کد خبر 57837
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۱

روح الله داداشی و امثال او بیش از اینكه قربانی ناامنی در كشور، پرخاشگری فردی یا فقر فرهنگی شده باشد ، قربانی بازوهایی شد كه علاوه بر مدال آوری ، كاركردهای دیگری را هم برایش در نظر می‌گیرند.

به گزارش مشرق آینده نوشت: در ماه های اخیر كشور ما با چند بمب خبری در حوزه حوادث مواجه شد . از پرونده تجاوز گروهی در خمینی شهر گرفته تا قتل دختر دانشجو در پل مدیریت. آخرین آن هم قتل یكی از قویترین مردان ایران بود كه از یكشنبه گذشته تا حتی امروز ، در صدر اخبار رسانه‌ها قرار گرفته است .

شوك‌هایی كه بر پیكره جامعه در اثر این وقایع تلخ و تاسف آور وارد می شود، قطعا برای امنیت روانی مردم مضر است، اما این نوشتار سعی دارد تا از دریچه ای دیگر به این موضوع بپردازد .

البته نوشتن این مطلب در شرایطی كه همه به خاطر از دست رفتن روح الله داداشی كه قویترین مرد ایران یا حتی جهان خوانده می‌شود، سوگوارند و با عزیزانش ابراز همدردی می كنند، ‌شاید كمی جسورانه باشد . چرا كه این نوشتار تاكید بر این دارد كه ماهیت قتل روح الله داداشی با حوادث دیگر مورد اشاره ، از ‌تفاوت عمده ای برخوردار است و این فرضیه را مطرح می‌كند كه در حادثه كرج، چه بسا مقتول به نوعی قربانی فضای خودساخته در پیرامونش شده باشد.

 


آن طور كه خبرگزاری ایرنا گزارش داده :« روح الله داداشی به همراه یكی از دوستانش با خودروی شخصی اش از سمت شمال به جنوب در خیابان گلشهر كرج در حركت بود كه در ازدحام خودروها بین راننده یك دستگاه پراید و داداشی درگیری لفظی بوجود می آید.
این درگیری لفظی بین روح الله داداشی و سه سرنشین خودرو پراید تا خیابان پونه كرج ادامه می یابد و در نهایت سرنشینان ، از دو خودرو پیاده شده و به درگیری فیزیكی می پردازند».

در مطالبی كه در روز اول به صورت غیر رسمی به عنوان اعتراف قاتل دادشی منتشر شد، آمده است:

متهم در اعترافات اولیه خود این‌طور گفت: شب حادثه، به همراه دو نفر از دوستانم داخل یك پراید در حال حركت بودیم كه پشت چراغ قرمز آینه خودروی‌مان با آینه خودروی آزرای مرد تنومندی برخورد كرد.


 بینمان درگیری لفظی پیش آمد. وقتی چراغ سبز شد شروع به حركت كرد ولی ما كه از برخورد وی ناراحت شده بودیم او را تعقیب كرده و در خیابان پونه كه مكانی نسبتاً خلوت بود جلوی او پیچیدیم. وقتی وی پیاده شد و من جثه او را دیدم آن‌قدر ترسیدم كه بی‌اختیار دستم به چاقو رفت.

آن‌قدر از هیكل وی ترسیده بودم كه بی‌اختیار چند ضربه چاقو به او زدم. وقتی روی زمین افتاد و دیدم خون زیادی از گلوی وی در حال ریختن است و مردم نیز با خبر شده‌اند بلافاصله آنجا را ترك كردیم.

البته این اعترافات قدری ابهام آمیز است. چرا خودروی آزرا باید بعد از برخورد با آینه پراید از محل بگریزد، و بعد از چراغ متوقف نشود تا موضوع حل گردد، چرا این فرد كه ابتدا می گوید راننده آزرا مرد تنومندی بود، بعد از پیاده شدن وی از جثه اش می ترسد، چرا دادشی با آن قدرت بدنی از دست این سرنشینان ضعیف الجثه پراید گریخته و آنها به تعقیب او پرداخته اند، چرا از ماشین پیاده شده و چه اقدامی كرده كه آنان تا این حد ترسیده اند كه با چاقو به او حمله كرده اند؟

طبیعی است كه به همه این سوالات همراه با بازسازی صحنه قتل در دادگاه پرداخته می شود، اما اینكه قبل از تشكیل دادگاه با انتشار روایتی پر از ابهام سعی در جهت دهی به افكار عمومی و صدور حكم پیش از محاكمه داشته باشیم، آیا اقدام صحیحی است؟ آیا احتمال چند درصدی وجود ندارد كه پس از بازسازی صحنه قتل و تطبیق اعترافات و شهادت شاهدان، دادگاه حكم دیگری صادر كند؟

بنابر اظهارت دادستان كل كشور، قاتل داشی اعتراف كرده است كه وقتی دادشی خود روی آنها را متوقف كرده وبه سمت آنها آمد از چاقو استفاده كرده اند.

وی با بیان اینكه مرحوم داداشی بعد از توقفمان در خیابـان پونه به سمت من آمد و در گیر شدیم در همین هنگام چاقویی كـه در اختیارم بـود را به سمت وی نشانه گرفتم كه بـه گلویش اصابت كرد و سپس ضربه ای به بازوی سمت راست و دیگری را به سینه داداشی فرو كردم.

عامل اصلی قتل گفت: تا آن زمان نمی دانستم كه فرد مورد نظر روح الله داداشی است و حتی ابهت وی اجازه نداد كه به صورتش خیره شوم و از ترس با چاقو به وی حمله كردم و در آن زمان هم من كـاملا هوشیار بودم و حتی بارها از وی خواستم تا مرا رها كندكه وی همچنان مرا كتك می زد.

عامل اصلی قتل مرحوم داداشی تصریح كرد: وی كه مـدام مرا مورد ضرب و شتم قرار می داد متوجه وجـود چاقو در دستانم نشد و وقتی با چاقو به آن مرحوم حمله كردم چاقـو به گلوی وی اصابت كرد و بعد از مدتی به زمین افتاد.

حتی اگر فرض را بر این بگذاریم كه این مجادله ابتدا لفظی بود و توسط آن سه جوان هم آغاز شده است. اما نكته مهم اینكه درگیری لفظی بین سرنشینان این دو خودرو تا چند خیابان آن طرف‌تر ادامه می‌یابد و این ‌موضوعی است كه این نوشتار تلاش دارد به آن توجه داشته باشد . موضوعی كه كمتر به آن اشاره شده است و حاوی این سوال است كه چرا این درگیری لفظی ادامه پیدا می‌كند و چرا روح الله داداشی و دوستش از خودروی خود پیاده می‌شوند؟

اگر مرحوم داداشی آن بنیه قوی و جثه بزرگ را نداشت،‌ بعید به نظر می رسید مصر به واكنش به جسارت آن سه جوان باشد. نهایت اینكه می بایست با برداشتن شماره پلاك خودروی متهمان به قتل، به كلانتری محل مراجعه و از آنان به دلیل فحاشی و تعرض شكایت می‌كرد و از قانون می‌خواست تا با آنان برخورد كند. اما متاسفانه این گونه نشد و بازو و اندام ورزشی‌ یكی از قوی ترین مردان ایران ‌جای مامور قانون را گرفت كه اگر چنین نبود، ‌اینك روح الله داداشی زنده بود و خانواده و هوادارانش را داغدار نمی‌كرد.

جالب آن كه انتشار تصاویر متهم به قتل، شگفتی مخاطبان را از ریزنقشی این فرد 17 ساله كه توانسته‌ یكی از مردان آهنین را به قتل برسانند، برانگیخته است و شاید همین احساس نابرابری آنان را به تصمیم جنون آمیز استفاده از چاقو سوق داده و البته وقتی پای سلاح سردو گرم به میان آمد، قوی و ضعیف نمی‌شناسد.

برای اثبات این فرضیه كافی است نگاهی به باشگاه‌های پرورش اندام بیندازیم كه قارچ‌گونه در گوشه و كنار شهرهایمان در حال رشد و افزایش هستند و جوانانی كه به عشق كلفت كردن بازو راهی آنها می‌شوند تا وقتی در خیابان راه می روند و اصطلاحا كسی به آنها گفت بالای چشمت ابروست،‌ حالش را جا بیاورند.

فراموش نكنیم اگر امروز این قهرمان ملی در بین ما نیست و در عنفوان جوانی به خاك سرد سپرده شد،‌ فقط و فقط یك علت را برای آن می توان متصور شد و آن اینكه روح الله داداشی و امثال او بیش از اینكه قربانی پرخاشگری فردی یا فقر فرهنگی شده باشد، قربانی بازوهایی شد كه علاوه بر مدال آوری، كاركردهای دیگری را هم برایش در نظر می‌گیرند. كاركردهایی كه باعث شد تا در مقابلش چاقو از غلاف بیرون بیاید .

از سوی دیگر این نقد هم به رسانه ملی وارد است كه در كنار قهرمان پروری، پهلوان پروری را تبلیغ نمی‌كند كه اگر چنین بود ، قهرمانان و جوانانی كه از قهرمانان الگوبرداری می‌كنند ، می آموختند تختی اگر تختی شد نه بخاطر زور بازویش كه به خاطر سعه صدرش پهلوان هم بود .

داداشی كه رفت ؛ به فكر داداشی‌های دیگرمان باشیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 11
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۳:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۰
    0 0
    در پاراگراف یکی به آخر به صراحت مرحوم را متهم کردید . خجالت بکشید و این قدر توجیح نکنید .لااقل قلم و دهانتان را ببندید.
  • ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۰
    0 0
    ورزش پرورش اندام خواه نگارنده بپسندد و یا نپسندد به دلایل متعددی یکی از محبوبترین ورزشهای رایج در تمامی جهان از جمله ایران است، اینکه مجدداً به جای فرهنگ سازی صحیح و مدیریت علمی فضای این ورزش مجدداً سیاست همیشه شکست خورده تحریم و تعلیق ( نظیر ویدیو اوایل انقلاب و ماهواره و اینترنت و حجاب ) را در پیش بگیریم هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. مگر اماکن ورزشی مراکز فسق و فجور یا اشاعه منکرات هستند که نگارنده توسعه آن را قارچ گونه می داند؟
  • مشرق خوان ۱۴:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۰
    0 0
    "بازجویی دادستان كشور از عاملان قتل داداشی: قاتل سابقه دار و مست بود" عامل اصلی قتل این است که کسی به جرم سرقت مسلحانه دستگیر می شود فقط 21 روز در زندان می ماند بعد هم با 2 میلیون تومان جریمه آزاد میشود و در خیابان یک قهرمان ملی را می کشد شما با بازوی به قول خودت کلفت مشکل داری تحلیل اجتماعی امنیتی ننویس
  • من ۰۰:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
    0 0
    بهتر است بنشینیم و منتظر رای دادگاه باشیم. و کمی زبان بر دهان بگیریم.
  • حقیقت ۰۱:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۱
    0 0
    فکر میکنم شما باقاتل نسبتی داریدیا شاید هم همکارید البته خداجای حق نشسته
  • ۰۲:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۱
    0 0
    این چه متن آبکی و حتی با کمی رک گویی مزخرفی بود. شما بگو اصلا آرنولد یا چه می دونم یه کسی که آخر خشونت باشد آیا این دلیل می شود که امنیت نداشته باشد. عزیز من مشکل جای دیگه است بی خودی سعی نکن صورت مسئله رو عوض کنی...
  • آَشنا ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۱
    0 0
    شما فقط بلديد خيالبافي كنيد اين حرفا يعني چه پشت سر ناصر حجازي هم از اين حرفا مي زديد. خدا ازتون بگذره
  • فرزین ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۱
    0 0
    روح پهلوانی از قهرمانی بالاتر است اگر مرحوم داداشی پهلوانی میکرد درس بزرگی به جوانان خیابانگرد میداد
  • محمدعلي ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۱
    0 0
    من منکر ورزش قهرماني نيستم و با بازو کلفت هم مشکلي ندارم. اما اين را ميدانم که هر ورزش در يک چارچوب استراتژيک طراحي مي شود و به عبارتي مارک فرهنگي را که از آن برخاسته با خود به همراه دارد. مثلا ورزش هاي رزمي که عمدتا خاستگاه آسيايي دارند، همگي مبتني بر احترام و نظم هستند. ورزش باستاني ايران مبتني بر روحيه دلاوري، خاکساري و تقوي پيشگي به تاسي از مولاي متقيان علي عليه السلام است. ورزش بادي بيلدينگ هم خاستگاهي آمريکايي دارد و نميدانم حامل کدام گزاره هاي هم خوان با فرهنگ ماست که اين قدر در تنوره آن ميدميم!!!
  • نوشين ۱۱:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
    0 0
    شما از كجا ميدونيد كه شرح جنايتي كه نوشتيد حقيقي بوده، من كه هرچه خوندم چه از زبان همراه مرحوم داداشي و چه از زبان مجرم بيگناهي داداشي رو نشون ميداده
  • م ۰۳:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
    0 0
    خدا رو شکر یه داور اون بالا هست که حق هیچکسو پایمال نمیکنه.شما هم انقدر دنبال حاشیه نرید.اقای داداشی اهل حاشیه نبود بعد مرگشم نباید حاشیه باشه

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس