در دو دهه اخیر مفهومي نوين تحت عنوان «تئوري توطئه» به واژگان سياسي ايران افزوده شد. ظاهراً واژه‌اي تازه به واژگان جدلي فرهنگ سياسي ايران افزوده شده؛ واژه‌اي كه هيچ حدومرزی نمي‌شناسد.

به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ مفهوم «تئوري توطئه»(1) غالباً كاربردی ژورناليستي دارد تا علمي. به دیگر سخن، نوعي حربه تبليغاتي است براي بستن دهان كساني كه به پژوهش در لايه‌هاي پنهان سياست و تاريخ علاقه‌مندند؛ يعني به عرصه‌اي كه از آن با ‌عنوان «فراسياست» (2) ياد مي‌شود. اين مفهوم فاقد هرگونه تعريف و ارزش علمي است و دامنه كاربرد آن روشن نيست و لاجرم كسي را كه در اين زمينه قلم مي‌زند به سطحي‌نگري متهم می‌نماید.

در دو دهه اخیر مفهومي نوين تحت عنوان «تئوري توطئه» به واژگان سياسي ايران افزوده شد. ظاهراً واژه‌اي تازه به واژگان جدلي فرهنگ سياسي ايران افزوده شده؛ واژه‌اي كه هيچ حدومرزی نمي‌شناسد. در پژوهش حاضر سعی داریم تا قدری به ژرفای پنهان رواج این نظریه در تاریخ معاصر ایران بپردازیم. نخست به كاربرد نظريه توهّم توطئه در مباحث نظري- جدلي توجه كنيم.

اگرچه تعاریف متفاوتی از مفهوم «توهم توطئه» وجود دارد، لیکن این نگرش هیچ‌گاه در قالب یک نظریه مدون و جامع درنیامده و نظریه‌پردازان رسمی نداشته است. دانشنامه آمریکایی «توهم توطئه» را یک تبیین عمومی و مشترک برای بیان علت پدیده‌های متفاوت اجتماعی و سیاسی می‌دانند. این تبیین معمولاً دارای سه خصیصه بنیادی است: 1- اصالت نداشتن، 2- فراگیر بودن و 3- فقدان انحصار در ایدئولوژی خاص.

بدین‌سان، «توهم توطئه» یکی از مؤلفه‌های عمده در فرهنگ سیاسی جوامع مختلف می‌باشد که نمودهای آن هم در رفتار، داوری‌ها و ارزیابی‌های عامه مردم و هم در شیوه نگاه سیاست‌مداران و اندیشمندان به رخداد‌ها و پدیده‌های سیاسی و اجتماعی، قابل‌شناسایی و ردیابی است. مخلص مطلب این است که در «نگرش توطئه‌پندار» فرض بر این است که دست‌های پنهان، رقم‌زننده مقدرات یک فرد، جامعه و ملت هستند. این دیدگاه در مواردی آن‌چنان حالت مبالغه‌آمیز و اغراق‌گرانه به خود گرفته است که پژوهش‌های مستدلّ دیگر با این نگرش را به ورطه پوچی کشانده است. در ادامه به تعاریف چند تن از نظریه‌پردازان می‌پردازیم.

توهم توطئه

در «نگرش توطئه‌پندار» فرض بر این است که دست‌های پنهان، رقم‌زننده مقدرات یک فرد، جامعه و ملت هستند.


دکتر عبدالكريم سروش «نظريه توطئه» را چنين تعريف نموده است:

«در تاريخ فلسفه سياسي يك نظريه به نام «نظريه توطئه» وجود دارد. فيلسوفان سياسي به ما آموخته‌اند كه از منحط‌ترين بینش‌های سياسي اين است كه آدمي تصور كند جهان و تاريخ به دست چند نفر توطئه‌گر مي‌چرخد. وجود توطئه‌گران در جهان را نمي‌توان انكار كرد، اما فرق است ميان اين‌كه بگوییم توطئه‌گران يكي از عوامل مؤثر حيات جمعي هستند و ميان اين‌كه بگوییم همه‌چیز حيات سياسي به دست توطئه‌گران و به تدبير سوء آنان مي‌چرخد».(3)

همان‌طور که ملاحظه شد، دكتر سروش منكر وجود و حتي حضور «مؤثر» توطئه‌گران و نقش آنان در تحولات اجتماعي نيست. مطابق گفته سروش، کسانی که «همه‌چیز حيات سياسي» را به گردش سرانگشتان جمعي توطئه‌گر نسبت مي‌دهند از بينش عميق عاري‌اند. او در ادامه، هواداران «نظريه توطئه» را، «معمولاً»، يا «ماركسيست» مي‌داند يا «فاشيست» و در این زمینه اظهار می‌دارد: «معمولاً صاحبان و مدافعان اين نظريه يا به مكتب‌هاي ماركسيستي تعلق دارند و يا به مكتب‌هاي فاشيستي».(4)

توهم توطئه

سروش: وجود توطئه‌گران در جهان را نمي‌توان انكار كرد، اما فرق است ميان اين‌كه بگوییم توطئه‌گران يكي از عوامل مؤثر حيات جمعي هستند و ميان اين‌كه بگوییم همه‌چیز حيات سياسي به دست توطئه‌گران و به تدبير سوء آنان مي‌چرخد.

ناصر ايراني نيز نگاهي کم‌وبیش مشابه دارد و مي‌نويسد: «مداخله‌جويي‌ها و توطئه‌گري‌هاي قدرت‌هاي بزرگ در ايران چندان رواج داشت كه اين اعتقاد در ذهن ايرانيان ريشه دواند كه در هر دگرگوني سياسي انگشت قدرت‌هاي بزرگ در كار است». (5) آقاي ايراني، در ادامه، به‌نقد برخي ديدگاه‌ها در مسئله فروپاشي اتحاد شوروي مي‌پردازد و «باور به توطئه» را تنها به دنیای جنگ سرد متعلق می‌داند و چنان تصويري از دنياي پس از «جنگ سرد» به دست مي‌دهد كه گويي در آن ديگر «توطئه» جايي ندارد. (6) به باور احمد زیدآبادی «نظریه توطئه» همواره بهانه‌اي در دست حكومت‌هاي استبدادي و فاشيستي بوده است تا با ترسانيدن توده‌هاي مردم از خطرات خارجي، مخالفان داخل خود را «با اين توجيه كه مرتبط با بيگانگان هستند» قلع‌وقمع كنند.(7)

توهم توطئه


به باور احمد زیدآبادی «نظریه توطئه» همواره بهانه‌اي در دست حكومت‌هاي استبدادي و فاشيستي بوده است تا با ترسانيدن توده‌هاي مردم از خطرات خارجي، مخالفان داخل خود را «با اين توجيه كه مرتبط با بيگانگان هستند» قلع‌وقمع كنند.

توهم توطئه

امروزه، دامنه تسرّي مفهوم «نظریه توطئه» گسترش یافته است. براي نمونه، زماني كه محققي اثري انتقادي ارائه مي‌دهد(8) و «سفرنامه ناصرخسرو» را با تکیه‌بر دلیل و برهان، مجعول معرفي می‌نماید. نويسنده را، به دليل انتساب جعل سفرنامه به كارگزاران كمپاني هند شرقي بريتانيا و با اهداف استعماري، متأثر از «نظریه توطئه» می‌دانند. (9)

توهم توطئه

فيروز منصوري براین باور است كهسفرنامه ناصرخسروكتابي است صد در صد مجعول كه از آن تنها دو نسخه خطي در دست است كه در «سال‌هاي 1874 و 1877 ميلادي در هند قلمي شده و از رسم‌الخط غلط و املاي نادرست كلمات و قرايني ديگر اين گمان حاصل مي‌شود كه نويسندگان نسخ مزبور از فارغ‌التحصيلان مؤسسات آموزشي كمپاني هند شرقي بوده‌اند.



اگرچه اين شيوه نگرش ظاهراً حضور «توطئه» را در دوران استعماري و جنگ سرد مي‌پذيرد؛ لیکن نگاه اندرزگونه خود را به تاريخ دو سده پسين ايران نيز تعميم داده و خواستار بازسازي تاریخ‌نگاری معاصر ايران در فضاي پسا جنگ سرد است.

«کارل پوپر» احتمالاً نخستين انديشه‎‌پرداز دنياي غرب است كه مفهومي به‌نام «توهّم توطئه» را به حربه‌اي نظري عليه كساني بدل كرد كه بر نقش دسيسه‌هاي اليگارشي سلطه‌‎گر معاصر در تحولات دنياي امروزين تأکیددارند. پوپر اين‌گونه نگرش‌ها را چنين توصيف می‌کند:

«باور داشتن به خدايان هومري كه توطئه‌هاي آن‌ها مسئول تقلبات جنگ‌هاي تروا بوده، اكنون از ميان رفته است ولي جاي خدايان ساكن [كوه] اولومپوس هومري را اكنون ريش‌سفيدان فهميده كوه صهيون يا صاحبان انحصارها يا سرمايه‌داران يا استعمارگران گرفته است».(10)

پوپر اين سخنان را در سال 1948 ميلادي درست درزمانی كه «ريش‌سفيدان فهميده كوه صهيون» به‌شدت درگير تحركات پنهان به‌منظور اعلام موجوديت دولت اسراييل بودند، مطرح ساخت.(11)

توهم توطئه

«کارل پوپر» احتمالاً نخستين انديشه‎‌پرداز دنياي غرب است كه مفهومي به‌نام «توهّم توطئه» را به حربه‌اي نظري عليه كساني بدل كرد كه بر نقش دسيسه‌هاي اليگارشي سلطه‌‎گر معاصر در تحولات دنياي امروزين تأکیددارند.

توسل به «نظریه توطئه» منحصر در کشورهای جنوب و جهان سوم نیست. در خود غرب جریاناتی وجود دارد که نقش توطئه‌سازان در سرنوشت کشور‌ها را برجسته می‌دانند. در فرانسه، این باور تا مدت‌ها وجود داشت که انقلاب فرانسه را انتقام‌جویی بریتانیایی‌ها از فرانسوی‌ها رقم زد و واسطه ایجاد این انقلاب، نقش‌آفرینی فراماسون‌ها بودند. برعکس، در آمریکا افراد و گروه‌هایی وجود دارند که باور دارند استقلال آمریکا محصول کینه‌جویی‌های فرانسویان از بریتانیایی‌ها بوده است. در میانه قرن بیستم و در برهه جنگ سرد، اعضای برخی انجمن‌های آمریکایی بر این باور بودند که توطئه‌گران به رده‌های بالای کنگره، شورای عالی قضایی و پنتاگون نفوذ کرده‌اند تا آمریکا را به کام کمونیسم بکشانند. در مقابل، جریانات چپ برخاسته از نحله‌های فکری مارکسیستی نیز رویکرد و مواضعِ مشابهی داشته‌اند. از دید اینان کاپیتالیسم (سرمایه‌داری) همواره متهم به دسیسه‌چینی برای مسخ و از خود بیگانه‌سازیِ انسان‌ها بوده است.

با این همه، پیدایش و گسترش «نظریه‌ توطئه» در جوامع پسااستعماری و نیمه‌استعماری شدت و عمق بیشتری داشته است. به بیان برخی محققان، «توهم توطئه» در منطقه خاورمیانه بیش از دیگر مناطق جهان رواج دارد و در ایران، بیش از دیگر کشورهای خاورمیانه. بخشی از توطئه‌پنداری در میان عموم از آنجا برخاسته که برخی ایرانیان خود را لایق و سزاوار حکومت‌هایی که داشته‌اند نمی‌دانستند ولی چون امکان و توانِ تغییر و اصلاح را نداشته‌اند، بار این وضعیت را به دوش خارجی‌ها انداخته‌اند. در برخی تحلیل‌های مربوط به روانشناسی اجتماعی به این نکته اشاره شده که علاقه ایرانیان به تفکر اسطوره‌ای و تمایل شدید آنان به اغراق‌های شاعرانه در تقویت توهم توطئه موثر بوده است. همچنین فقدانِ احساس مسئولیت و رعایت انصاف در قضاوت‌های فردی و اجتماعی و نبود اعتدال و تساهلِ فکری به نوعی اخلاقِ فردی و جمعی منجر شده که توطئه‌باوری را در فرهنگ و سیاست و تاریخ معاصر ایران برجسته کرده است.

يكي از نخستين اشاعه‌دهندگان «تئوري توّهم توطئه» در فرهنگ سياسي معاصر ايران دکتر يرواند آبراهاميان، روزنامه‌نگار پيشين ايراني و استاد کنوني دانشگاه در ایالات‌متحده آمريکا است. او، كه به گفته خود متصدی پژوهش مفصلي بود در اين زمينه، در تابستان 1990 در حضور جمعي از ايرانيان مقيم آمريكا سخناني ايراد كرد كه متن آن در یکی از نشريات فارسي خارج از كشور منتشر شد.

توهم توطئه

يكي از نخستين اشاعه‌دهندگان «تئوري توّهم توطئه» در فرهنگ سياسي معاصر ايران دکتر يرواند آبراهاميان است.

آبراهامیان «نظریه توطئه» در ایران را چنین به تصویر می‌کشد که «ايران صحنه‌اي است كه بازيگران آن از سوي قدرت‌هاي خارجي كنترل مي‌شوند و نقشي كه به عهده گرفته‌اند يا كلماتي كه بر زبان مي‌رانند نيز از خارج تعيين شده است». (12) او در ادامه اين شيوه تفكر را «شيوه پارانويايي»(13) در فرهنگ سیاسی ایرانیان نام می‌نهد.(14)

توهم توطئه

آبراهامیان «نظریه توطئه» در ایران را چنین به تصویر می‌کشد که «ايران صحنه‌اي است كه بازيگران آن از سوي قدرت‌هاي خارجي كنترل مي‌شوند و نقشي كه به عهده گرفته‌اند يا كلماتي كه بر زبان مي‌رانند نيز از خارج تعيين شده است».


با تأمل در عبارات آبراهامیان به این نتیجه می‌رسیم که جملات وی کاملاً صحیح است و نویسندگان و مورخانی که تاریخ ایران را چنین تفسیر نموده‌اند همگی به‌نوعی دچار «پارانویای سیاسی»(15) بوده و هستند؛ اما با کنکاش در آثار متعدد آبراهامیان درمی‌یابیم که وی بسیاری اقدامات استعمارگران که خود به نفوذ و توطئه در ایران اقرار نموده‌اند و یا اماره‌هایی جدی در ایفای نقش توطئه‌آمیز آنان وجود دارد، به ریسمان «توهم توطئه» گره می‌زند. به‌عنوان نمونه برخي از ابعاد تاريخ حزب توده- مانند نقش مصطفي فاتح مدير ايراني «شركت نفت انگلستان و ايران»(16) در تأسيس آن در چارچوب جبهه ضدفاشيستي سال‌هاي جنگ جهاني دوّم، عملكرد آن در قبال جنبش ملّي شدن صنعت نفت و جبهه ملّي ايران و تضعيف دولت دكتر مصدق از طريق دامن زدن به هراس از سلطه كمونيسم، انفعال آن در ماجراي كودتاي 28 مرداد 1332 و كشف سريع و ساده سازمان نظامي آن در سال‌هاي پس از كودتا، موجب پيدايش فرضيه‌هايي شده است. بنابراين، محقق تاريخ معاصر ايران نمي‌تواند يكسره به فرضيات رايج در اين زمينه، هرچند اغراق‌آميز، بي‌اعتنا باشد و قائلان به آن‌ها را «توهم توطئه» و بیماران مبتلا به پارانویا بداند. درواقع وظیفه محقق تاریخ، کنکاش و بررسی فرضیه و صحت‌وسقم آن است.

در نمونه‌ای دیگر، اسناد «سیا» در خصوص مداخله این سازمان در عملیات کودتای 28 مرداد 1332 و رهبری آن رسماً در 2013 منتشر گردید و برخی از مقامات آمریکایی از ملت ایران عذرخواهی نمودند. (17)

توهم توطئه


انتشار نقشه راهبردی سیا در دستیابی به اهداف کودتای 28 مرداد

به‌زعم آبراهاميان، حسین فردوست نيز به «بيماري توطئه» مبتلاست زيرا در خاطرات خود «ايجاد تشكيلات فراماسونري در ايران» را به «انگليسي‌ها» منتسب كرده است و به «پارانوياي توطئه» مبتلاست زيرا مدعي است «دوست قديمي شاه، ارنست پرون (18) سويسي، درواقع مأمور مخفي انگليسي‌ها بود».(19)


توهم توطئه

تیمسار ارتشپد حسین فردوست، رئیس دفتر  ویژه اطلاعات محمدرضا پهلوی
به‌زعم آبراهاميان، حسین فردوست در کتاب خاطراتش مطالبی را نقل کرده و در نتیجه به «بيماري توطئه» مبتلاست


آبراهاميان در ادامه مي‌افزايد:

«اما اگر در اين زمينه به بایگانی‌های انگليس رجوع كنيم درمی‌یابیم كه فرد سويسي فقط مشاور شاه بود و انگليسي‌ها اصلاً اعتمادي به او نداشتند». (20)


توهم توطئه
ارنست پرون

حسین فردوست، رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضا پهلوی: ارنست پرون یک نفوذی بود.
آبراهامیان: فرد سويسي فقط مشاور شاه بود و انگليسي‌ها اصلاً اعتمادي به او نداشتند.


برای نمونه و به‌منظور اجتناب از اطناب مملّ، تنها به رد یکی از اظهارات آبراهامیان می‌پردازیم. همان‌طور که بیان شد، آبراهامیان براین باور است که ارنست پرون صرفاً مشاور شاه بود و انگليسي‌ها هیچ‌گاه اعتمادي به او نداشتند. نزديكي پرون به محمدرضا پهلوي در دوران تحصیل در سوئیس قابل‌تأمل است. فردوست این قرابت تأمل‌برانگیز را طرحي سازمان‌يافته از سوي سرويس اطلاعاتي بريتانيا مي‌داند. اين ادعا درباره رابطه غيرعادي محمدرضا پهلوي و ارنست پرون اختراع فردوست نيست؛ شايعه‌اي است ديرپا كه در مطبوعات پس از شهريور 1320 فراوان به آن توجه شده و تمامي فعالين سياسي ايران در دوران پهلوي با آن آشنايي كامل دارند. اين امر چندان «پارانويا» به‌نظر نمي‌رسد و آن را، حداقل به‌عنوان يك فرضيه، «زميني» نيز مي‌توان ديد. چرا كانون‌هاي استعماري كه در پي گسترش نفوذ خود در مناطق حساس و استراتژيك جهان بودند نبايد به چنين اقداماتي مبادرت ورزند؟ اين فرضيه‌اي كاملاً معقول است مگر اين‌كه ما منكر هرگونه پيچيدگي و دورانديشي در عمليات پنهان كانون‌هاي سياسي و اطلاعاتي دنياي معاصر باشيم و سازوكار تحولات سياسي جهان امروزين را در فعل‌وانفعالات آشكار و ساده خلاصه كنیم.(21)

توهم توطئه

ارنست پرون در میان اعضای انجمن فراماسونی

 اين ادعا درباره رابطه غيرعادي محمدرضا پهلوي و ارنست پرون اختراع فردوست نيست؛ شايعه‌اي است ديرپا كه در مطبوعات پس از شهريور 1320 فراوان به آن توجه شده و تمامي فعالين سياسي ايران در دوران پهلوي با آن آشنايي كامل دارند


با اين توضيحات، زماني كه ادعاي آقاي آبراهاميان را در 13 سال پيش مي‌خوانيم كه گويي ايشان «حدود 20 سال» در اسناد انگليسي تحقيق كرده و سندي درباره نفوذ سرویس‌های اطلاعاتي غرب نیافته است. این موارد و موارد دیگر نمی‌تواند حاکی از توطئه‌پنداری ایرانیان باشد. درواقع، فقر تاریخ‌نگاری معاصر ايران، فقدان تک‌نگاری‌های علمي و مستند و اشاعه برخي فرضيات و اوهام در اين حوزه كه طبعاً با سطحي‌نگري‌ها و پنداربافي‌ها نيز همراه است، نمي‌تواند توجيه مناسبي براي حذف صورت‌مسئله و انكار پايه‌هاي عيني اين فرضيات و باورهاي رايج-موسوم به نظریات توطئه- باشد.

مفصل‌ترين تحليل‌ در زمینه «نظريه توطئه» به دکتر احمد اشرف، استاد ايراني دانشگاه در ايالات‌متحده متعلق است. وی نیز منکر وجود پدیده «توطئه» نیست و ظاهراً نگاهی بیمارگونه به پدیده‌ها را مدنظر دارد. دکتر احمد اشرف در این باب اظهار می‌دارد: «اين‌كه مي‌گوييم توهم توطئه نوعي بيماري است بدين معنا نيست كه اساساً هيچ توطئه‌اي در هيچ موردي در كار نيست و آنچه توطئه خوانده مي‌شود همه از باب خواب‌وخیال و توهم است».(22) اشرف ریشه‌های «توهم توطئه» در میان مردم ایران را به برخی ریشه‌های فرهنگی ایرانیان نظیر «ثنویت کهن ایرانی» (23) منتسب می‌نماید. همان‌طور که عبارات مرتبط با آبراهامیان در این پژوهش آورده شد، اگرچه اطلاق صفت «بیمار» به متوهّمان توطئه از سوی احمد اشرف امری صحیح و بجاست، لیکن اشرف نیز به‌مانند آبراهامیان در بیان مجموعه مصادیق، برخی پدیده‌های قابل‌تأمل و تعمق در تاریخ سیاسی ایران را با توهمات به‌ظاهر بیمارگونه پیوند می‌زند و ملغمه‌ای به‌دست می‌دهد که پیامد آن چیزی جز نفی هرگونه نفوذ و توطئه خارجی در تحولات معاصر ایران نیست.

توهم توطئه

احمد اشرف: اين‌كه مي‌گوييم توهم توطئه نوعي بيماري است بدين معنا نيست كه اساساً هيچ توطئه‌اي در هيچ موردي در كار نيست و آنچه توطئه خوانده مي‌شود همه از باب خواب‌وخیال و توهم است

اشرف ریشه‌های «توهم توطئه» در میان مردم ایران را به برخی ریشه‌های فرهنگی ایرانیان نظیر «ثنویت کهن ایرانی» منتسب می‌نماید


به‌ عنوان نمونه احمد اشرف مطالب وی در باب نقش امپرياليسم آمريكا در تحولات ايران در خلال جنگ جهاني دوّم و پس‌ از آن است. اشرف در اظهارنظری عجیب و تأمل‌برانگیز عنوان می‌کند:

«دخالت مستقيم سفارت آمريكا در امور داخلي ايران به‌گونه‌ای خودسرانه از سوي يكي از مأموران كوچك و بُلهوس سفارت به نام «جرالد دوهر»(24) وابسته عشایری سفارت آمریکا- در اواخر دهه 1320 آغاز شد. داستان اعمال دوهر و حقارت برخي از دولتمردان ايران، اجازه اين اعمال خودسرانه را كه واشنگتن هم از آن بی‌اطلاع بود به او می‌داد. اين شخص كه به بيماري خودنمايي مبتلا بود... ازجمله انتصاب رزم‌آرا به نخست‌وزيري را نمونه‌اي از اقدامات خود قلمداد مي‌كرد». (25)

توهم توطئه

سپهبد حاج علی رزم آرا

احمد اشرف: جرالد دوهر به بيماري خودنمايي مبتلا بود و ازجمله انتصاب رزم‌آرا به نخست‌وزيري را نمونه‌اي از اقدامات خود قلمداد مي‌كرد



خلاصه کلام اشرف این است که تأثیر و نفوذ عناصر اطلاعاتی و سیاسی ایالات‌متحده در ایران در برهه جنگ جهانی دوم و متعاقب آن، توهمی بیش نیست و در یک‌کلام زائیده اذهان متوهم و توطئه‌گر توطئه‌پردازارن ایرانی است. البته هرچند اشرف اظهار می‌دارد که سرآغاز پیدایش چنین توهمی اقدامات خودسرانه وابسته عشایری ایالات‌متحده در ایران یعنی جرالد دوهر می‌باشد، ولی اقدامات وی را خودسرانه و متمایز از اهداف و دستور کار ایالات‌متحده می‌پندارد.

نکته درخور اهتمام این است که در نوشتگان اشرف، بارها به توطئه‌چینی و نفوذ عناصر اطلاعاتی-امنیتی ایالات‌متحده در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران برمی‌خوریم، اما مرز میان توطئه واقعی و توهم توطئه روشن نیست. به‌عنوان نمونه اشرف می‌نویسد: «تقريباً تمام كاريكاتورهايي كه عليه مصدق در فاصله سي‌ام تیرماه و به‌ویژه نهم اسفندماه 1331 تا 28 مرداد 1332 در جرايد تهران به چاپ مي‌رسيد از واشنگتن وارد می‌شد». (26) اشرف به توطئه‌های دیگری نیز اشاره می‌کند و اوج این توطئه‌چینی‌ها را رهبری کودتای 28 مرداد می‌داند.(27) احمد اشرف نقش آمریکایی‌ها در اصلاحات ارضی، دولت علی امینی، نخست‌وزیری حسنعلی منصور و دیگر موارد را مطرح می‌کند. بااین‌حال مشخص نیست چرا دکتر احمد اشرف فرضیات توطئه در برخی تحولات بسیار رمزآلود و مبهم اجتماعی و سیاسی در ایران را حتی به‌عنوان یک مسئله قابل‌بررسی و کنکاش تشخیص نداده است و مانند انگ «توهم توطئه» را مانند شمشیر داموکلس بر سر پژوهشگران این حوزه قرار داده است.


توهم توطئه
کودتای 28 مرداد 1332

احمد اشرف به توطئه‌های مختلف ایالات‌متحده در ایران اشاره می‌کند و اوج این توطئه‌چینی‌ها را رهبری کودتای 28 مرداد می‌داند. بااین‌حال مشخص نیست چرا اشرف فرضیات توطئه در برخی تحولات بسیار رمزآلود و مبهم اجتماعی و سیاسی در ایران را حتی به‌عنوان یک مسئله قابل‌بررسی و کنکاش تشخیص نداده است.

در پایان با عنایت به آنچه در این مختصر مطرح گشت، بدین نتیجه نائل می‌گردیم که ایراد مسئله به نحو منطقی در حوزه‌های مختلف به‌ویژه تاریخ تحولات، واجد اشکال نیست. این موضوع که پژوهشگری حادثه تاریخی خاصی را مشکوک بداند و با ابتنا بر دلیل و برهان، احتمال انتساب آن به عوامل بیگانه را نامربوط نداند، نمی‌تواند او را در نحله «متوهمان توطئه» جای دهد. درصورتی‌که از بیان مطالب بالا صرف‌نظر کنیم و خواستار بیان صرفاً یک عبارت به‌عنوان حاصل کار این پژوهش باشیم، می‌توانیم این مسئله را مطرح نماییم که «آیا «نظریه توطئه» را نمی‌توان حربه‌ای نظری از سوی استعمارگران به‌منظور پوچ نمودن ادعاهای کسانی دانست که بر نقش دسيسه‌هاي اليگارشي سلطه‌‎گر معاصر در تحولات دنياي امروزين تأکیددارند؟». دست‌کم همین سؤال ارزش بررسی داشته و به‌واسطه خود نظریه توطئه نمی‌توان بر آن خرده گرفت و ان‌قلت وارد نمود.

*پی نوشت:


[1] Conspiracy Theory

[2] Parapolitics

[3] سروش، عبدالکریم (1370)؛ «روشنفکری و دین‌داری»، آینه اندیشه، سال دوم، شماره 9-8 (دی1370)، ص28

[4] همان، ص 29

[5] ایرانی، ناصر (1370)؛ «ایران در جغرافیای آینده»، نشر دانش، سال دوازدهم، شماره 67 (آذر و دی1370)، ص2

[6] همان، ص3

[7] زیدآبادی، احمد (1376)؛ «مرزهاي واقعيت و خيال در ذهن ميرحسين موسوي»، جامعه، سال یکم، شمار 45 (اسفند 1376)، ص11

[8] رک. منصوری، فیروز (1372)؛ نگاهي نو به سفرنامه ناصرخسرو، تهران: چاپخش

[9] روزنامه همشهری، 26 شهریورماه 1374، صفحه 11

پوپر، کارل (1363)؛ حدس‌ها و ابطال‌ها، (ترجمه احمد آرام)، تهران: انتشار، ص425

[11] شهبازی، عبدالله (1393)، نظریه توطئه و فقر روش‌شناسی در تاریخ‌نگاری معاصر ایران، تهران: سوره مهر، ص5

[12] آبراهامیان، یرواند (۱۳۶۹)، «فکر توطئه‌چینی در فرهنگ سیاسی ایران»، کنکاش، دفتر هفتم (زمستان۱۳۶۹)، ص95

[13] «شيوه پارانويايي» به معنای تشويش و هراس از توطئه مخفي ديگران عليه خود می‌باشد.

[14] آبراهامیان، یرواند (۱۳۶۹)، «فکر توطئه‌چینی در فرهنگ سیاسی ایران»، کنکاش، دفتر هفتم (زمستان۱۳۶۹)، ص104

[15] Political Paranoia

[16] Anglo- Iranian Oil Company

[17] http://ireport.cnn.com/docs/DOC-1042485

[18] ErnestPerron

[19] آبراهامیان، یرواند (۱۳۶۹)، «فکر توطئه‌چینی در فرهنگ سیاسی ایران»، کنکاش، دفتر هفتم (زمستان۱۳۶۹)، ص101

[20] همان

[21] شهبازی، عبدالله (1393)،نظریه توطئه و فقر روش‌شناسی در تاریخ‌نگاری معاصر ایران، تهران: سوره مهر، ص23

[22] اشرف، احمد (۱۳۷۴)، «توهم توطئه»، فصلنامه گفت‌وگو، شماره ۸، تابستان ۱۳۷۴، تهران، ص47

[23] تقسیم جهان به دو بخش خیر و شر (نیکی و بدی).

[24] Gerald Doher

[25] اشرف، احمد (۱۳۷۴)، «توهم توطئه»، فصلنامه گفت‌وگو، شماره ۸، تابستان ۱۳۷۴، تهران، ص23

[26] همان، ص24

[27] همان، ص25

*منابع مستقیم و غیرمستقیم

1.آبراهامیان، یرواند (۱۳۶۹)؛ «فکر توطئه‌چینی در فرهنگ سیاسی ایران»، کنکاش، دفتر هفتم (زمستان۱۳۶۹).
2.اشرف، احمد (1374)؛ «توهم توطئه»، گفت‌وگو، شماره ۸، تابستان ۱۳۷۴، تهران.
3.ایرانی، ناصر (1370)؛ «ایران در جغرافیای آینده»، نشر دانش، سال دوازدهم، شماره 67 (آذر و دی1370).
4.پوپر، کارل (1363)؛ حدس‌ها و ابطال‌ها، (ترجمه احمد آرام)، تهران: انتشار.
5.زیباکلام، صادق (1375)؛ ما چگونه ما شدیم؟، تهران: انتشارات روزنه.
6.زیباکلام، صادق (1378)؛ «توهم توطئه»، جست‌وجو، تهران.
7.زیدآبادی، احمد (1376)؛ «مرزهاي واقعيت و خيال در ذهن ميرحسين موسوي»، جامعه، سال یکم، شماره 45 (اسفند 1376)
8.سروش، عبدالکریم (1370)؛ «روشنفکری و دین‌داری»، آینه اندیشه، سال دوم، شماره 9-8 (دی1370).
9.شهبازی، عبدالله (1393)؛ نظریه توطئه و فقر روش‌شناسی در تاریخ‌نگاری معاصر ایران، تهران: سوره مهر.
10. شهبازی، عبدالله(1377)، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی- مجلد 1 تا 5.
11. منصوری، فیروز (1372)؛ نگاهي نو به سفرنامه ناصرخسرو، تهران: چاپخش

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 7
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۰۰:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
    2 2
    یعنی هر چی میخواید بگید و بعد اسمشم توهم نیست!؟؟ سخنرانیهای رایفی پور و عباسی توهم نیست؟!؟
  • ۰۲:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
    0 0
    الان اینکه گفتی چی بود !!؟؟؟ توهم نبود!!!؟؟؟
  • Iron ۰۳:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
    0 0
    کسانی که می‌گفتند نفوذ توهم است، امروز در VOA و BBC علیه نظام حرف می‌زنند http://www.rajanews.com/news/229853
  • فلانی ۱۰:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
    0 0
    دشمن دانا بهتر از دوست نادان است .
  • اهوازی ۱۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
    1 1
    اگر توطئه وجود ندارد پس کودتا و ترور چیست؟پس جاسوسی برای چیست؟چرا سازمان های جاسوسی خارجی میلیاردها دلار خرج میکنند که به اسرار مملکت دست پیدا کنند؟وقتی تروریست ها شخصی را اول تخریب شخصیتی و سپس در راه وی مخفیانه کمین میزنند و وی را ترور میکنند یک توطئه برای قتل است.
  • ۱۸:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
    0 0
    پدر این نظریه در ایران که کتاب مفصلی هم در پنج جلد نوشته است(زرسالاران یهودی و پارسی)،جناب عبدالله شهبازی است که البته شما کمتر اسم از او بردید!! چراااا?????
  • مهدی از قم ۲۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
    0 1
    دوست عزیز توهم را شما دارید و فضای فانتزی که برایتان ساختند.اقای زیباکلام که خلاصه تمام نوشته هایش و سخنانش همین توهم توطئه است ولی وقتی کتاب سنت و مدنیته ایشان را میخوانید بعد از چهارصد صفحه متهم کردن افراد به اراجیفی مانند تفکر دایی جان ناپلئون و...دست اخر در علل ناکامی مشروطه اول از همه میره سراغ عامل خارجی که با تعریف ایشان شخص خودشون هم گرفتار توهم هستند.در ضمن به جای تهمت زدن و جریان سازی علیه افراد که شیوه بنی امیه است خوب است بزرگان جریان ها بیاییند با هم مناظره کنند.همین اقای دکتر عباسی بارها به جریان رفورم پیشنهاد مناظره داده اند که کسی پیدا نشده که این توان را داشته باشد فقط بلدند پشت افراد این اراجیف را ببافند

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس