این اتفاق اقدام متناسبی میخواهد. این اقدام اما نه مستقر کردن نیروی انتظامی و نظامی درمحلات است و نه ماموریت به نیروی مقاومت بسیج در این رابطه و نه هر اقدام امنیتی و انتظامی دیگر.راه حل این مشکل مانند هر مشکل اجتماعی دیگر ریشه یابی آن است. قبل از ریشهیابی باید بگوییم الزاما اگر جرمی در این گونه مراسم ها اتفاق بیفتد وظیفهی نیروی انتظامی و هر ضابط قضایی دیگر برخورد قانونی با آن است و برخورد فرهنگی منافی برخورد انتظامی نیست.
ریشه یابی مساله
سوال واضح است.چرا جوانان و به طور کلی برخی مردم ما از فرصت بدست آمده در ایام شادی ائمه سوء استفاده نموده و به حرکاتی دست می زنند که با شان آن مجلس هیچ سنخیتی ندارد ؟ پاسخ اما کمی دیریاب است.
یکی از نیاز های اساسی بشر خصوصا در عصرسیستم و صفرویک، تفریح است. این نیاز تا آنجا مهم است که در غرب ، صنعتی به این نام شکل گرفته است و گردش مالی قابل توجهی دارد اما این صنعت در کشور ما به دلایل مختلف مهجور باقی مانده است و هیچ توجهی به آن نمی شود.از میان این دلایل آن دلیلی که بسیار مهم است و شاید بتوان به آن لقب دلیل اصلی را داد ، عدم تئوری پردازی در حوزهی تفریح با توجه به اقتضائات و شرایط ایران است.توضیح این گزاره لازم است.
مشخص است که مدل تفریح در غرب با مدلی که ما در ایران با توجه به شرایط فرهنگی و دینی برای خود ترسیم می کنیم متفاوت است. اما تا کنون برای تفریح هایی که در مدل ایرانی - اسلامی قابل پیاده شدن هستند و علاوه بر انبساط خاطر و رفع خستگی مخاطب در چهارچوب شرع و فرهنگ ایران باشند هیچ فکری نشده است.اکنون تکلیف ما در این حوزه معلوم نیست که کدام موسیقی را حلال می دانیم و کدام را غیر حلال ؟ چه موسیقی را برای جوان ایرانی تجویز می کنیم ؟ چرا موسیقی که توسط وزارت ارشاد مجوز می گیرد در صدا و سیما غیر قابل پخش تشخیص داده می شود؟ در مورد سینما نیز چنین است.چرا نمی توانیم برخی فیلم های خانوادگی را از فرط شنائت در سینما کنار خانوادهی خود ببینیم؟ این فیلم ها از که مجوز می گیرند؟ از دایره هنر بیرون بیائیم.تهران 12 میلیونی چند شهربازی سر پا و مدرن دارد و این شهربازی ها در کدام نقاط شهر توزیع شده اند؟ وضع در خصوص اعیاد مذهبی بدتر است.از سویی برخی در جشن نیمهی شعبان رقص مختلط انجام می دهند و از سویی در مراسم عید غدیر ، مداح برنامه با این توجیه که ایام نزدیک محرم است مصیبت می خواند.تکلیف تا آنجا معلوم نیست که کارناوال های عروسی مان به جای شادی مرگ آفرین می شوند و به فرض نبود هیچ خطری برای شادی کنندگان ، آسایش شبانهی مردم را می گیرند.
اینها تنها مثال هایی بود تا بدانیم نه مردم و نه مسئولان تکلیفشان با مقولهی مهمی به نام تفریح معلوم نیست.در حالی که چاره بسیاری از درد های ما در همین جاست.اگر می خواهیم دیگر همهی نیروهای اورژانس و امدادی و پلیس ضد شورش! را شب عید آماده باش ندهیم برای چهارشنبه سوری و تفریح جوانانمان در این شب ترساندن مردم نشود ، اگر می خواهیم از آمار 2 میلیون معتاد ایرانی بکاهیم ، اگر می خواهیم جوانانمان در جشن ائمه، شان مجلس را نگاه دارند و اگر می خواهیم زنگ تربیت بدنی بجه هایمان نشود زنگ بازی و اوقات فراغتشان نشود کلاس های درس تکراری برای بچه های گریزان از درس ، باید فکر به حال تفریح کنیم.
از بسیاری از جوانان که می پرسید برای چه در این شب شادی این گونه رفتار میکنی می گویند:«همین یک شب است دیگر».بیایید کاری کنیم که جوانانمان همهی شب ها شاد باشند تا دیگر در یک شب شادی را به قیمت گزاف نخرند.