به گزارش مشرق، پايگاه خبري روزنامه "گسترش صنعت" به نقل از يک منبع آگاه نوشت: سيدمحمد خاتمي، رئيس جمهوري سابق ايران، کانديداي اصلي جورج سوروس براي تصدي پست "بنياد جامعه باز" (OPEN SOCIETY FOUNDATIONS) است.
اين منبع آگاه در ادامه تصريح کرد: خانم ماري تايدينگز (MARY TYDINGS) مدير انجمن راسل- رينولدز و مسؤول کميته منابع انساني بنياد جامعه باز، در تاريخ 14 مي 2011 ميلادي با ارسال نامهاي محرمانه به محمد خاتمي از وي دعوت نموده است که بهعنوان رئيس (PRESIDENT) بنياد جامعه باز فعاليت خود را آغاز نمايد.
متن کامل نامه خانم تايدينگز خطاب به آقاي خاتمي چنين است:
Confidental
Letter No.3164 ,
14 May 2011
Search committee/ Open Society Foundation
1701 Pennsylvania Ave., NW Suite 400 ,
Washington ,
DC 20006-5805
آقاي خاتمي عزيز!
بنياد جامعه باز در جستوجوي يک راهبر تئوريک (VISIONARY LEADER) براي انتصاب در رأس اين سازمان جهاني است که در بيش از 80 کشور جهان براي پيادهسازي جامعه باز و توسعه حقوق بشر، عدالت و جامعه مدني تلاش مينمايد.
بنياد جامعه باز داراي چند مرکز اصلي در نيويورک، لندن و بوداپست است و همه ساله مبلغي بالغ بر 800 ميليون دلار در سراسر جهان براي برنامههاي خود هزينه مينمايد.
کانديداي رياست بنياد جامعه باز فردي خواهد بود که بتواند در طيف گسترده فرهنگها و جوامع مختلف جهاني بهطور موفقيتآميز اقدام کرده و به ارزشهاي اين بنياد بهطور علني و آشکار پايبندي نشان داده باشد.
بر همين مبنا آقاي جورج سوروس بهعنوان موسس اين بنياد علاقهمند است که شما بهعنوان فردي نوآور، مستقل، پرانرژي و برخوردار از تجارب گسترده بينالمللي، رياست بنياد جامعه باز را برعهده بگيريد.
وظايف شما بهعنوان رئيس (President) بنياد شامل نظارت بر نحوه اجراي برنامههاي بنياد جامعه باز، ارائه گزارش ماهانه به هيئت مديره بنياد و همکاري نزديک با آن هيئت و بنيانگذار (جرج سوروس) خواهد بود.
با احترام
ماري تايدينگز»
جرج سوروس کيست؟
«جورج سوروس» در 12 آگوست 1930 (21/5/1309) در بوداپست مجارستان متولد شد. وي يک يهودي است که با مدرک هويت جعلي در بخشي از مجارستان که توسط نازيها اشغال شده بود در پناه دوستان خانوادگياش بزرگ شد. او در دوران پس از جنگ با فرار از قوانين کمونيستها در دانشکده معروف اقتصاد لندن شروع به تحصيل کرد. سوروس در سال 1956 به ايالات متحده آمريکا مهاجرت کرد و در همين سال بود که انقلاب مجارستان بهوقوع پيوست. طي سه دهه پس از آن، او توانست بهعنوان مدير صندوق مالي و متخصص در امنيت مالي و معاملههاي ارزي در حدود هفت ميليارد دلار سرمايه جمع کند. در حالي که ديوار برلين فرو پاشيد، سوروس اعلام کرد که نيمي از ثروت خود را صرف دموکرات سازي اتحاد جماهير شوروي سابق کرده است.
سوروس خود را پيرو فيلسوف مشهور «کارل پوپر» ميداند. از وي در تحليلها و مقالههاي رسانههاي خارجي اغلب بهعنوان «سرمايهدار بزرگ آمريکايي و يکي از معماران اصلي انقلاب مخملين» نام برده ميشود. فعاليت سوروس با هدف ايجاد زيربناي اجتماعي و سياسي «جامعه باز» صورت ميگيرد و اغلب نيز معتقدند هدف از طرحهاي خيريه سوروس نه حمايت از علم و آموزش بلکه ايجاد تغييرهاي تمدني در کشورهاست.
بر مبناي ادعاي رسانههاي آمريکايي، جورج سوروس در سالهاي اخير مبلغ چهار ميليارد و 600 ميليون دلار آمريکا به ايالات متحده و ديگر کشورهاي جهان براي امور خيريه اهدا کرده است.
تأمين مالي و سرمايهگذاري هنگفت سوروس در کشورهاي مختلف روي محورهاي زير استوار شده است:
- ايجاد شبکه اطلاع رساني و تأسيس فرستندههاي راديويي و تلويزيوني عليه کشورها؛
- ايجاد سيستم آموزشي موردنظر؛
- حمايت از روزنامهها و تلويزيون؛
- توسعه فرهنگ (فرهنگ سازي)؛
- تاسيس انجمن وکلاي مدافع در کشورها؛
- حمايت از مطبوعات آزاد؛
- حمايت از برنامه دموکراسي و رسانهها؛
- حمايت از پروژه تکثير دموکراتيک رسانهاي؛
- حمايت از مطبوعات قومي و محلي؛
- حمايت از اپوزيسيون داخل و خارج؛
- راهاندازي و حمايت از فعاليت سايت اينترنتي و خبرگزاري در کشورها (بهعنوان مثال سايت ورارود در تاجيکستان)
در سالهاي اخير، جورج سوروس ضمن ارتباطگيري و ملاقات با سران احزاب و سازمانهاي سياسي کشورها، نمايندگاني را با هدف کمک به توسعه دموکراسي به کشورهاي هدف اعزام داشته است. ارتباط سوروس و نفوذ وي در کشورهاي غربي به حدي است که سفراي کشورهاي غربي بويژه آمريکا و انگليس بهعنوان مجريان و مديران اجرايي بنياد سوروس و هماهنگکننده نيروها در کشور هدف عمل ميکنند. سوروس در مصاحبهاي که در سال 2008 با روزنامه لسآنجلس تايمز انجام داده، عنوان داشته است:
«من دوست دارم سناريوي مشابه با وقايعي که در گرجستان بهوقوع پيوسته در کشورهايي نظير قزاقستان، تاجيکستان، ترکمنستان و ازبکستان در آسياي مرکزي تکرار شوند.»
نقش بنياد جورج سوروس در انقلابهاي مخملي
بنياد در بيش از 30 کشور جهان از جمله کشورهاي آذربايجان، ارمنستان، ازبکستان، اوکراين، تاجيکستان، روسيه، گرجستان، قرقيزستان، قزاقستان و مولداوي داراي نمايندگيهاي فعال است.
روند کاري بنياد سوروس به اين شکل است که مرکزي مطالعاتي را در کشورهاي مختلف فعال کرده و سپس با ارزيابي مخالفان دولت مرکزي و حمايت از مطبوعات مخالف دولت، زمينه را براي انقلابي آرام فراهم مينمايد.
عمدهترين فعاليت اين بنياد در حوزه کشورهاي آسياي ميانه و قفقاز است. براي اولينبار در سال 1997 و در جريان ورشکستگي مالي و اقتصادي کشورهاي جنوب شرق آسيا، فعاليت بنياد مذکور به آسياي ميانه کشيده شد و در کشورهاي اين منطقه نمايندگيهايي را تحت عنوان «جامعه باز» تاسيس نمود. هدف اين بنياد از تاسيس اين نمايندگيها، به راه انداختن انقلابهاي مخملي در کشورهاي هدف و تغيير نظام سياسي اين کشورها بود. سوروس اهداف پنهاني مناسب با منافع رژيم صهيونيستي و آمريکا در کشورهاي مختلف را دنبال ميکند و بازوي غيررسمي «سيا» و «موساد» در بسياري از کشورها محسوب ميشود. براي واکاوي دقيقتر اهداف پيدا و پنهان سوروس به فعاليتهاي مخرب بنياد سوروس در برخي کشورهاي آسياي ميانه اشاره ميشود:
1- سورس در گرجستان
در گرجستان بنياد سوروس با صرف 20 ميليون دلار به حمايت از مخالفين شوارد نادزه برخاست، علت اين مساله گرايش وي به مسکو بود که رژيم صهيونيستي و آمريکا آن را برنمي تابيد. سوروس جهت براندازي شوارد نادزه حدود 500 هزار دلار در «شبکه روستاوي2» که نقش برجسته اي در انقلاب مخملي گرجستان داشت سرمايهگذاري نمود. اقدامات سوروس در گرجستان تا آنجا ادامه يافت که پس از استعفاي شوارد نادزه و تشکيل دولت جديد، چهار نفر از اعضاي دولت جديد گرجستان شامل وزراي آموزش و پرورش، دادگستري، دارايي و ورزش جوانان وابسته به جورج سوروس بودند و از کارمندان سابق دفاتر وي محسوب ميشدند.
2- سوروس در آذربايجان
گفته ميشود «موسسه جامعه باز» سوروس تاکنون 20 ميليون دلار در راستاي به اصطلاح کمک به فعاليتهاي رسانههاي جمعي و سازمانهاي غيردولتي در جمهوري آذربايجان هزينه کرده است. آن دسته از نشرياتي که بنياد سوروس به آنها کمک مالي کرده است، مطالب توهينآميز عليه مقدسات اسلامي و ترويج صهيونيسم چاپ کردهاند. بهعنوان نمونه ميتوان به اقدامات اهانتآميز نشريه «صفت گون» و «يئني فاکت» اشاره کرد.
3- سوروس در ارمنستان
اگرچه طي سالهاي اخير فعاليت بنياد سوروس در جمهوري ارمنستان چندان مطرح نشده است، اما «موسسه جامعه باز ارمنستان» شعبه رسمي بنياد سوروس در اين کشور محسوب ميشود و از سالها قبل در ايروان فعاليت ميکند.
انجام طرحهاي مختلف بنياد سوروس در ارمنستان از طريق اين موسسه پيگيري ميشود و از جمله موضوعاتي که بنياد سوروس در ارمنستان درخصوص آن فعاليت ميکند، رسانهها هستند.
4- سوروس در تاجيکستان
افزايش مخالفت از طريق رسانهها در تاجيکستان نيز توسط بنياد سوروس عليه نظام حاکم دنبال ميشود؛ بهگونهاي که رئيسجمهوري تاجيکستان با اظهار نگراني از فعاليتهاي اين بنياد در کشورش گفته است:
«روزنامههاي «روز نو»، «ارورود»، «اودامواولام» و برخي راديوهاي خصوصي از سوي بنياد سوروس حمايت مالي شده است و هدف اصلي آنها فرسوده کردن حکومت تاجيکستان است.»
5- سوروس در قزاقستان و قرقيزستان
بنياد سوروس از طريق سايتهاي اينترنتي، روزنامهها، شبکههاي تلويزيوني، طرحهاي آموزشي، کتابها و موسسات غيردولتي و با سايت رژيم صهيونيستي و آمريکا، سعي کرده است در قزاقستان زمينه شکلگيري دموکراسي هدايت شده را فراهم سازد و در انقلاب مخملي قرقيزستان نيز نقشآفرين بوده است.
ماجراي ملاقات سوروس با خاتمي
بنابر اسناد منتشر شده در سايت رسمي بنياد جامعه باز، ارتباط جورج سوروس با محمدخاتمي از سال 2003 ميلادي برقرار شده است. در همين رابطه خبرگزاري جمهوري اسلامي در شهريور 88 گزارشي را به شرح زير منتشر کرد: «جورج سوروس رئيس هيات مديره موسسه جامعه باز در مراسمي که به مناسبت هشتمين سالگرد حوادث يازدهم سپتامبر در نيويورک برگزار شد، ضمن تاکيد بر لزوم تقويت رويکردهاي روادارانه در جهان اسلام، ديدار خود با محمد خاتمي در سال 2006 ميلادي را در همين راستا ارزيابي کرد.
به گزارش ايرنا، جورج سوروس که شامگاه 11 سپتامبر 2009 در سالن اجتماعات هتل بينالمللي ترامپ (Trump International Hotel) نيويورک و در جمع مديران و فعالان تعدادي از سازمانهاي غيردولتي آمريکا سخن ميگفت، ضمن تحليل ريشههاي واقعه 11 سپتامبر اظهار داشت: ريشههاي واقعه تاريخي 11 سپتامبر 2001 را بايد در بنيادگرايي، تصلب و عدم رواداري بخشي از مسلمانان جستوجو کرد.
رئيس هيات مديره موسسه جامعه باز ادامه داد: در مقابل اين جريان ستيزهجو، بخشي از انديشمندان مسلمان نظير نصر حامد ابوزيد، عبدالکريم سروش و محمد خاتمي با بهرهگيري از آموزههاي کارل پوپر تلاش ميکنند تا اسلام را با دنياي مدرن آشتي داده و رواداري را در جوامع اسلامي ترويج کنند.
جورج سوروس اظهار کرد: موسسه جامعه باز در راستاي هدفگذاريهاي خود همواره تلاش کرده است تا آن دسته از جريانهاي فکري را در جهان اسلام مورد توجه قرار دهد که به ارزشهاي جهان مدرن (سکولار) پايبندي بيشتري دارند.
وي در همين رابطه اظهار کرد: يکي از بهترين جلساتي که من در ارتباط با پيشبرد دموکراسي در جهان اسلام و بويژه ايران در آن حضور يافتم، ملاقاتي بود که در روز سهشنبه 14 سپتامبر 2006 با محمد خاتمي، رئيسجمهوري سابق ايران برگزار کردم.
جورج سوروس در ادامه سخنانش با بياني طنز افزود: من حدود 10 سال در انتظار ديدار آقاي خاتمي بودم و به همين دليل اين ديدار آنچنان براي من جذاب و به ياد ماندني بود که حتي روز و ساعتش نيز در حافظهام ثبت شده است.
طراح و حامي مالي انقلابهاي مخملي سپس تاکيد کرد: البته من در 14 ژانويه 2005 بعد از سخنراني جواد ظريف در موسسه جامعه باز، حدود يک ساعت با ظريف صحبت کرده بودم و دغدغههاي خود را در خصوص روابط ايران و آمريکا با توجه به پيشينهاي از بياعتمادي نسبت به برنامه اتمي ايران و نيز تنشهاي تاريخي ناشي از نقش ايالات متحده در خاورميانه به ظريف که آن زمان سفير ايران در سازمان ملل بود، منتقل کرده بودم.
جورج سوروس افزود: هدف از ديدار من با محمد خاتمي نيز دستيابي به آگاهي از درون کشوري منزوي بود، کشوري که براي برقراري ارتباطات با آن فرصتهاي محدودي وجود دارد و با توجه به تحولات اخير منطقه چنين جلساتي ارزشمند است و ميتواند به اتخاذ تصميمات سياسي موثر کمک کند.
رئيس هيئت مديره مؤسسه جامعه باز ادامه داد: در اين جلسه من به خاتمي گفتم که جوانان ايران بهعنوان بخش بزرگي از جمعيت ايرانيان، مشتاق تغييري سياسي هستند که حاصل آن جامعهاي آزادتر باشد.
سوروس ادامه داد: به خاتمي گفتم که هرچند دغدغه خاطر کنوني بيشتر ايرانيان وضعيت اقتصادي خودشان است و انتخابات ژوئن 2005 نيز همين موضوع را تاييد ميکند اما بايد گرايشهايي را در ايران تقويت کرد که آزادي بيان و ارتباط با جهان آزاد را مولفههاي اصلي پيشرفت و ثبات ايران ميدانند.
وي سپس اظهار کرد: به خاتمي گفتم با اينکه تعداد بسياري از شهروندان سرخورده ايراني از تغييرات اساسي در ساختار سياسي ايران حمايت خواهند کرد اما آنان هنوز فاقد «گروههاي سازماندهي شده» براي پشتيباني از يک انقلاب (براندازي) هستند.
جورج سوروس ادامه داد: به خاتمي گفتم که سرعت جوانگرايي جمعيت و شدت بيکاري در ايران احتمال تغيير در کوتاهمدت را کاهش ميدهد و براي اين منظور بايد به باز کردن بيشتر فضا، توسعه سازمانهاي غيردولتي و افزايش تعداد رسانههاي مستقل کمک کرد تا يک دموکراسي پرشور و روادار در ايران نهادينه شود.
رئيس هيئت مديره مؤسسه جامعه باز سپس به اظهارات خاتمي اشاره کرد و گفت: خاتمي در اين جلسه به من گفت که تعارض موجود بين ساختار حقيقي و ساختار حقوقي در ايران مهمترين مانع براي پيشرفت و توسعه روابط ايران با غرب است.
سوروس افزود: خاتمي معتقد بود که دموکراسي و رواداري دولت با ساختار کنوني يک حکومت مذهبي که در راس آن رهبر مذهبي حکمراني ميکند، به دست نخواهد آمد.
وي افزود: خاتمي انتخاب احمدينژاد را حرکتي در جهت تثبيت بيشتر قدرت رهبر مذهبي ايران ارزيابي کرد و معتقد بود که در دوران احمدينژاد جامعه مدني تحت فشارهاي بيشتري قرار گرفته است.
رئيس هيات مديره موسسه جامعه باز اظهار کرد: خاتمي معتقد بود که در دوره هشت ساله رياستجمهوري خود با هيولاي انسداد سياسي همهروزه دست و پنجه نرم کرده است و اين بنبست سياسي عليرغم گفتوگوهاي متداول و دامنهدار سياسي در راس حاکميت همچنان برقرار است.
سوروس ادامه داد: خاتمي در اين جلسه به من گفت که کليد قفل بسته شده سياست در ايران تنها و تنها فشارهاي اجتماعي و کمپينهاي وابسته به جنبشهاي دانشجويي، کارگري و زنان است که بايد خواستههاي گروهي و شعار تغيير را از درون دفاتر دربسته خود به سطح معابر عمومي منتقل کنند.
وي اظهار کرد: خاتمي در اين ديدار کاملا در نقش رهبر مخالفين دولت در ايران صحبت ميکرد.
سوروس ادامه داد: من مجددا در سي و هشتمين اجلاس مجمع جهاني اقتصاد داووس در ژانويه 2007 با خاتمي ملاقات کردم که متوجه شدم، پس از يک سال دغدغههاي خاتمي راديکالتر شده است تا آنجا که وي به دليل برخي مشکلات سياسي و حذف سياسي گسترده همکارانش ناچار شد اجلاس داووس را نيمهکاره به مقصد تهران ترک کند.
سوروس در ادامه مدعي شد: برخلاف آنچه که از دخالت موسسه جامعه باز در تحولات اخير ايران و آنچه که طي ماههاي قبل در سطح خيابانهاي تهران بهعنوان تلاش براي آزادي و دموکراسي مشاهده ميشد، گفته ميشود، اين موسسه هيچ گاه در امور داخلي ايران دخالت نکرده است.
رئيس هيات مديره موسسه جامعه باز اظهار کرد: حضور موسسه جامعه باز در ايران در سال 2003 (1382 خورشيدي) و با دعوت رسمي دولت سابق ايران صورت گرفت که اين فعاليتها با آگاهي دولت آمريکا و در تبعيت کامل از مجوزهاي ويژه صادر شده از سوي دفتر کنترل داراييهاي خارجي وابسته به وزارت خزانهداري آمريکا انجام شده است.
سوروس ادامه داد: فعاليت مؤسسه جامعه باز در ايران همواره بر کمکهاي بشردوستانه، بهداشت عمومي و هنر و فرهنگ متمرکز بوده است.
سوروس تاکيد کرد: تلاشهاي مؤسسه جامعه باز در ايران با هدف منتفع شدن مردم ايران و پيشبرد گفتوگو بين ايرانيان و جامعه بينالمللي صورت ميگيرد.
رئيس هيات مديره موسسه جامعه باز بار ديگر تأکيد کرد: من در اينجا اعلام ميکنم که برخلاف تبليغات رسمي دولت ايران، مؤسسه جامعه باز نقشي در تحولات اخير ايران که آن را انقلاب سبز ناميدهاند، نداشته است.
وي با اعلام اينکه انقلاب سبز ايران و تمامي تحولات مرتبط با آن بر اساس خواسته و اقدام رهبران جامعه مدني ايران براي رسيدن به پيشرفت و آزادي است، به نقش موسسه خود اذعان کرد و يادآور شد: نقش موسساتي چون جامعه باز در چنين تحولاتي حداکثر نقش الهامبخشي بوده است.
سوروس در همين رابطه اظهار کرد: با حضور رهبران هشياري چون خاتمي و موسوي، انقلاب سبز ايران پيشرفتهاي اعجابآوري را در ماههاي اخير داشته است.
رئيس هيات مديره موسسه جامعه باز در پايان و ضمن آشکار ساختن نقش مداخلهجويانه خود در حوادث اخير ايران تاکيد کرد: اميدوارم با پيشروي انقلاب سبز ايران و همکاري و ارتباط گستردهتر رفرميستهاي ايراني با موسسه جامعه باز، ساختاري دمکراتيک را در ايران پايهگذاري نماييم.
گفتني است جلسه سخنراني جورج سوروس در هتل بينالمللي ترامپ، تحت تدابير شديد امنيتي برگزار شد.»
خبرگزاري فارس نيز پس از انتشار گزارش ايرنا در مورد ديدار جورج سوروس با محمد خاتمي چنين نوشت: «انتشار خبر مربوط به مشروح مذاکرات سه سال پيش سيدمحمد خاتمي و جرج سوروس به نقل از سوروس در جلسهاي که به مناسبت سالگرد 11 سپتامبر در هتل بينالمللي ترامپ (Trump International Hotel) نيويورک و در جمع مديران و فعالان تعدادي از سازمانهاي غيردولتي آمريکا واکنش شتابزده دفتر رئيسجمهوري سابق کشورمان و رسانههاي حامي وي را در پي داشت، بهطوري که ضمن تکذيب اين خبر، روشنگري ايرنا را دروغپردازي خواندند. متعاقب اين تکذيب و پوشش يکپارچه آن بهعنوان تيتر يک روزنامهها و سايتهاي حامي خاتمي، بيبيسي فارسي نيز دست بهکار شد و به نقل از فردي که او را ايمي ويل مسوول ارتباطات رسانهاي موسسه جامعه آزاد متعلق به سوروس ميخواند، خبر داد: آقاي سوروس با آقاي خاتمي آشنايي شخصي ندارد و تماسي با او نداشته است. اين خبر اگرچه در اين رسانهها بهعنوان تکذيبيه دفتر سوروس مطرح شد اما هيچ نشاني از فرد مصاحبهشونده بيبيسي بهعنوان يک مقام مسوول در سايت موسسه جامعه آزاد (www.soros.org) وجود ندارد و در ضمن دفتر سوروس يا سايت رسمي موسسه نيز هرگز نسبت به تکذيب اين خبر اقدام نکرد. اما در حالي که دفتر خاتمي اظهارات کيان تاجبخش درخصوص ديدار وي با سوروس و سپس خبر ايرنا را تکذيب کرد، سند جديدي برگرفته از مقاله سه سال پيش «کنت تيمرمن» (Kenneth R. Timmerman) مدير اجرايي موسسه موسوم به «بنياد دموکراسي براي ايران»، پرده جديدي از جزئيات شام محرمانه سوروس و خاتمي را فاش کرد.
تيمرمن، مؤسس بنياد دموکراسي براي ايران است که خود نيز مدير اجرايي آن بود. وي که از نيروهاي بخش پژوهشي سازمان جاسوسي آمريکا (سيا) است، با موسسه آمريکن اينترپرايز و همچنين پروژه قرن جديد براي آمريکا نيز همکاري دارد. اين موسسات همانند موسسه جامعه باز سوروس آمريکا بهصورت ويژه روي موضوع ايران تمرکز دارند. اما تيمرمن سه سال پيش در تاريخ 15 سپتامبر 2006 مقالهاي در پايگاه اينترنتي نيوز مک ( http://archive.newsmax.com/archives/ticles/2006/9/14/205414.shtml?s=sr) با اشاره به موضوع هستهاي ايران و بررسي پيشنهادهايي براي چگونگي توقف ايران هستهاي از ديدار محرمانه سوروس و خاتمي در يک ضيافت شام خبر داده بود. تيمرمن در اين زمينه نوشت: «همزمان و کمتر از يک مايل دورتر از محل گفتوگوي پهلوي با سانتوروم و مارتينز در سناي آمريکا، جرج سوروس و ديگر مخالفان دولت بوش در هتل «هايت» گردهم آمده بودند تا تعامل دولت با تهران را خواستار شوند. سوروس خطاب به شرکتکنندگان در اين نشست که به همت «بنياد آمريکاي نوين» برگزار شده بود، درباره يک «معامله بزرگ» با تهران سخن گفت که به رسميت شناخته شدن ايران از سوي آمريکا، پايان رويارويي هستهاي از طريق مذاکرات و ازسرگيري مناسبات عادي ميان دو کشور را در بر خواهد داشت.
برخي مقامات روز پنجشنبه به نيوزمکس گفتند که سوروس در همين هفته و در يک مراسم خصوصي صرف شام در بوستون، درباره اين معامله بزرگ با محمد خاتمي، رئيسجمهوري سابق ايران گفتوگو کرد. يک ايراني که در آن مراسم شام حضور داشت، گفت: «خاتمي به ما گفت که آمريکا بايد مذاکره با ايران را آغاز کند. او افزود که ايران مسلما خواهان تعليق غنيسازي اورانيوم، اما نه بهعنوان يک پيششرط براي مذاکرات است. با اين حال، فرد يادشده به نقل از خاتمي گفت که ايران «غنيسازي سوخت هستهاي را کنار نميگذارد»، زيرا وعدههاي غرب را مبني بر عرضه سوخت مورد نياز نيروگاه بوشهر باور ندارد. نيروگاه بوشهر با وجود 11 سال فعاليت پيمانکاران روسي، هنوز عملياتي نشده است.
اين مقام ايراني همچنين گفت: «از اين رو، يک برنامه R&D(تحقيق و توسعه) اجرا ميشود و اگر حاضر به پذيرش آن نباشيد، هيچ معامله بزرگي در کار نخواهد بود.» «استيون کلمنز»، مدير «برنامه راهبرد آمريکا» در بنياد آمريکاي نوين نيز در مراسم صرف شام خاتمي با سوروس شرکت داشت و سخنان مقام ايراني را تصديق کرد. «هومن مجد»، روزنامهنگار آزاد که در طول اقامت خاتمي در آمريکا، مشاور و مترجم او بود، گفت، سفر خاتمي به آمريکا از ماهها قبل برنامهريزي شده بود. اين سفر با شروع ضربالاجل سازمان ملل براي تعليق غنيسازي، دقيقا همزمان شد. کلمنز انجام يک «معامله بزرگ» بر سر برنامه هستهاي با ايران را کار سخت و دشواري خواند که به نتيجه رساندن آن، راحت و آسان نيست.
يک ايراني که در ميهماني شام خاتمي با سوروس، او را همراهي ميکرد، گفت، رئيسجمهوري سابق ايران در توضيح رد مکرر پيشنهادهاي آمريکا- از جمله تلاش چند ساله «بيل کلينتون» - درباره يک «معامله بزرگ» از سوي تشکيلات رهبري ايران، کلينتون را مسوول اين بنبست دانست. اين ايراني گفت: «پس از عذرخواهي مادلين آلبرايت وزير خارجه وقت آمريکا بابت مداخله آمريکا در کودتاي 1953 عليه دولت محمد مصدق، نخستوزير وقت ايران، همه مسائل در جهت آشتي پيش ميرفت. اما، خاتمي گفت، کلينتون، با «نامنتخب» خواندن تشکيلات رهبري ايران، اين معامله را ضايع کرد.» کنت تيمرمن که مقالاتش گاهي در پايگاه اينترنتي newsmax.com منتشر ميشود، چندي پيش نيز نوشته بود: بنياد ملي براي دموکراسي ميليونها دلار را در دهههاي گذشته براي راهاندازي انقلابهاي رنگي در اوکراين و صربستان هزينه کرده و سياسيون آنها را با تکنيکهاي سازماندهي و ارتباطات آموزش داده است.
وي همچنين افزوده بود: بنياد ملي دموکراسي از ستاد ميرحسين موسوي حمايت ميکرده و اين اقدام را از راه ارتباط با سازمانهاي غيردولتي خارج از ايران انجام ميداده است.
اين سازمانها آماده بودند تا به محض اعلام نتايج انتخابات رياستجمهوري در ايران معترضان را سازماندهي کنند. همچنين موسوي پيش از اعلام رسمي نتايج انتخابات به شکل غيرمنتظرهاي اعلام کرد که در اين انتخابات به پيروزي رسيده است. اما شواهد ايرنا درباره ديدار خاتمي و سوروس به روايت کنت تيمرمن خلاصه نميشود، بهطوري که سيدمحمد خاتمي 25 شهريورماه 85 هنگامي که پس از دو هفته از سفر به آمريکا به ايران بازگشت، در تشريح نتايج سفر خود ضمن رد اين مساله که سفرش غيرمنتظره بوده است، جزئياتي از افراد و مقاماتي را که در اين سفر با آنها ديدار داشته است، بيان کرد.
خاتمي اگرچه در برخي موارد به مکان ديدارها و حتي ميزان جمعيت حاضر در آنها نيز اشاره دقيق داشت اما هنگامي که به موضوع ديدارش با روساي تينک تانکهاي آمريکا (اتاقهاي فکر) رسيد، حاضر نشد جزئياتي را بيان کند و تنها گفت: «فرصتي پيش آمد تا با برخي از روساي تينک تانکها که دولتي نيستند اما فکرآفرين و ايجادکننده فکر هستند و در جامعه علمي، فرهنگي و سياسي آمريکا تاثيرگذارند، ديدار کنم.» شايد اگر خاتمي در قبال خبر ديدارش با سوروس که نخستينبار کيان تاجبخش به آن اشاره و تاکيد کرد ارتباطات مستمري بين اين دو، وجود داشته است، اقدام به تکذيب شتابزده نميکرد، اکنون اوضاع به مراتب براي وي راحتتر بود و لازم نبود رسانههاي نزديک به او از تهران تا لندن هر روز براي تکذيب مستندات روشن در زمينه اين ديدار با دشواري مواجه شوند.