اطراف دولت و پارلمان انگلیس را نهادهای لابی‌گر فرا گرفته‌اند.صاحبان سرمایه به تاسی از ضرب المثل "آنکه نان دهد فرمان دهد" با خرید مقامات ارشد، خود را به نخست وزیر نزدیک و خواسته های خود را تحمیل می کنند.

گروه جنگ نرم مشرق- این روزها، فضای انگلیس درگیر نفوذ هزاران لابی‌گر شرکتی و شخصی است. اطراف پارلمان انگلیس را نهادهای لابی‌گر فرا گرفته‌اند و عملا شاهد افول ساختار دموکراسی در این کشور هستیم. اما چه کسی این لابی‌گرها را حمایت‌ می‌کند. پاسخ مشخص است: صاحبان ثروت‌های عظیم.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

فرد صاحب ثروت عظیم در انگلیس، در فرایند 6 مرحله‌ای لابی به اهداف خود دست می‌یابد: گام اول برای یک صاحب نفوذ و قدرت، گرد هم آوردن لابی‌گرهاست؛ در گام دوم، آنها شخص را به مقامات ارشد وزارت مورد نظر معرفی‌ کرده و ترتیب یک جلسه را برای وی می‌دهند؛ گام سوم، سرمایه‌گذاری در مجلس عوام و تطمیع نمایندگان است. طبق قانون اساسی انگلیس تطمیع مقام سیاسی از سوی صاحبان صنایع تسلیحاتی و نفتی جرم محسوب می‌گردد. پس، چه کاری بهتر از سرمایه‌گذاری زیرپوستی و غیرمستقیم به این شکل؟ در گام چهارم، صاحب سرمایه به تاسی از ضرب المثل "آنکه نان دهد فرمان دهد" با خرید مقامات ارشد، خود را به نخست وزیر نزدیک می‌کند. گام پنجم، ایجاد تاثیر در نظام خدمات اجتماعی از سوی صاحب ثروت جهت وارد کردن شرکت خود به حلقه شرکت‌های مشاوره دهنده و لابی‌گر خیابان "وایتهال" (خیابان معروف لندن که نهادهای دولت در آن واقع هستند) است. شورای مشاوره علمی-دفاعی محل خوبی برای شروع است. در این شورا، نخبگان دانشگاهی و نمایندگان صنعت تسلیحات گرد هم آمده و به تصمیم‌سازان فکر می‌دهند. انجمن تامین‌کنندگان دفاعی نیز دیگر جایی است که کله‌گنده‌های شرکتی همراه با وزرا دور هم جمع شده و سیاست دفاعی-صنعتی را تعیین می‌نمایند. گام ششم، استراتژی "درب گردان" نام دارد.


لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

رابطه وزارت دفاع با تجارت اسلحه بسیار نزدیک است. در سال 2007 مشخص شد که این نهاد برای 38 تن از کارکنان شرکت امنیتی و هوایی BAE Systems کارت عبور امنیتی صادر کرده است. یکی از این افراد جولیان اسکوپز (Julian Scopes) -لابی‌گر اعظم- بود که حتی تا بالاترین درجات وزارت دفاع نفوذ کرد و برای وزیر و مقامات ارشد لابی می‌کرد.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

در مجلس عوام چانه‌زن‌های گماشته شده توسط لابی‌گرها بیداد می‌کنند. نمایندگان چانه‌زن نظامی آنقدر اهمیت دارند که می‌شود گفت سرمایه‌داران، سیاستمدارن را در جیب‌شان دارند. هنوز BAE Systems، Rolls Royce، و یا Agusta Westland در این سازمان‌های لابی سرمایه‌گذاری می‌کنند. به هر حال، بحث قراردادهای چرب و پر منفعت در میان است. مثلا آگوستا در قراردادش متعهد شده که بالگردهای دولت انگلیس را با قیمت هر بالگرد 14 میلیون یورو تامین نماید. و از آنجایی که این قرارداد را غیر عرفی و غیر قانونی می‌دانست، موضوع را در مجلس مطرح نمود. او اینچنین اظهار داشت: "بر این باورم که رویکرد دفاعی ما در خدمت منافع سرمایه‌داران قرار گرفته است. ما یک قرارداد یک میلیون پوندی برای خرید بالگردهایی می‌بندیم که با وجود نیاز به آنها تا سال 2012، با هزاران منت و تاخیر به دست ما می‌رسد و فقط نسبت به مدل‌هایی قبلی دارای 50 درصد کارایی بیشتر است. نیروهای ما در جنوب افغانستان در سخت‌ترین شرایط هستند و ما تجهیزات نظامی را از دست دلالان به قیمت خون می‌خریم".

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

تمامی گروه‌ها و کمیته‌های دلالی و لابی‌گری، ابزار قدرتمند شخص ثروتمند برای تغییر در سیاست دولت هستند. هم اوست که آنها را گرد هم جمع کرده و تصمیم نهایی را خود می‌گیرد.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

بالگردهای شرکتی

اما در این میان باید به قصه "تونی بلر" -نخست وزیر سابق انگلیس- توجه شایانی کرد. به جرات می‌توان او را موفق‌ترین مقام سیاسی تاریخ انگلیس پس از نخست وزیری دانست. او، هم اکنون بنیاد نفتی خود را در عراق تاسیس کرده است. وزرای کابینه‌های سابق نیز از این قاعده مستثنا نیستند. مثلا همین آقای "مایکل پورتیلو" از سال 1995 تا 1997 وزیر دفاع بود. بلافاصله پس از دوران وزارت، دوران دیکتاتوری BAE را آغاز کرد. یا جان رید که وزیر سابق دفاع بود، حالا برای شرکت امنیتی بین‌المللی کار می‌کند. یا جف هون که از سال 1999 تا 2005 وزیر دفاع انگلیس بود، اکنون برای Agustawestland فعالیت می‌کند. او در زمان وزارت، یک قرارداد 1 میلیارد پوندی خرید بالگرد بین دولت و همین شرکتی که امروز در آن فعال است تهیه و تدارک دید. اما فقط سیاستمداران نیستند که اینگونه‌اند؛ فعالین خدمات مدنی هم دستی بر آتش این نوع بازنشستگی دارند.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///


دیدگاه کارشناسان:


"دیوید میلر" (David Miller)
مدیر موسسه تحقیقاتی Spinwatch: لابی در کشور انگلیس یعنی تلاش سازمان‌یافته در جهت تامین اهداف و تفوق سیاست مورد نظر فرد قدرتمند. این تلاش، قانونگذاران را تطمیع به تغییر یک قانون به نفع اهداف فرد لابی‌کننده می‌کند. لابی‌کننده، از مجرای فرایند دموکراتیک وارد نمی‌شود بلکه دموکراسی پیشد‌ستانه را برای دور زدن قانون از خود بروز می‌دهد. او چه در قالب مشاور و چه در شرکت خود فعالیت داشته باشد، اطلاعات پیرامون تصمیم‌سازان را جمع‌آوری کرده و بدینوسیله هر آنچیزی که می‌شوند برای آنها سودمند است و به کار شرکت‌شان می‌آید. لابی‌گرها دارای اتاق‌های فکر مختلف هستند. این اتاق‌های فکر که عموما با سرمایه اشخصا بسیار ثروتمند بنا شده‌اند، در قالب شبه سازمان‌ها اقدام به ارائه استراتژی و برنامه می‌کنند. در اینجاست که شخص وزیر تحت محاصره نامحسوس درآمده و با توجه به یکی بودن کلام و ایده لابی‌گر، مدیر عامل شرکت، و اتاق فکر، بر این باور می‌رسد که این ایده همانا نظر و خواسته مردم است و بدین طریق فریب می‌خورد و در مسیر خواسته سرمایه‌دار و مکانیزم طراحی شده از سوی او حرکت می‌کند.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

سرمایه‌دار به خوبی می‌داند که باید در میان افراد گروههای حزبی سرمایه‌گذاری نماید. این شکل سرمایه‌گذاری رد پایی از خود بر جای نمی‌گذارد، مگر اینکه یکی از دو طرفین به افشای آن اقدام نماید. سرمایه‌داران انگلیسی اقدام به ایجاد بنیاد به ظاهر خیریه به نام "اتحادیه هوایی" کرده‌اند که گروه‌های چانه‌زن مجلس که به نفع اهداف‌شان تلاش می‌کنند را حمایت مالی می‌نمایند. سال گذشته، اتحادیه هوایی از شرکت‌های بوئینگ، رولز رویس، و BAE Systems‌ به جهت امر لابی پول دریافت کرد.

نقش صنعت هوایی انگلیس به شدت در قراردهای تسلیحاتی پررنگ است. لذا، دولت اقدام به اعزام عوامل‌اش به کشورهای خارجی می‌کند. بطور نمونه، مقامات دولت که اخیرا به مصر سفر کرده بودند، دیدار با دست اندر کاران صنعت تسلیحاتی مصر را منکر شدند و به جای آن ادعا کردند که برای حمایت از تظاهرکنندگان میدان تحریر به قاهره سفر کرده‌اند.

شرکت‌های لابی‌گر تلاش دارند تا هر بخش از جامعه را تحت کنترل خود درآورند. ادعای بزرگی به نظر می‌رسد، نه؟ اما حقیقتا آنها معتقدند که باید نبض فضای سیاسی، فضای قضایی و حقوقی، و حتی فضایی که در مورد محصولات آنها صحبت می‌شود را در دست خود داشته باشند. در هر نقطه‌ای که احتمال تخطی از و دور زدن قانون وجود دارد می‌توان سر و کله آنها را یافت و تصمیم‌سازان هم عملا نمی‌توانند به آنها نه بگویند.

در فرهنگ ما یک چیز بسیار پررنگ است. اینکه مردم دارای افکار مشترک و حس اینکه چگونه باید همه چیزها را به کار گرفت هستند. تلاش برای تغییر افکار دیگر چندان مهم نیست. چرا که همین حالا هم افکار توسط استراتژی درب گردان تغییر کرده است. طرحی که همه را به یک فکر واحد دچار می‌کند. بدین طریق، همه گمان‌ها بر این می‌رود که اهداف شرکت‌ها تنها اهداف ارزشمند شایان توجه هستند. بنابراین نوعی از تفکر گروهی خلق می‌شود. علاوه بر این، شاهد شکل‌گیری مکانیزمی برای مناقشه ساختاری اهداف هستیم.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

تصویر استعاری برای استراتژی درب گردان

"لیندسی جرمن" (Lindsey German) فعال ملی-مدنی: به ما می‌گویند که در دموکراسی زندگی می‌کنیم. اما اگر همین مردم ساده در مجلس نمایندگان بودند، تازه متوجه می‌شدند که لابی در آنجا بیداد می‌کند. اگر به جلسات حزب حاکم بروید، متوجه خواهید شد که اتاق به اتاق این جلسات توسط بنگاه‌های لابی مورد حمایت قرار گرفته‌اند. انواع و اقسام تجهیزات و مواد غذایی را در آن محل‌ها به جهت تامین خواسته‌هایشان قرار داده‌اند. اما خبری از بحث هدفمند و خدمت صادقانه نیست.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

باید به صراحت گفت که دولت، وزارت دفاع، پارلمان، و سیستم لابی در مجلس عوام همه و همه ارتباط بسیار نزدیکی با صنعت نظامی در انگلیس دارند. بطور نمونه، اگر نگاهی به سفر اخیر "دیوید کامرون" -نخست وزیر فعلی انگلیس- به عربستان سعودی و سایر بخش‌های خاورمیانه داشته باشیم، می‌توانیم متوجه شویم که سفر وی دولتی و در خدمت یک تجارت مجزا بود.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

کامرون اینجا، کامرون اونجا، کامرون همه جا

وقتی یک فرد انگلیسی از تجارت بزرگی که شروع کرده است، درآمدی به دست می‌آورد، ناگهان احساس می‌کند که یک عامل بصورت ضمنی یا آشکار او را به سمت آن کارهایی می‌راند که قرار است رانده شود و وارد فضاهایی نمی‌شود که آنها نمی‌خواهند او واردشان شود.

آدم موقعیت، به فکر هیچ چیز جز منافع خود نیست. فرقی نمی‌کند که یک شرکت بزرگ، یک ارتش بزرگ، و یا یک وزارت دفاع زیر دست او باشد. او انگیزه‌ای بزرگ برا جنگ است، چرا این منطق اوست و چیزی است که برای آن زندگی می‌کند. خب، اگر شما تولید کننده اسلحه باشید، دوست دارید ببینید که عملکرد آن چگونه است. البته باید توجه کرد که این به معنای جنگ‌طلبی آنها نیست بلکه سخن از انگیزه ایجاد جنگ طلبی در دیگران است.

"پل فلین" (Paul Flynn) نماینده حزب کارگر: اهداف آنها آلوده است. لابی‌گرها فرا قانونی زندگی می‌کنند. دموکراسی آنها یعنی سود و آن سودی که کاملا منفعت‌طلبانه است. این عناصر موقعیت، پیوسته ثروتمند، قدرتمند، و ویژه هستند. لابی‌گر، به دنباله طفره‌روی و بازی با لحظات است. جایی حرف می‌زند، جایی فشار می‌آورد، و جایی تصمیم می‌سازد. و نهایتا با اتکا بر روش مخصوص خود تصمیمات‌اش را عملی می‌کند.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

ما افرادی را می‌بینیم که وقتی ژنرال، وزیر، و یا یکی از مقامات ارشد خدمات مدنی بودند، اعمال عجیبی از آنها سر می‌زد. این افراد درست پس از بازنشستگی وارد عرصه لابی‌گری می‌شوند. عملکرد آنها در قراردادهایی که با شرکت‌های مختلف برای حق دلالی می‌بندند، پاکی و سلامت فعالیت آنها در دوران گذشته کاری را نیز زیر سوال می‌برد.

بسیاری از قراردادهای دولتی میلیاردها پوند هزینه داشته‌اند. مثلا یکی از همین تصمیمات اخیر در مورد صنعت هوایی 5 میلیارد پوند برای دولت هزینه داشت. افشای این قرارداد و عجیب بودن شرایط آن، موجب شد که دولت تحت فشار قرار بگیرد اما با همه این اوصاف به دلیل اینکه لغو آن ضرر بیشتری را تا ادامه آن بر دولت وارد می‌کرد، لغو نگردید. و حالا مردم انگلیس گرفتار نوعی توفیق اجباری شدند و -به مثابه چوب دو سر طلا- هم باید متحمل ضرر ناشی از قیمت سرسام‌آور این قرارداد باشند و هم چاره‌ای به جز استفاده از صنعت هوایی ندارند. اما چگونه امضاء شدن این قرارداد موضوع سوال من است: ظاهرا رد پای یک مرد که پیشتر وزیر دفاع بوده و یک زن که از مقامات اطلاعاتی-امنیتی بوده به عنوان نماینده‌های آن ابر میلیاردر پشت پرده در این پرونده دیده می‌شود. البته، این چیز جدیدی نیست. رد پای وزرای بازنشسته را می‌توان در بسیاری از قراردادهای این شکلی دید. مثلا، یکی از وزرایی که در قضیه فساد مالی شرکت BAE Systems به شدت مانع پیگیری شد، بعد از بازنشستگی توسط همین شرکت استخدام گردید. حالا سوال اذهان عمومی این است: "آیا شغل آینده آن وزیر، عملکرد و سلامت کاری‌اش در دوران تصدی پست را تحت‌الشعاع قرار داد؟". این را باید لکه ننگ نظام ما دانست که مدعی دموکراسی هستیم. باید این جرثومه فساد را از سیاست‌مان پاک کنیم.

گرگ ماتیت (Gregg Muttitt) نویسنده: معمولا شرکت‌های نفتی نیازی به لابی دولت ندارند. نهایت‌اش این نیست که با مقامات ارشد دولت ارتباط برقرار می‌کنند و طی این جلسات خواسته خود را مطرح می‌سازند و پاسخ مثبت و منفی با دولت است. اگر به ماه‌های پیش روی جنگ عراق در سال 2003 برگردیم، خواهیم دید که دولت انگلیس به شدت تلاش داشته که اینطور وانمود نماید که علاقه‌ای به نفت عراق ندارد. در آن زمان، تونی بلر -نخست وزیر وقت- مدام این موضوع را انکار می‌کرد و این در حالی بود که حداقل 5 جلسه با کمپانی‌های نفتی انگلیس که به شدت برای نفت ارزشمند عراق دندان تیز کرده بودند برگزار کرد. دکترین اتاق‌های فکر جواب داد و درست در زمان حمله به عراق وزیر بازرگانی وقت اینگونه ایراد سخن کرد: "ما به شما ملت عراق اطمینان خواهیم داد که این شمایید که بر سر میادین نفتی خود با افتخار می‌ایستید و قراردادهایتان را می‌بندید".

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

پیش از جنگ عراق، چهار تن از ارشدترین مقامات بخش خدمات مدنی وزارت خارجه انگلیس اقدام به ترک خدمت به دولت کرده و به عنوان مدیران شرکت‌های نفتی و گازی مشغول فعالیت شدند. لذا، این‌ها همان مدیران ارشد دولتی هستند که در راستای استراتژی درب گردان به مدیران ارشد بخش خصوصی تبدیل شدند.

اهداف نفتی، در قلب سیاست خارجه انگلیس قرار دارند. این اهداف، سال‌هاست که به عنوان برنامه استراتژیک انگلیس مورد توجه سیاستمداران این کشور است و از همان درب گردان چرخش توالی شرکت‌های نفتی به نهادهای دولتی نشات می‌گیرد. این برنامه‌ها را می‌توان از دل دقایقی که مدیران شرکت‌ها و مقامات دولتی در هزارتوی برج‌های لندن با هم به گفتگو می‌گذرانند، بیرون کشید. این افراد، آبشخور واحد دارند و خود را اخوان یک سفره می‌دانند.

داگلاس کارزول نماینده حزب محافظه‌کار: کارزول که بلافاصله پس از ورودش به مجلس عوام اقدام به سفر به افغانستان جهت خبردار شدن از وضعیت نیروهای نظامی انگلیس در آن کشور و تجهیزات مورد استفاده‌شان کرد. هزینه سفر او را سازمانی به نام "طرح پارلمانی نیروهای مسلح" تامین کرد. وقتی به انگلیس بازگشت، متوجه شد که سازمان مذکور برای انجام این سفر هدفمند توسط ابزاری به نام وی، سیبیل برخی از عناصر سیاست انگلیس را چرب کرده است. او در نهایت تاسف می‌گوید: این که بودجه دفاعی به جای هزینه شدن برای نظامیان و ارتش، خرج چند شرکت‌ دفاعی لابی‌گر می‌شود، من را بیش از همیشه نگران می‌کند. من مطمئنم که پای غول‌های سرمایه‌دار در این میان است.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

ما دوست داریم که انتخاب‌شدگان‌مان را در خدمت مردم و تعیین سیاست عمومی ببینیم. اما برای هزارمین مرتبه، وایتهال را مملو از اضداد می‌بینیم؛ و جای نمایندگان واقعی مردم که به اعتقاد من تصمیم‌سازان اصلی مردم هستند را لابی‌گرهایی گرفته‌اند که در خدمت شرکت‌های بزرگ می‌باشند. امروز، بسیاری از مقامات ارشد برج‌های وایتهال در لیست نفرات خادم شرکت‌های بزرگ قرار دارند. من به شخصه آنقدر در مورد استراتژی "درب گردان" نگران شدم که فهرستی از سیاستمداران وارد شده به بخش خصوصی تهیه کردم. سپس خطاب به نهادهایی که سالیان پیش در آنجا فعالیت می‌کردند نامه نگاشتم و درخواست کردم که جزییات مربوط به جلسات آن زمان که وی در آنها شرکت داشته را در قالب نسخه‌های کپی در اختیارم بگذارند. 

از میان نامه‌های پاسخ داده شده به کارزول، مشخص می‌گردد که جلسه‌ای مهم و محرمانه میان "سر بیل جفری" -یکی از مقامات ارشد بخش خدمات مدنی وزارت دفاع، "کوین تبیت" -مقام سابق وزارت دفاع و رییس کنونی Finmeccanica UK که شرکت AgustaWestland زیر نظر آن است، و "گراهام کول" -مدیر عامل AgustaWestland- برگزار گردیده که طی آن تبیت، جفری را تهدید می‌کند که اگر مفاد قرارداد بالگردها از سوی او رعایت نشود، اقدام به انتشار ویدئویی بر علیه وزارت دفاع می‌کند. این را می‌توان نمونه‌ای رمانتیک از استراتژی درب گردان دانست که البته در موارد نفتی هم مصداق دارد.

شاندراشخار کریشنان (Chandrashekhar Krishnan)
مدیر عامل موسسه شفافیت بین‌المللی: دیوید کامرون اخیر به عنوان نخست‌ترین رهبر سیاسی جهان پس از انقلاب مصر به این کشور سفر کرد. او دلیل سفر خود را کمک به دولت مصر برای بنیان نهادن دموکراسی در این کشور و منطقه عنوان کرد. در همین زمان، از سوی بسیاری از محافل خبری به تجارت مخفیانه اسلحه در مصر محکوم گردید. در آنجا در طی سفرهای مختلف با حداقل 8 تاجر اسلحه دیدار کرد. البته مردان نفتی هم به همراه وی بودند و صندلی خود را در هواپیمای تجاری جناب نخست وزیر رزرو کردند.

لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

ما کارشناسان از اصطلاح "درب گردان" برای تشریح حال مقامات ارشد و بخش خصوصی استفاده می‌کنیم. این یک فرایند دو سویه است. یعنی افرادی از دولت به بخش خصوصی و از بخش خصوصی به دولت وارد می‌شوند. گمان می‌کنم که این درب گردان کاملا خراب شده است. چرا که سیستم فعلی قانونگذاری ما بسیار ضعیف عمل می‌کند.

در ‍پایان باید به سه گام برای ریشه‌کن کردن لابی که همانا مورد خواسته مردم انگلیس است، اشاره کرد: گام اول، مربوط به ثبت‌نام قانونی لابی‌گران است. دیدگاه پل فلین در این مورد:

"پاسخ این خواسته را باید در کامرون جستجو کرد. او پیش از این وعده داده بود که لابی‌گران را مجبور به ثبت‌نام علنی می‌کند. بدین ترتیب، مفاد و شرح قراردادهای آنها، اهداف‌شان، و شخص حامی مالی آنها مشخص می‌گردد و لذا بسیاری از اثرات مخرب لابی‌گر خنثی می‌شود".

در گام دوم، باید همه چیز شفاف و علنی شود. دیدگاه داگلاس کارزول در این مورد:

"ثبت‌نام قانونی، به خودی خود و فی‌الذات بهترین و اصولی‌ترین روش برای حل این مشکل است. وقتی یک یا چند مقام دولتی با یک یا چند سرمایه‌دار دیدار پنهانی می‌کنند، باید تمامی جزییات جلسه را بصورت علنی منتشر نمایند. آنها باید این کار را انجام بدهند و بقیه امور را به اذهان عمومی بسپارند".


لابی‌گری در انگلستان بیداد می‌کند (جنگ نرم) /// در حال انجام ///

در گام سوم، باید به موضوع ورود مقامات دولتی پس از بازنشستگی به بخش خصوصی توجه دقیق و آن را کنترل کرده و حرکت درب گردان را یا کند و یا متوقف نماییم. دیدگاه شاندراشخار کریشنان در این مورد:

"به نظرم باید در بدنه نهادهای دولتی و بالاخص وزارتی مثل وزارت دفاع، قوانین بسیار سخت‌گیرانه مانند محرومیت مادام‌العمر برای شخص خاطی اعمال گردد تا پیوسته شاهد ورود وزیر دفاع پس از بازنشستگی به شرکت خصوصی نباشیم که پیشتر با در دوران وزارت دلال یک قرارداد بین دولت و آن شرکت بوده است. به جرات می‌گویم که نظام فعلی لابی در انگلیس به هیچ وجه به نفع این کشور نیست".









نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • تازه مسلمان نروژی مقیم ایران ۰۰:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
    0 0
    انگلیسی ها آدمهای کثیفی هستند خاطرم هست که دیویدکامرون در سازمان ملل سال گذشته در صورت یکی از رئیس جمهورهای دنیا که یادم نیست رئیس جمهور کجا بود آب دهانش را در صورتش انداخت و به این توهین بسنده نکرد و او را نمدمال هم کرد و آن رئیس جمهور آنقدر محجوب و مودب بود که به کامرون پرخاش نکرد و اعتراض نکرد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس