به گزارش مشرق، وي نوشت: در همه جاي دنيا وظيفه اصلي رسانه، اطلاع رساني و سرگرمي در قالب خبر و برنامه‌هاي مختلف راديويي و تلويزيوني است. طبيعي است که براي حيات اين تشکل بزرگ، نياز به همراهي و همکاري بخش‌هاي متعددي مانند ادري، مالي، پشتيباني فني، ترابري، حراست يا حفاظت و... وجود دارد.
در اين که هر کدام از بخش‌ها بايستي هويتي مستقل و تعريف شده داشته باشند شکي نيست اما معضل از آن جايي شروع مي‌شود که هر بخش نه به عنوان پاره‌اي از بدنه رسانه که وظيفه خدمت‌رساني و همکاري با بخش اصلي آن را دارد بلکه به مثابه يک حکومت خودمختار و غيرمرتبط عمل مي‌کند.
گاه، عدم همگوني و هماهنگي لازم بين قسمت‌هاي مختلف، ما را به اين باور مي‌رساند که هسته اصلي رسانه تعريف نشده است. عدم احترام لازم و کافي و منت گذاري بخش‌هاي پشتيبان نسبت به هسته مرکزي گاه به اندازه‌اي است که به نظر مي‌رسد از طرف بخش‌هاي مکمل، لطف بسيار بزرگي در حق برنامه‌سازان و خبرنگاران مي‌شود.
البته اين بي احترامي بين بخش‌ها نيز ديده مي‌شود. بايد گفت وظايف و اختيارات براي نيروهاي انساني به معناي واقعي روشن نشده است. فراموش نکنيم شايد برخي از اين گونه رفتارها ريشه در کم توجهي روسا نسبت به زيرمجموعه‌ها داشته باشد که در نوع خود بسيار حائز اهميت است.
گمان مي‌رود رفتارهاي ناعادلانه در حوزه اقتصاد رسانه نيز از ديگر علل کم لطفي‌هاي بخش‌هاي مکمل است. در واقع اين شبهه به وجود مي‌آيد که بخش اعظم درآمد سازمان عريض و طويل صدا و سيما به جيب برنامه‌سازان مي‌رود که حتي در صورت صحت اين مدعا نيز اتفاق عجيبي نيفتاده است اما نکته اينجاست که بر توزيع منصفانه و گردش صحيح پول، نظارت درستي صورت نمي‌گيرد و نمي‌توان گفت چه کساني صاحب درآمد بيشتري هستند!
همه اين‌ها باعث مي‌شود موجي از بي انگيزگي و تنبلي، بخش‌هاي مختلف را فرا گيرد و بعضي از افراد براي رسيدن به جايگاه محترمانه‌تر و مناسب‌تر به لحاظ مالي از روش‌هاي غيرقانوني استفاده کنند. در چنين اوضاعي عده‌اي را مي‌بينيم که مدام در حال زحمت کشيدن هستند و عده‌اي هر لحظه به دنبال پيدا کردن راهي براي فرار از حيطه کاري و مسئوليت.
در چنين فضايي برخي به ثروت باد آورده مي‌رسند و يک و دو بعضي‌ها همچنان گرو 9 شان است.