مشرق--- عزل آقاي مصلحي از وزارت اطلاعات که در پوشش «استعفاء» صورت گرفته بود و مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل ايشان که بازگشت وي به وزارت را در پي داشت با حاشيه هاي ناگفته اي همراه بود که بايسته نبود ولي اين حاشيه هاي ناشايست با نگاهي دقيق تر و از زاويه اي ديگر، نه فقط نگران کننده نيستند بلکه هشدار دهنده اند و شکرانه نيز دارند. مانند آژير خطري که از ورود «دزد» خبر مي دهد و صداي آن اگرچه گوشخراش است اما هيچ صاحبخانه اي از شنيدن اين صدا آزرده خاطر نمي شود و يا از نصب آژير، ابراز پشيماني نمي کند. شايد نگارنده را بيش از اندازه خوشبين تلقي کنيد! ولي...
1- فرض کنيد دوران تبليغات انتخاباتي است و يکي از نامزدها در سخنراني ها، مصاحبه ها و پوسترها و برگه هاي تبليغاتي خود اعلام مي کند که؛ «از نظر من دوران اسلامگرايي گذشته است! به جاي مکتب اسلام بايد از مکتب ايران به عنوان نسخه و الگوي حکومتي استفاده کنيم! صهيونيست هايي که به بهاي قتل عام مردم و آواره کردن آنها در فلسطين اسکان داده شده اند «مردم اسرائيل»! و مستحق دوستي هستند! هرکس با خواست و نظر من موافق نباشد در دولت من جايي ندارد! تنها معيار و ملاک من در به کارگيري افراد، اطاعت بي چون و چرا از دستورات و خواسته هاي من است! مبالغ کلان و نجومي بيت المال مسلمين را هر طور که بخواهم و در هر کجا که مايل باشم هزينه مي کنم و در مقابل هيچ کس هم پاسخگو نيستم! ايجاد تفرقه در ميان جريانات ارزشي و متعهد را به عنوان يک هدف استراتژيک دنبال مي کنم! هروقت که بخواهم به آمريکا و انگليس و ساير کشورها سفر مي کنم و با هر يک از مقامات سياسي خارجي و يا ايراني فراري که مايل باشم به گپ وگفت مي نشينم و اگر مثلاً در وزارت اطلاعات کسي بخواهد از علت اين سفرها و ماهيت آن ملاقات ها سر در بياورد بلافاصله او را عزل مي کنم و...»
خب! حالا بر فرض نامزدي با اين خصوصيات از فيلتر شوراي نگهبان عبور کرده باشد! آيا حدس مي زنيد بيشتر از آقاي کروبي - يعني کمتر از آراء باطله- رأي بياورد؟ به يقين نه!
2- حالا اگر مردم متعهد و پاکباخته ايران اسلامي به يک نامزد متعهد، مردم دوست، پاک دست و مقاوم در برابر باج خواهي قدرت هاي استکباري رأي بدهند و اين نامزد منتخب و محبوب، بعد از حضور در رأس قوه مجريه، فرد يا افرادي با خصوصيات ياد شده در بند اول اين نوشته را نه به عنوان «رئيس دفتر» و يا صاحب دهها پست کليدي ديگر، بلکه در جايگاهي نظير «قائم مقام» و «همه کاره دولت» بنشاند و هشدار دلسوزانه و مستدل ديگران را درباره خطر حضور او در کنار خود نپذيرد آيا به راي صادقانه مردم بي اعتنايي نکرده و اعتماد خالصانه آنها را ناديده نگرفته است؟! مي دانيم و بر اين باور خود اصرار داريم که شائبه و ترديدي درباره احترام و اعتقاد رئيس جمهور محترم به رأي و نظر مردم وجود ندارد ولي متاسفانه با به کارگيري باند منحرف و نفوذي مورد اشاره، اين بي توجهي چه بخواهند و چه نخواهند- و صد البته که نمي خواهند- صورت پذيرفته است و البته بديهي است از آنجا که اين انقلاب به قول حضرت امام(ره) «کشتي نوح است و خدايش پشتيبان و کشتي بان است» و مخصوصا، از آن روي که نگاه توده هاي عظيم مردم به رهبر انقلاب است و جايگاه و وزن هر کس را در ميزان نزديکي به آن رهبر فرزانه و نايب امام زمان(عج) ارزيابي مي کنند، به يقين باند منحرف کذايي راه به جايي نخواهد برد و ضربه اصلي را به جايگاه مردمي رئيس جمهور و تلاش درخور تقدير و خستگي ناپذير ايشان وارد مي کند و دلشوره دلسوزان اين است که چرا؟!
3- سال گذشته- شهريورماه 89- در حالي که باند مورد اشاره يکي از پروژه هاي خود را براي محاصره بيشتر آقاي دکتر احمدي نژاد تدارک ديده و در دست اجرا داشت، اطلاعات مربوط به پروژه ياد شده و شماري از جزئيات آن را که از طريق برخي اعضاي همان باند به دست آورده بوديم فاش کرديم و انتظار آن بود که رئيس جمهور محترم با مشاهده آن نشانه ها از اجراي پروژه جلوگيري کنند ولي متاسفانه چنين نشد و باند نفوذي، آقاي احمدي نژاد را به مصاحبه مفصلي با روزنامه دولتي ايران کشاند- و همانگونه که کيهان پيش بيني کرده و خبر داده بود- تلاش کرد ميان رياست محترم جمهوري و دوستان وفادار و اصولگراي ايشان مرزبندي کند.
همان روز در بخشي از يک يادداشت و با نگاهي دلسوزانه خطاب به رئيس جمهور محترم نوشتيم؛ «کاش برادر عزيزمان جناب آقاي دکتر احمدي نژاد نگاهي به اطراف خويش مي انداخت و مشخصات و هويت برخي از اين اطرافيان را که امروزه در شمار نزديکترين افراد به ايشان هستند، با کساني که طي چند سال گذشته در کنار وي بوده اند به مقايسه مي نشست. برخي از آنان- تاکيد مي شود که فقط برخي از آنها نظير آن آقاي اخراجي فلان وزارتخانه و...- چگونه آمده اند؟ و برخي از ياران فداکار، اصولگرا و کارآمد قبلي چرا در کنار ايشان نيستند؟! بي آن که - خداي نخواسته- قصد مقايسه مثل به مثل در ميان باشد، و فقط به عنوان يک هشدار منطقي بايد گفت که ماموريت عوامل نفوذي دشمن تنها ترور و انفجار نيست، بلکه مهره چيني بي خاصيت هاي گوش به فرمان و دور کردن کارآمدهاي متعهد از کنار مسئولان، يکي از اصلي ترين و شناخته شده ترين ماموريت آنهاست. اينگونه نفوذي ها را چگونه مي توان شناخت؟! به يقين نبايد در جيب و کيف آنها، کارت شناسايي سازمان هاي ماموريت دهنده را جستجو کرد! آنان بعد از نفوذ و جايگزيني دست به کار ماموريت خود مي شوند، و از جمله با اهميت ترين و شناخته شده ترين انواع ماموريت آنها علاوه بر خالي کردن اطراف يک مسئول بلندمرتبه از نيروهاي وفادار و متعهد که به آن اشاره شد، تنگ کردن دايره دوستان، متهم کردن ياران متعهد و دلسوز به دشمني، دست زدن به اقدامات ضد ارزشي و نسبت دادن آن به مسئولان و هنجارشکني هاي ديگري از اين دست نيز هست.»
اکنون بايد پرسيد که آيا در ماجراي اخير يعني عزل آقاي مصلحي بار ديگر پاي همان باند منحرف در ميان نبوده است؟!
رئيس باند مورد اشاره بعد از اطلاع از مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل آقاي مصلحي، حاضر نشد اين خبر در خبرگزاري ايرنا که مدتي است مانند برخي ديگر از مراکز و نهادها به طور کامل در اختيار عوامل سرسپرده او قرار گرفته است، درج شود و در حالي که يادداشت کتبي رهبر معظم انقلاب حاوي دستور ايشان مبني بر لغو عزل آقاي مصلحي به دست رئيس جمهور محترم رسيده بود و ايشان دستور را ابلاغ کرده بود، رئيس باند بهانه مي آورد که بايد اين دستورالعمل از طريق منابع رسمي بيت معظم له اعلام شود!! و حال آن که، پيش از اين اعتراض داشت که چرا دستور حضرت آقا مبني بر ضرورت عزل وي از معاون اولي رئيس جمهور، رسانه اي شده است!! طرفه آن که ايشان در همان هنگام نيز قبل از رسانه اي شدن دستور آقا، گلايه داشت که چرا اين دستور رسانه اي نمي شود؟!
بعد از صدور دستور آقا مبني بر بازگشت آقاي مصلحي به وزارت اطلاعات و ابلاغ اين دستور از سوي آقاي احمدي نژاد، روزنامه ايران، خبر قبلي خود مربوط به استعفاي ايشان را حذف کرده و خبر بعدي يعني، مخالفت حضرت آقا با عزل وزير اطلاعات را تيتر کرده بود. اما رئيس باند ياد شده ضمن تماس با عوامل خود در روزنامه دولت به آنها دستور مي دهد که همان خبر استعفا را چاپ کنند و روزنامه ايران به فرموده!! ايشان و در حالي که چند هزار نسخه از آن چاپ شده بود، چرخه چاپ را متوقف کرده و دستور ابلاغ شده را اجرا مي کند!!
قلم را در اين باره به نيام و زبان را به کام مي کشيم، زيرا شنيدن همين اندازه نيز براي توده هاي عظيم مردمي که همواره از امام راحل(ره) و خلف حاضر او به يک اشاره بوده است و از آنان «به سر دويدن»، سخت و آزاردهنده است. و اين پرسش برخاسته از ژرفاي دل آنان را پيش مي کشد که حضور تحميلي اين باند در کنار رئيس جمهور منتخب با کدام توضيح قابل توجيه است و چرا آقاي احمدي نژاد به عنوان کسي که مردم با اعتقاد به پيروي بي چون و چراي وي از رهبر و مقتداي خويش به ايشان رأي داده اند، دست اين باند منحرف و نفوذي را کوتاه نمي کند؟!
4- خوشبختانه جناب آقاي احمدي نژاد، رئيس جمهور محترم، همانگونه که از ايشان انتظار مي رفت با دريافت نظر رهبر معظم انقلاب، فرمان واجب الاطاعه حضرتش را به اجرا درآورد و نشان داد که بر عهد ديرين با خداي خويش، مردم و مقتداي خود پابرجا و استوار است اما، گلايه اي برادرانه از ايشان نيز در ميان است و آن اين که، چرا علي رغم هويت برملا شده باند مورد اشاره باز هم براي چندمين بار فريب حرکت سالوسانه آنها را خورده است؟! و به آنان اجازه سوءاستفاده از جايگاه مورد احترام خويش در ميان مردم را داده است؟!
اگرچه گفتني است خبرگزاري دولت- ايرنا- بعد از آن که با تاخير چند ساعته خبر مخالفت رهبر معظم انقلاب با عزل مصلحي را روي خروجي خود گذاشت، بعدازظهر ديروز مجدداً اين خبر را حذف کرد و مطابق يک گزارش موثق که به کيهان رسيده است، دستور حذف دوباره خبر را مديرعامل ايرنا که در هند به سر مي برد با اشاره رئيس باند ياد شده و از طريق تماس تلفني به خبرگزاري تحت مديريت خود صادر کرده است!!... که اميد است آقاي احمدي نژاد از آن بي خبر باشد.
5- نگارنده سال هاي متمادي است که برادر عزيزم حجت الاسلام والمسلمين مصلحي را از نزديک مي شناسد و همواره به مراتب بالاي ايمان، تقوي، شجاعت و پاکباختگي ايشان غبطه خورده است و مي داند که جناب مصلحي تنها به عنوان اداي وظيفه و انجام تکليف حاضر به پذيرش وزارت شده است. اين نگاه در تمامي کساني که طي سه دهه گذشته با فراز و نشيب هاي انقلاب همراه بوده و عبور از عقبه هاي تند و نفس گير را شاهد بوده اند، مشترک است ضمن آن که کارآمدي و مديريت ايشان بر کسي پوشيده نيست و موفقيت هاي چشمگير و بعضاً حيرت انگيز وزارت اطلاعات در دوران تصدي ايشان نظير دستگيري عبدالمالک ريگي، نفوذ در شبکه موساد، بازداشت عوامل ترور دانشمندان هسته اي، مقابله سايبريک با ويروس استاکس نت، ريشه کني شبکه هاي هرمي و شايد بااهميت تر از همه، برخورد با جريان فتنه 88 و... شاهدي بلامنازع بر اين کارآمدي هوشمندانه است. از اين روي اگرچه مي دانستم و مي دانم که برکناري ايشان از وزارت اطلاعات براي شخص ايشان نوعي سبکبار شدن است ولي اين برکناري حيرت انگيز و غيرقابل توجيه بود. مخصوصا آن که چندي قبل رهبر معظم انقلاب بر جلوگيري از ورود افراد منحرف به وزارت، پيشگيري از دخالت در امور وزارت از سوي جريانات بيروني و حساسيت در مقابل نفوذ دشمن تاکيد ورزيده و فرموده بودند وزارت اطلاعات متعلق به هيچ دولتي نبوده و به اصل نظام تعلق دارد و جناب مصلحي به گواهي کارنامه درخشان ايشان، مجري همين رهنمودهاي حکيمانه در وزارت اطلاعات بوده اند و دقيقا با نگاه از همين زاويه، عزل ايشان تعجب مضاعف همگان را در پي داشت که خوشبختانه با تدبير حکيمانه رهبر معظم انقلاب منتفي شد.
6- و بالاخره، ماجراي اخير با ذوق زدگي فراوان دشمنان بيروني و برخي از دنباله هاي داخلي آنان روبرو شد که سال هاست اختلاف و تفرقه در ميان خيل عظيم اصولگرايان را به عنوان يک آرزوي دور و دراز در سينه هاي پرکينه خود حمل مي کنند. آنان به خوبي مي دانند که اولا؛ باند منحرف مورد اشاره حساب جداگانه اي از حساب رئيس جمهور مکتبي و مردمي دارد و توده هاي عظيم مردم باز هم مثل هميشه اجازه سوءاستفاده از گلايه هاي دروني و خانوادگي خويش را به دشمنان بيروني و دنباله هاي دروني آنها نمي دهند و ثانيا؛ مردم همانگونه که دشمن، بارها آزموده است، چشم جان و گوش دل به نگاه و نظر رهبري دارند و در ماجراي فتنه 88 همگان شاهد بودند که با همين اعتقاد و با پيروي مومنانه از ولي امر خويش بر توطئه فراگير و همه جانبه دشمن پيروز شدند.