متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
* جنگ نامتقارن در دکترین نظامی ایران نقش تعیین کنندهای دارد
سرلشگر "عطاءالله صالحی "، فرمانده ارتش ایران در سخنانی به نقش جنگ نامتقارن در دکترین نظامی ایران اشاره و اعلام کرده بود: بخشهای مختلف ارتش جمهوری اسلامی ایران به رویدادهای کشورهای همسایه توجه ویژهای دارند و آموزشهای مرتبط با جنگ نامتقارن را با توجه به این رویدادها طراحی و اجرا میکنند. برای مثال در آموزش جنگ هوایی به خلبانان، بیشتر به جنگ نامتقارن میپردازیم. سرلشگر صالحی در ادامه سخنان خود اعزام ناوهای نظامی خود به خلیج عدن را نمونه دیگری از دکترین جنگ نامتقارن ایران عنوان کرد. فرمانده کل ارتش ایران همچنین گفت که ارتش ایران، از جنگ های کنونی عراق و افغانستان درس میگیرد و دستورالعملهای نظامی خود را با این درسها مطابقت میدهد.
* بررسی توان ایران در جنگ نامتقارن اطلاعات باارزشی در خصوص موضعگیری ایران در قبال حضور نظامی آمریکا در منطقه در اختیار آمریکا قرار می دهد
این سخنان در ارزیابی نحوه رقابت استراتژیک ایران با آمریکا سودمند است و اطلاعات باارزشی در خصوص موضعگیری ایران در قبال حضور نظامی آمریکا در منطقه، واکنش ها به این حضور و در نهایت شیوه برخورد استراتژیک این کشور با آمریکا ارائه میدهد. البته در خصوص پیشرفت های ایران در جنگ نامتقارن نباید به گفتهها و شنیدهها بسنده کرد و باید به عملکرد این کشور نیز توجه خاصی کرد.
* دیدگاههای ایران راجع به رقابت با آمریکا باید موشکافی شود
نادیده گرفتن این پیشرفت ها به عنوان رکن اصلی دکترین نظامی ایران، غیرممکن است. از این گذشته، دیدگاههای متغیر ایران راجع به رقابت با آمریکا در گذشته کاملاً موشکافی نشده است، این در حالیست که این تحلیل و موشکافی برای شناخت صحیح اهداف و مقاصد استراتژیک ایران ضرورت دارد.
* بررسی توان جنگ نامتقارن ایران توسط "آدام سیتز " از دانشگاه نیروی دریایی آمریکا
سازمان (CSIS) با همکاری "آدام سیتز " از دانشگاه نیروی دریایی آمریکا، با گردآوری و بررسی اخبار و مقالات از منابع غربی و ایرانی به ترتیب زمان انتشار ، اقدام به تحلیل این دیدگاهها و ارزیابی مقاصد ایران برای رقابت با آمریکا، کرده است.
* ایران با توسعه تواناییهای جنگی نامتقارن کمبود جنگافزارها و فناوریهای نظامی خود را جبران و خنثی کرده است
ایران که با حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس مواجه است و از سوی دیگر از تحریم تسلیحات و تجهیزات نظامی، این کشور را در واردات و توسعه فناوری نظامی و جنگافزارهای نوین ناتوان کرده، در تلاش است با توسعه تواناییهای جنگی نامتقارن و قدرتمند، کمبود جنگافزارها و فناوریهای نظامی خود را جبران و خنثی کند. ایران خود را در محاصره نیروهای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس میبیند.
* دکترین نظامی ایران هدف قرار دادن منافع آمریکا در منطقه است
آمریکا در کشورهای عربی پایگاههای نظامی ایجاد کرده و نیروهای نظامی خود را در حریم مرزهای ایران یعنی عراق و افغانستان مستقر کرده است. ایران هم در این راستا، دکترین نامتقارنی را برای حمله به این نیروها و پایگاهها و همچنین هدف قراردادن همپیمانان و منافع آمریکا در خاورمیانه توسعه داده است.
- نبرد نامتقارن ایران با آمریکا به سه شکل زیر تعریف میشود:
الف- توسعه و تولید انبوه جنگافزارهای کمهزینه و ساده به منظور خنثی کردن فناوری نوین نظامی آمریکا
ب- آموزش نیروها و عوامل شبهنظامی همچون حزبالله در لبنان، حماس در غزه
ج- دکترین هدف قراردادن منافع اقتصادی آمریکا در خلیج فارس نظیر سکوهای نفتی و کشتیهای نفتکش
* صالحی اعزام ناوهای نظامی خود به خلیج عدن را نمونه دیگری از دکترین جنگ نامتقارن ایران بیان کرد
تشکیلات نظامی ایران در ایجاد و پشتیبانی قدرت نامتقارن جهت مقابله با توان نظامی و فناوری برتر دشمنانش تعللی به خود راه نمیدهد. سرلشگر عطاءالله صالحی فرمانده ارتش ایران، در سخنانی نقش جنگ نامتقارن را در دکترین نظامی کشورش تأکید و اظهار کرد: در آموزش جنگ هوایی به خلبانان، بیشتر به جنگ نامتقارن میپردازیم. فرمانده کل ارتش ایران همچنین گفت که ارتش ایران، از جنگ های کنونی عراق و افغانستان درس میگیرد و دستورالعملهای نظامی خود را با این درسها مطابقت میدهد.سرلشگر صالحی در ادامه سخنان خود اعزام ناوهای نظامی خود به خلیج عدن را نمونه دیگری از دکترین جنگ نامتقارن ایران عنوان کرد.
* ایران اهمیت ویژهای برای تحلیل و کسب اطلاعات از عوامل شبهنظامی خود درخصوص نبرد نامتقارن با نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان قائل است
با در نظر گرفتن اظهارات سرلشگر صالحی در خصوص اینکه اعزام ناوهای نظامی به خلیج عدن یک استراتژی نامتقارن بوده و با توجه به اهمیت استراتژیک مسیرهای دریایی و نقش اساسی آن در تجارت جهانی و ترابری سوخت، می توان سخنان فرمانده ارتش ایران را تهدیدی پنهانی دانست با این محور که ایران به محض احساس خطر کردن و یا مورد تهاجم قرار گرفتن، به آمریکا یا دیگر منافع اقتصادی این کشور حمله متقابل خواهد کرد. سخنان سرلشگر صالحی بیانگر این نکته نیز است که ارتش ایران اهمیت ویژه ای برای تحلیل و کسب اطلاعات از عوامل شبهنظامی خود درخصوص نبرد نامتقارن با نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان قائل میشود و مشهودتر از همه اینکه استراتژی ایران برای مواجهه با آمریکا برپایه دکترین نامتقارن استوار است.
جمهوری اسلامی ایران، برای دخالت در سیاستهای داخلی کشورهای همسایه و پیشبرد منافع سیاست خارجی منطقه ای از عوامل خود استفاده زیرکانهای کرده است. عوامل و نمایندگان ایران شامل حزبالله در لبنان، حماس در نوارغزه، گروههای شیعه در عراق و اخیراً انقلابیون افغانستان هستند.
* استراتژی ایران در لبنان با کمک حزب الله لبنان موفقیت آمیز بوده است
استراتژی ایران در بکارگیری نیروهای شبهنظامی در لبنان موفقیت آمیز بودهاست. حزبالله توانسته بر سیاستهای لبنان تسلط پیدا کند و خروج اعضای حزبالله و هم پیمانانشان از کابینه ، باعث فروپاشی دولت ائتلافی وابسته به غرب در اوایل سال 2010 میلادی شد. علاوه بر این، اطلاعات محرمانهای که ویکیلیکس اخیراً فاش کرد حاکی از آن است که حزبالله با کمک ایران زیرساختها و تشکیلات خود را در لبنان برقرار و پایهریزی میکند. "مروان حمده "، وزیر ارتباطات لبنان در سال 2008 در پیامی محرمانه به سیاستمداران آمریکایی اعلام کرد که شبکه مخابراتی ایران سرتاسر کشور را فراگرفته و حزبالله صاحب ارتش و تسلیحات، ایستگاه تلویزیونی، سیستم آموزشی، بیمارستان، خدمات اجتماعی، سیستم مالی و اقتصادی و یک سیستم مخابراتی، شده است. ایران هزینه های راهاندازی خطوط فیبر نوری در لبنان را تامین کرده است که این کار در زمان بازسازی جادهها و پلها پس از جنگ دوم لبنان صورت گرفت و حزبالله به دولت هشدار داده بود که در صورت قطع کردن خطوط فیبر نوری، اقدام جدی و کوبنده خواهد کرد.
تبدیل شدن حزبالله از یک گروه مبارز به یک نیروی سیاسی توانا و سلطهجو در لبنان علیرغم تمام نیرنگها و چارهجوییهای دولت، نشاندهنده قدرت نفوذی ایران در سیاست داخلی این کشور است.
با بررسی فنی فروپاشی دولت سعد حریری، می توان به این نتیجه رسید که حزبالله و ایران، در سیاست لبنان حرف اصلی را میزنند و حزبالله توانایی خود را با مشروع یا نامشروع خواندن دولتهای لبنان نشان میدهد تا به طرز چشمگیری از نفوذ و تأثیر غرب و آمریکا در این کشور بکاهد.
