به گزارش مشرق، اين کارگردان همزمان با اکران فيلمش در گفتگو با ايسنا، «اخراجيها» را مانيفست اعتقادي خود دانست و با اشاره به استقبال از اين فيلم اظهار کرد: از ابتدا مردم را ميشناختم و ميدانستم با فيلم ارتباط برقرار ميکنند و شايد به خاطر همين بعضيها بحث تحريم و قاچاق را مطرح کردند، چون ديدند مردم به اين حرفها توجه نميکنند و حتي اگر کسي منتقد فيلم است مينشيند و آن را ميبيند چون فيلم حرف جديدي براي گفتن دارد.
وي ابراز عقيد کرد:در دنيا عموما استقبال از قسمت دو و سه فيلمها بيشتر از قسمت اول نبوده و «اخراجيها» اين ويژگي را داشته است. خوشبختانه قسمت اول«اخراجيها» آنقدر بين مردم محبوبيت داشته که آنها را به تماشاي قسمتهاي بعدي مجاب کند. مضمون، فيلمنامه و چيدمان بازيگران هم مخاطب را براي شنيدن حرف جديد قانع ميکند. مکانيزم تبليغ دهان به دهان در سينماي ايران حرف اول را ميزند و اگر سري اول کساني که به سينما ميآيند راضي شوند اين در خانوادهها تاثير ميگذارند و مخاطب ديگري را به سينما ميکشد. درمورد «اخراجيها» اين اتفاق افتاد چيزي که معمولا در تحليلها مغفول ميماند. در مجموع دلايل زيادي دست به دست هم ميدهند تا يک فيلم در جذب مخاطب موفق عمل کند.
ده نمکي کار «اخراجيها» را ساده کردن حرفهاي بسيار پيچيدهاي دانست که بايد در جامعه تئوريزه شود و گفت: اين حرفها بايد به صورت يک فرهنگ درآيد و اين پل ارتباطي، زبان مشترک بين مردم و سينما برقرار شده است و حتما حساسيتهايي وجود دارد و اگر فيلم اصول را رعايت نکند بخشي از مخاطب خود را از دست خواهد داد. رعايت کردن اين حرکت بر خط قرمز است نه عبور از آن. چيزي که ديگران شعار ميدهند
«اخراجيها» از خطوط قرمز عبور ميکند آن را نفي ميکنم در واقع «اخراجيها» خطوط قرمز واقعي را ميشناسد و از آنها عبور نميکند.
اين کارگردان حرفهاي مطرح شده در «اخراجي ها3» را بسيارفراتر از بحثهاي جناحي روزمره سياسي دانست و اظهار کرد: فيلم مباحث کلانتري را مطرح ميکند که هر کسي با نگاه منصفانه و بيغرضانه به تماشاي فيلم بنشيند به آن پيام فيلم ميرسد. شايد وحشت خيليها از «اخراجيها3»به خاطر همين است. آنها دوست ندارند مردم پاي فيلم بنشيند چون از نتيجهگيري فيلم ميترسند. فيلم به نوعي مردم را به يک وحدت ملي، يک نوع يکرنگي و هوشياري در برابر سياست بازيها فرا ميخواند.
وي افزود: اين فيلم به نوعي دست دعواهاي حيدري نعمتي را در حوزه سياست براي مردم رو ميکند و چيزي که از «اخراجيها» براي حضرات يک تابويي ساخته وحشت از پيام و مضمون آن است که اين را در سينماها ميبينند. جاي شگفتي دارد که در سينماي ما همانقدر که در بالاي شهر از فيلم استقبال ميشود، در پايين شهر هم همان استقبال ميشود. فروش فوقالعاده سينما «ماندانا» در شرق و «شکوفه» در جنوب تهران با سينما «آزادي» و
«ملت» قابل مقايسه است و اين اتفاقي در سينماي ايران است. يا همان استقبال در شهرهاي مذهبي در ديگر شهرها هم ميشود. اين نشان ميدهد مردم به نوعي حرف دلشان را بدون غرض در «اخراجيها» ميبينند.
دهنمکي اذعان داشت:حتي چهرههاي سياسي هم فيلم را ميبينند احساس نميکنند به آنها توهين ميشود، بلکه به يک نقد اجتماعي و مناسبات دموکراسي در کشور پرداخته ميشود، به خاطر همين «اخراجيها» به جاي مصاديق با مفاهيم کار دارد و اميدواريم منتقدان آن چيزي که مردم را مجاب ميکند را پيدا کنند.
ده نمکي درباره شخصيتهاي فيلمش که تداعي کننده افراد خاصي در ذهن مخاطب مي شود گفت: نشانه شناسي فيلم با پرداختن به مصاديق جواب نخواهد داد. فيلم ميخواهد حرف مهمي را طرح کند و خيلي باشخصيتها کاري ندارد. عليرغم اينکه شباهتهايي ممکن است وجود داشته باشد و اين نشانهها واقعيت عيني جامعه ما است.
وي افزود: گفتمان شخصيت مهندس اکبر دباغ گفتمان ليبرال روشنفکري ضد جنگ است که جاهايي هم از جنگ سوء استفاده ميکند. اين نوع مرزبندي جناحهاي ما که مشخصا بشود حزبي را با نماد يکي از کانديداها مشخص کرد، به خصوص در انتخابات اخير فروپاشيد. ما اينجا گفتمانها را داريم. سيد جواد در فيلم نماد بچههاي جبهه و جنگ است و تعبيري که از شهيد رجب بيگي در ابتداي فيلم ميآيد مانيفيست فيلم است «خدايا توميدانيم چه ميکشيم از يک سو بايد شهيد شويم آينده بماند و از يک سو بايد بمانيم تا آينده شهيد نشود عجب دردي است» و اين بچههاي اصيل جبهه و جنگ را به اين فرا ميخواند که خودتان را از مناسبات روزمره کنار نکشيد و احساس تکليف کنيد و در حوزه مبارزه باقي بمانيد.
اين کارگردان به نقل قولي از شهيد باکري اشاره کرد و ادامه داد: او گفته بچهها بعد از جنگ سه دسته ميشوند عدهاي از گذشته پشيمان ميشوند، عدهاي غرق در زندگي ميشوند وعدهاي هم پشيمان نميشوند و غرق در زندگي هم نميشوند اما غصه ميخورند و دق ميکنند که من دسته چهارمي را که با «اخراجيها3» به اين دسته معرفي ميکنم آنهايي هستند که نه ميتوانند و نه بايد کنار بکشند. غصه ميخورند اما با وضع موجود بايد مبارزه کنند. اگر اينها کنار بکشند آنهايي که نان جبهه و جنگ را خوردهاند و دشنام ميدهند ميداندار افکار عمومي خواهند شد و مردم با اين قشر هيچ دشمني ندارند و با آن همراهي هم ميکنند که شما همذاتپنداري مخاطب را با آنها در «اخراجيها» ميبينيد که اگر مورد اقبال قرار گيرد قطعا اين بياخلاقيها در حوزه سياست کمتر ميشود. حتي بچههاي جبهه و جنگ هم با نسل امروز بايد زبان مشترکي برقرار کنند و ميبينند آدمها با بچههاي خودشان هم مشکل دارند. شخصيت ايران در فيلم نماد نسل امروز است که اگر نتواني زبان مشترک با آن پيدا کني ممکن است گول حاجي گرينفها را بخورد.
ده نمکي در ادامه گفتگو با ايسنا درباره پيش بينياش از فروش فيلم گفت: «اخراجيها3» شرايط متفاوتتري را نسبت به 1 و 2 دارد و هزينه تخريبي عليه فيلم به مراتب بيشتر است. مخاطب سينماي ايران هر سال ريزش دارد و بايد منتظر آينده بود و اميدوارم اين پديده قاچاق که در هفته اول رخ داد تاثير منفي خودش را نگذارد. کساني که دايهدار امنيت شغلي هستند و در موارد مشابه واکنشهاي خوبي از خود نشان دادند در اين مورد که انگيزههاي سياسي پشتش است سکوت نکنند. اگر قرار باشد اين تبديل به قاعدهاي شود که هر کسي که از فيلم خوشش نيايد بتواند به آن لطمه بزند فکرميکنم در آينده ديگران هم از اين امنيت برخوردار نخواهند بود.
وي با اشاره به حواشي اکران اين فيلم اظهار کرد: اينکه گفته ميشود بعضي جاها هنگام نمايش اتفاقاتي افتاد چنين چيزي نبود و اين جوسازي تيمي رسانهاي است که ارتباطات سينمايي دارند و با حب و بغض و حسادتهاي سينمايي اين کارها را ميکنند و به نام سياست تمام ميکنند و نميخواهند «اخراجيها3» اتفاق 1 و 2 برايش بيفتد. چطور ميشود کسي در مشهد کمي رنگ به پرده بپاشد و هنوز خشک نشده خبر در سايتهاي ضد انقلاب خارج برود و قطعا کسي که رنگ پاشيده و کسي که خبر داده هر دو دستشان در يک کاسه است و اميدوارم کساني که فضاي اکران را ناامن کردند به مجازات برسند.
دهنمکي درباره ساخت قسمت چهارم «اخراجي ها» با بيان اينکه هنوز تصميم نگرفتهام اظهار کرد: اگر«اخراجيها» باعث اين شود عدهاي اينقدر عصباني شوند چرا ادامه پيدا نکند، اما فعلا تصميمي ندارم.