به گزارش مشرق، محمدرضا ورزي در گفتوگو با فارس، پيرامون اخبار منتشر شده پس از پخش سريال «تبريز در مه» اظهار داشت: هجم حملههايي که اينبار به اين سريال شد، بسيار کمتر از سريال «سالهاي مشروطه» بود و من، عوامل و بازيگران حملات کمتري را مشاهده کرديم.
وي در ادامه گفت: اغلب اين بحثها از سوي تاريخنگاران مطرح بوده است، اما فکر ميکنم در اين سريال درصد بالايي از نظر مورخين تأمين شده بود و البته بايد بگويم خيليها به ما گفتند در وقايع تاريخي تحريف داشتهايد و نظرات منفي و مثبتي بسياري در اين ميان وجود داشت.
ورزي در رابطه با دغدغههايش از پرداختن به آثار تاريخي گفت: خواستيم يک شات هوايي با يک خط سير تاريخي از يک دوره دويست ساله داشته باشيم اما متأسفانه معکوس رفتيم و از رضا شاه با «عمارت فرنگي» آغاز کرده و به عقب رفتيم و «سالهاي مشروطه» را ساختيم که از ظهور امير کبير تا شهادت شيخ فضلالله نوري ادامه داشت و در نهايت در سريال «تبريز در مه» به جنگهاي ايران و روسيه و دوران فتحعليشاه ختم شد.
*از ساخت فيلمهاي کوتاه 5 دقيقهاي تا سينمايي بلند «ابراهيم خليلالله»
کارگردان «عمارت فرنگي» درباره پيشينهاش در فيلمسازي اظهار داشت: بنده کارم را در دوراني آغاز کردم که فيلمهاي 8 ميليمتري با نگاتيو 5 دقيقهاي ساخته ميشد؛ در شرايطي که اگر کسي ميتوانست 10 دقيقه فيلم بسازد، ميگفتند آن فرد از تمام ظرفيت استفاده کرده است اما حالا فيلمهاي کوتاه 40ـ 50 دقيقهاي و ويدئويي ساخته ميشوند؛ در صورتي که 25 سال پيش بايد نگاتيوهاي دوربين را به آلمان ميفرستاديم تا در آنجا چاپ شود.
وي در ادامه افزود: در آن دوران من از زندگي حافظ يا احمدشاه قاجار فيلم کوتاه ساختم که تمام آن نقشها را خودمان بازي ميکرديم و براي خودمان هم نمايش ميداديم؛ زيرا امکان نمايش اين آثار در آن زمان وجود نداشت، آخرين فيلم کوتاهي که ساختم داستان «زکرياي رازي» بود و همين طور به ساخت فيلمهاي کوتاه ادامه دادم تا بتوانم از اين نوع فيلمسازي تجربههاي بيشتري کسب کنم.
ورزي ادامه داد: من ساخت فيلم کوتاه را از سوم راهنمايي آغاز کردم و تا دبيرستان ادامه دادم تا اينکه دوربين ويدئو وارد شد؛ اما دوربينهاي ويدئو مثل حالا نبود که آنقدر امکانات داشته باشد، چيزي که اهميت داشت عشق به فيلمسازي بود که باعث ميشد پشتکار داشته باشم و به سمت جلو حرکت کنم؛ البته به سينماي جوان هم وابسته نبودم و تمام موارد کارگرداني را خودم آموختم، به عنوان مثال خط فرضي را خودم پيدا کردم و هيچ کس نبود که مرا راهنمايي کند و من با ديدن تعداد زيادي فيلم خط فرضي را شناختم.
وي در ادامه افزود: در تلويزيون يک دوست خانوادگي داشتيم که يکي از بزرگان عرصه تئاتر و سينما و تلويزون بود و او در آن زمان پست مديريتي داشت؛ اما شايد به اندازه يک پلان نيز به من کمک نکرد در حالي که توقع ميرفت دست مرا بگيرد و من پنهاني به استوديوها ميرفتم و از نزديک شاهد ضبط برنامههاي نمايشي تلويزيون بودم.
*براي دستيابي به جايگاه فعليام زحمت زيادي کشيدم
کارگردان فيلم «پدرخوانده» در ادامه افزود: با بسياري از مديران در همان سن 15 ـ 16 سالگي ديدار ميکردم و با جسارت تمام از آنها وقت ميگرفتم و آنها فکر ميکردند با چه کسي ميخواهند ديدار کنند و با هزار ترفند وارد اتاقشان ميشدم و خودم را معرفي ميکردم؛ در مقابل چشمان حيرتزده آنها با جسارت تمام ميگفتم من طرح دارم و آن مديران نيز اصلاً من را جدي نميگرفتند و ميگفتند برو بعداً بيا اما من بارها رفتم و آمدم تا مجبور شدند به طرحهاي من گوش کنند. کار بسيار دشواري بود.
وي با بيان اين که رشته دانشگاهيام هيچ ربطي به کارگرداني ندارد، گفت: من تاريخ خواندهام اما در کلاسهاي دانشکده صدا و سيما نيز حضور داشتهام؛ البته نه به عنوان دانشجو، بعد از چند وقت که سر اين کلاسها ميرفتم، احساس کردم کلاسهاي دانشکده صداوسيما برايم مفيد نيست زيرا در اين کلاسها کارگرداني تلويزيوني تدريس ميشد.
اين کارگردان سينما و تلويزيون در ادامه افزود: من هيچ آموزش رسمي درباره فيلمسازي نديدم و تمام مسير را پله پله طي کردم و آنقدر پشت درهاي بسته انتظار کشيدم که خدا ميداند؛ واقعاًً براي دستيابي به اين جايگاه زحمت کشيدم و راه سختي را به تنهايي جلو آمدهام اما در حال حاضر هر فردي بخواهد فيلم بسازد ميتواند به طرق مختلف فعاليت کند.
*روايت پخش موفق فيلم «زکرياي رازي» از تلويزيون
ورزي درباره نخستين فيلم خود که از سيما پخش شد، گفت: نخستين فيلمي که ساختم و از تلويزيون پخش شد، فيلمي 75 دقيقهاي درباره زندگي «زکرياي رازي» بود؛ البته اگر الان و در اين زمان بوديم اين فيلم يک تله فيلم به حساب ميآمد؛ براي ساخت اين فيلم، 750 هزار تومان خرج کرده بوديم و زماني که پخش شد به مدير آن شبکه گفتم حاضرم اين فيلم نصفه شب پخش شود اما فقط پخش شده باشد؛ بعد از بازديد از اين کار به من زنگ زدنند و گفتند اين فيلم را دو قسمت کرده و هر کدام را در يک هفته نشان ميدهند؛ آن هم در بهترين ساعت پخش شب و من باورم نميشد؛ بعد از چند روز با من تماس گرفتند و گفتند بيا و چک اين فيلم را بگير و من متوجه شدم که 1ميليون و 300 هزار تومان براي من نوشته بودند، بعدها از روي آن چک کپي گرفتم و آن را نگه داشتهام.
کارگردان فيلم «سالهاي مشروطه» گفت: نخستين کاري بلندي که ساختم به سال 1376 باز ميگردد که يک سريال 5قسمتي درباره «قائم مقام فراهاني» بود که براي شبکه جهاني سحر ساخته شد و اين فيلم نخستين کار حرفهاي من با بازيگران حرفهاي بود؛ بعد از آن سريال «کريمخان زند» را ساختم و براي شبکه سحر هم تله فيلم سقوط را ساختم که مأموريت ژنرال «هايزر» آمريکايي را نشان ميداد اما اين فيلم يک دگرگوني در آثار من به وجود آورد. بعد از آن فيلم «صدر اعظم» را ساختم که درباره زندگي «قائم مقام فراهاني» بود، سپس «کودتاي سياه» را براي شبکه اول ساختم و بعدازآن فيلم سينمايي «ابراهيم خليلالله» را ساختم که در سال 84 اکران شد و در 9 سينما در تهران و 9سينما در شهرستان در ماه مبارک رمضان اکران شد و 220 ميليون تومان فروخت که در آن سال فروش بدي به حساب نميآمد.
*سرتاسر فيلم «ابراهيم خليلالله» عنايت خداوند بود
ورزي گفت: بايد اعتراف کنم سرتاسر فيلم «ابراهيم خليلالله» عنايت خداوند بود. برخي شبها براي ديدن اين فيلم به سينما ميرفتم. يک شب به سينما فرهنگ رفتم و بايد بياغراق بگويم که براي من و حسام نواب صفوي جا نبود؛ معتقدم هر چقدر عليه فيلمهاي مذهبي حرف بزنند و کار کنند به لطف خدا فيلمهاي مذهبي در اين کشور ديده ميشود البته اين فيلم پر بينندهترين فيلم سال 85 در تلويزيون شناخته شد.
وي با بيان اينکه فيلم «ابراهيم خليلالله» را خيلي دوست دارم چون حس اين فيلم عالي بود؛ ادامه داد: يکي ديگر از الطاف خداوند به اين فيلم، مسئله اکران آن بود که قرار بود با 3 سينما اکران شود ولي بعد از يک هفته به من زنگ زدند و گفتند که سينماداران درخواست اکران فيلم «ابراهيم خليلالله» را دادهاند که به 9 سينما در تهران رسيد و استقبال مردم هم خوب بود؛ البته در سينما فقط 220 ميليون فروخت اما در شبکه نمايش خانگي هم خوب فروخته و کشورهاي خارجي نيز اين فيلم را خوب خريدند و هنوز اين خريد از سوي کشورهاي خارجي ادامه دارد.
ورزي با بيان اين که هميشه به خدا توکل کرده و خواهم کرد، گفت: معتقدم بزرگترين سرمايه هر انساني توکل به خدا و توسل به ائمه (ع) است و هر انساني اگر توسل حقيقي داشته باشد مطمئناً به خواستهاش ميرسد، مگر اينکه خيري در عدم پذيرش خواستهاش باشد. همواره تلاش کردهام با ايمان و توکل پيش بروم تا جايي که خدا بخواهد و اگر خدا نخواهد حتماً خانهنشين ميشوم و کاري انجام نميدهم.
*معتقدم فيلمساز بايد حرف خودش را بگويد و جامعه را نقد کند
اين کارگردان سينما و تلويزيون درباره کارهاي آيندهاش بيان داشت: من هيچ برنامه مشخصي براي کارهايم ندارم اما ميدانم که همه کارهايم حتماً نبايد تاريخي باشد و ممکن است به سمت ساخت ديگر ژانرها هم بروم ولي سعي ميکنم هر کاري را که دوست داشته باشم و خوب بدانم، حتماً بسازم.
وي در ادامه افزود: فکر ميکنم يک فيلمساز در درجه اول بايد حرفي براي گفتن داشته باشد و بايد حرف خودش را بگويد و جامعه را نقد کند؛ حالا اين جامعه هر جامعهاي ميتواند باشد البته اين حرف هم بايد عقيدتي باشد نه از روي سفارش ديگران. هر فيلمي که ساختهام از روي اعتقاد بوده است نه از روي سفارش چون اگر به کاري اعتقاد نداشته باشم، نميتوانم آن را بسازم البته سعي کردم هر کارم نسبت به کار قبل ايرادات و ضعفهاي کمتري داشته باشد.
*سعي ميکنم انتقادپذير باشم
ورزي درباره انتقادات وارد شده بر آثارش نيز اظهار داشت: خيلي آرام قدم بر ميدارم و سعي ميکنم انتقادپذير باشم البته نه انتقاداتي که غرضورزانه باشد؛ چند وقت قبل يک مصاحبه با يکي از ارگانها انجام دادند و در آن بيان شده بود که چرا از ورزي تقدير کردهايد و آن بنده خدا هم خيلي صريح گفته بود چرا شما به ورزي گير دادهايد؟ افرادي که با ما مشکل دارند اينطوري غرضورزانه رفتار ميکنند البته در اين ميان افرادي نيز هستند که ميگويند من تاريخ را تحريف کردهام در حالي که اينطور نيست البته ممکن است قصهپردازي در کنار تاريخنگاري صورت گرفته باشد که اين يک امر طبيعي است زيرا براي روايت تاريخ احتياج به داستان داريم اما اينکه بخواهم اصل تاريخ را تغيير دهم، هرگز چنين نبوده است.
وي در ادامه خاطر نشان کرد: هر کار تاريخي که انجام دادهام، امضاي يک مورخ پاي آن بوده است؛ يعني مورخين را در آثارم دخيل کردهام و اينطور نيست که يک تنه بخواهم همه کارها را خودم انجام دهم.
ورزي با بيان اينکه «تبريز در مه» را به لحاظ ساختار بيشتر ميپسندم، گفت: فيلم سينمايي «ابراهيم خليلالله» را به لحاظ معنويتي که دارد بيشتر دوست دارم.
*ديدار با رهبر انقلاب هيجانانگيزترين لحظه زندگيام بود
وي درباره خاطره ديدارش با مقام معظم رهبري نيز اظهار داشت: بايد بياغراق بگويم ديدار با رهبر انقلاب هيجانانگيزترين لحظه زندگيام بود، اما ديدار رو در رو روايت ديگري است، ميان مريد و مراد، خادم و مخدوم. يادم ميآيد در معيت آقاي ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما در يکي از جلسات به زيارت آقا رفتيم، نخستين باري بود که رو در رو فرزند پيامبر را زيارت ميکردم؛ آنقدر هيجان داشتم که از سخن گفتن باز ماندم و دعا دعا ميکردم آقا سؤالي از من نپرسند، چون کلام ياري نميکرد.
کارگردان «تبريز در مه» افزود: معنويت حضور ايشان وصفناپذير است؛ صداي ايشان، نگاه نافذشان، دستان پر مهر و محبت ايشان، انسان را شيدا ميکند. خداوند به حق محمد(ص) و آل محمد(ص) ايشان را براي ما و انقلاب و براي ملتهاي مسلمان حفظ کند.
ورزي با تشکر از سازمان ميراث فرهنگي گفت: تشکر ميکنم از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري که تعامل خوبي را در اين مدت با ما و تلويزيون داشته است؛ آقاي بقايي که بسيار با رسانه ملي تعامل دارند خصوصاً با گروههاي فيلمسازي و مستندسازي؛ شايد نگاه ايشان کمتر بين مديران ديگر وجود داشته باشد و در حال حاضر ارتباط برقرار کردن با اين سازمان بسيار راحت است.