کد خبر 583236
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۱

هنوز در نیمه خردادیم و از نیمه خرداد 42 تا نیمه خرداد 68، 26 سال می‌گذرد و امام امت با دلی آرام و قلبی مطمئن از میان مردمش کوچ می‌کند و به آنجا می‌رود که از آنجاست و ما می‌مانیم و منظومه فکری او که به شدت در خطر تحریف است و آنان که با وجود اندیشه نورانی امام خمینی، موجودیت خود و تفکراتشان را در خطر می‌بینند درصددند که اندیشه بلند آن حکیم فرزانه را آن‌گونه که می‌خواهند تعریف و تحریف کنند.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در "یادداشت مهمان" به قلم محمدهادی صحرایی نوشت:

گویی رسم عاشقی است که خردادهای به نیمه رسیده را با تمامی ماه‌های خورشیدی متفاوت نموده و اتفاقات  اصلی و اثرگذار در آن به وقوع پیوسته است. گویی نفسی رحمانی بر این نیمه‌ها وزیده که خوبان انتظار فرج از نیمه خرداد کشند.

هرچند که برخی از این حوادث برای ما تلخ است و ناگوار ولی در این تلخی حکمتی است اگر بیندیشیم. خرداد 1342 که نهال انقلاب اسلامی به دستان مردی از سلاله پاکان روزگار غرس گردید، کسی نمی‌دانست که این نهال تا 15 سال دیگر شجره طیبه‌ای خواهد شد و آن‌قدر بر می‌کشد که طعنه بر کاخ سلاطین می‌زند. و فرقی نمی‌کند کاخ شاه خائن باشد و یا کاخ سفید. کاخ کاخ است و خشت خشتش از آخ کوخ نشینان و محرومان روی هم نشسته است.

همان‌هایی که امام خوبی‌ها فرمود یک مویشان را با همه کاخ نشین‌ها عوض نمی‌کند.1 و این شیوه او بود که از جدش به ارث گرفته بود و هرگز خوی خوش‌نشینی نداشت و همنشینی با محرومین و سادگی آنان را بر هم مجلسی با اشراف و افاده‌های آنان ترجیح می‌داد و اگرچه جماران‌نشین بود ولی در خانه و حسینیه‌ای ساده سکنی داشت و نسبتی با برج و عمارت آنجا نداشت.

15 خرداد 42 اگرچه تلخ بود ولی نتیجه‌ای شیرین داشت که به انقلاب اسلامی مستضعفین رسید و با آن در رگهای بی‌رمق مظلومان خون تازه جهید و بر تمام مدعیان آزادی و استقلال خط بطلانی کشید که اکنون که به دهه چهارم انقلاب رسیده‌ایم  هنوز خط انقلاب اسلامی خمینی، خط انقلابی و صراط مستقیم مستضعفین جهان است که بعد از این همه سال خود را سرباز خمینی می‌دانند و می‌خوانند. با پیروی از انقلاب او انقلاب می‌کنند و مردم را به اسلام دعوت می‌کنند و مبارزه می‌کنند و مدعیان اسلام‌های رنگارنگ را رسوا می‌کنند. می‌دانند که اسلام مرفهین بی‌درد و متحجرین بی‌مغز، اسلام لیبرال آمریکایی، اسلام فریبکار انگلیسی، اسلام وهابی عربستانی و اسلام لائیک عثمانی هیچ نسبت و سنخیتی ندارند با اسلام ناب محمدی صل الله علیه و آله که خمینی بت شکن آنرا به انسان حیرت زده آخرالزمان هدیه نمود و از گمراهی به رستگاری رساند.

اسلام ناب همان اسلامی است که برگرفته از زلال اندیشه نبوی است و منادی توحیدی است که هرگز با شرک و تکفیر جمع نمی‌شود. اسلامی که نه ظلم می‌کند و نه ظلم می‌پذیرد.2 اسلامی که در آن جهاد موج می‌زند از جهاد اصغر و جهاد اکبر گرفته تا جهاد کبیر. از جهاد با دشمن فریبکار، مستکبر و عهدشکن که جهاد اصغر است تا جهاد با نفس سرکشی که دائما به بدی دستور می‌دهد3 و تا جهادی دیگر که کبیر نام دارد و به پیروی نکردن و تبعیت از دشمنان دستور می‌دهد4 و این همان چیزی است که خوش خیالان و سخن بازان نفوذی که راه بیگانه به خانه باز می‌کنند همواره گرفتار آنند و مردمانشان گرفتار آنان. اسلامی که خمینی کبیر به آن رهنمون می‌کرد اسلام آزادگی و ایستادگی است. آزادگی در برابر هر تطمیع و تهدید و تحریم. آزادی از هرچیزی که پای مظلوم را غل و زنجیر می‌کند و ایستادگی در برابر هر قلدری که غلط اضافی کند، از کدخدا گرفته تا غلامان کدخدا و مخصوصاً غاصبان مکه و مدینه.

اسلام سربلند و سرافراز، شعب ابی‌طالب تحمیلی را پذیرفت تا ثابت کند تحریم نامه و عهدنامه مشرکین کاغذ پاره‌ای بیش نیست و تنها به درد موریانه خوردن می‌خورد. ما که اکنون در دوران بدر و خیبریم و در عزت و اقتدار سرآمد و الگوی جهانیم به برکت همان نگاه بلند آن روح خداست که اکنون به خلف صالحش رسیده است. همان که در خشت خام دیده بود که رابطه با آمریکا رابطه گرگ و میش است و برخی در آینه هم ندیدند. می‌فرمود: عزيزان من! همت كنيد و زنجيرهاى اسارت را پاره‏ كنيد.5 و این نگاه بود که اسلام و انقلاب را تا عمق کشورها و در عمق قلب‌های مردمان جویای حقیقت برد و همین نگاه بود که پشت کدخدایان شرق و غرب را به لرزه انداخته بود و همین اسلام است که خار چشم دشمنان است و آنان از آن می‌هراسند نه اسلام معامله‌گر و بخشی نگر مرعوب که تنها به مذاق روشنفکران متحیر و غرب زده، خوش می‌آید و برای آب خوردن مردمانش هم محتاج دیگران است.

هنوز در نیمه خردادیم و از نیمه خرداد 42 تا نیمه خرداد 68، 26 سال می‌گذرد و امام امت با دلی آرام و قلبی مطمئن از میان مردمش کوچ می‌کند و به آنجا می‌رود که از آنجاست و ما می‌مانیم و منظومه فکری او که به شدت در خطر تحریف است و آنان که با وجود اندیشه نورانی امام خمینی، موجودیت خود و تفکراتشان را در خطر می‌بینند درصددند که اندیشه بلند آن حکیم فرزانه را آن‌گونه که می‌خواهند تعریف و تحریف کنند. گروهی دائماً از نشست و برخاست خود با امام و سابقه رفاقتشان با آن عزیز سفر کرده می‌گویند بدون آنکه اکنون رفتار و گفتار و منش و بینششان بویی از آن حکیم الهی داشته باشد. آنها در اصل با این حربه درصدد مصادره امام از انقلاب اسلامی و یا انقلاب اسلامی از امامند و نمی‌دانند که نزديك‌ترين مردم به ابراهيم، همان كسانى هستند كه او را پيروى كرده‏اند.6 وگرنه بی‌بهره‌گانی هم بودند که نسب و حسبی با ابراهیم بت‌شکن داشتند و خود بت تراش بودند.

او می‌دانست و می‌گفت که انقلاب اسلامی ایران محدود به مرزهای ایران نیست و سرآغاز انقلاب بزرگ حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه و جهانی است و در تداوم انقلاب انبیاء و اولیاء الهی است و به این دلیل است که امام حاضر می‌فرمایند بیعت با انقلاب اسلامی و امام خمینی بیعت با پیغمبر است. می‌فرمود این انقلاب اسلامی هدیه‌ای از خداست که دست بشر در آن دخالت نداشت و اگرچه با انقلاب بودن سابقه خوبی است ولی انقلابی ماندن و با انقلاب ماندن مهم‌تر و بهتر است هرچند که برخی از آنان که در میانه راه به انقلاب پیوستند و خدماتی هم داشتند انقلاب را سطحی دیدند و از این سطح به عمق نرسیدند و ندانستند که اصل انقلاب در عمق و درون انسانها و ذهنیت‌ها و دلهاست و به این خاطر است که دائماً در حال حرکت پرشتاب است و ایستایی ندارد چرا که یک جریان است و والاترین حقیقت الهی در زمان معاصر ماست و این حجم از هجمه‌های رنگارنگ و شیطنت‌های گوناگون و نفوذ نفوذی‌ها به خاطر آن است که مالک اشتر سپاه علی به خیمه کفر معاویه رسیده و اینان که به دروغ قرآن و ارزشها را با نیزه بالا برده‌اند برای آن است که می‌خواهند مردم را بفریبند و مالک را برگردانند.

اندیشه امام راحل که اکنون 26 سال است امام حاضر انقلاب هرساله به تبیین گفتمان او همت گماشته و از راه او می‌گوید و مرام او. از اینکه در نگاه او دوست که است و کجاست و دشمن نیز؟ تحریف امام کدام است و ساده زیستی اش چگونه بود؟ و هزار نکته از او، تا که مبادا چرب و شیرین‌زدگان دنیا نامش را مصادره و تحریف کنند. او می‌گوید که خمینی یک حقیقت همیشه زنده است همان‌گونه که انقلاب نیز یک حقیقت همیشه جاوید است و این انقلاب بی‌نام خمینی در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست از اسلام عزتمندانه‌ای سخن می‌گوید که در جهان دو قطبی سلطه‌گر و سلطه‌پذیر قطب سومی را بنا نهاد که سلطه‌ستیز است.  چشم امیدش به اراده توده‌های مردم است و جنگ نامتوازن میان مستکبران و مستضعفان را تنها با توکل به خدا و ایجاد و تقویت اعتماد به  نفس ملی میسور می‌داند. اسلامی که مرعوب قدرتها نمی‌شود و دستاوردهای خود را مدیون دشمنان نمی‌داند.

اسلامی که هرگز توحیدش را به شرک و تثلیث دشمنان خدا نمی‌فروشد و هرگز ثروت نقد مردمانش را با وعده‌های نسیه دشمنان معاوضه نمی‌کند و اسلامی که بر مبنای قرآن، به دشمن غدار و فریبکار بی‌اعتماد است و اسلامی که معتقد است سیاست با دروغ جمع نمی‌شود و حاکمان باید با مردم که ولی نعمتند صادق باشند و مسئولان در این جامعه نوکران مردمند و خدمتگزار. و در هنگام تصمیمات بزرگ و قرارداد بستن‌ها باید به عنوان نماینده یک حکومت اسلامی قرارداد امضا نمایند و صدها باید بر زمین مانده‌ای که باید احیا گردد. و ما بر تداوم انقلاب اسلامی او عازمیم و جازم و می‌دانیم که فرموده‌اند للحق دوله و للباطل جوله.7 امسال نیز منتظریم تا شعاعی دیگر از نورانیت آن امام را از این امام بشنویم و ببینیم.

1- 1360/1/16 صحیفه امام، ج14، ص261
2- برگرفته از لا تظلمون و لا تظلمون- سوره مبارکه بقره آیه279
3- ان النفس الاماره بالسوهء- سوره مبارکه یوسف آیه 53
4- فلا تطع الکافرین و جاهدهم به جهاداً کبیرا سوره مبارکه فرقان آیه52
5- پیام به ملت ایران به مناسبت چهلم شهدای17شهریور صحیفه امام. ج3. ص511
6- ان أولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه. سوره مبارکه آل‌عمران آیه68
7- برای حق دولتی ماندگار است و برای باطل جولانی زودگذر.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس