کد خبر 490670
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۰

برجام باید به گونه ای اجرا شود که نتیجه آن برداشتن شدن همیشگی و جامع گزینه تحریم از روی میز امریکا و اروپا و همچینی پایان بهانه جویی ها درباره ماهیت و اهداف برنامه هسته ای ایران باشد.

 گروه سیاسی مشرق؛ نشانه های مهم و معتبر ولی رسما تایید نشده به ما می گوید دولت اجرای برجام را بدون آنکه حداقل الزامات مراعات شده باشد آغاز کرده است. پیش از این نشانه هایی وجود داشت که برخی نهادهای دولتی برای اجرای سریع، بی ضابطه و شاید حتی بتوان گفت خرابکارانه برجام از جانب نهادهای بالادستی خود تحت فشارند، اما گمان نمی رفت که قرار است پروژه باز کردن پیچ و مهره های برنامه هسته ای ایران –که اوباما آرزوی آن را می کشید- به دست کسانی در داخل ایران محقق شود.
مسئله اکنون این نیست که چرا اجرای برجام آغاز شده است. برجام روند قانونی خود را در ایران طی کرده و بالاخره اجرا خواهد شد. بحث بر سر دو نکته دیگر است: نخست اینکه آیا اجرای برجام با لحاظ شروط، تضمین ها و درخواست های مطرح شده توسط نهادهای قانونی بررسی کننده برجام (رهبر معظم انقلاب اسلامی، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی) انجام می شود یا اینکه این ضوابط عملا روی کاغذ مانده و در عمل همان کارهایی در حال انجام است که از قبل با 1+5 توافق شده بود؟ و مسئله دوم این است که آیا از حیث تکنیکی دستکاری های فنی در برنامه هسته ای ایران به گونه ای انجام می شود که از آینده این برنامه صیانت شده باشد یا اینکه به دلایل دیگر –که کشف آن دلایل البته بسیار مهم است- عملا نوعی انهدام در برنامه هسته ای ایران در حال رخ دادن است؟
بیش از دو ماه است که امریکایی ها تلاش می کنند میان حرف و عمل در ایران تفکیک کنند. گویی عملا می خواهند به آن اراده ای در داخل ایران که سعی می کند عملا با مواضع رسمی و سطح بالای نظامی مرزبندی کند رسمیت بدهند. هدف در واقع این است که حاکمیت در ایران از این حیث که دستور العمل های کلان موجود در آن عملا اجرا می شود یا در حد حرف باقی می ماند، تست. این موضوعی است که آن را درباره مسائلی مانند عدم مذاکره با امریکا در موضوعات غیرهسته ای یا عدم ورود برندهای امریکایی به ایران مشاهده کرده ایم. اما آزمون بزرگ حین اجرای برجام از راه خواهد رسید. امریکایی ها سخت در انتظارند تا بیینند معادله قدرت واقعا در ایران در جهتی که آنا می خواهند جابجا شده است یا خیر و نتیجه این رصد هر چه باشد، بر اساس آن تصمیمات بسیار سرنوشت ساز و تعیین کننده ای خواهند گرفت. اکنون حساس ترین زمان در دوران پسابرجام برای شکل دادن به محاسبات راهبردی امریکاست. اگر این محاسبات بر اساس آدرس های غلط و درک نادرست از معادلات سیاست داخلی و افکار عمومی در ایران شکل گیرد، تصحیح آن در آینده بسیار دشوار خواهد بود.
اجرای برجام، مهم ترین صحنه ای است که این محاسبات را چارچوب بندی خواهد کرد. جان کلام در فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اجرای برجام دو چیز است. اول اینکه اینگونه نیست که دولت خود هم مجری برجام باشد و ناظر بر اجرای آن. نظارت بر اجرای برجام از این حیث که آیا دولت مطابق با موازینی که برای آن تعریف شده عمل می کند یا نه، وظیفه یک هیئت مستقل فرادولتی است که از سوی شورای عالی امنیت ملی منصوب خواهد شد.
 می دانیم که این هیئت نه فقط هنوز تشکیل نشده بلکه بعید است حتی مقدمات تشکیل آن هم به طور جدی آغاز شده باشد. در حالی که هنوز هیچ ناظر بالادستی که مسلط بر جزئیات باشد وجود ندارد، آغاز اجرای برجام و ایجاد تغییرات در برنامه هسته ای ایران به نوعی دور زدن یکی از اصلی ترین ضوابطی است که دولت حین اجرا موظف به مراعات آن شده است. حقیقتا اگر نهادهای مجری در اجرای سریع تعهدات هسته ای ایران مرتکب تخلفی شوند چه کسی قارد به کشف آن خواهد بود. منطقی ترین درخواست از دولت اکنون این است که تازمانی که هیئت ناظر بر اجرای برجام شکل نگرفته و کار خود را آغاز نکرده هیچ اقدام عملی –ولو اینکه نام آن آماده سازی یا تمهید مقدمات گذاشته شده باشد- نباید در بخش فنی انجام شود.
دومین جنبه بسیار مهم فرمان مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی این است که برجام باید به گونه ای اجرا شود که نتیجه آن برداشتن شدن همیشگی و جامع گزینه تحریم از روی میز امریکا و اروپا و همچینی پایان بهانه جویی ها درباره ماهیت و اهداف برنامه هسته ای ایران باشد. این امر رخ نخواهد مگر اینکه در عمل ارجیا برجام با تامل، به طور مشروط و پلکانی و با ضریب بازگشت پذیری بالا رخ بدهد. اگر امریکایی ها بدانند تاسیسات هسته ای ایران چنان با عجله و بی دقتی برچیده شده که عملا دیگر قابل استفاده مجدد (لااقل در کوتاه مدت) نیست دلیل چندانی برای ترس از عدم پای بندی به تعهداتشان در زمینه لغو تحریم ها نخواهند داشت چه رسد به اینکه از اعمال تحریم در همه حوزه های دیگر نیز خودداری کنند.
اگر دولت حقیقتا در پی آن است که برجام را چنان به سرعت اجرا کند که بتواند از عایدات آن در شب انتخابات بهره ببرد، نصیحت مشفقانه ای که باید بشنود این است که با این روش، دقیقا همان چیزی را در معرض مخاطره قرار می دهد که اصلی ترین خواسته آن از برجام بوده یعنی برچیده شدن تحریم ها. بدترین حالت برای دولت نیز زمانی رخ خواهد داد که برنامه هسته ای را با بی مبالاتی برچیده باشد اما در حوزه تحریم ها عایدی چندانی به دست نیاورد یا اگر هم آورد قادر به تبدیل آن به نتایج ملموس در حوزه اقتصادی برای مردم نباشد.
دقیقا بر خلاف آنچه برخی از هوادارن مذاکرات هسته ای در دو سال گذشته می پنداشته اند، مرحله دشوار، نه تدوین متن یک توافق روی کاغذ بلکه اجرای آن در عمل است. برای همه آن کسانی که با آسان گیری و گاه با تحلیل های ساده دلانه از متن برجام دفاع می کردند، بهترین جبران آن است که با دقت و وسواس، بر اجرای برجام از سوی دولت و مراعات چارچوب هایی که تنها در صورت رعایت آنها برجام به یک توافق قابل تحمل تبدیل می شود، نظارت کنند. در صورت عدم اعمال این نظارت همگانی، سوداییان تعمیق روابط با امریکا، شاید مشکلاتی بسیار بزرگ تر و ماندگارتر از آنچه در متن برجام دیدیم، بر خود و بر کشور تحمیل کنند.

*مهدی محمدی/ وطن امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس