به گزارش مشرق به نقل از فارس، نشریه هافینگتون پست در تازه ترین تحلیل خود در خصوص وضعیت نظام سرمایه داری نوشت ما در دوران حیرت آوری زندگی می کنیم كه اقتصاد جهانی در حال متلاشی شدن است، رای دهندگان آمریکایی به شدت از سیاستمداران خود نفرت دارند و تنشهای سیاسی در جهان رو به افزایش و گسترش است.
این نشریه در ادامه افزود عامل اصلی و ریشه ای وضعیت بحرانی کنونی جهان شکست پارادایم مسلط نظام اقتصادی سرمایه داری است . قوانین جهان مدرن امروز از سوی شرکتهای بزرگ بین المللی تعیین می شود و ایدوئولوژی سرمایه داری بر جهان امروز حاکمیت می کند که به این مساله اعتقاد دارد که شرکتهای بزرگ بین المللی باید تنها به فکر منافع خود باشند . شرکتها به دنبال به حداكثر رساندن سود خود از طریق افزایش بهره وری و پرداخت کمترین دستمزد به نیروی کار هستند . شرکتهای بزرگ بین المللی تنها در زمینه ها و مناطقی فعالیت می کنند که سود سرشاری را عاید آنها کند .
بر اساس این گزارش پنج عامل مهم در شکست نظام سرمایه داری دخیل بوده است . نخست اینکه شرکتهای بین المللی و جهانی بیش از حد بزرگ شده اند . ما در عصری زندگی می کنیم که به دوران شرکتهای دایناسوری معروف شده است . بزرگترین شرکت چند ملیتی جی پی مورگان با ۲ تریلیون دلار دارایی و ۲۴۰ هزار نفر کارمند است . این شرکت در ۱۰۰ کشور جهان فعالیت دارد . مهمترین مشکل دایناسورها این بود که دارای هیکل و استخوانهای بزرگ ولی مغز کوچکی بودند . دایناسورهای مدرن امروزی به این علت با مشکل روبرو شده اند که بروکراسی های زیاد قلب اصلی آنها را از کار انداخته است . از زمان ریاست جمهوری ریگان تا کنون شرکتهای بزرگ بین المللی تلاش زیادی را برای حداکثر کردن سود و ایجاد انحصار های بزرگ آغاز کردند . این مساله موجب ایجاد بروکراسی های زیاد و دست و پا گیر شده است .
در کوتاه مدت بزرگ شدن این شرکتها موجب رشد سود آنها خواهد شد ولی در بلند مدت بزرگ شدن شرکتها موجب غیر انعطاف پذیر شدن آنها خواهد شد و مشکلات زیادی را در بر خواهد داشت .
دوم اینکه شرکتهای بزرگ بین المللی موجب ایجاد شکافهای زیادی در جوامع مدنی شده اند . این شرکتها فرهنگ خود شیفتگی را در جوامع مختلف نهادینه کرده اند . تنها چیزی که برای مدیران شرکتهای بزرگ بین المللی اهمیت دارد دستیابی به سود بیشتر است. بسیاری از شرکتهای بزرگ بین المللی در سال ۲۰۰۹ هیچ مالیاتی به دولت آمریکا پرداخت نکرده اند .
سوم اینکه شرکتهای بزرگ بین المللی از بزرگترین قانون شکنان جهان هستند که فارغ از قانون فعالیت می کنند . هیچ دست نامرئی برای تعیین قوانین شرکتهای بین المللی وجود ندارد . آدام اسمیت این فرضیه را مطرح کرد دستی نامرئی وجود دارد که بین منافع بخش خصوصی و افراد و منافع جامعه و بخش عمومی تعادل را برقرار می کند . ولی تجربه پنج سال اخیر نشان می دهد هیچ دست نامرئی وجود نداشته است .
چهارم اینکه تعداد زیادی از شرکتهای بزرگ بین المللی در حال از بین بردن منابع طبیعی هستند . از ده شرکت بزرگ بین المللی چهار شرکت در بخش انرژی فعالیت می کنند . نشانه های زیادی از کاهش چشمگیر ذخایر نفتی جهان حکایت دارند . شرکتهای بزرگ بین المللی خیلی آزادانه در حال استفاده از منابع طبیعی هستند .
پنجم اینکه شرکتهای بزرگ بین المللی جامعه جهانی را به خشم آورده اند . در حالی تولید ناخالص داخلی جهان به بیش از ۶۳ تریلیون دلار رسیده است شرکتهای بزرگ بین المللی نقش مهمی در تولید ناخالص داخلی جهان دارند . بانکها به تنهایی ۴ تریلیون دلار از این رقم را در اختیار دارند .
دارایی بانکهای جهان به بیش از ۱۰۰ تریلیون دلار رسیده است . بازار سیاه کالا در جهان ارزشی بیش از ۲ تریلیون دارد که بازار داروهای قاچاق بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار این رقم را تشکیل می دهد . این در حالی است که در این شرایط بسیاری از نیروی کار جهان از دستیابی به دستمزد حد اقل برای گذران زندگی عادی محروم است.