اکبر عبدی گفت: سال گذشته آقایان حرفه ای سینما فیلم مرا به جشنواره فیلم فجر راه ندادند و حتی کلمه ای هم درباره این تصمیم به من چیزی نگفتند.

اکبر عبدی: آقایان فیلم مرا به جشنواره راه ندادندبه گزارش مشرق، اکبرعبدی از آن دسته بازیگرانی است که به این سادگی ها با رسانه ها درباره مسائل مختلف زندگی اش صحبت نمی کند. او بیشتر ترجیح می دهد در سکوت خبری کارهایش را انجام دهد. مرد هزار چهره سینمای ایران عمری را در این عرصه گذرانده، بارها او را در نقش های مختلف والبته عجیب دیده ایم. او تنها و اولین بازیگری است که در ظاهر یک زن در سینمای ایران به ایفای نقش پرداخت.

اکبر عبدی درهمه این سال ها هرگاه لازم دیده حرفهایش را به صراحت بیان کرده. او همیشه سعی کرده از حاشیه گریزان باشد اما انگار این غول حاشیه دامن او را هم گرفت، همین چند وقت پیش بود که رسانه های ترکیه ای گزارش دادند وی با خرید خانه ای در آنالیای ترکیه تصمیم گرفته مابقی عمر خود رادر این کشور سپری کند.

باید از او می پرسیدیم چرا به یکباره اسیر حاشیه شد؟ باید ازاو می پرسیدیم آرمان او در بازیگری چیست و تا چه زمانی می خواهد در کسوت یک بازیگر ظاهر شود؟

باید از وی می پرسیدیم که چرا یک نقش (نقش یک زن) را چندین بار تکرار کرد که شاید دیگر برای مخاطب جذابیت نداشته باشد و سوال های بسیار دیگری که پاسخ این بازیگر به این سوالها می تواند برای شما هم جذاب باشد، اما پیش ازهر چیزی باید بگوییم که سعه صدر او در پاسخگویی به ما ستودنی بود.

اکبر عبدی: آقایان فیلم مرا به جشنواره راه ندادند
مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:

-    آقای عبدی! فکر می کنم برای شروع گفت و گو بهتر است درباره کارهایی که این روزها مشغول انجام آن ها هستید برایمان توضیح دهید؟

-    همین چند روز پیش بود که جلوی دوربین "پدرام بهرامی" برای ایفای نقش در فیلم سینمایی "تارات" قرار گرفتم که البته نقش کوتاهی بود و تنها دریک روز به پایان رسید.

-    کمی برایمان درباره نقشتان در "تارات" بگویید؟

-    من زیاد عادت ندارم درباره نقش هایی که هنوز مخاطب آن را بر روی پرده سینما ندیده، توضیحی ارائه بدهم زیرا به نظرم مخاطب با ندیدن فیلم نمی تواند تصوری درباره نقش من و دیگر بازیگران داشته باشد.

-    آقای عبدی! "پدرام بهرامی" یک کارگردان جوان و فیلم اولی است . چرا قبول کردید که در مقابل دوربین او قرار بگیرید؟

-    من یک بازیگر هستم. باید نقش های متفاوتی را با کارگردان های مختلفی تجربه کنم. من سالهای زیادی را در این عرصه گذرانده ام اما همچنان دوست دارم تجربه کسب کنم زیرا معتقدم یک فرد هر چقدر هم که بداند و مطالعه کند برای او کم است و باید بیشتر به جست و جو بپردازد.

-    آقای عبدی! همانطور که گفتید شما عمری را در این عرصه گذرانده اید اما گاهی اوقات می بینیم برخی بدون هیچ تجربه ای وارد این عرصه می شوند. نظر شما در این رابطه چیست؟

-    بله من هم از این افراد بسیار دیده ام. اما همه ی داستان این نیست،  وقتی بخش خصوصی نمی تواند در این عرصه عرض اندام کند چه باید کرد؟ متأسفانه این روزها حمایتی هم از این بخش نمی بینیم. بسیاری از فیلم ها دولتی شده اند و در واقع بخش خصوصی از میدان کنار گذاشته شده است. خوب در این هنگام تهیه کننده چاره ندارد. مجبور می شود هزینه های فیلمش را کم کند، به همین دلیل می رود سراغ افراد کم تجربه و گاهاً بی تجربه . همین اتفاقات باعث می شود به یکباره با موجی روبه رو شویم که نتیجه اش همین است که می بینید.

اکبر عبدی: آقایان فیلم مرا به جشنواره راه ندادند


-    پس زیاد نظر مثبتی درباره فیلم های این روزهای سینما ندارید؟

-    نه، در رابطه با این موضوع نمی توانم حرف بزنم زیرا من زیاد فیلم نمی بینم و نمی توانم وضعیت سینمای ایران را ارزیابی کنم. بهتر است این اظهار نظرها را افراد فیلم بین، ارائه دهند.

-     یک سوال دیگر؛ حالا با این اوضاع سینما، امسال می توانیم شاهد یک جشنواره خوب باشیم؟

-    به نظر من سال گذشته جشنواره فیلم فجر مشکلات اساسی داشت. بخش مسابقه خارجی را از جشنواره جدا کرده بودند و بعد ازسه چهار ماه بخش بین الملل آن آغاز به کار کرد، به نظر من این یک ضعف است و جذابیت جشنواره را برای مخاطب کم می کند اما امیدوارم مدیران سینما از این به بعد با سیاست گذاری های بهتر روند مناسبت تری را برای برگزاری این جشنواره در نظر بگیرند.

-    آقای عبدی! چرا سال گذشته در جشنواره فیلم فجر نبودید؟

-     من سال گذشته فیلم آقای صمدی و آقای حاتمی را برای اکران در جشنواره فیلم فجر داشتم اما آقایان حرفه ای سینما گفتند این آثار ظرفیت حضور درجشنواره را ندارد و به ما اجازه اکران فیلممان را ندادند و حتی کلمه ای درباره دلایل این تصمیم به ما چیزی نگفتند. من به واقع از جشنواره ای ها گله مندم زیرا هم من و هم عوامل برای فیلم زحمت زیادی کشیده بودیم و دوست داشتیم فیلممان دیده شود.

-    امسال چطور؟ امسال فیلمی برای جشنواره دارید؟

-    بله اگر همان آقایان حرفه ای اجازه دهند ما امسال فیلم "رسوایی 2" که ممکن است به "همشهری" تغییر نام دهد به کارگردانی آقای ده نمکی را در جشنواره فیلم فجر خواهیم داشت. من در آن فیلم دوباره نقش یک روحانی را بازی می کنم و ما بقی دوستان بازیگر هم در این فیلم هستند با این تفاوت که در این قسمت دیگر خانم "الناز شاکردوست" حضور ندارد و به جای وی خانم "شیلا خداداد" به ایفای نقش می پردازد. "رسوایی 2" یا "همشهری" بعد ازماه مبارک رمضان کلید می خورد و ما به امید خدا آن را به جشنواره فیلم فجر می رسانیم اما باز هم می گویم آمدن یا نیامدنمان به نظر آقایان حرفه ای  سینما بستگی دارد و ممکن است دوباره اصلاً اجازه ورود ما را ندهند.

-    آقای عبدی! شما در همه فیلمهای مسعود ده نمکی به ایفای نقش پرداخته اید درحالی که همه ما می دانیم بسیاری از منتقدان نقدهای زیادی به کارگردانی وی دارند و در  واقع میانه خوبی با او ندارند. شما تا چه اندازه این نقدها را موافقی هستید؟

اکبر عبدی: آقایان فیلم مرا به جشنواره راه ندادند

-    من زیاد در رابطه با این موضوع نمی توانم صحبت کنم اما می توانم بگویم هر کسی حق اظهارنظر درباره آثار یک هنرمند را دارد اما این نکته را هم فراموش نکنیم که سینما تنها محدود به منتقدان نمی شود بخش اصلی سینما مردم هستند و آنها هستند که تعیین می کنند یک نفر در سینما باقی بماند یا نه. به نظرم استقبال مردم از آثار او نشان می دهد که دهنمکی حالا حالا ها می تواند در سینمای ایران به فعالیت بپردازد. به نظرم ده نمکی یکی از کارگردان های خوب سینمای ما است، من همیشه از کار کردن با او لذت برده ام زیرا اعتماد به نفس بالایی دارد و همین اعتماد نفسش باعث بهتر شدن کار می شود. این نکته را هم باید بگویم که او دست بازیگر را هنگام ایفای نقش باز می گذارد و به بازیگر اجازه ی ایده پردازی می دهد و این ویژگی ها باعث شده که به خوبی در عرصه سینما عرض اندام کند و جزء یکی از کارگردان های موفق ما باشد.

-    خوب آقای عبدی! کمی از این بحث ها فاصله بگیریم و درباره وجه دیگر بازیگری شما گفت و گو کنیم. شما چندین بار به ایفای نقش در ظاهر یک زن پرداخته اید. چرا چنین نقشهایی را قبول می کنید؟

-    چرا قبول نکنم؟ برای هر بازیگری از هر فرهنگ و ملیتی این موضوع به مانند یک شانس است زیرا چنین نقشهایی جای کار بسیاری دارد و هر بازیگری علاقمند به ایفای آن است. به نظرم در دنیای حرفه ای سینما یکی ایفای نقش جنس مخالف و یکی ایفای نقش یک بیمار روانی برای هر بازیگری جذاب و متفاوت است زیرا بازیگر از قالب خود به لحاظ درون و بیرون کاملا خارج می شود و تغییر پیدا می کند به همین دلیل من هم به طبع ایفای چنین نقشی را دوست داشتم وبه هیچ عنوان این شانس را از دست نمی دهم.


-    اما اقای عبدی فکر نمی کنید این نقش دیگر درباره شما به کلیشه کشیده شده است؟

اکبر عبدی: آقایان فیلم مرا به جشنواره راه ندادند

-    کلیشه؟ کدام کلیشه؟ کلیشه زمانی اتفاق می افتد که مردم از چنین نقشی استقبال کمی کنند و یا اصلا استقبال نکنند و یا زمانی است که یک نقش به طور مداوم تکرار شود، اما شما به من بگویید که آیا پیرزن فیلم سینمایی "خواب زده ها" به کارگردانی "فریدون جیرانی" با پیرزن فیلم سینمایی " خوابم میاد" به کارگردانی "رضا عطاران" یکی بود؟ آیا یکی دیگر از فیلم هایم  که در آن هم به ایفای نقش یک پیرزن پرداختم، با این دو فیلم تفاوت نداشت؟ به نظر من اگر یک بازیگر در ارائه نقش موفق باشد هیچ کلیشه ای اتفاق نمی افتد به علاوه  اینکه من یک تیپ را تکرار نکرده ام و هر سه فیلمی که نقش پیرزن را بازی کرده ام تیپ های مختلفی از زنان را ارائه داده ام، این را هم باید اضافه کنم که اگر این نقش ها به هم شباهت داشته باشند، من خودم قبول نمی کنم که آن را بازی کنم.

-    آقای عبدی! در بازیگری به آن چیزی که مد نظر خودتان بود رسیده اید؟

-    من در بازیگری به خیلی چیزهایی که در سالهای جوانی تصورش را می کردم رسیدم اما همیشه دوست داشتم کارگردانی را هم تجربه کنم و فیلم هم بسازم، به همین دلیل در نظر دارم فیلمی با عنوان "خاورننه" را بسازم که خودم هم در این فیلم به ایفای نقش می پردازم.
به این صورت که این فیلم سه پیرزن دارد که اتفاقاً نقش هر سه پیرزن فیلم را خودم بازی می کنم. البته این فیلم بازیگران دیگری هم خواهد داشت که هنوز مشخص نیستند این را هم باید بگویم که تهیه کنندگی "خاور ننه" را هم خودم به عهده می گیرم.

-    آقای عبدی! چه شد که تصمیم گرفتید "خاورننه" را بسازید؟

-    در ایام جوانی یک فیلم آمریکایی از "رابرت ویلیامز" را دیده بودم که در آن مردی برای اینکه با زن و بچه خود بیشتر باشد و صمیمیت بیشتری را با آنها داشته باشد مجبور می شد به شکل زن های مختلفی در بیاید. من هم می خواهم آن داستان را به فرهنگ ایرانی خودمان برگردانم و این فیلم را بسازم.

-    بگذارید چند سوال هم در رابطه با شایعه هایی مبنی بر اینکه به کشور ترکیه پناهنده شده بودید از شما بپرسم. به نظر خود شما چرا  این شایعه ها ایجاد شد؟

-    من برای دیدار یکی از دوستانم به ترکیه رفته بودم که به یکباره متوجه این شایعات شدم. بارها گفته ام و باز هم می گویم من اینجا سلطان هنر پیشه های ایرانم چرا باید چنین عزتی را رها کنم و به یک کشور دیگر بروم؟ بروم به ترکیه که چه بشود؟ که در سریال "حریم سلطان" نقش سمبل خان را بازی کنم؟ آیا چیزی مغز من را گازگرفته است؟ مگر من دیوانه ام که دست به چنین حماقتی بزنم؟ اصلا مگر ممکن است یک بازیگر چنین مملکتی با چنین ملت خوش قلبی را رها کند و آواره کشور دیگری شود؟ آن هم ترکیه؟ نه، من هیچ گاه این کار را نمی کنم.

-    آقای عبدی! خودتان در یکی از مصاحبه هایتان گفته بودید این شایعات را "شریفی نیا" به وجود آورده است.


اکبر عبدی: آقایان فیلم مرا به جشنواره راه ندادند
-    نه این یک شیطنت رسانه ای بود که برخی به آن دامن زدند. نمی دانم برای چه این کارها را کرده اند اما باید بگویم که چنین کارهایی اخلاقی نیست من و شریفی نیا با هم دوست هستیم همانطورکه من می توانم با او شوخی کنم او هم اجازه شوخی با من را دارد . آن حرف من هم فقط یک شوخی بود و این شایعات را شریفی نیا بوجود نیاورده است. متأسفانه برخی می خواهند افراد را به جان یکدیگر بی ا ندازند اما باید بگویم که این کارها درست نیست و چیزی عایدشان نمی شود.

-    آقای عبدی! کم کم داریم به ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم. اگر صحبتی در این رابطه دارید بفرمایید؟

-    یادم می آید هنگامی که کودک بودم، عاشق زمانهای افطار وسحر بودم و به عشق سحری صبح ها زود بلند می شدم، مادرم غذا را گرم می کرد و در پشت بام خانه ی شصت متریمان که تنها دواتاق داشت سفره را باز می کردیم و با همسایه هایمان دور یک سفره می نشستیم و رادیوی کوچکمان هم در آن زمان روشن بود برای اینکه متوجه شویم چه زمانی اذان می گویند. آن روزها صفای دیگری داشت یادم می آید که در مدرسه تا دم دمه های ظهر تحمل می کردیم و بعد که به خانه می آمدیم، چیزی می خوردیم و دیگر تا افطار چیزی نمی خوردیم اما هنگامی که پدرم به خانه می آمد الکی به او می گفتیم چیزی نخورده ایم تا دوباره دور هم سر یک سفره باشیم. حال و هوای آن روزها قابل وصف نیست حالا هم داریم به ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم اما آن روزها دیگر تکرار نمی شود.

-    خب آقای عبدی! گویا دیگر فرصتی برای گفتگو ندارید؟ اگر حرفی باقی مانده بفرمایید.

-    درست می گویید و دیگر زمانی برای ادامه گفت و گو ندارم اما برای شما و برای همه مخاطبانتان آرزوی سلامتی و شادکامی دارم.


منبع: میزان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس