کد خبر 52710
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۶

سكولارشدن جامعه‌المصطفي را مي‌توان از كمرنگ بودن برنامه‌هاي انقلابي و يا در صورت برگزاري، كم‌تعداد بودن آن جلسات فهميد

به گزارش وبلاگستان مشرق، علی کمیلی در مطلب اخیر وبلاگ "آرمانخواهی" نوشت: جامعه‌المصطفي كه مجموعه دو ارگان مركز جهاني علوم اسلامي و سازمان مدارس علميه خارج كشور است. متصدي آموزش طلاب غيرايراني در داخل و خارج ايران است. اين نهاد، با وجود مسوولاني تربيت‌شناس چون جناب اعرافي و بدنه‌اي -بعضا- دلسوز قابليت خدمات بهتري به انقلاب دارد. اينها انتقاداتي به ساختار موجود اين مجموعه است.
* طلابي كه به ايران آمده‌اند، بايد فرقي با طلابي كه به نجف مي‌روند داشته باشند. ماهيت انقلابي و اعتقاد به اسلام ناب، بايد به وجه مميز اينان با كساني كه بويي از انقلاب اسلامي نبرده‌اند باشد. لذا جامعه‌المصطفي نمي‌تواند صرفا يك نهاد علمي – چنانچه برخي تعبير مي‌كنند – باشد.
* سكولارشدن جامعه‌المصطفي را مي‌توان از كمرنگ بودن برنامه‌هاي انقلابي و يا در صورت برگزاري، كم‌تعداد بودن آن جلسات فهميد. همين چند روز پيش جلسه سالگرد امام بود و بعد از 1.5 ساعت تاخير، هنوز 20 نفر در سالن چندصد نفري قدس نبودند! هر چند ممكن است به صورت دستوري بشود تعداد را زياد كرد و ...
* يكي از موانع جدي كه امر تربيت انقلابي و سياسي طلاب جامعه‌المصطفي را مخدوش كرده، استناد به مسائل امنيتي است. اينكه به ما برچسب غيرعلمي مي‌زنند و استناد به يكي دو رخداد قديمي، دستمايه خوبي براي كساني شده‌ است كه مي‌خواهند اين نهاد را مانند دانشگاههاي ايران،‌سكولار كنند!
* از طرفي، احتمال وجود جاسوس در ميان طلاب، بهانه ديگري براي عدم فعاليت سياسي انقلابي شده است حال آنكه اينها هيچ كدام و در هيچ حالتي مساله امنيتي نيستند و ابعادي فرهنگي دارند.
* عدم تحرك مناسب جامعه‌المصطفي در تحولات اخير – حتي در حد برگزاري چند جلسه براي طلاب- و با تاخير طولاني، برگزاري جلساتي محدود – مثل حضور جناب شجره در قم- و سوالات عجيبي كه از ايشان پرسيده شد نشان از همين سكولاريزم فراگير مي‌دهد!
* جذب شدن طلاب برخي كشورها به نحله‌هاي ضدوحدت و مراجع غيرانقلابي، نشانه خطرناك ديگري است كه جاي توجه بسيار دارد! توليد طلاب افغاني و پاكستاني ضدانقلاب – كه عمدتا در اثر بي‌توجهي يا تحقير بوده است- زنگ خطري است كه نمي‌دانم مسوولان مربوطه صداي آن را شنيده‌اند يا خير!
* يادم هست چند سال پيش سهيل اسعد مي‌گفت تا قبل از دولت جديد ما آمريكاي لاتيني‌ها را هم در جامعه المصطفي به حساب نمي‌آوردند! – پس فقط تعداد زياد طلاب دليل كم‌توجهي نيست و اين امر بار ارزشي دارد!
- از وقتي كه دولت جديد به آنها ضريب داد جواب سلام ما را هم مي‌دهند!
* اينها در حالي است كه مي‌شد و بايد از فرصت گرانقدر حضور طلاب غيرايراني در اينجا استفاده برد. آنان را با مهارتهاي مختلف آشنا كرد و به مفاهيم ناب اسلامي و انقلابي زينت داد و اين جز با ضريب‌دهي به افراد دلسوز و كاردان و حذف روحانيون غيرانقلابي و بكارگيري طلاب در مسائلي چون قضيه فلسطين شدني نيست.
* آيا جامعه‌المصطفي نمي‌توانست بدون حضور مستقيم و با تشويق طلاب و از طريق زمينه‌سازي ناشي از آگاهي بخشي بلندمدت، سايتي ده زبانه و فعال در زمينه فلسطين تشكيل دهد؟! آيا در ميان طلاب رده فوق يا دكتري اين مركز هستند كساني كه توان تحليل صحيح رخدادهاي منطقه را داشته باشند؟
* بگذريم از اين كه از آنجا كه جذب طلاب معمولا از طريق مدارس علميه خارج يا برخي علما صورت مي‌گيرد و در آنها عمدتا نگاه سنتي حاكم است، دانشجوياني كه اينك متمايل به حوزه شده‌اند رد مي‌شوند – مثل هند - و به انگيزه‌هاي طلاب و روحيات آنان در هنگام جذب و تثبيت آنها در آينده كمتر توجه مي‌شود!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • عبداللهی ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۹
    0 0
    نظریات ایشان یکسویه وغیرواقع بینانه وصرفا برمبنای خرده گیری است!شکی نیست که دراین مرکزبزرگ علمی چنین مسایلی دیده شودکه بسیارطبیعی است امااینکه انتظارداشته باشیم طلبه های جوان غیرایرانی درمراسم سالگردشهدای 15خردادشرکت کنندانتظارنابجایی است مگرهموطنان ماوازجمله نویسنده محترم خود مقیدبه شرکت هستند؟واقعیت این است که جامعه المصطفی باتوجه به گستردگی وتنوع فرهنگی طلاب از اقصانقاط عالم تلاش شایانی ازخود نشان داده والعاقبه للمتقین
  • عبدالقادر ۱۹:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۹
    0 0
    با عرض سلام به سایت وزین و ارزشی مشرق اگه اجازه بدین من یه نظر بدم؟ ایشان آقای نویسنده خودشان جزء مکتب مشهدنییسم هستند و فقط با مشهدی ها کار میکنند و همه چی رو تو این میبینه که هر کی با امت واحده کار نکنه دیگه نمیشه روشون حساب کرد آقای نویسنده طلبه گرفتی چی گفتم؟ اگر نظرم رو نزنید چون به حق بود! من دیگه نمیام سایت ارزشی مشرق
  • ۱۱:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۳/۳۱
    0 0
    با سلام آقای کمیلی که خود را یک جوان آرمان خواه می دانند، یا معنی انقلاب اسلامی را نمی دانند یا معنای سکولاریسم را. از نوشته ایشان بر می آید که سکولاریسم یعنی بی انقلابی. شاید آرمان ایشان نگاهی موضوعی به صورت افراطی به انقلاب باشد. یعنی انقلاب بدون اسلام، بدون اهل بیت علیهم السلام (در نظر ایشان اصلا اهل بیت جایی ندارند و اسلام هم کمرنگ). بقول معروف شده معلوم می شود در کنه نظر ایشان اسلام جایی در انقلاب ما نداشته فلذا باید علاوه بر این که به طلاب خارجی اسلام آموزش داده می شود انقلاب هم یاد داده شود! البته به نظر ایشان کج دیدند چون جامعه بیشتر از آن طرف افتاده تا از این طرف مد نظر ایشان.
  • عليرضا ۱۶:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۳/۳۱
    0 0
    اينها كه بيشتر نقد نويسنده و تهمت به ايشان بود تا نقد مطلب! عجب فضاي جالبي است! نقدي مستند و عيني و مودبانه هم تحمل نمي‌شود؟؟؟؟؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس