مروری بر مباحث گذشته گفته شد که ماه مبارک رمضان، ماه تلاوت کلام الهی است که از مصدر وحی نازل شده است و ماه راز و نیاز با خداوند و تقاضاهایی است که چه در قالب دعاهای مأثور و چه غیر مأثور، عبد از ربّش میکند. از افضل اعمال در این ماه، تلاوت قرآن و دعا است. بحث ما راجع به دعاهای مأثور و روشهایی بود که در این دعاها به ما آموختهاند، در این زمینه مطالبی را عرض کردم. روشی که در دعاهای مأثوره در مورد دعای به غیر به ما آموختهاند، این است: «آنچه را که برای خود میخواهی، برای دیگران هم بخواه»! تقاضا در دعا در اینجا تقسیمبندیهای زیادی نسبت به دعا برای غیرمیشود، یک؛ انسان با توجه به درخواستی که غیر از او کرده است، نسبت به او دعا کند. دو؛ غیر از کسی درخواست نکرده است، امّا من گرفتاریاش را میدانم، بدون این که او درخواست کند، من برای رفع گرفتاریاش دعا میکنم. سه؛ برای غیری دعا میکنم که به من خدمتی کرده است؛ چون به من خدمت کرده است، برای او دعا میکنم. خدمت هم اقسامی دارد که حالا لازم نیست به شخصِ من خدمت کرده باشد، ممکن است نسبت به وابستگان من، چه خویشاوند و چه دوست، خدمتی کرده باشد و گرهای از کار آنها باز کرده باشد. همه اینها جنبه شخصی دارد، همینطور جلو میرود تا میرسد به این که چون به جامعه خیری رسانده است، برایش دعا میکنم، اینجا دیگر جنبه شخصی کنار رفت. چون به جامعه خدمتی کرده است، من دعایش میکنم. همه اینها دعا به غیر کردن است. دعای خالصاً، مخلصاً لوجه الله بسیاری از اوقات اینطور است که انسان، بیحساب نسبت به غیر دعا نمیکند، یک نوع حسابگری در آن هست، چه حسابگری به خاطر خدمت به شخص خودم باشد چه به خاطر خدمت به جامعه باشد، اما یک وقت هست که هیچ کدام از این مسائل در ذهن من نیست، یعنی نه تقاضایی از من کرده است، نه اطلاعی از گرفتاریاش دارم، نه خدمتی به من کرده است، بلکه بینی و بین الله، چون یک رابطه معنوی با هم داریم، برادر ایمانی یا خواهر ایمانی من است، برایش دعا میکنم. همه قبلیها جنبه شخصی داشت؛ اما این که من فرد یا افراد خاصی را دعا میکنم و کاری هم ندارم که گرفتاری دارند یا ندارند، به من خدمتی کردهاند یا نکردهاند، «دعای خالصاً، مخلصاً لوجه الله» است. این بحثها نسبت به دعا کننده و دعا شونده بود. اقسام مضمون دعا یک تقسیم بندی در مضمون دعاها داریم. به طور کلّی مضامین حاجتهایی که میخواهم نسبت به غیر مطرح کنم، به دو دسته تقسیم میشوند: حاجتهای دنیوی و حاجتهای اخروی؛ مادّی و معنوی. حالا در اینجا این بحث مطرح است که اول نسبت به امور مادیاش دعا کنم و یا نسبت به امور معنویاش؟ کدام مقدم است؟ این غیر از مسئله غفران است؛ یک وقت اشتباه نشود! من راجع به غفران بحث کردم و دیگر آن را تکرار نمیکنم که همیشه غفران بر همه چیز مقدّم است. دعا برای غیر هرچه باشد خوب است تمام اینهایی که من گفتم از اقسام دعا است و به طور کلی همهشان خوب هستند، اما اینجا بحث خوب و خوبتر مطرح است. دعا برای غیر، خوب است. هر دعایی که میخواهد باشد، انگیزه شما هر چه میخواهد باشد، چه خودت را به دعایت ضمیمه نکنی چه ضمیمه کنی و انگیزهات این باشد که به خودت چندین برابر برسد و چه اصلاً ایثار در دعا داشته باشی، همه خوب هستند و از نظر معارف ما ستایش شده هستند و نسبت به آنها ترغیب هم شده است. کدام دعا خوبتر است؟ دعاهایی را که داریم، ببینید، دعاهایی که در ماه مبارک رمضان میبینید، اینطور نیست که فقط خودم باشم، دعا نسبت به دیگران هم هست. همه نوع مضامین هم، چه دنیوی و چه اخروی در آنها به کار رفته است. شما اگر به دعاهای مأثورهمان مراجعهای کنید، میبینید که اصلاً اینها روشهایی هستند که در دعاهای مأثوره به ما آموختهاند و همه هم خوب هستند، اما بحث ما بحث دیگری است، بحث خوب و خوبتر است. بهترین اینها همان قسمی است که در آن هیچ یک از اموری که عرض کردم، لحاظ نشده باشد، یعنی از من تقاضا نکرده باشد که دعایش کنم، به من و وابستگانم خدمتی نکرده باشد، حتی خدماتش به جامعه را در نظر نگیرم، چه در قالب شخصیاش باشد و چه جمعیاش باشد که از آن به دعای «خالصاً، مخلصاً لوجه الله» تعبیر کردم. این کمی رنگ ایثار در دعا را به خودش میگیرد و جلسه قبل هم گفتم که بهترین قسم دعا برای غیر، همین ایثار در دعاست و این را به ما آموختهاند. دعای پیامبر بدون هیچ تقاضایی از ایشان حالا من به عنوان شاهد، سراغ روایتی میروم؛ پیغمبر اکرم به منزل یکی از افرادی که به ایشان مربوط بودند، رفتند. حضرت وارد آنجا که شدند، ایستادند و دو رکعت نماز خواندند، بعد از نماز شروع کردند برای او دعا کردن. در اینجا نه صاحب خانه تقاضای دعا کرده بود، نه خدمتی کرده بود، به منزل او رفتند، گوشهای ایستادند و دو رکعت نماز خواندند، در روایت هم دارد نماز غیرمکتوب، یعنی نمازواجب نمیخواندند و بعد از نماز هم شروع کردند به دعا کردن برای صاحب خانه. این را دعای «خالصاً، مخلصاً لوجه الله» میگویند. دعای خالصاً، مخلصاً میخواهم عرض کنم که معصومین(صلواتاللهعلیهماجمعین) در دعاهای مأثور، این روش را به ما آموختهاند. در متنهایی هم که ما میخوانیم همینطور است، این که برای مؤمنین و مؤمنات دعا میکنیم که: «اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات»؛ یا «اللهم اشف کل مریض»، آیا آنها برای ما کاری کرده بودند؟ اینها دعاهایی است که به ما یاد دادند، در متن دعاهای مأثور به ما آموختند که «خالصاًلوجه الله» دعا بکن. میخواهی برای دیگران دعا کنی، به جهت آن رابطه معنوی و اخوت ایمانی که با او داری، برایش دعا کن، نه به جهات دیگری که عرض کردیم. لذا میگوییم که احسن دعا برای غیر این است که هیچکدام از این شائبهها در آن نباشد که این تا حدی در دعا رنگ ایثار میگیرد. دعایی «خالصاً، مخلصاً لوجه الله» است که خودم اصلاً در آن مطرح نیستم. ما در باب تقدم و تأخر در باب اشخاص، مثل ابَوین، فرزندان و خویشاوندان بحث کردیم، چون اینها را بحث کردم و گذشتم دیگر تکرار نمیکنم. در باب تقاضا و عدم تقاضا بحثی است که در اینجا وارد این بحث میشوم، اینجا هم دعای بیتقاضا افضل از دعای باتقاضا است. از من چیزی نخواسته، اما برایش دعا میکنم. اگر انسان بدون تقاضا برای غیر دعا کند، افضل است از این که غیر از انسان تقاضا کند و به خاطر آن تقاضا برایش دعا کند. حالا خودِ این تحت چندین قِسم درمیآید؛ چه آنجا که مطلع باشم او حاجتی دارد، چه مطلع نباشم، چه بدانم گرفتاری دارد چه ندانم. همین که بدون تقاضا دعا کنم، این مقدّم است. میخواهم روش بگویم، روشهای دعاهایی که از ائمه برای ما رسیده است. حالا من به سراغ دعای علی(ع) میروم. یک بار علی(ع) برای امام حسن به تنهایی دعا کرد، یک بار برای امام حسین به تنهایی و یک بار هم برای هر دوی آنها با هم دعا کرده است. آنها هم تقاضایی از امیرالمؤمنین نکرده بودند. دعای جداگانه امام علی(ع) برای امام حسن و امام حسین آنجایی که در مورد امام حسن دعا کرده است، این جملات است: «اسْتَوْدِعِ اللَّهَ دِینَکَ وَ دُنْیَاکَ» دین و دنیایت را به خدا میسپارم، «وَ اسْأَلْهُ خَیْرَ الْقَضَاءِ لَکَ فِی الْعَاجِلَةِ وَ الْآجِلَةِ وَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة(نهجالبلاغة، ص406) این مورد شاهد چند بحث دعای من است. یعنی از خدا بهترین قضای الهی تو را درباره حال و آینده، دنیا و آخرت میخواهم. دعایی که برای امام حسین(ع) کرده است، این است: «وَ اعْلَمْ أَیْ بُنَیَّ أَنَّهُ مَنْ لَانَتْ کَلِمَتُهُ وَجَبَتْ مَحَبَّتُهُ» ای فرزندم بدان هر کس گفتارش نرم باشد، دوستی او لازم میآید، این اشاره به اثر گفتار نرم است که گفتار نرم در دلها اثر میگذارد. «وَفَّقَکَ اللَّهُ لِرُشْدِهِ» خداوند به قدرت خویش تو را در راه راستت موفق بدارد، «وَ جَعَلَکَ مِنْ أَهْلِ طَاعَتِهِ بِقُدْرَتِهِ» و به قدرت خودش تو را از فرمانبردارانش قرار دهد، «إِنَّهُ جَوَادٌ کَرِیم»(بحارالأنوار، ج74، ص241) خداوند بخشنده بزرگوار است. دعای مشترک امام علی(ع) برای حسنین آن دعا خاص امام حسن و این دعا خاصّ امام حسین بود، حالا برای هر دو دعا میکند: «اللهم احفظ حسنا و حسینا و لا تمکن فجرة قریش منهما ما دمت حیا» خدایا حسن و حسین را حفظ کن و تا من زندهام این نابهکاران قریش را بر آنها مسلط نگردان، «فإذا توفیتنی فأنت الرقیب علیهم» آنگاه که من را از این دنیا بردی، تو دیگر خودت نگهبان اینها باش، «و أنت على کل شیء شهید»(شرحنهجالبلاغة، ج20، ص298 ) البته تو بر هر چیزی ناظر هستی. البته حضرت در اینجا دعایشان را مقید میکند: «ما دمت حیا» تا آن موقعی که من زندهام این نابهکارها را بر اینها مسلط نکن! این گویای این مطلب است که علی(ع) میدانست که بعدها این نابهکارها چه کار میکنند. لذا همان موقع که علی(ع) در بستر رحلت بود، به بچههایش اِخبار میکند که این نابهکارها با شما چه کارها خواهند کرد، همانجا میگوید. حتی رو به امام حسین میکند، به خصوصِ امام حسین مسئله عاشورا را میگوید. میخواستم این را بگویم این تعبیری که در این دعا است میگوید «ما دمت حیا» یعنی خدایا تا وقتی من زنده هستم آن روز را نیاور که من این صحنهها را ببینم. لذا خود حضرت امام حسین را نسبت به اتفاقاتی که در روز عاشورا برایش میافتد باخبر کرد. او میدانست که اینها با فرزندانش چه میکنند؛ حتی میدانست که با فرزند فرزندانش چه میکنند.
***منبع: پایگاه اطلاعرسانی حضرت آیتالله مجتبی تهرانی