مشرق-- رئيس جمهور محترم در يك سخنراني پرشور با اشاره به طرح تعطيلي پنجشنبهها اظهار داشت:
"اين هم طرح بسيار خوبي است اما چرا فقط مقاطع ابتدايي؟ چرا راهنمايي و دبيرستان را در اين روز تعطيل نميكنيد؟ به اعتقاد من ميتوان اين طرح را براي تمامي مقاطع به اجرا درآورد." (1)
اين اظهارات، احساسات حضار را برانگيخت و با كف زدن مورد تأييد قرار گرفت و بدين ترتيب شايد اين طنز تلخ زبان حال دانشآموزان شد كه:
رقم قتل ما به دست حبيب
چون مخالف نداشت شد تصويب
هرچند شتابزدگي سالهاست كه به عنوان سكهاي رايج و شاخصهاي مطلوب در دستگاههاي اجرايي رونق يافته است چندان كه برخي به كنايه اين رويكرد را چنين تحليل ميكنند كه:
من نميگويم زيان كن يا به فكر سود باش
اي ز فرصت بيخبر در هرچه هستي زود باش!
اما حتي اگر "زود بودن" با توجيه اغتنام فرصت در ساخت و سازهاي عمراني اقدامي پسنديده باشد،دستگاه تعليم و تربيت به دليل ويژگيهاي خاص خويش به هيچوجه تاب تصميمات شتابزده را ندارد و پيامد اينگونه تصميمات،سرنوشت ميليونها دانشآموز كنوني و نسل آينده را تحت تاثير قرار ميدهد و اگرچه آنان زبان دفاع از حقوق خويش را ندارند اما اين ناتواني، مسئوليت مديران را در برابر حقوق كودكان و نوجوانان سبك نميكند.
در همان مراسم دكتر حداد عادل به عنوان شخصيتي صاحبنظر در عرصه تعليم و تربيت گوشزد كرد كه:
"درس و بحث در كلاسها را جدي بگيريد و به هر بهانهاي مدرسهها تعطيل و ساعتها كم نشود." (2)
رياست صدا و سيما هم كه از وظايفش رصد كردن انبوه امواج مسمومي است كه لحظه به لحظه كودكان و نوجوانان ما را در ميدان تاثير خويش قرار ميدهد، توصيه كرد كه:
"امروز به دليل آنكه بچه ها ساعتها در مقابل شبكههاي مختلف مينشينند، مراقبت شود تا بيرون بروند و كمتر درگير آسيبهاي ماهوارهها باشند." (3)
اما به نظر نميرسد اين توصيهها تاثيري در عدم تعطيلي پنجشنبهها داشته باشد و ظاهرا آموزش و پرورش مصمم است به تعبيري يك ششم از بار مسئوليت فعلي خويش را بر زمين بگذارد.
بايد توجه داشت كه يكي ديگر از سياستهاي دولت در سال جهاد اقتصادي "تعطيلات محوري" است و شايد با خانهنشين كردن كارمندان، دولت ميخواهد به مصاف ديوانسالاري برود! و طرحهايي نظير دور كاري و كاهش ساعات حضور كارمندان و افزايش روزهاي تعطيل به مناسبت عيد فطر، چه بسا نشات گرفته از همين سياست باشد.
بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه هم افزايي دو موج "شتابزدگي" و "تعطيلات محوري" دامن آموزش و پرورش را هم گرفته است.
اما اجراي طرح تعطيلي پنجشنبهها كه پيش از اين نيز در سال تحصيلي 79- 78 در مدارس استثنايي به اجرا گذاشته شد و نتايج قابل قبولي نداشت (4) نگرانيهايي را پديد آورده است كه نميتوان به سادگي از كنار آن گذشت و ذيلا به مواردي از آنها اشاره ميشود:
نكته اول آن است كه در شرايط هجوم فرهنگي دشمن، كه حتي خانه و تنهايي دانشآموز در برابر رايانه و ماهواره به محيطي ناامن از نظر فرهنگي تبديل شده است، تا چه رسد به خيابانها و بوستانهاي شهري و .... در اين شرايط چه محيطي سالمتر از فضاي مدرسه، ميتواند پذيراي دانشآموزان شود؟!
حتي اگر حاصل اين حضور صرفا ورزش و بازي و سرگرمي باشد آيا در موقعيت حساس و خطرناكي كه همه دستگاهها بخصوص نهادهاي فرهنگي، بايد در حالت آماده باش فرهنگي براي رويارويي با دشمن باشند انتظار نميرود كه آموزش و پرورش براي تمامي اوقات فراغت دانشآموزان حتي در روزهاي جمعه، طرحي ارائه كند و همكاري و امكانات لازم براي اجراي اين طرح را از مسئولان ذيربط درخواست نمايد؟!
آيا افزودن يك روز بر تعطيلات در اين شرايط نوعي اعلام بيطرفي در شرايط هجوم فرهنگي و رها ساختن نسل بيدفاع در برابر امواج مسموم دشمن تلقي نخواهد شد؟!
آيا نامگذاري پنجشنبه به نام روز خانواده به منظور تعطيل كردن آن، نوعي گريز از مسئوليت نيست؟! آيا به راستي خانوادهها توان و تخصص مديريت فرزند خويش را در اين بمباران فرهنگي دارند؟!
منابع
3 و 2 و 1- سخنرانيهاي انجام شده در بيست و هشتمين اجلاس روساي آموزش و پرورش مناطق كشور
4- بررسي طرح بهينهسازي پنجشنبهها در مدارس استثنايي- پژوهشكده كودكان استثنايي 1380
علي اصغر كاكوجويباري و همكاران
يكي ديگر از سياستهاي دولت در سال جهاد اقتصادي "تعطيلات محوري" است و شايد با خانهنشين كردن كارمندان، دولت ميخواهد به مصاف ديوانسالاري برود! و طرحهايي نظير دور كاري و كاهش ساعات حضور كارمندان و افزايش روزهاي تعطيل به مناسبت عيد فطر، چه بسا نشات گرفته از همين سياست باشد.