموش، معاون نخست وزیر و سخنگوی ترکیه که گفت در آستانه جنگ جهانی سوم هستیم، واقعیت فعلی حاکی از آن است که ما در لبه یک پرتگاه بزرگ ایستاده ایم که ترکیه باید نسبت به آن بسیار هوشیار باشد، و الا باید با موج های بازخوردی تلاش های شکست خورده انقلاب 15 ژوئیه کنار بیاید.
کسی که اوضاع ترکیه را دنبال کرده باشد درمی یابد که بیشتر عملیات انفجاری و حملات تروریستی در یک سال گذشته را حزب کارگران و در برخی موارد داعش انجام داده، اما وجه مشترک همه آنها ضربه زدن به ثبات کشور بوده است؛ اما یک دلی و ایستادگی اپوزسیون سبب شده تا کنون بحران از این فراتر نرود. اما تلاش کودتا شکست خورده نیز همین هدف را دنبال می کرد، آن هم به دنبال ضربه زدن به ثبات کشور بود، در آن حالت هم رهبران و ملت ترکیه با شجاعت بر مخاطرات تفوق یافتند و اجازه ندادند که فرصت ها از بین بروند، اگر چه کسانی که برای سرنگونی حکومت طرح ریزی کرده بودند با شکست کودتایشان دست از کارهایشان برنداشته اند و آرام ننشسته اند. بی ثباتی ورقه دوم در دست طرفداران سرنگونی حکومت است و توالی ضربات تکنیک آنها برای رسیدن به این هدف است.
حملات تروریستی و کاشتن بذر ترس و بی اعتمادی به حکومت در جامعه و ایجاد این تفکر که دولت نمی تواند امنیت کشور را تامین کند، می تواند به ابزاری برای سرنگونی حکومت فعلی تبدیل شود. تعداد عملیات تروریستی بعد از کودتا افزایش یافته به گونه ای که هر ماه شاهد یک عملیات تروریستی هستیم که تا کنون صدها نفر را کشته و زخمی کرده است. بازوی دوم مخالفان برای اجرای عملیات سرنگونی حکومت اقتصاد است که تاثیرات بسیاری بر امنیت کشور می گذارد، همچنین می تواند جلوی سرمایه گذاری در کشور را بگیرد و بسیاری از ذخایر دلاری کشور را خارج کند که می تواند به طور ناگهانی اقتصاد کشور را به لرزه در آورد و حکومت را در سراشیبی سقوط قرار دهد.
ترکیه تجربه وضعیت تروریستی را در دهه هشتاد قرن گذشته میلادی داشته است، اما این بار با آن سال ها خیلی تفاوت دارد. امروزه متحدان ترکیه به دشمنان آن تبدیل شده اند همچنین اوضاع اقتصادی نیز کاملا متفاوت از گذشته است، مرزها به شکل خطرناکی ملتهب هستند، همچنین افزایش تعداد پناهندگان مثل بمبی ساعتی است که هر لحظه امکان دارد منفجر شود. طرف هایی که تلاش می کنند به حکومت ترکیه ضربه بزنند به گزینه هایی دسترسی یافته اند که راه را برای سرنگونی حکومت هموار می کند، در راس این گزینه ها تروریسم و مشکلات شدید اقتصادی قرار دارد که هر کدام به تنهایی می تواند جنگ فرسیاشی طولانی مدتی را به راه بیندازد، حداقل آن این است که می تواند جلوی تحقق وعده های دولت را بگیرد و آن را از طریق صندوق های رای سرنگون کند. یا باعث شود تا ترکیه نیز وارد پرتگاه سوریه و عراق شود و وارد جنگ های بی نهایتی شود که فقط خون سرباز هایش ریخته می شوند بدون این که پایانی در کار باشد. یا این که از سوی ارتش و پلیس که با وجود هزاران اخراجی به دلیل همکاری با گروه های دشمن، همچنان نیروهای مخالف حکومت را دارند، به همکاری با سازمان های امنیتی کشورهای دیگر سوق یابند و با حمایت جامعه جهانی که این روزها دل خوشی از رئیس جمهور اردوغان ندارد، اقدام به سرنگونی او کنند.
راه حل به نظر ما این است که در جاه طلبی های ترکیه در سوریه و عراق بزرگ نمایی شود تا آن جا که بتوان به سرعت مسئولیت های مهم را انجام داد و متحدان و شرکای جدید یافت. به نظر نمی رسد در سازمان شانگهای شریکی امین یا مخلص یافت شود، اما شریک عربی به جای آنها می تواند گزینه مناسب تری باشد حتی اگر تنها در مرحله فعلی همراهی کند. با توسعه روابط با قدرت های آسیای مرکزی روابط ترکیه و روسیه نیز این روزها شاهد گسترش است.
در آخر باید گفت با توجه به اظهارات نعمان قورتولموش، معاون نخست وزیر و سخنگوی ترکیه که گفت در آستانه جنگ جهانی سوم هستیم، واقعیت فعلی حاکی از آن است که ما در لبه یک پرتگاه بزرگ ایستاده ایم که ترکیه باید نسبت به آن بسیار هوشیار باشد، و الا باید با موج های بازخوردی تلاش های شکست خورده انقلاب 15 ژوئیه کنار بیاید.
منبع: دیپلماسی ایرانی