به گزارش سرويس جهاد و مقاومت مشرق، اصطلاح «آراي يهوديان» (The Jewish Vote) مبتني بر اين فرضيه است که آرايي وجود دارد که يهوديان در انتخابات آمريکا (يا ديگر کشورهاي غربي) چه در انتخابات رياست جمهوري و چه در سطوح ايالات براي انتخاب فرماندار آن و چه در سطح شهرهاي خود براي انتخاب شهردار يا ديگر رهبران، به صندوق مي‌اندازند. اين اصطلاح همچنين بر پايه اين فرضه است که رأي‌دهندگان يهودي در انتخابات مختلف آمريکا تقريباً همه از يک شيوه پيروي مي‌کنند و همواره در کنار اسرائيل هستند و از موضع رژيم صهيونيستي حمايت مي‌کنند و از اين طريق ابزار فشاري در دست لابي صهيونيستي هستند.
همچنين اين اصطلاح مبتني بر اين فرض است که هر اندازه تعداد رأي‌دهندگان يهودي بيشتر شود «آراي يهودي» از قدرت بيشتري برخوردار خواهد بود.
*توجيه کانديداهاي آمريکايي براي توجه به صهيونيستها
آنچه که اين اصطلاح يا مفهوم را رواج بيشتر مي‌دهد اين است که سياستمداران غربي خود براي تفسير رفتار سازش‌کارانه خويش با اسرائيل و سياست‌هاي صهيونيستي از همين اصطلاح بهره مي‌برند؛ زيرا مدعي‌اند که رفتارشان پاسخي به فشارهاي آراي يهود و منافع صهيونيسم است نه بيانگر موضعي استراتژيک و اصولي که منابع آمريکا يا غرب يا حداقل ديدگاهشان بر آنان تحميل مي‌کند. تبليغات صهيونيستي نيز در ترويج اين مقوله نقشي اساسي دارد و از اين راه عليه مخالفان خود فعاليت مي‌کند؛ چنانکه گويا اين مقوله حقيقتي مسلم است.
*چند سئوال مهم درباره نفوذ يهوديان در آمريکا
«آراي يهود» اسطوره‌اي است که ريشه در واقعيت دارد بدون ترديد يهوديان هرکجا که باشند برتصميم‌هاي سياسي تأثير خواهند گذاشت اما سئوال اين است که اين تأثير به چه ميزان است؟ آيا قدرت اين تأثير به ميزان قابل توجه مي‌رسد يا آنقدر اندک است که مي‌توان کاملاً آن را ناديده گرفت؟ اگر اين تأثير قوي و پا بر جاست علل آن چيست؟ آيا «آراي يهود» به دليل يکساني منافع دولت‌هاي غربي با دولت اسرائيل داراي تأثير بسيار است؟ آيا قدرت اين «آراي يهود» به قدرت اقتصادي يهوديان باز مي‌گردد يا به ديگر علل؟ نظر به اختلاف وضعيت گروه‌هاي يهودي در کشورهاي مختلف، در اين مدخل به مهم‌ترين گروه يهودي، يعني يهوديان ايالات متحده خواهيم پرداخت.
* يهوديان تنها 4/2 درصد از مجموعه رأي دهندگان آمريکا را تشکيل مي‌دهند
دموکراسي آمريکا به عنوان دموکراسي گروه‌هاي فشار شناخته مي‌شود. به عبارت ديگر، اين دموکراسي تنها يک دموکراسي حزبي به روش اروپايي آن نيست. در دموکراسي حزبي، هر حزب برنامه‌هاي سياسي خود را مطرح مي‌کند و افراد داراي حق رأي به آن مي‌پيوندند و در اين چارچوب حزبي، خواسته‌هاي خود را ابراز مي‌دارند. اما در دموکراسي گروه‌هاي فشار، افراد داراي حق رأي از طريق احزاب و گروه‌هاي فشار وابسته به انها، خواسته‌ها و آراي خود را بيان مي‌کنند.
اين گروه‌هاي فشار مي‌توانند گروه‌هايي نژادي باشند و افرادي را که متعلق به يک نژاد واحد هستند در بر گيرند مانند: آمريکايي‌هاي اسپانيايي تبار، آمريکايي‌هاي ايتاليايي تبار و... همچنين اين گروه‌ها ممکن است از جمله گروه‌هاي حفظ منافع مانند گروه معلولان، سالخوردگان، محرومان جنگي، کارگران صنايع نظامي باشند.
اين گروه‌ها مي‌کوشند که از طريق فشار بر قدرت حاکم منافع اعضاي خود را حفظ کنند و وجهه آنها را در جامعه بهبود بخشند. اين کار را با تظاهرات و ديگر شيوه‌ها انجام مي‌دهند که البته ازجمله مهم‌ترين گونه‌هاي اعمال فشارع انتخابات و رشوه به اعضاي کنگره است.
به رغم آن که يهوديان تنها 4و2 درصد از مجموعه افراد داراي حق رأي آمريکا را تشکيل مي‌دهند و اين موجب مي‌شود که آنان در مقايسه با تشکل‌هاي ديگر همچون رأي‌دهندگان اسپانيايي‌تبار، ايرلندي‌تبار و يا سياه‌پوستان، اقليتي بسيار کوچک باشند اما عواملي وجود دارد که موجب قدرت و تأثير بيش از اندازه آنان در انتخابات مي‌گردد.
* عواملي که موجب قدرت و تأثير بيش از اندازه اقليت يهودي در انتخابات آمريکا مي‌گردد
1- يهوديان در آمريکا اقليتي هستند که داراي بيشترين تعداد افراد شهرنشين هستند. تعداد زيادي از يهوديان در شهرهايي مانند نيويورک، شيکاگو و ميامي (فلوريدا) تمرکز يافته‌اند که اين موجب ثقل غيرعادي آنان مي‌شود. براي مثال 19 درصد کل ساکنان منهتن و بروکلين که از مهم‌ترين بخش‌هاي شهر نيويورک هستند و 16 درصد از کل ساکنان نيويورک و 3 درصد از کل ساکنان سفيد پوست اين شهر يهودي‌اند و در نتيجه هر کانديدايي که به آراي سفيدپوستان توجه دارد (در مقابل آراي سياه‌پوستان و اسپانيايي‌تباران) بايد آراي يهوديان را نيز مورد اهتمام قرار دهد.
2- يهوديان در ايالاتي تمرکز يافته‌اند که نقش اساسي در انتخابات رياست جمهوري دارند و اين موجب اهميت آنان به عنوان يک گروه فشار در حال رشد مي‌شود. آنان در ايالت نيويورک 6و10 درصد، در نيوجرسي 9و5 درصد، در واشنگتن 8و4 درصد و در فلوريدا 7و4 درصد از تمام افراد داراي حق رأي را تشکيل مي‌دهند. همچنين تعداد زيادي يهودي در ايالت پنسيلوانيا و ايلينويز حضور دارند.
3- يهوديان از بالاترين سطح آموزش در ايالات متحده برخوردارند و اين در رفتار انتخاباتي آنان تأثير دارد. نسبت افراد واجد شرايط يهودي که در انتخابات شرکت مي‌کنند بالاتر از ميانگين شرکت‌کنندگان واجد شرايط کل آمريکاست. اين نسبت در ميان يهوديان به 92 درصد (بالاترين نسبت شرکت در انتخابات در ميان تمام اقليت‌هاي آمريکا) مي‌رسد و اين در حالي است که به طور کلي 54 درصد آمريکايي‌ها واجد شرايط در انتخابات شرکت مي‌کنند.
بنابراين، اين مطلب به مفهوم بالا بودن قدرت انتخابي يهوديان است. براي مثال گفتيم که 6و10 درصد سفيدپوستان که در ايالت نيويورک داراي حق رأي هستند يهودي‌اند. اما نظر به علاقه رأي‌دهندگان يهودي به مشارکت در انتخابات، مي‌بينيم که ميزان آراي مربوط به آنان در انتخابات به 16 تا 20 درصد مي‌رسد و البته کانديداها نيز به همين دليل به آراي يهوديان اهميت فوق‌العاده‌اي مي‌دهند.
4- نسبت مشارکت يهوديان در انتخابات کنگره‌هاي ايالتي که در آن کانديداهاي رياست جمهوري نيز برگزيده مي‌شوند در مقايسه با کل آمريکايي‌ها بيشتر است. در انتخابات حزب دمکرات در نيويورک (انتخابات عمومي سال 1984) ميزان يهوديان رأي‌دهند در اين انتخابات به 30 درصد کل رأي‌دهندگان مي‌رسيد و 41 درصد آرايي که مانديل کسب کرد متعلق به يهوديان بود. در انتخابات شهردار نيويورک نيز 50 درصد آرا متعلق به يهوديان بود.
5- افزون بر تمام اين مسائل يهوديان آمريکا در عرصه سياست و در بيشتر جنبش‌هاي سياسي به ويژه در جريان‌هاي ليبرال و چپ‌گرا حضور دارند و به ميزاني بيش از نسبت عددي خود بر آنها تأثيرگذار هستند.
6- در ميان يهوديان آمريکا تعداد زيادي انديشمند، روشنفکر هنرمند و سياستمدار وجود دارد که اين به ثقل و اهميت آراي يهوديان مي‌افزايد.
7- يهوديان آمريکا از ثروتمندترين اقليت‌هاي جهان هستند و با توجه به فعاليت سياسي آنان به ميزان بسيار زيادي به مبارزات انتخابات کمک مي‌کنند که کانديداها کاملاً از آن مطلع هستند.
شايد يهوديان آمريکا به عنوان يک گروه فشار، در اين خصوص منحصر به فرد باشند؛ زيرا گاه شمار افراد گروه‌هاي فشار ديگر بيشتر از تعداد يهوديان آمريکاست اما فاقد امکانات مالي اين گروه هستند.
