کد خبر 492924
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۴ - ۰۲:۴۶

الگویی که در فضای سیاسی ایران مدعی نرمال سازی است، چندان کمکی به حل منازعات سیاسی نمی کند بلکه خود عامل تازه ای برای تولید سوءتفاهم های تازه است.

به گزارش مشرق،  سعید حجاریان،‌ تئوریسین دولت اصلاحات، در یکی از تازه ترین تحلیل های خود درباره اوضاع سیاسی جامعه  که می توان آن را تحلیلی در حوزه جامعه شناسی سیاسی به حساب آورد، طی مقاله ای در ماهنامه سیاسی - فرهنگی «اندیشه پویا»(شماره 28، شهریور 94، صص43-39) مهمترین کارویژه و هدف دولت اعتدال را عبور از شرایط استثنایی دولت های نهم و دهم و بازگرداندن شرایط به حالتی نرمال دانسته و به تعبیری، هدف اصلی دولت را نرمالیزاسیون(عادی سازی) می داند. وی که این بحث را از نیکولاس پولانزاس، جامعه شناس سیاسی یونانی - فرانسوی اقتباس کرده است، دولت آقای احمدی نژاد را دولتی استثنایی با ویژگی هایی چون بسیجگر، انقلابی و پوپولیستی می داند که با تکیه بر پوپولیسم تلاش می کرد روتین ها و روال ها را بشکند. به زعم وی، «عجیب نبود که دولت احمدی نژاد به مثابه یک دولت استثنایی،‌ می خواست شرایط آخرالزمانی ایجاد کند؛ دنبال معجزه هزاره سوم بود. در دولت های نهم و دهم، شرایط استثنایی تبدیل به قاعده شده بود.» او با تأسی به پولانزاس که دولت های استثنایی را حاوی ویژگی «تراکم بحران» می داند، معتقد است که «در دولت احمدی نژاد هم فساد وجود داشت، هم بیکاری و تورم، هم بحران هژمونیک و تعارض و ناسازگاری دولت با مجلس و قوه قضائیه و هم حتی جدال و مواجهه ی وزرای دولت با رئیس جمهور.» حجاریان با این فرض که تا قبل از بیست و چهارم خرداد 92 ما در حادترین وضعیت استثنایی قرار داشتیم، انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور را نشانه ای از تلاش برای خروج از شرایط استثنایی می داند و می گوید: «روحانی انتخاب شد و حالا او با گفتمان اعتدال، به دنبال نرمال کردن قدرت است.» حجاریان، نخستین تلاش روحانی برای نرمالیزاسون را در حوزه سیاست خارجی و به نتیجه رساندن مذاکرات می داند و می نویسد: «روحانی مشخص کرده که اول سیاست خارجی و بعد اقتصاد را می خواهد به سامان برساند. البته روحانی می خواهد برخی منازعات سیاسی را هم حل کند اما او امکان و توانایی نرمالیزاسیون در این عرصه را ندارد.»

نرمالیزاسیون؛ اصلاح طلبی و اعتدال گرایی؟

مسأله اصلی در اینجا،‌ بحث بر سر نسبتی است که نرمالیزاسیون با اصلاح طلبی و اعتدال گرایی برقرار می کند. به بیان دیگر، آیا اعتدال گرایی با کارویژه نرمالیزاسیون به اصلاح طلبی منجر می شود یا خیر؟ به باور حجاریان،‌ «نرمالیزاسیون اسم مستعار دموکراتیزاسیون نیست. می توان گفت دولت نرمال پیش زمینه و شرط لازم دولت دموکرات است، اما شرط کافی برای آن نیست. ... پروژه روحانی نرمالیزه کردن است اما اصلاح طلبی نیست.» آنچه حجاریان در اینجا گفته، عبارت است از اینکه هدف اصلاح طلبی،‌ دموکراتیزاسیون است و هدف اعتدال، نرمالیزاسیون. وی سپس در بیان نسبت این دو می گوید: «نرمالیزاسیون و گذر از استثنا به نرمال، درجه بندی دارد و مرحله به مرحله صورت می گیرد. ... نرمال کردن یک مدار مدرج است. می توان به دنبال نرمالیزه کردن حداقلی بود و می توان تا نرمالیزه شدن حداکثری پیش رفت. نرمالزه کردن در پیشرفته ترین حالتش به دموکراتیزه شدن می انجامد اما در حداقلی ترین شکل آن،‌ مقدمه ای است بر دموکراتیزاسیون.» بنابراین، علیرغم آنکه وی به تفاوت میان اعتدال گرایی و اصلاح طلبی اذعان دارد، اولی را مقدمه ای برای دومی می داند: «... معتقدم که ما بدیلی جز روحانی نداریم. تنها بدیل ما روحانی است و باید تلاش کنیم او دوباره رأی بیاورد. اگرچه پروژه اصلاح طلبی یک پروژه است و پروژه نرمالیزاسیون  یک پروژه دیگر. پروژه اصلاح طلبی قابل اجرا نیست و ما ناچار به پروژه نرمالیزاسیون رضایت داده ایم.» وی سپس در تصریح این نکته می گوید: «بنای ما مرزبندی کاذب ایجاد کردن با دولت روحانی نیست. برای همین هم در انتخابات مجلس نیروی جتماعی مان را پشت اعتدال با هدف نرمالیزه کردن می آوریم. همچنان که از سرمایه مان در انتخابات 92 استفاده شد.»

نقد و نظر

آنچه در بیان آقای حجاریان، بویژه در ارتباط با دولت استثنایی معرفی کردن دولت های نهم و دهم، بر آن تصریح شده است، اگر چه بخشی از واقعیت را منعکس می سازد اما قبایی گشاد برای تحلیل آن دولت ها می باشد. به بیان دیگر، دولت احمدی نژاد فقط حائز برخی ویژگی های دولت استثنایی بود و این بدین معنا نیست که آن دولت دولتی تماماً استثنایی بود. علاوه بر این،‌ حجاریان اگرچه در تحلیل مسأله به خطا نرفته است اما تعریفی دقیق از نرمالیزاسیون ارئه نمی کند و شاخص هایی شفاف برای آن بیان نکرده است. بنابراین به نظر می رسد که نرمالیزاسیون مدنظر وی بیش از آنکه چاره ساز باشد می تواند محل مناقشه باشد. به تعبیر دکتر محمدجواد کاشی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)، «الگویی که در فضای سیاسی ایران مدعی نرمال سازی است، چندان کمکی به حل منازعات سیاسی نمی کند بلکه خود عامل تازه ای برای تولید سوءتفاهم های تازه است. نرمال سازی، یعنی به مسیر طبیعی بازگشتن. تصور می کنم بازیگران مختلف در ایران، بسته به آنکه چه وضعی را طبیعی می انگارند و چه وضعیتی را خروج از وضعیت طبیعی می پندارند، پروژه هایی برای نرمال سازی وضعیت جاری ایران در سر دارند.»

با این وجود، به نظر می رسد که در ورای این تئوری پردازی ها و تحلیل ها، آقای حجاریان سه هدف اساسی را پیگیری کرده است؛ یعنی در اینجا حجاریان بحث دولت استثنایی و دولت نرمال را با سه هدف مطرح کرده است:

1- تلاش برای معرفی احمدی نژاد و اصولگرایان به عنوان بحران ساز: به نظر می رسد که جریان اصلاحات، به منظور منزوی ساختن و به حاشیه راندن جریان رقیب در انتخابات مجلس دهم نیازمند آن است تا به بزرگنمایی نقاط ضعف رقیب بپردازد و حتی در این زمینه حاضر است تا تئری پردازی نیز صورت دهد. به بیان دیگر، اینان با معرفی دولت احمدی نژاد به عنوان دولتی استثنایی درصددند تا اینگونه وانمود کنند که روی آوردن و اقبال به اصولگرایی در انتخابات مجلس دهم، خطر بازگشت دولت استثنایی در ایران را در پی دارد. حجاریان در این خصوص می گوید: «من خودم با مقالاتی که درباره احمدی نژاد و اقداماتش نوشته ام، خیلی تلاش کرده ام که هزینه بازشگت به شرایط استثنایی را بالا ببرم.»

2- تلاش برای اختلاف افکنی در اردوگاه رقیب: هرچند کدهای خیلی اندکی در این خصوص در نوشتار آقای حجاریان وجود دارد اما با توجه به حساسیت هایی که در میان اردوگاه اصولگرایی، بویژه طیف جبهه پایداری، نسبت به مواضع علی لاریجانی وجود دارد، وی با بیان اینکه «در پروژه نرمالیزه کردن،‌ علی لاریجانی هم حضور دارد. او هم می خواهد از شرایط استثنایی عبور کنیم» درصدد است تا به نوعی لاریجانی را متمایل به اصلاح طلبان و دولت نشان دهد و هرچند که این بحثِ چندان پنهانی نیست، اما تصریح بر آن می تواند با هدف صورت گرفته باشد. 

3- طرح عبور از روحانی: بررسی فحوای کلام آقای حجاریان در ارتباط با دولت اعتدال،‌ تداعی گر عبارتی است که آقای ابراهیم اصغرزاده در اواخر سال 92 در نسبت اصلاح طلبان با دولت اعتدال مطرح کرد: دولت روحانی رحم اجاره ای اصلاح طلبان است. در واقع، جریان اصلاحات که زمینه را برای برگشت خود به قدرت مناسب ارزیابی نمی کند،‌ سعی دارد با حمایت از دولت روحانی، با یک استراتژی گام به گام و مرحله ای، سنگرهای قدرت را تسخیر کند. از این رو، با توجه به ضعف پایگاه اجتماعی دولت روحانی و اینکه عمده حجم پایگاه اجتماعی دولت را اصلاح طلبان تشکیل می دهند، آنها به دنبال این هستند تا این هدف را با امتیازگیری حداکثری از دولت روحانی محقق کنند. در واقع، طرح اینگونه موضوعات می تواند بدین معنا باشد که چون دولت روحانی مطلوب اصلاح طلبان نیست، حمایت آنها تا جایی از روحانی ادامه دارد که روحانی در راستای منافع آنها گان بردارد. به بیان دیگر، به نظر می رسد وی با بیان اینکه پروژه اصلاح طلبی با پروژه اعتدال تفاوت دارد، درصدد است تا به آقای روحانی و دولت گوشزد کند که اگر در مقابل خواسته های اصلاح طلبان نرمش حداکثری نشان ندهند، اصلاح طلبان براحتی از آنها عبور می کنند. به عنوان مثال، حجاریان در این زمینه با ذکر اینکه در انتخابات پیش رو ما از اعتدال حمایت می کنیم، می گوید: «البته آقای روحانی باید تمایل و توجه بیشتری به نرمالیزه شدن شرایط سیاسی نشان دهد تا ما بتوانیم مشارکت کنیم.» در اینجا نیز به نظر می رسد که منظور وی از « نرمالیزه شدن شرایط سیاسی» فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور حداکثری اصلاح طلبان در عرصه های تصمیم گیری و تصمیم سازی است.

منبع: بصیرت

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس