به گزارش مشرق به نقل از فارس، پايگاه تحليلي "گلوبال ريسرچ " در مقالهاي نوشت: اگر "ريگان " به عنوان هنرپيشهاي که رئيسجمهور شد شناخته شد، اوباما بايد به عنوان رئيسجمهوري که هنرپيشه شد شناخته شود. تغيير حالت چهره و حرکات دست و هر کلمهاي که توسط چهل و چهارمين رئيسجمهور آمريکا بيان ميشود، همچون يک بازي سرگرم کننده است.
* اوباما در تبليغات رياست جمهوري قول داده بود به جنگ عراق و افغانستان پايان دهد
اوباما همان فردي است که در زمان کانديداتوري خود براي رياست جمهوري آمريکا، دست بر سينه گذاشت و قول داد که به جنگ عراق و افغانستان، کشته شدن غيرنظاميان در اين دو کشور و وحشيگريهاي نظاميان جوان آمريکايي پايان دهد.
به مدت دوسال، اوباما لباس فرمانده نيروهاي مسلح آمريکا را به تن کرده و نه تنها به تعرضات خارجي آمريکا پايان نداده بلکه آن را به مناطق ديگري نظير پاکستان، ليبي و آفريقاي شرقي گسترش داده و تعداد بيشماري از مردم بيگناه را به شمار کشتههاي جهاني واشنگتن اضافه کرده است.
* اوباما قول داده بود که زندان گونتانامو را تعطيل کند
اوباما همان فردي است که قول داد زندان آمريکايي گوانتانامو، جايي که صدها زنداني بي گناه، از طريق آدمربايي از سراسر جهان به آنجا منتقل شده و بدون محاکمه در آنجا بسر برده و مورد شکنجه و آزار قرار ميگيرند را ببندد. استرداد مجرم و شکنجه روشي است که همچنان در آمريکا مورد استفاده قرار گرفته و اين حقيقت را "بردلي " که يک سرباز آمريکايي است، ميتواند به سادگي شهادت دهد، زيرا که او در بيان جرائمي که آمريکا در حق انسانيت مرتکب شده، رشادتي اخلاقي از خود نشان داده است.
اوباما همان فردي است که قول داد که براي احترام به حقوق بشر جهاني ، شروعي جديد در سياست خارجه آمريکا ملزم شود و با چهره و صدايي باوقار گفت: "حقوق بشر جهاني در زندگي هر فردي آغاز خواهد شد. ".
در اين دو سال سياست خارجه حتي نسبت به سابق، احترام کمتري به حقوق بشر ، چه در داخل و چه در خارج قائل شده است. "غزه "، اين بزرگترين زندان محاصره شده توسط ماشين جنگي اسرائيل که سوخت آن توسط آمريکا تامين ميشد، اهانتي بزرگ به حقوق بشر بود. در هر مکان از جهان اسلام، اوباما چون مصلح بينظيري! است که با افتادن نقاب از چهرهاش، چهره زشت جنگطلبش مانند ساير اجدادش آشکار شده است.
* اوباما حکومت اشرافيگري و خونآشامان سياسي خود را وارد کاپيتال هيل کرده است
اين مردي است که با کنار گذاشتن مودبانه جمهوريخواهان خبره در امر کسري بودجه، چنين وانمود ميکند که بهترين راه براي کاهش کسري بودجه به مردم آمريکا ارائه کرده است و براي تفسير و توجيه منطق جعلي خود ميگويد: " من بودجه را تنها به ميزان 4 تريليون دلار کاهش ميدهم نه 6 تريليون دلار ".در نتيجه مردي که زماني به خاطر مردم فقيري که در شيکاگو زندگي ميکنند قلبش شکست!، هماکنون با کاهش 4 تريليون دلاري بودجه از درمان، آموزش عمومي، رفاه اجتماعي و اشتغال مردم فقير و طبقه کارگر آمريکا، آنها را از سر باز ميکند. به نظر نميرسد که قهرمان خيالي دلير ما تفکري خلاق در اين زمينه داشته باشد و به اين ترتيب حکومت اشرافيگري، خونآشامان سياسي خود را وارد کاپيتال هيل ( ساختمان کنگره آمريکا در واشنگتن) ميکند.
ولي چرا براي کاهش کسري بودجه، اوباما جايگزينهاي بهتري انتخاب نميکند؟ مانند پايان بخشيدن به جنگهاي تريليون دلاري که انتظار ميرفت آنها را تمام کند و يا از طريق کاهش ولخرجي هاي تريليون دلاري اش در مورد بانکها و موسسات مالي بسيار بزرگ و يا با حذف معافيتهاي مالياتي براي ثروتمندان؟ اين جايگزينها، در مقايسه با حمله اوباما به بسياري از مردمي که به منظور ايجاد تغييرات، به وي راي داده بودند، عدالت و آرامش اقتصادي بيشتري ايجاد خواهد کرد.
* اوباما نشان داده ميتواند با چهرهاي معصوم دروغ بگويد
بالاتر از همه، اين مردي است که نشان داده ميتواند با چهرهاي معصوم دروغ بگويد و وقتي که مردم بيگناه را با فرستادن هواپيماهاي بدون سرنشين ميکشد، لبخند شيريني بر لب بياورد و زماني که ميگويد " قادرنيست از ارزشهاي انساني در ليبي چشمپوشي کند " اشک به چشمان خود بياورد ( در حاليکه در همان زمان بمباران غيرنظاميان همين کشور را مديريت کرده و يا در بحرين نميگذارد همپيمانش لحظهاي کشتار مردم غيرنظامي را متوقف کند).
* اوباما ميتواند جايزه اسکار را در کنار جايزه نوبل خود آويزان کند
بنابراين در مراسم اسکار بعدي، بايد ردهبندي خاصي براي رئيسجمهور بازيگر آمريکا قرار داده شود. آنوقت اوباما ميتواند جايزه اسکار را در کنار جايزه نوبل خود آويزان کند که اين خود ميتواند براي "خندهدارترين نمايشنامه جاوداني " کانديد شود.