به گزارش مشرق، نامه کنايهآميز روز گذشته علي رهبري، مدير سابق ارکسترسمفونيک به علي مرادخاني نشان ميدهد حال و روز مديريت موسيقي در کشور اصلاً خوب نيست و با نگاهي به نامه وي ميتوان پشت پرده جنجالآفرينيهاي کاذب درباره لغو کنسرتها را بهتر درک کرد. موضوع اين است که وضعيت موسيقي در کشور به دليل سوءمديريت مديران وزارت ارشاد اصلاً خوب نيست و اين بيتدبيري بهطور دائم در زير جنجالهاي مربوط به کنسرتها از ديد مردم پنهان نگه داشته ميشود.
رهبري اوايل سال جاري پس از يک سال اداره ارکسترسمفونيک تهران از ايران رفت تا پس از چالشهاي فراوان، بالاخره شهداد روحاني رهبري اين ارکستر را بهعهده بگيرد. او اينروزها رهبري ارکستر آنتاليا را در کشور ترکيه بهعهده دارد، اما پس از خروج از ايران رخدادهاي حوزه موسيقي در داخل کشور را رها نکرده و همچنان پيگير مسائل مربوط به موسيقي است.
رهبري در اين نامه آورده: حدود 20 سال است که جنابعالي و دوستان عزيز، چه از نزديک و چه از دور مشغول بهبود بخشيدن به وضع موسيقي هستيد که متأسفانه بهغير از وضع خود و برخي افراد و دوستانتان وضع اکثريت هنرمندان فقط و فقط خرابتر از گذشته شده است. متأسفانه همين صفات خيرخواهانه شما و نتيجتاً حمايت ناآگاهانه شما از دوستان باعث رشد افراد سودجو و فرصتطلب شده و حق دهها نفر از موسيقيدانان ايراني پايمال شده و با پستهاي کاري مهم، چنان غيرحرفهاي برخورد شده که بنده هم بهناچار با وجود نداشتن مشکل شخصي و مالي و با وجود محبتهاي آقاي علي جنتي براي ادامه فعاليتها، مملکتم را دوباره ترک کنم.
رهبري البته در نامهاش به اين نکته اشاره کرده که صفات مثبت و برخوردهاي انساني مرادخاني مورد سوءاستفاده اطرافيان قرار گرفته و راه را براي افراد سودجو هموار کرده است.
او در نامه خود اين پرسش را مطرح ميکند که آيا بهتر نيست که شما، بهخواست خود و با عزت! از مقام خود استعفا دهيد، باشد که نامي جاودان از شما بر خاطرهها نقش ببندد؟ آيا موافق نيستيد که اين بزرگترين خدمت به وطن و جناب آقاي وزير است؟
او با نام بردن از چند شخص معين حضور آنها را ريشه مشکلات موسيقي ميداند و ادامه ميدهد: البته همه اين افراد فقط و فقط بهدستور و سليقه دوست عزيز و برادر همسر محترم شما عمل ميکنند که ايشان هم تجربهاي در فرهنگ و موسيقي ندارند؟ اگر به اطراف خود به خوبي بنگريد، مجموعهاي ميبينيد که توسط افرادي ناکارآمد، کمسواد و احياناً در برخي موارد بيسواد و همچنان غيرحرفهاي اداره ميشود.
رهبري در ادامه نامه خود آورده: البته بنده فقط به امور موسيقي آشنايي دارم و در مسائل مالي و غيره اصلاً دخالتي نميکنم. مديريت به استعداد نياز دارد و صرفاً با اميد دوستان کار کردن و براي موسيقي کشور برنامهريزي کردن نتيجهاي معکوس و بدون پيشرفت خواهد داشت، کما اينکه شاهد آن هستيم. در ايران شاهد وجود استادان و هنرمندان شايستهاي بودم که اگر بهاميد خدا و استعفاي شما، راه برايشان باز شود، ميتوانند افراد شايستهتري جاي اين چند نفر را بگيرند.
سامان دادن به ارکسترها جزو وعدههاي دولت يازدهم بود و علي رهبري بلافاصله پس از روي کار آمدن حسن روحاني مأمور سامان دادن به ارکسترها شده بود. علي رهبري، مدير هنري سابق ارکسترسمفونيک تهران که به نشانه اعتراض به سياستهاي معاونت هنري وزارت ارشاد جنتي، ايران را ترک کرده است و اين روزها در وين اتريش به سر ميبرد، با نوشتن نامهاي سرگشاده خطاب به علي مرادخاني از او درخواست کرده که از سمت خود استعفا دهد.
علي رهبري که با نوشتن نامههايي سرگشاده به رئيسجمهور او را نسبت به خطر تعطيلي ارکسترها و مشکلات موجود آگاه کرده بود، اينبار نامه سرگشاده ديگري خطاب به علي مرادخاني، معاون هنري ارشاد نوشته است.
رهبري البته در نامهاش به اين نکته اشاره کرده که صفات مثبت و برخوردهاي انساني مرادخاني مورد سوءاستفاده اطرافيان قرار گرفته و راه را براي افراد سودجو هموار کرده است.
او در نامه خود اين پرسش را مطرح ميکند که آيا بهتر نيست که شما، بهخواست خود و با عزت! از مقام خود استعفا دهيد، باشد که نامي جاودان از شما بر خاطرهها نقش ببندد؟ آيا موافق نيستيد که اين بزرگترين خدمت به وطن و جناب آقاي وزير است؟
رهبر سابق ارکسترسمفونيک ايران در نامه سرگشاده به معاون هنري وزارت ارشاد ميافزايد: يکي از کلماتي که بارها از شما شنيدهام کلمه دوستان بود؛ دوستان درست ميکنند، دوستان جلسه دارند، با دوستان نزديک باشيد، دوستان را دلخور نکنيد و دوستان مشکل را حل خواهند کرد. آيا اين حق را براي اينجانب قائل هستيد که از جنابعالي سؤال کنم که منظور شما از دوستان افرادي هستند که البته خيلي سطح و علمشان از ديگر موسيقيدانان ايران پايينتر است؟
رهبري در ادامه نامه خود آورده: البته بنده فقط به امور موسيقي آشنايي دارم و در مسائل مالي و غيره اصلاً دخالتي نميکنم. مديريت به استعداد نياز دارد و صرفاً با اميد دوستان کار کردن و براي موسيقي کشور برنامهريزي کردن نتيجهاي معکوس و بدون پيشرفت خواهد داشت، کما اينکه شاهد آن هستيم. در ايران شاهد وجود استادان و هنرمندان شايستهاي بودم که اگر بهاميد خدا و استعفاي شما، راه برايشان باز شود، ميتوانند افراد شايستهتري جاي اين چند نفر را بگيرند.
نکته اصلي که علي رهبري در نامه کنايهآميز خود به علي مرادخاني به آن اشاره کرده به کار نگرفتن افراد شايسته در پستهاي مختلف موسيقي است و بيان اين حرف از زبان شخصي چون او که در زمينه موسيقي از سابقه و اعتبار کافي برخوردار است، نميتواند غيرکارشناسانه تلقي شود. يکي از شعارهاي اصلي دولت يازدهم استفاده از ژنرالها و افراد لايق براي پستهاي مختلف بود و بيش از هر چيز در اين زمينه به هنرمندان وعده داده شد و نامه روز گذشته رهبري نشان ميدهد که اين وعدهها در حد حرف باقي مانده است و حال موسيقي اصلاً خوب نيست.
منبع: روزنامه جوان