به گزارش گروه دفاع و امنيت مشرق به نقل از جام جم، اگرچه مين دشمنان همچنان به دنبال قربانيگرفتن است، اما دلاورمردان ارتش جمهوري اسلامي ايران از همان نخستين روزها به مقابله با آن برخاستهاند و همچون نخستين روزهايي که کشورمان مورد حمله ناجوانمردانه رژيم بعث عراق قرار گرفت به کشف و خنثيکردن مينهايي ميپردازند که توسط دشمن در دل خاک پنهان شده است.
به منظور بررسي اقداماتي که ارتش تاکنون در خصوص پاکسازي اراضي آلوده به مين انجام داده است، با امير عبدالکريم همتي به صحبت نشستيم. وي قريب به يکسال است فرمانده قرارگاه مرکزي پاکسازي است، اين مرکز سال گذشته شکل گرفت. همتي پيش از آن نيز حدود 7 سال فرمانده قرارگاه پاکسازي استان خوزستان بود که بيشترين آلودگي به مين را داشته است.
در ابتدا توضيحاتي درباره اراضي آلوده به مين ارائه دهيد، از جمله اينکه چه مقدار از اراضي کشورمان آلوده به مين بوده و چه مقدار از آنها پاکسازي شده است؟
به صورت تقريبي حدود 2/4 ميليون هکتار از اراضي کشور آلوده به مين بوده که از همان سال 59 که عمليات ثامنالائمه انجام شد، عمليات پاکسازي نيز آغاز شد. يعني در واقع بعد از شکست حصر آبادان، يگانهاي مهندسي نيروي زميني ارتش اقدام به پاکسازي مينها کردند تا يک ايمني نسبي براي مردم و همينطور رزمندگاني که در اين منطقه تردد داشتند، به وجود آيد. ليکن پاکسازي که به صورت اخص و به شکل کامل انجام شود بعد از پايان جنگ در سال 67 آغاز شد و نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي با 20 گردان مهندسي رزمي در 3 استان کرمانشاه، ايلام و خوزستان کار پاکسازي را شروع کرد.
چه مقدار از اين 2/4 ميليون هکتاري که فرموديد، تاکنون پاکسازي شده است؟
بالغ بر 4 ميليون هکتار به طور کامل پاکسازي شده است و با توجه به اينکه علاوه بر ارتش، سپاه و بخش خصوصي نيز وارد عمل شدهاند پيشبيني ميشود ظرف يکي دو سال آينده کار پاکسازي به اتمام رسيده و کامل انجام شود.
ارتش بيشتر در چه مناطقي از کشور وارد اين کار شده است؟
ارتش از همان دوران جنگ کار پاکسازي را انجام ميداده است يعني هر منطقهاي که بعد از عمليات آفندي آزاد ميشد، توسط يگان مهندسي رزمي مورد بررسي قرار ميگرفت منتها کار پاکسازي از سال 67 به صورت رسمي با احداث 3 قرارگاه پاکسازي در 3 استان کرمانشاه، ايلام و خوزستان توسط ارتش آغاز شد و تا الان هم ادامه دارد.
اين سه استان بر چه اساسي در سبد ارتش قرار گرفته؟ تقسيم کار به چه صورت بوده است؟
به نوعي ميشود گفت تقسيم کار بود. کار پاکسازي استانهاي شمال غربي کشور نظير کردستان و بخشي از استان آذربايجان غربي به سپاه محول شد و 3 استان ديگر به ارتش و ميتوان گفت که اکثر فعاليت ارتش در اين سه استان بوده است.
چه معياري در اين تقسيمبندي لحاظ شده است؟
اين تصميمي بود که ستاد کل گرفت. شايد يکي از دلايل نحوه چگونگي تقسيم استانها بين ارتش و سپاه مربوط به اين مساله باشد که چون نگهداري از مرزهاي استانهاي خوزستان، ايلام و کرمانشاه از ابتدا به عهده ارتش بود، پاکسازي اراضي اين استانها نيز به ارتش سپرده شد.
آيا اين تصميم مربوط به ايرماک بوده است يعني سازماني تحت رياست وزارت دفاع که متشکل از ارتش، وزارت دفاع، سپاه، نهادهاي مدني (NGO)، وزارت بهداشت و وزارت امور خارجه است و متولي اصلي مينزدايي در ايران به شمار ميرود؟
خير. تا سال 84 مسووليت پاکسازي به عهده وزارت کشور و استانداريها بود و وزارت دفاع اصلا دخالتي در اين امر نداشت، اما از سال 84 سياست دولت بر اين مبنا قرار گرفت که کار پاکسازي به وزارت دفاع واگذار شود و امروز هم متولي اين کار مرکز مينزدايي وزارت دفاع است. شرکتهاي خصوصي نيز از سال 85 وارد اين کار شدند در حالي که تا قبل اين سال، کل کار پاکسازي به عهده ارتش و سپاه بود و قسمت اعظم پاکسازي تا سال 85 انجام شده بود.
يعني الان شما به صورت پيمانکاري به کار مينزدايي مشغوليد؟
بله. علاوه بر ارتش، سپاه و شرکتهاي خصوصي نيز به عنوان پيمانکار در اين کار حضور دارند.
ميخواهم کمي درباره مناطق آلوده صحبت کنيد و اينکه آيا استانها به يک ميزان دچار آلودگي مين هستند يا با هم متفاوتند؟
ميزان آلودگي استانها با يکديگر متفاوت است و استان خوزستان به خاطر اينکه از حساسيت خاصي در زمان جنگ برخوردار بود و بيشترين عملياتها در اين استان انجام ميشد، بيشترين ميزان آلودگي را دارد. هر چه به سمت استانهاي شمال غربي ميرويم از ميزان اين آلودگي کاسته ميشود.
بافت جغرافيايي استانها با يکديگر متفاوت است. مثلا خوزستان دشت است، ولي استان ايلام منطقهاي کوهستاني. به لحاظ پاکسازي کار در کدام استانها سختتر است؟
نميشود خيلي دقيق گفت که مينزدايي در کدام استان سختتر و در کداميک راحتتر است. هر استاني شرايط خودش را دارد. مثلا در خوزستان مناطقي داريم مثل چزابه و فکه که رملي هستند و در اين مناطق مينهايي به عمق يک يا 2 متري رفتهاند که يافتن آنها کار بسيار سخت و زمانبري است. استانهاي غربي کشور نيز مشکل خاص خود را دارند. مينها بر اثر بارندگي جابهجا شده و درون شيارهايي افتادهاند که يافتن و خنثيکردن آنها نيز سخت و وقتگير است. براي همين نميشود گفت که در کدام منطقه کار راحتتر است و در کدام سختتر با اين حال آن گونه که نيروهاي درگير اين کار ميگويند، مينيابي در مناطق رملي سختتر است. بخصوص که گرما نيز به علت نوع لباسي که موقع مينيابي استفاده ميشود، سختي کار را افزايش ميدهد.
اما در دشت در نهايت با استفاده از ماشينهاي مينکوب، ميتوان مطمئن شد که منطقه از مين پاک شده است!
کار مينيابي کاري دستي است و ماشينهاي مينکوب فقط ضريب اطمينان را بالا ميبرند. يعني در آغاز فرد متخصص بايد برود مين را پيدا کند، خنثي کند و بعد در خاتمه ماشين مينکوب ميآيد و براي افزايش ضريب ايمني از آن استفاده ميشود.
اما همين ماشينهاي مينکوب را نميتوان در مناطق کوهستاني استفاده کرد !
درست ميگوييد. قدرت مانور ماشينهاي مينکوب در مناطق کوهستاني کاهش مييابد، لذا ضريب اطميناني که در مناطق دشت حاصل ميشود، ممکن است به دست نيايد. لذا به اين جهت ميتوان به مقايسه کار در نواحي مختلف پرداخت.
امير! اصلا چند نوع ميدان مين داريم؟
ميادين مين انواع مختلف دارد که عبارتند از حفاظتي، سدکننده، ايذايي، پدافندي و فريبنده.
و ميادين ميني که عراق در طول جنگ تحميلي به کار برد، از چه نوع بود؟
ميدان ميني که ما معمولا با آن برخورد ميکنيم، از نوع پدافندي و استاندارد است که خوشبختانه در بين ميادين مين، کار کشف و خنثيکردن آن راحتتر است.
چالش اصلي که در موضوع مينزدايي با آن مواجه هستيم، چيست؟
امروزه براي نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي چالش خاص و بزرگي وجود ندارد. در اوايل کار در سالهاي اوليه جنگ تحميلي، عمدهترين مشکل ما نبود تجهيزات مورد نياز بود. يعني نيروهاي ما لباس محافظ مينزدايي نداشتند و با همان لباس سربازي به اين کار ميپرداختند. به همين دليل تلفات ناشي از پاکسازي بالا بود و مجروحان مينزدايي زياد بود. الان خوشبختانه با وجود تجهيزاتي که وزارت صنايع در اختيار نيروها قرار داده، ميزان تلفات بسيار کاهش يافته است. با وجود اين شايد مهمترين بحثي که اصولا در بحث مينزدايي وجود دارد، موضوع آموزش است که البته در حال حاضر نيروهاي ارتش آموزشديده و بسيار خبره هستند و اين را بدون هيچ اغراقي عرض ميکنم. يعني شما در هيچ ارتشي نميتوانيد يگان مهندسي رزمياي را پيدا کنيد که تجربه گرانبهاي ارتش جمهوري اسلامي را در رابطه با پاکسازي داشته باشد. ما در سالهاي اخير فقط يک مجروح داشتهايم که اين نشان ميدهد هم آموزش خوب بوده و هم تجهيزات. منتها مهمترين چالشي که در اين زمينه به چشم ميخورد بحث اعتبار و منابع مالي است که بايد براي اين کار تامين شود. دولت و وزارت دفاع متولي بودجه هستند. براي ساخت مين چيزي حدود 3 دلار هزينه لازم است، اما خنثيکردن آن نزديک به هزار دلار هزينه دارد. من فکر ميکنم آن اعتبارمالي که براي پاکسازي اختصاص يافته، کافي نيست.
من در سال 83 ديداري از عمليات مينزدايي در کشورمان داشتم و در آستانه سال 90 نيز ديداري مشابه انجام شد. تصور ميکردم با گذشت 8 سال، نوع و کيفيت تجهيزات ارتقاء يافته باشد، اما متاسفانه ديدم که از همان وسايل سابق، استفاده ميشود. پوتينهاي ضدمين همان پوتينهاي قبل بود که سنگينياش کار را براي مينيابها سخت کرده است. چرا به اينگونه است؟
با توجه به محدوديتهايي که امروزه عليه کشور ما اعمال ميشود، کشورهاي سازنده، تجهيزات جديد در اختيار ايران نميگذارند و اين وزارت صنايع خودمان است که اين وسايل را توليد کرده است و در اختيار يگانها قرار داده ميشود. البته انتظار نيروهايي که به کار مينيابي مشغولند، کاملا بجاست. آنها ميدانند که پوتينهاي سبکتر در بازار موجود است که کار با آنها بسيار راحتتر است، اما در حال حاضر به همان علتي که مطرح کردم چنين امکاني مهيا نيست.
يگانهايتان اين پوتينها را در کجا ديدهاند که ميگوييد با سبکيشان آشنايند؟
ظاهرا تعدادي از اين پوتينها توسط يک شرکتي وارد و در وزارت صنايع نيز اقداماتي براي ساخت اين نوع پوتينها شده است، اما هنوز به مرحله توليد انبوه نرسيده است.
آنطور که من مطلع هستم اين پوتينها در اختيار مينيابهايي است که در شرکتهاي خصوصي به کار مشغولند. با اين وضع ممکن است برخي تصور کنند ارتش آنگونه که بايد به فکر پرسنل مينياب خود نيست.
من با آمار ميتوانم اين شائبه را تکذيب کنم. اگر واقعا تجهيزاتي که ما داريم کافي نبود يا آموزش ما ناقص بود امروز بايد ما نيز مانند ديگر سازمانها و شرکتها، آمار تلفات بالايي داشتيم، اما ميبينيم اينگونه نيست. اگر شما از مرکز مينزدايي سوال کنيد پاسخ ميشنويد که ارتش کمترين آمار تلفات را به لحاظ شهيد و مجروح دارد آن هم در حالي که بيشترين سهم را در پاکسازي دارد. امروز ما مدعي هستيم که اکثر مناطق آلوده به مين را ارتش جمهوري اسلامي ايران پاکسازي کرده است. مردم شهرهاي مرزي سوسنگرد، آبادان، هويزه و... زماني به شهرهايشان برگشتند که ارتش آنجاها را پاکسازي کرده بود. اگر آمار بگيريد ميبينيد که ارتش حجم عمده اين 2/4 ميليون هکتار را پاکسازي کرده است و سهم عزيزان ديگر در اين امر، شايد چيزي حدود 500 هزار هکتار بوده است.
تغيير متولي پاکسازي اراضي آلوده به مين از وزارت کشور به وزارت دفاع چه تاثيري داشته است؟
ماموريت ما چه آن زماني که مسووليت پاکسازي با وزارت کشور بود و چه حالا که با وزارت دفاع است، تفاوتي نکرده است. روش هر دو وزارتخانه يکي است منتها کار با افرادي که در وزارت دفاع هستند، چون نظامياند و درک بهتري از جنگ و مسايل نظامي دارند، راحتتر است.
تمام ميادين مين نقشه دارند. آيا شما براي مينزدايي و پاکسازي دسترسي به نقشهها داريد؟
خير اصلا. در جنگ تحميلي ما مورد هجوم قرار گرفتيم و بالغ بر 99 درصد ميادين مين را عراقيها ايجاد کرده بودند و ميدانهايي که ما کار گذاشتيم خيلي کم و بندرت بوده که نقشه آنها هم موجود بود، اما به نقشههاي ميني که عراقيها ايجاد کرده بودند، دسترسي نداشتيم. در ابتداي جنگ ما حتي نوع مينهايي را که دشمن به کار ميبرد، نميشناختيم. اکثر آنها براي بلوک شرق بود و يکي از مشکلاتي که در اوايل جنگ با آن درگير بوديم شناسايي اين مينها بود که نيروي مهندسي ارتش در بروجرد اين کار مهم را انجام داد و بعد از آن هم شروع به آموزش دانستههايش کرد.
آيا امکانپذير است که ميدان ميني نقشه نداشته باشد؟
اصلا چنين چيزي امکانپذير نيست. هر فرد نظامي که ميدان مين ايجاد ميکند بايد آن را حتما ثبت کند و اين يک قانون است. اين نقشهها نيز سري است.
آيا تاکنون مذاکرهاي بين ايران و عراق براي تبادل نقشههاي ميادين مين شده است؟
شنيدهام که ايران تلاش کرد طي مذاکراتي با عراقيها نقشههاي مين را در اختيار داشته باشد، اما اين اتفاق نيفتاد. ظاهرا استناد عراقيها هم اين بوده که بيشتر اسناد و مدارک مربوطه از بين رفته است. البته نکتهاي را هم اضافه کنم که حتي اگر الان بر فرض اين اسناد در اختيار ما قرار بگيرد براي ايران ارزش چنداني ندارد، چون اکثريت ميادين مين پاکسازي شده است.
اين که گفته ميشود بسياري از ميادين مين عراق توسط کشورهاي اروپايي نظير ايتاليا و آلمان ساخته شده صحت دارد؟
بله، کاملا صحت دارد. اينکه گفته ميشد مهندسي عراق خيلي قوي بود، بخاطر حضور شرکتهاي اروپايي در ارتش عراق بود.
آيا براي ارتش اين امکان وجود دارد که براي پاکسازي با بخش خصوصي همکاري کند؟
بله. امروزه که نزديک به يکسال است قرارگاه پاکسازي در ارتش ايجاد شده اين مجوز نيز صادر شده است که در صورت لزوم از شرکتهاي خصوصي براي امر پاکسازي استفاده شود. بنابراين مجوز ما مجاز به جذب 2000 نفر نيرو هستيم، اما در واقع در حال حاضر اين نياز احساس نميشود چون اين شرکتهاي خصوصي هستند که به ارتش مراجعه ميکنند و درخواست آموزش و تجهيزات دارند.
آيا افراد به طور داوطلبانه وارد کار مينيابي ميشوند؟
قطعا داوطلبانه است. بدون اغراق ميگويم اين نيروهايي که الان مشغول کار پاکسازي هستند فقط عشق و علاقه به کار و سازمان و کشورشان دارند که به اين کار مشغولند چون مينيابي به لحاظ مادي، درآمد چشمگيري برايشان ندارد و صرفا به خاطر همان عشق و علاقه اين کار را انتخاب کردهاند.
نيروهاي مينياب شما با توجه به استرس و فشار رواني که کارشان دارد، در روز چند ساعت موظف به کار هستند؟
همتي: براي ساخت مين چيزي حدود 3 دلار هزينه لازم است، اما خنثيکردن آن نزديک به هزار دلار هزينه دارد و من فکر ميکنم آن اعتبارمالي که براي پاکسازي اختصاص يافته، کافي نيست.
نيروها در طول روز بايد 8 ساعت کار کنند، اما نه بدين معني که يک نفر تمام 8 ساعت را در ميدان مين باشد. چون هر تيم بعد از يک ساعت کار به عقب برگشته و تيم ديگري کار را ادامه ميدهد براي همين هر نفر شايد کمتر از 4 ساعت در روز به کار مينيابي و خنثي کردن آن مشغول باشد.
در شرکتهاي خصوصي به چه شکل است؟
آنها بيشتر کار ميکنند براي اين که درآمدشان بالاتر برود. در واقع بحث کار دولتي و غيردولتي است. البته شرکتهاي خصوصي که در حال حاضر مطرح هستند تعداد پرسنلشان حدودا 10 نفر است.
آمار شهدا و مجروحانتان چگونه است؟
ارتش از سال 67 به بعد در رابطه با پاکسازي حدود 160 نفر شهيد داده و حدود 930 نفر مجروح داشته است که خوشبختانه اين آمار هر ساله به دليل بهبود تجهيزات و آموزش کمتر شده است. مثلا طي 2 سال گذشته تنها يک مجروح داشتهايم و اين فقط به خاطر تجارب ارزشمندي است که در سالهاي قبلتر به دست آوردهايم.
آيا کشتهشدگان مين جزو شهدا محسوب ميشوند؟
بله. يکي از مسائلي که الان بنياد شهيد درخصوص افرادي که مشغول مينيابي هستند، براحتي ميپذيرد همين شهيد محسوبشدنشان است.
مينزدايي کار پرخطري است. آيا طرحي براي بازنشستگي پيش از موعد افرادي که به اين کار مشغولند، داريد؟
ما اقداماتش را انجام دادهايم و نميدانم که اين بحث در ستاد کل مانده يا مجلس که هنوز به تصويب نرسيده است. اين موضوع فراتر از بحث ميادين مين هم هست و ما در قانون اساسي داريم کساني که با مواد ناريه کار ميکنند، شغلشان جزو مشاغل زيانآور و سخت محسوب ميشود که بايد مزاياي بيشتري به آنان اختصاص يابد. بر همين اساس بود که درخواست بازنشستگي زودتر از موعد را آماده کرديم که ديگر نميدانم در چه مرحلهاي مانده است.
قبل از اينکه مجلس چنين طرحي را به تصويب برساند، ارتش براي اين پرسنل خود چه مزايايي را در نظر گرفته است؟ چون در صحبتي که با پرسنلتان داشتم، گفته شد که مزاياي خاصي دريافت نميکنند.
در حال حاضر ارتش در مناطق مرزي در 2 حوزه در حال خدمت است؛ يکي مرزداري است و ديگري مينزدايي. بسياري از نيروهاي ما مربوط به يگانهاي رزمي هستند که کار مرزداري را انجام ميدهند و از ورود قاچاق و قاچاقچيان و منافقين و غيره جلوگيري ميکنند. بخش ديگر نيز مشغول کار پاکسازي هستند که آنها هم در 3 استان مشغول به فعاليت هستند. ارتش به آن افرادي که مرزداري ميکنند ماهيانه به خاطر سختي کار، پاداشي به آنان ميدهد، اگرچه پاکسازي اعتبار و بودجه بيشتري را نياز دارد.
قراردادهاي شما با وزارت دفاع براي پاکسازي به چه صورت است؟
در دهه 70 براي پاکسازي هر هکتار مبلغ 10 هزارتومان ارائه ميشد اما سال 89 به هکتاري 3 ميليون تومان رسيده که با توجه به رشد تورم و... تفاوت چنداني نکرده است. اين قرارداد که هکتاري 3 ميليون تومان بسته ميشود يک يگان، درگير کار پاکسازي ميشود و در بهترين حالت اگر منطقه مورد نظر مشکل خاصي نداشته باشد هر هکتار ظرف چهار پنج روز پاکسازي ميشود، اما اگر ميدان مين سخت باشد، زمان بيشتري ميبرد. حالا حساب کنيد که در اين مدت، هزينه سوخت اتومبيلها، خوراک، حقوق کارکنان از راننده گرفته تا مينياب، هزينه آمبولانس، فوقالعاده و پاداش چقدر خواهد بود؛ قطعا خيلي بيشتر از مبلغي است که پرداخت ميشود، اما چون ما نگاه سودآوري به اين امر نداريم، فقط به عنوان يک وظيفه و عمل خداپسندانه به کار پاکسازي مشغول هستيم. اگر از افرادي که مينيابي ميکنند بپرسيد متوجه ميشويد که فقط براي آسايش و آرامش مردم اين شرايط کار را پذيرفتهاند.
همه مناطق دشت و کوهستاني با يک قيمت محاسبه ميشوند؟
براي مناطق خيلي سخت مثل مناطق رملي اين مقدار شايد اندکي افزايش يابد.
آيا ايران تاکنون کمکي از نهادهاي بينالمللي براي مينزدايي دريافت کرده است؟
خير تاکنون کمکي دريافت نشده است.
چرا؟ اصلا همچين چيزي روال هست؟
بله. معمول است مثلا سازمانهاي بينالمللي در افغانستان فعاليتهاي زيادي درخصوص مينيابي انجام دادهاند. درباره عدم کمک به ايران هم شايد دلايل متعددي وجود داشته باشد از جمله مشکلاتي که استکبار با ايران دارد.
در حال حاضر مهمترين اولويت ارتش در بحث مينزدايي چيست؟ و دنبال بهبود چه چيزهايي در اين زمينه هستيد؟
براي بهتر کردن شرايط در بحث پاکسازي به دنبال افزايش بودجه و اعتبارات هستيم چون قطعا کمبودهايي براي بهروزکردن تجهيزات داريم. ما الان يک سري مينکوبهايي مثل تفتان يک و 2 داريم، اما کافي نيست و انتظار ما فراتر از اينهاست، لذا در فکر تغيير کاربري يکسري از تانکهايمان هستيم تا هم کار پاکسازي سهلتر انجام شود و هم با قدرت مانور بيشتري صورت گيرد.
با شرايط و امکانات فعلي فکر ميکنيد تا چه زماني ميتوانيم بگوييم کل اراضي آلوده پاکسازي شدهاند؟
پيشبيني ميکنم تا 3 سال آينده کار پاکسازي ادامه خواهد يافت. رسيدن آن روز و برگزاري جشن پاکسازي چندان دور نيست.
در حال حاضر کار پاکسازي کداميک از استانها که به ارتش محول شده، به پايان رسيده است؟
پروژههايي که قبلا در ايلام و کرمانشاه در دست داشتيم خوشبختانه به پايان رسيده است. بتازگي نيز يکسري قرارداد جديد براي مناطق سومار و دهلران منعقد کردهايم که بايد تا پايان سال 90 به پايان برسد.
در پايان اگر نکتهاي در نظر داريد، بفرماييد.
به عنوان فرمانده قرارگاه پاکسازي ارتش بايد بگويم که نيروهاي مهندسي زميني ارتش قريب به 25 سال است که مشغول پاکسازي هستند. چند هدف از اين امر پيگيري ميشد از جمله پاکسازي شهرها نظير کرمانشاه و ايلام. سياست کلي نظام نيز پاکسازي شهرها و روستاها و زمينهاي کشاورزي بود. از سوي ديگر بچههاي ارتش در پروژههاي اقتصادي نيز حضور چشمگيري داشتهاند و باعث رونق چرخه اقتصادي کشور شدهاند.
به چه صورت؟
پروژههاي نفتي يادآوران و پروژههاي نفتي شهر ايلام، در مناطقي قرار دارد که جنگ را به خود ديدهاند. لازمه فعالشدن اين مناطق و بهرهبرداري از اين پروژهها پاکسازي اين مناطق بود که نيروهاي ارتش اين کار را انجام دادند. کشورهاي خارجي که طرف ايران در اين قراردادهاي نفتي هستند حتي نميپذيرند که يک ترکش 20 گرمي در منطقه وجود داشته باشد براي همين تا خيالشان از اين بابت راحت نشود، حاضر به حضور در مناطق مذکور نميشوند. لذا همکاران ما در فعاليتهاي اقتصادي کشور هم به اين گونه دخيل هستند.