به گزارش مشرق، وقتی در اواسط دهه هفتاد شمسی، شخصی ناشناس مدعی فرادرمانی شد، کمتر کسی به او توجهی نشان داد. همین موجب شد تا وی کمی بعدتر، مدعی راه اندازی گونه ای عرفان شود که این روزها با نام "حلقه" یا کیهانی می شناسیم.
محمدعلی طاهری کسی بود که اکنون در راس فرقه هرمی حلقه قرار گرفته و البته، برای سومین بار بازداشت شده است. اکنون در بازداشت است و جالب توجه، سکوت مریدانش است که مدعی شمارگان قابل توجه آنهاست. البته، برخی هم مسلکانش اکنون در رفت و آمد به قم به سر می برند تا نظر مراجع و بیوت آنها را نسبت به فعل حرام و انحرافات وی تغییر دهند؛ اما دیگر واقعیات این فرقه آشکار شده است. همین نیز باعث شده تا از پیروانش هم کاسته شود و دیگر ترفندهای این جریان برای جذب موثر واقع نشود.
& مردی با گذشته ای در غبار
طاهری که این روزها خود را در مقام رهبری مذهبی (!) می بیند، گذشته ای نا مشخص و غبار آلود دارد. از وی اطلاع چندانی در دست نیست و همین بر دامنه ابهامات و شبهات می افزاید. نباید فراموش کرد خود نیز با سکوتش و عدم پاسخگویی، بر گرمای این اتفاق می دمد. تا کنون، دلیل عدم وضوح و شفافیت در این باره مشخص نشده است. می توانید هر گمانی را در این باره، متصور باشید.
آنچه درباره وی قطعی است، عضویت در گروه "چریک فدائی خلق" است. اگرچه وی در رتبه گردانندگان یا سران این جریان نبوده؛ اما مدتی در آن فعال بوده است. برخی کارشناسان معتقدند، ریشه برخی باورهای وی را می توان در این سال ها و روزها جست. وجود تفکرات الحادی و دهری فرقه هرمی حلقه را می توان در این دوران دانست که سرکرده آن، تاثیرات فراوانی از مارکسیسم و تجربه گرایی الحادی پذیرفته است. در حقیقت، اساس تفکر وی را می توان در این برهه دانست که بعدها، بسط یافته و از طریق یارانش در شورای مرکزی، ظاهری اسلامی هم یافته است.
نکته قابل توجه این است که به غیر از این مورد که وی در قبال آن سکوت داشته و هرگز درباره آن صحبتی نکرده، باقی زندگی وی نیز در ابهام است. مشخص نیست فعالیت وی پیش از انقلاب اسلامی و بعد از آن به چه شکل بوده است. البته، مدعی است در دوره ای، اختراعاتی نیز داشته که در صحت و سقم آن، تردیدهایی وارد است؛ اما صحت فرضی آن هم دخلی به موضوع این فرقه ندارد چرا که عمدتا، مباحث فنی بوده است.
& درس خوانده کجا؟
این ابهامات و غبارآلودگی هنگام بیشتر می شود که بدانیم، اساسا تحصیلات مشخصی ندارد. اگرچه مریدان و یاران طاهری، وی را مهندس خطاب می کنند؛ اما معلوم نیست در کدام دانشگاه تحصیل کرده است. برخی بر این باورند که حتی موفق به گذراندن دوره دیپلم هم نشده و فقط مدعی تحصیلات تکمیلی است.
این در حالی است که گویا مدعی تحصیل در دانشگاهی در ترکیه شده است. طاهری عنوان داشته در حین تحصیل نیز به دلیل فعالیت های انقلابی (!)، از دانشگاه اخراج شده و به کشور بازگشته است. این موضوع در حالی از سوی وی مطرح شده که اساسا دانشگاهی که از آن نام برده، در آن دوران وجود خارجی نداشته است.
از سوی دیگر، چگونه مبارزی است که اقدامات انقلابی وی در هیچ سند و سازمانی به ثبت نرسیده؛ مگر در یاد و خاطره خودش؟ تا کنون، هیچ مبارز ایرانی که در ترکیه حضور داشته، او را تایید نکرده است. هیچ رسانه ای هم در آن دوران نامی از وی و این اقداماتش ثبت نکرده است. البته، نباید از خاطر برد، در حالی از تحصیل و مبارزه در ترکیه می گوید که این کشور، بهشت جاسوسان صهیونیست به شمار رفته و بسیاری از جذب های این رژیم، در این کشور صورت می گیرد.
در زمینه علوم دینی نیز با وجود مدعیات عجیب و عمدتا غیر الهی فرقه هرمی حلقه، طاهری در هیچ حوزه دینی و اسلامی تحصیل نکرده است. در حقیقت، ارتباط رسمی و جدی با نهادهای رسمی حوزوی و دینی نداشته است. مرقومات وی نیز نشان از این دارد که هیچگاه از محضر مراجع عظام یا اساتید مطرح حوزوی یا دانشگاهی بهره نبرده است. موضوعی که منجر به این شده تا برخی نزدیکانش، مدعیات وی را حاصل شهود و دریافت های ماورایی وی کنند. و تو بخوان حدیث مفصل از این مجمل!
& درآمدهای میلیونی و ...
محمدعلی طاهری که در این سال ها کلاس های متعددی توسط وی و یارانش در نقاط مختلف کشور برگزار کرده، درآمدهای میلیونی و چه بسا، میلیاردی داشته که تا کنون معلوم نشده، دلیل دریافت آن وجوه چه بوده است. در حقیقت، زمینه دریافت چنین مبالغی از سوی مسترها (مربیان) و سایر اعضای این فرقه چه بوده است؟
نکته بعدی، این مبالغ در کجا هزینه شده است؟ تا کنون آمار و اسنادی ارائه نشده که چنین حجم قابل توجهی از سرمایه، در کجا خرج شده است. البته، برخی مواقع ادعا شده این مبالغ، صرف امور خیریه شده؛ اما صرفا در حد یک ادعا باقی مانده است. شاید بتوان پاسخ این پرسش را در منبع مالی خرید خانه وی در نقاط شمالی تهران یافت. یا تغییر اتومبیل همسر وی از پراید به ماسینی 50 میلیونی یا حساب های بانکی وی و سایر اعضای مرکزیت حلقه که این روزها، آنها نیز در سایه این شخص مانده اند. وقتی پاسخگویی وجود ندارد، هر چیزی امکان پذیر است!
نباید فراموش کرد که فهم درست این فرقه هرمی، بدون اشخاصی چون ویدا پیرزاده، خانم بهارزاده، مهدیه کسایی زاده، پدرام سعیدی، شهناز نیرومنش و ...، کاری نادرست است چرا که اینها هستند که طاهری را تغذیه فکری می کنند. این واقعیتی است که سرکرده حلقه هرگز به صورت منفرد در مناظره ها شرکت نمی کند چرا که قلت سواد و دانشش موجب می شود تا نتواند برابر پرسشگران، تاب پاسخگویی داشته باشد. بگذریم که وی در این اواخر، حتی در مناظران هم حضور نمی یافت و از زیر بار ان شانه خالی می کرد.
در این بین، دریافت مدارکی چون دکترای افتخاری از سوی برخی مراکز در انگلیس و ارمنستان نیز جای تعجب دارد. ابهام اول در معتبر بودن مراکز صادرکننده این مدارک است. اینکه آیا موسساتی بین المللی و مورد تایید وزارت علوم بودند یا مانند صدها مرکز تولیدکننده مدارک غیرمعتبر هستند که این روزها در تمام دنیا رشدی قارچ گونه دارند. از سوی دیگر، چه دلیلی موجب توجه این مراکز غربی، به خصوص انگلیسی، به طاهری شده است؟ پاسخ این پرسش ها هم در نوع خود، راهگشا است.
از سوی دیگر، به دلیل نداشتن تحصیلات مشخص علمی توسط طاهری، توصیه مکرر نهادهای مختلف به وی برای دریافت مجوز قانونی برای فعالیت نیز بی ثمر بوده است. معلوم نیست به چه دلیل، وی و همراهانش اقدامی در جهت دریافت مجوز از وزارت بهداشت نداشته اند. به هر حال، فرادرمانی مورد ادعای وی باید در چهارچوب بحثی علمی قابل اثبات باشد. همین اجتناب و تاکید بر فعالیت غیرقانونی است که بر دامنه شبهات درباره اقدامات وی می افزاید.
& منصوری لاریجانی: منحرفند
شاید مقدمه های اسماعیل منصوری لاریجانی بر کتاب محمدعلی طاهری هم در موجه نشان داده شدن این فرقه بسیار موثر بود. موضوعی که چندی پیش از سوی وی رد شد و او هم مقابل این انحراف ایستاد و علیه سران آن موضع گرفت.
منصوری لاریجانی در گفت و گویی با رد نظرات این جریان انحرافی، عنوان کرد: "مؤلف اين كتاب نه منطق و فلسفه مي داند و نه با عرفان اسلامي آشنايي دارد و نه مهارتي در فهم آيات و روايات دارد. بهترين رهيافت براي عرفان كيهاني همان بود كه مؤلف آن در سایت خود اعتراف كرد كه مرد اين ميدان نبوده و ورود او به ساحت آيات قرآن و حتي عرفان اسلامي از اول اشتباه بوده است. اگرچه اين اعتراف ذهن پيروان و دوستانشان را به آشوب و تشویش كشيده؛ اما راهي جز اين در پيش رو نداشته است."
وی البته اذعان می دارد: "اگر من مطلع بودم كه ايشان اصلا آيات و روايات را نمي شناسد و اسناد ايشان به آيات و روايات و ادبيات عرفاني چيدمان ديگران است، اصلا به آن مقدمه نمي زدم؛ ولي در 10 سال پيش برخي دوستان مورد اعتماد ايشان را محي الدين ثاني معرفي نمودند. البته مقدمه زدن ما يك خيري هم داشت و آن اينكه عرفان كيهاني خود را عرضه كرد و مورد نقد و شناسايي قرار گرفت و زود عمرش به پايان رسيد."
اگرچه می توان عنوان داشت که عرفان حلقه با دستگری طاهری و نقد جدی مدعیات انحرافی وی، ضربات جدی و مهلکی را خورده؛ اما هنوز وابستگان و اعضای مرکزی این جریان فعال هستند. باید هوشیار بود که مرز بین کفر و ایمان، یک مو است.
منبع: همشهری ماه