گفت: گروه هاي اپوزيسيون فراري درباره پيشنهاد «تظاهرات سكوت» در 22 خرداد بدجوري با يكديگر اختلاف پيدا كرده و به جان هم افتاده اند.
گفتم: اسب هاي درشگه وقتي به سربالايي مي رسند و از نفس مي افتند همديگر را گاز مي گيرند و به يكديگر لگد مي زنند.
گفت: بسياري از آنها، اين پيشنهاد را به مسخره گرفته و مي نويسند؛ مگر مغز خر خورده ايم كه با چندصد نفر به مقابله با 70 ميليون نفر برويم و لت وپار شويم و عده اي ديگر مي گويند قرار نيست در اين تظاهرات، حرفي بزنيم و شعاري بدهيم و يا كاري كنيم كه معلوم شود مخالف رژيم هستيم!!
گفتم: خب! از كجا معلوم شود كه تظاهرات كرده اند؟
گفت: اتفاقا دعواي اپوزيسيون هم سر همين مسئله است و مي گويند راه رفتن ساكت مردم در خيابان ها كه هميشه هست و ربطي به فراخوان ما ندارد!
گفتم: خانمي از شوهرش پرسيد؛ دزد چطوري مي آيد؟ همسرش گفت؛ نيمه شب در تاريكي مي آيد به پايش نمد مي پيچد كه صدا نكند و... نصفه شب خانم شوهرش را صدا كرد و گفت؛ پاشو! پاشو! دزد اومده! شوهرش پرسيد؛ از كجا فهميدي؟ و زن گفت؛ هرچي گوش دادم، ديدم هيچ صدايي نمياد، فهميدم كه دزد اومده!
روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود آورده است: