به گزارش مشرق، استقلال از 13 بازی در لیگ برتر 18 امتیاز کسب کرده و در جایگاه هفتم قرار دارد. طبعا نتایج کسب شده توسط استقلال برای طرفداران میلیونی این تیم قابل قبول نیست و با توجه به اینکه همین هواداران میلیونی انتظار بهترین نتایج را از تیمشان دارند نقدهایی به مجموعه باشگاه استقلال و تیم زیرمجموعهاش وارد است. استقلالیها که سال گذشته تا هفته بیست و دوم در صدر جدول ردهبندی برای قهرمانی میجنگیدند حالا شرایط تیمشان را مناسب نمیبینند و البته هر روز ناامیدتر از قبل میشوند.
در این گزارش سعی داریم به واکاوی ناکامیهای استقلال طی یکی دو سال گذشته بپردازیم بدون جانبداری از شخصی خاص. مدیریت در باشگاه استقلال درست یادآور مدیریت در سالهای نه چندان دور پرسپولیس و حضور حمید استیلی در این تیم بود که قطعا طرفداران سرخ آن روزها را فراموش نکردهاند. روزهایی که پرسپولیس نتایج خوبی نمیگرفت و به نوعی خون به دل هوادارانش میکرد اما هیچ گوش شنوایی وجود نداشت. در این گزارش به نقش سیدرضا افتخاری که نزدیک به 4 ماه است در باشگاه استقلال فعالیت میکند به عنوان مدیرعامل پرداخته و البته ضعفهایی که در بعد فنی مشاهده میشود یادآور میشویم.
***از روزی که سیدرضا افتخاری به جای بهرام افشارزاده وارد مجموعه مدیریتی باشگاه استقلال شد چالشهای زیادی را تجربه کرد. او از ابتدای ورودش با اظهارنظرهای عجیب و غریب مثل «استقلال باید خوشحال باشد که از تجربه من استفاده میکند» و از وقتی که من به استقلال آمدم تیم نباخته است» و ... به نوعی کادر فنی و هواداران تیم استقلال دچار چندگانگی کرد. آنها در ابتدا تصور میکردند مدیری به استقلال آمده که با توجه به سن و سالش میتواند تجربیاتش را در اختیار استقلال بگذارد غافل از اینکه افتخاری در جایی که باید حرف میزد سکوت کرد و درست جایی که نباید در مورد ضعفهای تیمش اظهار نظر میکرد لب به سخن گشود.
***مدیرعامل باشگاه استقلال در بدو ورودش به این باشگاه با شهاب جهانیان به مشکل خورد و در حالی که رئیس هیاتمدیره استقلال قصد داشت خودش به نوعی در مدیریت این باشگاه اعمال نفوذ کند جلوی او ایستاد و شاید درستترین تصمیم توسط افتخاری همان جایی گرفته شد که وی خبر انتصاب هاشم ساعدی و حسن روشن را که بدون اجازهاش روی خروجی سایت رفته بود حذف کرد. افتخاری آنجا مقابل جهانیان ایستاد و نزد گودرزی وزیر وقت ورزش رفت و از دخالتها در کارش صحبت کرد و به نوعی جلوی اتفاقی را گرفت که شاید بعدها منجر به این میشد که افتخاری مدیرعامل استیجاری استقلال است و صاحبخانهاش جهانیان!
***افتخاری که از کفاشیان حکم مشاور کمیته فوتسال را هم گرفته بود درست در جایی اشتباه کرد که مدعی شد هم فوتسال را زیرنظر دارد و هم باشگاه استقلال را. این اظهارنظر در حالی انجام شد که حتی هواداری که کار مدیریتی نکرده به خوبی میدانست مدیریت باشگاه استقلال کاری بس عظیم است که حتی پیش از این فتحاللهزاده اعلام کرده بود مدیریت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس مثل رئیسجمهوری میماند!
***دیگر مشکل مدیرعامل استقلال درست در جایی عیان شد که وی تن به انحلال تیم فوتبال بانوان استقلال را داد. افتخاری در حالی از این مسئولیت شانه خالی کرد که معمولا یک مدیر برای حل مشکلات از آن فرار نمیکند بلکه به فکر راه چاره میگردد. وقتی تیم بانوان منحل شد افتخاری عنوان کرد که به دلیل مشکلات مالی و حواشی به وجود آمده قید حضور این تیم در لیگ برتر فوتبال را زد اما نحوه مدیریت این گونه نیست که یک مدیرعامل با حذف کردن خود را از بحران فراری دهد.
***سکوت در قبال اتفاقاتی که در کنار وی رخ میدهد. مدیرعامل باشگاه استقلال که به نظر میرسد از اطرافیانش حرفشنوی دارد هنوز نمیداند مدیریت در باشگاه پرطرفدار استقلال تا چه اندازه واکنش دارد. به طور مثال او این روزها در قبال مصاحبههای رنگارنگ حسن زمانی و علیرضا منصوریان علیه یکدیگر سکوت کرده و هیچ واکنشی نشان نمیدهد. حال این سوال به وجود میآید که نقش مدیریت کجاست؟ چه کسی باید اختلاف بین عضو هیاتمدیره و سرمربی را حل کند؟ مگر غیر از این است که فصل گذشته مقداد نجفنژاد در نیمفصل دوم خواستار برکناری پرویز مظلومی بود و همین موضوع بعد از دیدار با تراکتورسازی کار دست استقلال داد و در نهایت آبیها دو جام را از دست دادند؟ افتخاری درست همان راهی را میرود که افشارزاده رفت و البته نباید از این موضوع غافل شد که بهرام افشارزاده در بعضی مواقع به اعضای هیاتمدیره و سرمربی وقت استقلال تلنگر هم میزد.
به این مشکلات از سوی مدیریت باشگاه استقلال اشاره کردیم اما نمیتوان از بعد فنی و ضعفهای تیم علیرضا منصوریان صحبت نکرد. تیمی که در ابتدای فصل در هیاهوی وحشتناک رسانهای بازیکنانی را جذب کرد که تبلیغات برای آنها در حد رئال و بارسلونا بود! از بختیار رحمانی، محمدحسین کنعانیزادگان، کاوه رضایی، ووریا غفوری گرفته تا آرش افشین، سیدحسین حسینی، علی قربانی و ... اما آنها هیچ گاه انتظارات را برآورده نکردند. این را ما نمیگوییم بلکه نظرات طرفداران استقلال در صفحات مجازی و وبسایتهای مختلف خبری میگویند. چه بخواهیم و چه نخواهیم استقلال روندی مناسب ندارد و سبک بازی این تیم نه تنها دلنشین نیست بلکه باعث شده تا نتایج آبیپوشان هم تحت تاثیر همین سبک فوتبال قرار بگیرد. حتی وقفههای طولانیمدت لیگ هم باعث نشده تا استقلال از فرصت استفاده کرده و بیماریاش را بهبود بخشد. بیماری که تیم را چند هفته بالا میبرد و چند هفته بعد پایین میکوبد.
تیم علیرضا منصوریان و نوع فوتبالش دلمشغولیهای زیادی را در دل هواداران میلیونی این تیم ایجاد کرده و روند آبیپوشان امیدوارکننده نیست. ضعف تاکتیکی در استقلال به گواه همه کارشناسان مشهود است ولی باید چارهای کوتاه مدت برای آن اندیشید. چارهای که منجر به حذف استقلال از جام حذفی نشود و راهگشای این تیم برای بازی حساس مقابل السد قطر باشد. اینکه منصوریان تصور کند تا نیمفصل کار را جلو ببرد و برای جذب بازیکنان جدید اقدام کند اشتباهی است که ابتدای فصل صورت گرفت و البته کم هم برای بستن این تیم هزینه نشد. منصوریان باید به دنبال راهکاری باشد که استقلال با همین داشتهها راه خودش را پیدا کند اگرچه کارش بسیار سخت است. شاید امیر قلعهنویی قبل از بازی و جایی که منصوریان اصرار داشت او را به سمت طرفداران استقلال ببرد پیغامش را در لفافه به منصوریان داد. آنجایی که قلعهنویی مدعی شد نزد طرفداران نمیرود چون اگر این کار انجام دهد خیانت کرده است. در این حرف سرمربی سابق استقلال سالها تجربه وجود داشت و اگر منصوریان میخواهد در استقلال تغییر رویه بدهد باید نسبت به منتقدانش حرفشنوی هم داشته باشد.
و در پایان باید اشاره کرد باز هم نوک تیز انتقادات به شخص اول مدیریت در باشگاه استقلال برمیگردد.آن جایی که باید در مقابل ضعفهای فنی استقلال واکنش نشان میداد و این کار را نکرد و آنجایی که باید به فکر زمین تمرین برای سرمربی استقلال و تیمش بود سکوت کرد. شاید منصوریان با گلایه از شرایط تمرینی به اصطلاح خودمان به در گفته که دیوار بشنود اما افتخاری خودش را به نشنیدن زد یا جایی که مدیرعامل باشگاه استقلال خیلی زود باید با کوتاهی پیرامون برداشته شدن یک میلیارد از حساب این باشگاه برخورد میکرد و هیچ واکنشی نشان نداد. شاید آن پول میتوانست هم برای استقلال زمین تمرین باشد و هم نیمی از مشکلات آبیپوشان را حل کند یا حداقل مسکنی برای هفتههای آینده باشد اما افتخاری تنها یک نظارهگر محض بود. از سوی دیگر اتفاقات آکادمی باشگاه استقلال و فاجعههایی که در این قسمت رخ داده جای بحث و تحلیلی جداگانه دارد و حتی شنیده میشود در آکادمی باشگاه اتفاقات تلخی مثل جعل اسناد روی داده که البته اسناد زیادی از این مشکلات در اختیار خبرگزاری ما وجود دارد اما افتخاری در قبال همه این مشکلات سکوت کرده و تنها به انحلال تیم بانوان رای داده است. شاید مسعود سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان این روزها بیشتر به جای آنکه تمرکزش روی تغییرات در فدراسیونها باشد روی باشگاه استقلال و اتفاقاتی که در آن روی میدهد زوم کند و چه بخواهیم و چه نخواهیم چه از لحاظ مدیریتی و چه از لحاظ فنی زنگ خطر برای استقلال به صدا درآمده است. زنگ خطری که میتواند به منزله از دست رفتن اعتبار و آبروی یک باشگاه با قدمت 70 ساله باشد.
در این گزارش سعی داریم به واکاوی ناکامیهای استقلال طی یکی دو سال گذشته بپردازیم بدون جانبداری از شخصی خاص. مدیریت در باشگاه استقلال درست یادآور مدیریت در سالهای نه چندان دور پرسپولیس و حضور حمید استیلی در این تیم بود که قطعا طرفداران سرخ آن روزها را فراموش نکردهاند. روزهایی که پرسپولیس نتایج خوبی نمیگرفت و به نوعی خون به دل هوادارانش میکرد اما هیچ گوش شنوایی وجود نداشت. در این گزارش به نقش سیدرضا افتخاری که نزدیک به 4 ماه است در باشگاه استقلال فعالیت میکند به عنوان مدیرعامل پرداخته و البته ضعفهایی که در بعد فنی مشاهده میشود یادآور میشویم.
***از روزی که سیدرضا افتخاری به جای بهرام افشارزاده وارد مجموعه مدیریتی باشگاه استقلال شد چالشهای زیادی را تجربه کرد. او از ابتدای ورودش با اظهارنظرهای عجیب و غریب مثل «استقلال باید خوشحال باشد که از تجربه من استفاده میکند» و از وقتی که من به استقلال آمدم تیم نباخته است» و ... به نوعی کادر فنی و هواداران تیم استقلال دچار چندگانگی کرد. آنها در ابتدا تصور میکردند مدیری به استقلال آمده که با توجه به سن و سالش میتواند تجربیاتش را در اختیار استقلال بگذارد غافل از اینکه افتخاری در جایی که باید حرف میزد سکوت کرد و درست جایی که نباید در مورد ضعفهای تیمش اظهار نظر میکرد لب به سخن گشود.
***مدیرعامل باشگاه استقلال در بدو ورودش به این باشگاه با شهاب جهانیان به مشکل خورد و در حالی که رئیس هیاتمدیره استقلال قصد داشت خودش به نوعی در مدیریت این باشگاه اعمال نفوذ کند جلوی او ایستاد و شاید درستترین تصمیم توسط افتخاری همان جایی گرفته شد که وی خبر انتصاب هاشم ساعدی و حسن روشن را که بدون اجازهاش روی خروجی سایت رفته بود حذف کرد. افتخاری آنجا مقابل جهانیان ایستاد و نزد گودرزی وزیر وقت ورزش رفت و از دخالتها در کارش صحبت کرد و به نوعی جلوی اتفاقی را گرفت که شاید بعدها منجر به این میشد که افتخاری مدیرعامل استیجاری استقلال است و صاحبخانهاش جهانیان!
***افتخاری که از کفاشیان حکم مشاور کمیته فوتسال را هم گرفته بود درست در جایی اشتباه کرد که مدعی شد هم فوتسال را زیرنظر دارد و هم باشگاه استقلال را. این اظهارنظر در حالی انجام شد که حتی هواداری که کار مدیریتی نکرده به خوبی میدانست مدیریت باشگاه استقلال کاری بس عظیم است که حتی پیش از این فتحاللهزاده اعلام کرده بود مدیریت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس مثل رئیسجمهوری میماند!
***دیگر مشکل مدیرعامل استقلال درست در جایی عیان شد که وی تن به انحلال تیم فوتبال بانوان استقلال را داد. افتخاری در حالی از این مسئولیت شانه خالی کرد که معمولا یک مدیر برای حل مشکلات از آن فرار نمیکند بلکه به فکر راه چاره میگردد. وقتی تیم بانوان منحل شد افتخاری عنوان کرد که به دلیل مشکلات مالی و حواشی به وجود آمده قید حضور این تیم در لیگ برتر فوتبال را زد اما نحوه مدیریت این گونه نیست که یک مدیرعامل با حذف کردن خود را از بحران فراری دهد.
***سکوت در قبال اتفاقاتی که در کنار وی رخ میدهد. مدیرعامل باشگاه استقلال که به نظر میرسد از اطرافیانش حرفشنوی دارد هنوز نمیداند مدیریت در باشگاه پرطرفدار استقلال تا چه اندازه واکنش دارد. به طور مثال او این روزها در قبال مصاحبههای رنگارنگ حسن زمانی و علیرضا منصوریان علیه یکدیگر سکوت کرده و هیچ واکنشی نشان نمیدهد. حال این سوال به وجود میآید که نقش مدیریت کجاست؟ چه کسی باید اختلاف بین عضو هیاتمدیره و سرمربی را حل کند؟ مگر غیر از این است که فصل گذشته مقداد نجفنژاد در نیمفصل دوم خواستار برکناری پرویز مظلومی بود و همین موضوع بعد از دیدار با تراکتورسازی کار دست استقلال داد و در نهایت آبیها دو جام را از دست دادند؟ افتخاری درست همان راهی را میرود که افشارزاده رفت و البته نباید از این موضوع غافل شد که بهرام افشارزاده در بعضی مواقع به اعضای هیاتمدیره و سرمربی وقت استقلال تلنگر هم میزد.
به این مشکلات از سوی مدیریت باشگاه استقلال اشاره کردیم اما نمیتوان از بعد فنی و ضعفهای تیم علیرضا منصوریان صحبت نکرد. تیمی که در ابتدای فصل در هیاهوی وحشتناک رسانهای بازیکنانی را جذب کرد که تبلیغات برای آنها در حد رئال و بارسلونا بود! از بختیار رحمانی، محمدحسین کنعانیزادگان، کاوه رضایی، ووریا غفوری گرفته تا آرش افشین، سیدحسین حسینی، علی قربانی و ... اما آنها هیچ گاه انتظارات را برآورده نکردند. این را ما نمیگوییم بلکه نظرات طرفداران استقلال در صفحات مجازی و وبسایتهای مختلف خبری میگویند. چه بخواهیم و چه نخواهیم استقلال روندی مناسب ندارد و سبک بازی این تیم نه تنها دلنشین نیست بلکه باعث شده تا نتایج آبیپوشان هم تحت تاثیر همین سبک فوتبال قرار بگیرد. حتی وقفههای طولانیمدت لیگ هم باعث نشده تا استقلال از فرصت استفاده کرده و بیماریاش را بهبود بخشد. بیماری که تیم را چند هفته بالا میبرد و چند هفته بعد پایین میکوبد.
تیم علیرضا منصوریان و نوع فوتبالش دلمشغولیهای زیادی را در دل هواداران میلیونی این تیم ایجاد کرده و روند آبیپوشان امیدوارکننده نیست. ضعف تاکتیکی در استقلال به گواه همه کارشناسان مشهود است ولی باید چارهای کوتاه مدت برای آن اندیشید. چارهای که منجر به حذف استقلال از جام حذفی نشود و راهگشای این تیم برای بازی حساس مقابل السد قطر باشد. اینکه منصوریان تصور کند تا نیمفصل کار را جلو ببرد و برای جذب بازیکنان جدید اقدام کند اشتباهی است که ابتدای فصل صورت گرفت و البته کم هم برای بستن این تیم هزینه نشد. منصوریان باید به دنبال راهکاری باشد که استقلال با همین داشتهها راه خودش را پیدا کند اگرچه کارش بسیار سخت است. شاید امیر قلعهنویی قبل از بازی و جایی که منصوریان اصرار داشت او را به سمت طرفداران استقلال ببرد پیغامش را در لفافه به منصوریان داد. آنجایی که قلعهنویی مدعی شد نزد طرفداران نمیرود چون اگر این کار انجام دهد خیانت کرده است. در این حرف سرمربی سابق استقلال سالها تجربه وجود داشت و اگر منصوریان میخواهد در استقلال تغییر رویه بدهد باید نسبت به منتقدانش حرفشنوی هم داشته باشد.
و در پایان باید اشاره کرد باز هم نوک تیز انتقادات به شخص اول مدیریت در باشگاه استقلال برمیگردد.آن جایی که باید در مقابل ضعفهای فنی استقلال واکنش نشان میداد و این کار را نکرد و آنجایی که باید به فکر زمین تمرین برای سرمربی استقلال و تیمش بود سکوت کرد. شاید منصوریان با گلایه از شرایط تمرینی به اصطلاح خودمان به در گفته که دیوار بشنود اما افتخاری خودش را به نشنیدن زد یا جایی که مدیرعامل باشگاه استقلال خیلی زود باید با کوتاهی پیرامون برداشته شدن یک میلیارد از حساب این باشگاه برخورد میکرد و هیچ واکنشی نشان نداد. شاید آن پول میتوانست هم برای استقلال زمین تمرین باشد و هم نیمی از مشکلات آبیپوشان را حل کند یا حداقل مسکنی برای هفتههای آینده باشد اما افتخاری تنها یک نظارهگر محض بود. از سوی دیگر اتفاقات آکادمی باشگاه استقلال و فاجعههایی که در این قسمت رخ داده جای بحث و تحلیلی جداگانه دارد و حتی شنیده میشود در آکادمی باشگاه اتفاقات تلخی مثل جعل اسناد روی داده که البته اسناد زیادی از این مشکلات در اختیار خبرگزاری ما وجود دارد اما افتخاری در قبال همه این مشکلات سکوت کرده و تنها به انحلال تیم بانوان رای داده است. شاید مسعود سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان این روزها بیشتر به جای آنکه تمرکزش روی تغییرات در فدراسیونها باشد روی باشگاه استقلال و اتفاقاتی که در آن روی میدهد زوم کند و چه بخواهیم و چه نخواهیم چه از لحاظ مدیریتی و چه از لحاظ فنی زنگ خطر برای استقلال به صدا درآمده است. زنگ خطری که میتواند به منزله از دست رفتن اعتبار و آبروی یک باشگاه با قدمت 70 ساله باشد.