شواهد و مدارک نیز حاکی از آن است که ایران در تعلیم و تجهیز مبارزان در افغانستان دست دارد. نیروهای ایرانی و نیز مبارزان مرتبط با سپاه پاسداران ایران و عاملان منتسب به سپاه قدس ایران اخیراً در افغانستان دستگیر شدهاند. گروه انصار سپاه قدس ایران این افراد را از نظر مالی، تسلیحات و آموزش تأمین میکرده است که مأمور حمایت و هدایت عوامل ایران در غرب افغانستان است. نیروهای امنیتی ناتو توانستند در ماه مارس 2010 میلادی در 13 حمله ناگهانی، سه نفر از سرکردههای القاعده به نامهای "ملا اختر "، "صابر صاحب " و "ملا جانان " را که با انصار سپاه قدس ارتباط داشتند به هلاکت برسانند و سه تن دیگر را که اسامی آنها اعلام نشده است را دستگیر کنند. در آخر اینکه ژنرال "استانلی مککریستال "، فرمانده سابق نیروهای امنیتی ناتو در ماه می 2010 اعلام کرد که بیشتر مبارزانی که در افغانستان فعالیت میکردند در شرق ایران آموزش دیده و تجهیز شده بودند.
* ایران و افغانستان هر دو دشمن مشترکی به نام آمریکا دارند
این روند منعکس کننده تمایل روبهرشد ایران در برپایی جنگ نامتقارن با حضور نیروهای نظامی غربی در افغانستان است که نبرد نامتقارن ایران پیش از آن در عراق نیز سایه افکنده بود. اگرچه ایدئولوژی شیعی جمهوری اسلامی ایران مورد تکفیر تندروها و مبارزان سنی مذهب افغانستان است، اما هدف هردو یکی است. یکی از فرماندهان نظامی طالبان اخیراً اینطور گفته است: "مذهب و تاریخ ما متفاوت است اما هدف هردوی ما یکی است و آن کشتن آمریکاییها است ". این تنها مورد از نادیده گرفتن اختلافات مذهبی ایران با همپیمانانش نیست. ایران از تشکیلات سنی مذهب حماس و العلویه سوریه حمایت میکند. این بدان معنی است که ایران اغلب برای کاهش قدرت آمریکا در منطقه، ایدئولوژی خود را کنار میگذارد.
* پیشرفت های نظامی ایران با هدف به چالش کشاندن حضور نظامی آمریکا در منطقه است
روند اخیر ایران در توسعه و تولید تسلیحات و جنگ افزار نمایانگر اولویت های نامتقارن تشکیلات نظامی این کشور است. ایران اخیراً سلاحهای بیشماری را برای تضعیف حضور آمریکا در خلیج فارس تولید کرده است که شامل موشکهای ساحل به دریا، قایقهای سریعالسیر، هواپیماهای دوربرد بدون سرنشین، قایقهای پرنده و خودروهای آبی خاکی میشود. در گزارشی دیگر که در ایران منتشر شد آمده است: نیروی دریایی ایران تصمیم به ایجاد سپر موشکی دفاعی در حدفاصل 2400 کیلومتری خط ساحلی ایران گرفته و از آن به عنوان یک استراتژی مناسب برای حفظ کشور از حمله دشمنان یاد کرده است. این در حالیست که هر یک از این سیستمها مستقل از دیگری عمل خواهد کرد و به رادار مرکزی وابسته نیستند. دیگر پیشرفتهای نیروی دریایی ایران جهت به چالش کشاندن حضور آمریکا در خلیج فارس، قایقهای جنگی سریعالسیر ذوالفقار و سراج1 هستند که هر دو تولید انبوهی دارند و قابلیت پرتاب اژدر و موشک را نیز دارند.
ایران در اوایل سال 2010 میلادی از هواپیماهای جنگی بدون سرنشین "کرار " و "رعد "، که برد آنها از هزار کیلومتر تجاوز میکند و می تواند با کنترل از راه دور اهداف مورد نظر را مورد اصابت قرار دهد، پردهبرداری کرد.
نیروهای مسلح ایران به این مسئله آگاهی دارد که نمیتوانند بصرفا با جنگ آمریکا را شکست دهند یا از خلیج فارس بیرون برانند. به همین سبب به بکارگیری از دکترین، فناوری و استراتژی نامتقارن و کم هزینه گرایش پیدا کردهاند. مقامات ارشد نظامی ایران آشکارا توانایی و استعداد خود را در وفق دادن تاکتیکها و دکترین نامتقارن خود برای رویارویی با نیروهای خارجی تا دندان مسلح و صاحب فناوری، به رخ جهانیان میکشند.
* جنگ نامتقارن، راهبرد ایران در تضعیف توان نظامی نیروهای آمریکایی
ایران در حقیقت نبرد نامتقارن و استفاده از عوامل خود در دیگر کشورها را برای به ستوه آوردن و تضعیف نیروهای آمریکایی در مناطق جنگی و بیثبات کردن کشورهایی که آمریکا قصد نفوذ و تأثیرگذاری در آنها دارد، در دستور کار قرار داده است. توسعه جنگ افزارها و سیستمهای کمهزینه و زرهی سبک و بدون فناوریهای یپیچیده نظیر قایق های زرهی سریعالسیر و هواپیماهای دریایی در راستای مقابله با قدرت سخت آمریکا در آبهای مجاور ایران به صورت تاکتیکهای هجومی است و بهترین گزینه برای هدف قرار دادن منافع اقتصادی آمریکا در خلیج فارس مانند کشتی های نفت کش و دیگر کشتی های تجاری هستند.