یک استاد دانشگاه ییل و متخصص روابط بین الملل با تحلیل سیاست خارجی آمریکا و فرآیند جنگ علیه تروریسم اعلام نمود که دکترین تهاجمی بوش نه تنها در زمان اوباما منسوخ نشده بلکه توسعه نیز یافته است. وی در بخش دیگری از سخنان خود بر موفقیت بیشتر ایران در همکاری با کشورهای دارای سیاست خارجی مستقل تأکید نمود.
در هفتهای که گذشت هیلاری مان لورت (Hillary Mann Leverett)، استاد مؤسسه جکسون در دانشگاه ییل و متخصص روابط بینالملل، در بخش انگلیسی شبکه خبری الجزیره حضور یافت تا در مورد جنگ علیه تروریسم و سیاست خارجی آمریکا صحبت نماید.
در این برنامه، لورت اعلام نمود که "دکترین بوش" در مورد جنگ پیشگیرانه، نه تنها منسوخ نشده، بلکه به عنوان بخش اصلی و مرکزی سیاست خارجی آمریکا باقی مانده است.
مردم از عبارت "دکترین بوش" برای اشاره به دیگر بخشهای رهیافت دولت جرج بوش در قبال جنگ علیه تروریسم استفاده میکنند، برای مثال: کشورها "یا با ما هستند یا تروریستها"، دولتهایی که به تروریستها پناه داده و یا از آنها پشتیبانی میکنند هیچ تفاوتی با آنها ندارند و اینکه ترویج دموکراسی باعث خشک شدن مردابی میشود که تروریستها در آن پرورش مییابند. اما یقینا برجستهترین بخش دکترین بوش، همانگونه که لورت نیز اشاره نمود، حقی است که آمریکا برای خود قائل شده تا "در صورت پدید آمدن این احتمال که ممکن است در آینده از کشوری حملهای علیه آمریکا صورت پذیرد" بر علیه این کشور از هماکنون اعلام جنگ شود.
باراک اوباما در مبارزات تبلیغاتی خود وعده داد نه تنها جنگ در عراق را به پایان خواهد برد بلکه "ذهنیتی" که آمریکا را وارد این جنگ نمود، را نیز خاتمه خواهد داد. وی با مداخله در آمریکا مفهوم جنگ پیشگیرانه را گسترش داده و شامل "مداخلات بشردوستانه پیشگیرانه" نیز نمود.
دوم، لورت اعلام کرد که آمریکاییها باید با افسانهای
که دولت بوش ساخته و تقریبا تمام طبقه سیاسی آمریکا آن را پذیرفتهاند، مقابله کند؛
این افسانه که القاعده به آمریکا حمله کرد چون "از ارزشهای ما متنفر
هستند"، زیرا آمریکا به زنان اجازه رانندگی داده و مدارای مذهبی را ترویج میکند.
اما لورت اعتقاد دارد: القاعده هیچ اهمیتی نداده و نمیدهد که آمریکا در
"کشور کفرآلود خود" چه میکند، بلکه "آنچه ما در آنجا انجام میدهیم"
یعنی در خاورمیانه و به طور عمومی جهان اسلام، برای آنها مهم است.
او بدین امر اشاره میکند که تأثیر سیاست خارجی آمریکا در "برانگیختن، پدید آمدن و عضوگیری تروریستها در کشورهای خارجی مسألهای است که در کاخ سفید دوران بوش هرگز پاسخی بدان داده نشد و در دولت کنونی اوباما نیز بدان پرداخته نشده است".
سوم، لورت در بخش دیگری از سخنان خود بدین امر
اذعان میکند که آنچه مردم جهان اسلام و جنوب واقعا، خواستار آن هستند
"استقلال" است و بخشی از این استقلال نیز "یک سیاست خارجی مستقل
است، یعنی چیزی که مطابق با فرهنگ، ارزشها، اعتقادات و علائق شهروندان این کشور
باشد".
اما نخبگان سیاسی آمریکا تمایلی برای پذیرش این مسأله ندارند. آنها هنوز هم معتقدند که مردم این کشورها اگر انتخابی داشته باشند، این انتخاب سکولاریسم و طرفداری از آمریکا خواهد بود"، حتی اگر این امر به معنای پیوستن به "خطمشی آمریکا در انتقال شهروندان این کشورها به مکانهایی برای شکنجه باشد، حتی اگر به معنای همکاری با اسرائیلی باشد که مردم غیرنظامی غزه را در محاصره دارد، ما هنوز هم چنین می پنداریم که مردم اینچنین رفتار خواهند کرد". وی در ادامه سخنان خود تشریح نمود که چگونه این عامل مهم سیاست خارجی آمریکا را در قبال سوریه هدایت میکند.
وی در پایان عنوان داشت که "کشورهایی به مانند ایران، با یک سیاست خارجی مستقل در آینده خواهند توانست بهتر از آمریکا با این کشورهای تازه استقلال یافته در خاورمیانه همکاری نماید".
110