به گزارش وبلاگستان مشرق، علی کمیلی در وبلاگ "آرمانخواهی" نوشت: مجمع تقريب، گر چه قرار بوده نهادي غيردولتي باشد لكن كمكم با حضور روحيات و بودجههاي دولتي و آدمهاي محافظهكار، دولتي شده و به دلايل مختلف از جمله سن بالاي مديران آن از كارايي كافي افتاده است! در عين حال، نميتوان خدمات مجمع تقريب را ناديده گرفت و اهميت استراتژيك آن را كوچك شمرد چرا كه مساله «وحدت» مسالهاي حياتي ولي مغفول بوده و هست!
* اما عدم نقد عملكرد اين ارگان و ارگانهاي مشابه (مثل مجمع جهاني اهل بيت و...) به دليل در تيررس نبودن و شبهدولتي بودن، خود، مايه عدم رشد مناسب آنها شده است لذا شايسته است كه چنين امري توسط دلسوزان صورت پذيرد.
* در همايش سال گذشته تقريب كه مثل هر سال با بودجه ميلياردي در سالن سران و هتل استقلال! برگزار ميشود، با واسطه برخي اساتيد، توانستيم بالاخره، غرفهاي بگيريم. در ميانه هياهوهاي انقلابات منطقه بوديم و پيروزي مردم مصر و درگيري مردمان ساير كشورها از جمله اردن! نمايشگاهي از پوسترهاي گرافيكي و كاريكاتور داشتيم كه چون زبان بينالمللي داشت با استقبالي خوب مواجه شد الا اينكه يكي دو تن از علماي اردني اعتراض كردند كه چرا عكس پادشاه ما – ملك عبدالله اردني- در اينها هست! با آنها بحث كرديم ولي افاقه نكرد و كار به مسؤولان كشيد و نهايتاً با اين ادعا كه سفارت اردن اعتراض كرده دو تابلو و يك بنر جمع شدند! برايمان جالب بود كه در ميانه اين شور و حال عربي، هنوز بايد با دو عالم عقبمانده شاهپرست اردني مسامحه كنيم!!
* استاد سمير سليمان لبناني كه تحصيلكرده جامعهشناسي سوربون فرانسه است و به غايت عميق و از شيفتگان امام، را آنجا ديديم. ما را از پيشتر ميشناخت چرا كه او مهمان افتتاحيه امت واحده بود. از نشريه فرانسوياش (Le debut) كه براي تقريب منتشر ميكند پرسيدم. دلش سوخت و باب گلايه را باز كرد كه نشريه را از 20 درصد نويسنده فرانسه زبان در شماره اول به 80 درصد نويسنده فرانسه زبان در شماره فعلي (شايد شماره ششم) رسانده است ولي دوستان تقريب به او گفته بودند ديگر پول نداريم اين نشريه را چاپ كنيم!!
* در همان حال خبردار شديم كه تقريب دارد ساختماني بس بزرگ و مجلل در قم ميسازد!
* از غرفههاي بالا، يك غرفه را اختصاص داده بودند به حكم تاريخي سال گذشته رهبر انقلاب كه واقعا جاي خوشبختي داشت. اتفاقا يك سيدي هم با همين عنوان توي بستههاي اهدايي بود كه معاونت رسانهاي تقريب آماده كرده بود! سيدي را با ذوق و شوق گرفتم ولي وقتي آن را باز كردم، چنان متعجب ماندم كه حد نداشت! مدام بالا و پائيناش ميكردم نكند كه من اشتباه كرده باشم اما نه، كل سيدي 15 مگابايت حجم داشت و شامل يك نرمافزار ساده بود كه حكم يك خطي رهبري را به سه زبان فارسي، عربي و انگليسي آورده بود و يك زندگي نامه هم از رهبري ضميمه آن نموده بود!
* خبرگزاري و مجلات تقريب هم عمدتا محتواي توليدي مناسبي ندارند و در خبرگزاري كه اينك چندين نفر را مشغول ساخته، عمده مطالب، توليدي نيست الا در زمان برگزاري همايش تقريب! موضوعات هم كه در حد همان كليات باقي مانده است!
* از اين گلايهها و امثالش را در دل داشتيم كه در مراسم اختتاميه، جناب استاد حسن رحيمپور ازغدي، اكثر آنها را گفت! گفت كه علما از جوانان عقب افتادهاند و سكوت علما در مقابل حكام جرم بوده است! گفت كه وقتي موضوعات مقالات امسال تقريب را ديدم فكر كردم نشست اول شماست و انگار نه انگار كه 21 سال است داريد همايش برگزار ميكنيد! بايد وارد مسائل كاربردي بشويد و مسائل جهان اسلام را بررسي كنيد و... خدا خيرش دهد كه برعكس بسياري از خواص آگاه، در بيان حق، كوتاهي نميكند.
* به يكي از مسوولانشان گفتيم چرا اين همه استاد را با اين هزينه گزاف ميآوريد چند روز بيشتر نگاه نميداريد تا به ميان مردم و دانشگاهها بروند و... گفت: ممكن است حرفهايي را بشنوند كه صلاح نيست! شماها بيتجربهايد! در باب روند محتوايي عملكرد تقريب و اشكالات ديگر هم سخن هست كه مجال طرح نيست!
* راستي اگر مجمع تقريب، بدنهاي مانند خود جناب تسخيري كه الگوي يك عالم مجاهد است ميداشت، امروز نبايد شاخه جوانان و زنان تقريب، ميدان دار مسائل بينالمللي امت اسلامي ميشدند؟!
(آرمانخواهی)