کد خبر 38415
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۴

دهنمکي از فراستي خواست اصطلاحات هميشگي خود نظير «فيلم در نيامده» را کنار بگذارد و با ادبيات جديدي بحث را شروع کند. اما اين شوخي ده‌نمکي باعث نشد فراستي از ادبياتش دست بردارد وضمنا از اين نوع نقد، دفاع هم کرد.

به گزارش گروه فرهنگي مشرق، اولين برنامه هفت در سال جديد به نقد و بررسي فيلم اخراجي ها 3 با حضور مسعودده نمکي اختصاص يافت. در اين برنامه که مسعود فراستي نيز حضور داشت، قبل از آغاز نقد، مسعود فراستي به قاچاق اين فيلم و علم کردن يک فيلم ديگر در مقابل آن انتقاد کرد و گفت: اين کاري غير فرهنگي است و هيچ کمکي به سينما نمي کند. سينما تفريح مردم است و نبايد با اين مباحث فضاي نقد را از اين هنر گرفت. کساني که اين کارها را مي کنند، مردم را در مقابل هم قرار مي دهند.
ده نمکي پس از او سکان سخن را به دست گرفت و گفت: اخراجي ها 3 نقد دموکراسي امروز ما بود و ما مي خواستيم بگوييم که نان عده اي در دعواي مردم است. اما عده اي که زماني مي گفتند دانستن حق مردم است، حالا فيلم را تحريم مي کنند. اين کار بدعت خطرناکي براي سينما است.
ده نمکي همچنين از طرفداران اخراجي ها 3 خواست که به خاطر دفاع از فيلمش به فيلمهاي ديگر توهين نکنند.
کارگردان اخراجي ها 3 ادامه داد: تعجب من از اين است که افرادي که بحث امنيت شغلي را مطرح مي کنند، حالا سکوت کرده اند و اين سکوت بدتر از اصل کار و قاچاق فيلم است.
جيراني که اجراي برنامه را بر عهده داشت در اين مورد گفت: علت اين سکوت احتمالا به تعطيلات و عدم انتشار روزنامه ها و مطبوعات مربوط بوده و قطعا هيچ کس با قاچاق فيلم موافق نيست. البته بيانيه شما هم کار اشتباهي بود ولي با همه اينها شوراي صنفي بايد مداخله کند و مشکل را حل کند. اگر چه موضوع اصلي اين است که همديگر را تحمل و مدارا کنيم.
فراستي: در ابتدا لازم است که اين موضوع را روشن کنم که در نقد فيلم، حساب فيلم را از فيلمساز جدا مي کنم تا راحت تر بتوانم به نقد آن بپردازم.
جيراني: برخي ها مي گويند، ده نمکي امکاناتي داشته که توانسته چنين فيلمي بسازد.
ده نمکي: اگر من امکانات ويژه اي داشتم، فيلم فقروفحشاي من چرا اينگونه شد؟ اگر من امکاناتي داشتم که نشريات شلمچه و جبهه ام توقيف نمي شد. با اخراجي ها يک و 2 هم در جشنواره برخوردي کردند که همه تان از آن با خبريد. بزرگترين هجمه در تاريخ سينماي کشورمان را هم اخيرا بر عليه اخراجي ها 3 راه اناخته اند که واقعا بي نظير است. اين چه امکاناتي است؟ البته من از ابتدا مي دانستم که براي اين حرف ها فرش قرمز پهن نمي کنند. جالب اينکه به برخي آدمها براي ساخت چنين فيلمهايي امکانات و بودجه مي دهند و همين آدم ها هم باز ژست اپوزوسيون مي گيرند! اصل اين است که به نحوي فيلم بسازي که مردم احساس کنند حرف فيلم مغرضانه نيست. و الا قبلا در مورد روحانيت هم فيلم ساختند و کسي کاري به کارشان نداشت.
فراستي: به نظر من تئوري مولف در ايران جواب نمي دهد. سينماي ما هنوز به مرحله هاي نرسيده که آثار، موثر را نشان بدهد. فيلمسازان ما به شدت دنياهايشان را عوض مي کنند و متاسفانه صاحب سبک هم نيستند. اما در مورد فيلم اخراجي ها 3 بايد بگويم چرا اينقدر شلوغ است؟! بر خلاف اخراجي ها يک و 2 که متمرکزند و حرف معيني را در ابعاد مشخص مي زنند. خصوصا پلان بشين - پاشو در اخراجي ها يک که خيلي ماندگار است و از لحاظ سينمايي هم خيلي خوب درآمده. اين دو فيلم به هر حال ايراداتي هم دارد اما از پس حرفش برآمده. ولي در اخراجي ها 3 راجع به همه چيز حرف زده اي و تمرکز مخاطب بر روي حرف اصلي گرفته شده. من فکر مي کنم شلوغي اصلي حاصل فيلمنامه است و اساسا فيلمنامه نداشته اي!
ده نمکي: بخشي از شلوغي به ساختار و بخشي هم به فيلمنامه بر مي گردد. ما بايد حرفمان را در فضاي شلوغ يک روز و در خيابانها مطرح مي کرديم. به هر حال من همه حرفهايي که مي خواستم بزنم را بايد در اين قسمت مي زدم و اين هم در اين شلوغي تاثير داشته. ولي به هر حال «ايران» (همان دختري که در اخراجي ها يک مصدوم شيميايي شده) خط ارتباطي با قسمتهاي قبلي را برقرار مي کند و پيداکردن اخراجي ها در قلب يک برنامه زنده تلويزيوني هم خط منطقي فيلم است. در اخراجي ها 3 مخاطب در هر سکانس بمباران اطلاعاتي مي شود و مخاطب با يکبار ديدن فيلم ارضا نمي شود و با هر بار ديدن جنبه هاي مختلفي از فيلم برايش روشن مي شود.
جيراني: اخراجي ها 2 به قوت اخراجي ها يک نيست اما به هر حال شخصيت ها و بازداشتگاه محور است. اما در اخراجي ها 3 شخصيت ها پراکنده اند. به نظر مي رسد يک سري شوخي هايي داشته اي که فيلم را بر پايه آن ساخته اي.
ده نمکي: اصلا اينگونه نيست! مضمون اخراجي ها 3 در اخراجي ها يک نوشته شده بود. مسلم است که طنز ها بعدا به فيلمنامه اضافه شد. موضوع کلي هم روايت آدم هاي بعد از جنگ است. ماجراي فيلم هم ادامه وضعيت آدم ها بعد از جنگ است. و ما دراين بين بايد ببينيم که مخاطب باور کرده يا نه.
فراستي: قطعا اخراجي ها يک به شدت جلوتر است. يعني آدم هاي تو از درون قصه در مي آيند. ولي در اخراجي ها 3 آدم ها از قصه در نيامده اند. برنامه زنده تلويزيوني را در زمان معيني ضبط مي کني اما براي اين ايده اوليه قصه نمي گويي. يعني ماجرايي که پي در پي و خط روايي درستي داشته باشد نداري. چراقصه مشکل دارد؟
ده نمکي: قصه، تعريف وضعيت اخراجي هاست.
فراستي: خودت را وادار کرده اي که گزارش تلويزيوني را در يک روز بگيري و اين، کارت را سخت کرده است. فيلم از نظر ساختار هم دچار مشکل مي شود. در حالي که بايد فيلم را از قصه و آدم هايي که از قصه در مي آيند، مي ساختي. اين ويژگي ها فيلم را به يک اثر تلويزيوني نزديک مي کند. کلوزآپ ها هم به مديوم شات هايي مي رود که چشم را اذيت مي کند.
ده نمکي: روايت قصه در يک روز کار را مشکل مي کند. در اخراجي ها يک نتوانستم اين کار را بکنم اما در اخراجي ها 2 ، داستان در 3 روز مطرح شد و در اخراجي ها 3 هم جريان در يک روز روايت مي شود. به نظر من 16 بازيگر جديد در کنار ديگر بازيگران قبلي اخراجي ها قرار گرفتند که ديگر نيازي به معرفي آنها نبود. حس «ايران» به عنوان شخصيت محوري داستان مورد نظر من بود که با ديدن مخاطب مي شود فهميد به اين نتيجه رسيده ايم.
فراستي: شريفي نيا(حاجي گرينف) بيش از ديگران جريان فيلم را جلو مي برد. رويگري(دباغ) هم نه مصداق بيرون از فيلم دارد و نه اينجايي است.
ده نمکي: من اصرار داشتم که مصاديق گم شود و به تعاريف بپردازيم و اين نمود عيني دارد. مثلا در ابتداي فيلم، امين حيايي از ستاد حاجي گرينوف و ميدان مين به دفتر دباغ مي رود تا واقعيت را لو بدهد.
فراستي: يکي از گرايش هاي بعد از انقلاب اين بود که يکسري حرف هاي تند سياسي را که درست هم بودند در دهان بازيگر مي گذاشتند، مستقل از اين که اين حرف را چه کسي مي گويد. مفهوم سازي بدون شخصيت يا تيپ غير ممکن است و مصاديق هم هدر مي روند. مثلا در مورد«ايران»، دختر، پدرش را نمي شناسد. پدر بايد شخصيت شود که نمي شود. شعارهايي مي دهد که از اخراجي ها يک عقب ترند. شخصيت بسيار رو است که خيلي جاها پس مي ماند. افتادنش از پله ها را هم من نمي فهمم!
ده نمکي : کسي نمي تواند به من اجبار کند که شخصيت را بسازم.
فراستي: اصلا شما قصه فيلم را تعريف کن.
دهنمکي: قصه يک خطي فيلم اين مي شود که در يک برنامه زنده تلويزيوني به دنبال اخراجي ها بگردند که هر کدامشان در حال و وضعي هستند. بچه قصه هايي را هم در آن گنجانده ايم تا حرفمان را به اين طريق بگوييم. مثل رابطه ايران با رسولي...
جيراني: اشکال کار اين است که داستان ايران و پسر حاجي گرينوف که داستان اصلي است، حالا تبديل به يک جريان فرعي شده. رقابت اتخاباتي هم پررنگ است اما در خارج از قصه تعريف مي شود.
ده نمکي: قصه و خط سياسي فيلم به جنگ ربط دارد. خيلي ها دوست دارند بگويند اخراجي ها به مصاديق کار دارد و اين به خاطر ترس آنها از تعاريف است. اگر ما افراد را در اخراجي ها 3 به يک نفر تطبيق بدهيم، در حق فيلم اجحاف مي شود. مردم بايد از نقد هاي روزنامه اي خارج شوند و اگر بخواهند مصاديق را تطبيق بدهند، خط قصه را گم مي کنند.
فراستي: در بخشي از فيلم دو رزمنده جنگي نشان داده مي شود که يکي شان موجي است. برخورد آنها هم برخورد يک رزمنده فعال و با اصول نيست. لودگي هايي هم دارند که موثر نيست و احساس مي شود که بازمانده جنگ نيستند.
ده نمکي: کريم سوسکه يکي از شخصيت هاي اخراجي هاي يک و 2 بود که اتفاقا در اخراجي ها 3 برخي از ديالوگها از سر دلشکستگي و نوعي عصبيت بايد از زبان او زده مي شد... برخي هم گفتند که به صدا و سيما توهين شده که اتفاقا مهندس ضرغامي در کنار مردم فيلم را ديدند و پسنديدند با اينکه در قسمتي از فيلم با ايشان هم شوخي کرده بوديم.
جيراني: بحثي هم در مورد نحوه اکران فيلم ها در شهرستانها مطرح است که سينما هاي کمي به سه فيلم غير مطرح اختصاص پيداکرده که بايد مورد بررسي قرار بگيرد.
ده نمکي: اکران سينماهاي شهرستان به من ربطي ندارد.
جيراني: به هر حال سينماي ايران بر اساس عرضه و تقاضا نيست و از بالا هم مسائلي در اکران دخيل است که مسئولين بايد در اين زمينه تصميم گيري کنند.
فراستي: موضوع ديگري که مي خواهم به آن بپردازم هشدار به ده نمکي است، آن هم نگاهي که قدري بوي ضد مردمي مي دهد و در ديالوگي از سيد جواد هاشمي به نظر من به مردم توهين مي شود.
ده نمکي: اين مطالب مطرح شده به اين معني است که مردم گول برخي جريانها و مصاديق را نخورند. به هر حال مردم ممکن است در رفتار تبليغاتي گول بخورند. ما نمي توانيم اضلاع دموکراسي را ناديده بگيريم.
گفتني است در ابتداي اين برنامه ده‌نمکي با اشاره‌اي کوتاه به برنامه طنزي که در ايام نوروز با برنامه هفت و مجري و منتقد آن به شوخي پرداخته بود، از فراستي خواست اصطلاحات هميشگي خود نظير «فيلم در نيامده» را کنار بگذارد و با ادبيات جديدي بحث را شروع کند. اما اين شوخي ده‌نمکي باعث نشد فراستي از ادبياتش دست بردارد وضمنا از اين نوع نقد، دفاع هم کرد.


 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس