به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین، مسئولان باشگاه فرهنگی ورزشی راه آهن امشب در مجموعه ورزشی خود ، مراسمی باشكوه را برای نكوداشت نام زنده یاد ناصر حجازی برگزار كردند.
مراسمی كه با حضور خانواده اسطوره استقلال ، علی دایی ، فتح الله زاده و جمع زیادی از پیشكسوتان فوتبال و دوستداران ناصرخان برگزار شد و در ابتدایش محمدحسن انصاری فرد گفت:« راز محبوبیت حجازی ، مردمی بودنش بود. چیزی كه در حضور مردم جلوی بیمارستان به چشم می شد دید . او در دل مردم جای داشت و نامش سینه به سینه می گردد و ماندگار می ماند.»
مراسم بزرگداشت ناصر حجازی در باشگاه راه آهن پر بود از نكاتی خواندنی.
در این مراسم كه با حضور پرتعداد علاقمندان ناصرخان برگزار شده بود ، ابتدا یك روحانی در باب علم اعداد سخن گفت و تاكید كرد :«ناصر در این علم می شود عدد ۳۱۴ و ۳۱۴ عدد یك ستاره نگهبان است. ستاره ای كه تا ابد از ناصرخان حفاظت می كند. » این روحانی ادامه داد: من این بحث را درباره اعداد ، یكبار در كشور اندونزی گفتم و آنجا گفتند اگر حرفهایت را علی دایی تائید كند یعنی درست می گویی؛ حالا علی آقا كه اینجاست حرف ما را تائید می كند؟»
پس از این سخنرانی قرار بود تا همسر ناصرخان سخنرانی كند اما او كه حسابی چشمانش اشكبار بود از همه عذرخواست. علی فتح الله زاده دیگر سخنرانی بود كه با چشمانی اشكبار روی سن رفت. او از بیماری اش گفت و اینكه از بیمارستان به این مراسم رفته است. حاجی عصر امروز در جلسه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال دچار حالت ضعف شده و كارش به بیمارستان كشیده بود. فتح الله زاده روی سن گفت:« من دو بار در عمرم دیر رسیدم یكی وقتی پدرم خدا بیامرز را به دلیل بی پولی از دست دادم و بعد در ماجرای بیماری ناصرخان...»
او كه خودش هم بغض داشت تصمیم گرفت بعد از این خاطره ای شیرین از ناصرخان بگوید؛« یادش بخیر یك بار با ناصرخان رفتیم فوتبال. حاج آقا خاتمی كه امام جمعه شهرستان شهریار هم بودند با ما بودند و بازی می كردند. حاج آقا دروازه بان بود و چون با لباس روحانیت توی گل ایستاده بود ، همه توپ ها به لباسش می خورد و گل نمی شد. خلاصه ناصرخان حسابی شاكی شده بود كه حاج آقا دارند كلك می زنند. خلاصه آن شب ما از ناصرخان بردیم و كلی هم خندیدیم!»
علی دایی سرمربی راه آهن در مراسم تجلیل از ناصر حجازی در ورزشگاه اكباتان، خاطره ای از روزهایی گفت كه با ناصرخان شروع كرد: «همیشه افتخار می كنم كه بخش بزرگی از موفقیت هایم را مدیون آقای حجازی هستم. یادم هست در زمستان سرد می آمد و اختصاصی با من تمرین می كرد تا علی دایی شوم.»
این گفته های دایی سبب شد تا طرفداران حاضر در مجموعه با فریاد دایی با معرفت ، برای او سنگ تمام بگذارند.
بعد از پایان مراسم هم دایی بود كه در میان خیل عظیم جمعیت گیر كرده بود. جمعیتی كه از او امضا و عكس یادگاری می خواستند. جمعیتی كه این قدر تعدادشان زیاد شد تا مربی راه آهن ناچار به فرار شود!
