به گزارش مشرق به نقل از کيهان، هفته نامه لوپوئن با اشاره به انتشار کتابي از سوي ملک عبدالله که توصيف زندگي وي است، مي نويسد: تا ژانويه سال 1999، هيچ کس تصور نمي کرد که روزي عبدالله، پسر ارشد ملک حسين و آنتوانت، دختر افسر ارتش بريتانيا (همسر دوم ملک حسين) بر تخت پادشاهي اردن بنشيند. عبدالله که در بهترين مدارس آمريکا و بريتانيا تحصيل کرده و فارغ التحصيل کالج سلطنتي نظامي بريتانياست، تمايل داشت که در ارتش بماند؛ در سن 37 سالگي درجه نظامي سرهنگي را دريافت کرد و درست در همين زمان بود که پدرش تصميم ديگري براي او گرفت. ملک حسين تنها چند روز پيش از درگذشتش تصميم گرفت که عبدالله را، که در کنار فعاليتهاي روزانه، به ورزش هم علاقه داشت، در بالاترين مقام اردن، کشوري با موقعيتي حساس و شکننده در منطقه منصوب کند.
ملک عبدالله در کتاب خاطرات خود با بيان اينکه 3 بار هدف سوء قصد قرار گرفته، يادآور مي شود: بار اول افرادي از طرف جمال عبدالناصر به استخدام درآمده بودند که البته سوء قصد آنان ناکام ماند. آن زمان ملک حسين پدرم متحد غرب بود و ناصر در مصر قصد داشت ثبات اردن را به هم بزند. بار دوم در سن 25 سالگي من بود که با مسموم کردن يکي از داروهاي مصرفي پدرم قصد کشتن او را داشتند.
شاه اردن همچنين ضمن تعريف از ديکتاتور ساقط شده عراق (صدام)، به خاطرات خود در دوران جواني اشاره مي کند و از اين ميان به خاطره اي از پذيرايي صدام حسين مي پردازد: اين سفر به هنگام جنگ عليه ايران انجام گرفت.
در ادامه اين کتاب ملک عبدالله از چگونگي انتخابش به پادشاهي اردن مي نويسد و در عين حال از روزي مي نويسد که بي خبر از حال پدرش در اردن بوده و به ناگاه عمويش که در آن زمان وليعهد بوده به او خبر مي دهد که حال پدرش بسيار وخيم است. در آن زمان ملک حسين براي درمان بيماري سرطان در کلينيک مايو در ايالات متحده آمريکا بستري بوده و زماني که عبدالله با پدرش تماس مي گيرد متوجه مي شود که اوضاع پدرش در آن روز آنچنان وخيم نبوده که يکي از دلايل برکناري برادرش از مقام وليعهدي مي تواند ناشي از اين حرکت وي باشد.