
به گزارش مشرق، رييس مجلس شب گذشته در گفت و گو با شبکه العالم به بررسي وضعيت تحولات اخير منطقه پرداخت و تاکيد کرد که پيروزي نهايي از آن مسلمانان خواهد بود.
علي لاريجاني با بيان اينکه اتفاقي که در اين زمان رخ داده سابقه تاريخي گذشته دارد و اين انقلابها، موضوعهاي احساسي و نقطهاي نيست، گفت: تاريخ گذشته نشان مي دهد اعراب و مسلمانها تحت سلطه استعمار بودهاند، اين حالت تحقيري که مسلمانها در اين سالها با آن روبرو بودند به تنهايي باعث شد که ديکتاتوريهاي دستساز آمريکا و غرب را تغيير دهند، هر چند که در اين ميان مولفه هاي ديگري هم وجود داشت.
گزيده سخنان وي به نقل از خانه ملت به شرح زير است:
* انقلاب اسلامي در ايران نشان داد که اگر ملتها روي اراده خود بايستند و از حقوق خود دفاع کنند، قدرتهاي بزرگ نمي توانند اين اراده را بشکنند و اين يک تجربه اي بود که در ايران رخ داد.
* اين يک مدل است که ديکتاتوري را از بين ببريم و مردم به سرنوشت خود حاکم باشند و پيگير اين باشند که عزت اسلامي آنها احيا شود.
* بحرين، يمن و ليبي همه از يک جنس هستند، يعني از ديکتاتوري متنفرند و مردم اين کشورها به دنبال يک نوع جمهوريت هستند.
* درست است که استفاده از شبکه هاي اجتماعي و تکنولوژيهاي نوين در بين مردم منطقه افزايش يافته اما اين که آمريکاييها بخواهند از اين طريق و با استفاده از اين شبکه ها شرايط کشورها را تغيير دهند يک نظريه مرده است.
* آمريکاييها چارهاي جز حمايت از اين ديکتاتورها ندارند، زيرا اگر آنها را حمايت نکنند منافع خود را از دست مي دهند و بقيه ديکتاتورها نيز اعتماد خود را به آنها از دست ميدهند.
* آمريکاييها با خود ميگويند ممکن است ديکتاتورها سرنگون شوند، پس به دنبال اين هستند که با جريان جايگزين حکومتهاي فعلي ارتباط برقرار کنند که نمونه آن را ميشود در بحرين مشاهده کرد.
* شنيديم سعوديها به آمريکاييها قول دادهاند تا مساله بحرين را ظرف مدت چند روز حل کنند که اين نشان از اشتباه استراتژيک سعوديها دارد، زيرا مساله بحرين راه حل چند روزه ندارد
و يک مساله ريشهدار مثل مساله ليبي و يمن و ساير کشورهاي درگير انقلاب است و عربستان با خونريزي در اين کشور تنها بار خود را سنگينتر مي کند و مشکلاتش را بيشتر مي کند. مردم فراموش نخواهند کرد که عربستان در چه شرايطي سلاحهايش را به مردم نشانه گرفته بود.
* امارات نيز بايد بداند با لشگرکشي به بحرين مردم اين کشور او را به چشم يک همسايه خيانتکار نگاه مي کنند و امارات مطمئنا تاوان اين کار را خواهد داد، چرا که خونريزي در بحرين چيز کم هزينهاي نيست.
* طرح موضوع شيعه هراسي براي راه اندازي جنگ شيعه و سني از جمله سياستهاي آمريکاست که برخي سياستمداران خبيث آن را مطرح مي کنند تا سرپوشي روي تجاوز آشکار خود به بحرين و جنايت در اين کشور بگذارند اما اين مساله پنهان شدني نيست و سعوديها و اماراتيها با حمله به بحرين به کاخ شيشه اي خود سنگ مي زنند.
* حمايت ما از انقلاب هاي منطقه به دليل هدفي است که در انقلاب اسلامي مورد نظر امام و مردم بود. براساس اين هدف مسلمانها نبايد دست دوم باشند، بلکه زندگي آنان بايد مردمسالارانه باشد و اين هدف در تمام کشورهايي که دچار تحولات شدهاند براي ما در اولويت است.
* اگر تا چند روز آينده اوضاع بحرين به همين منوال ادامه پيدا کند آمريکايي ها براي آينده خيلي از چيزها را در بحرين از دست خواهند داد؛ زيرا مردم بحرين متوجه شده اند که آمريکاييها براي حفظ پايگاه خود در اين کشور حاضرند خون مردم بي گناه را حراج کنند و ما مي دانيم که اين امر ساده نيست و تاوان دارد.
* فراخواندن سفير بحرين از ايران يک اشتباه بود و بحريني ها مي توانستند از ظرفيت ايران استفاده کنند و مسير دقيقتري را در شرايط حساس کنوني دنبال کنند. شايد مقامات بحريني خواستهاند با اين مانور سياسي اعلام کنند که مسير انقلاب بحرين را تغيير دادهاند؛ اما همه مي دانند که مسير حرکت مردم بحرين روشن تر و شفاف تر از اين گونه نظرهاست.
* کميته اي براي پيگيري اوضاع و حوادث اخير بحرين تشکيل شد تا بتواند با رصد اين حوادث و پيشنهاد راهکارهايي مردم بحرين را در جلوگيري از بروز فاجعه انساني کمک کند. تا امروز رصد ما نشان مي دهد که دو کشوري که عوامل شان را وارد بحرين کرده اند و با کمک نيروهاي بحريني رفتارهاي خشن و خونيني را با مردم اين کشور داشته و اقدام دستيگري هايي غيرعقلايي کردهاند، بايد هر چه سريعتر رفتارشان را تغيير دهند.
* در ايران تقريبا هر سال يک انتخابات داريم که حتي در کشورهاي غربي هم بي سابقه است. در ايران انتخاب هاي با شور و هيجان بالا همانند انتخابات اخير رياست جمهوري برگزار مي شود و اين يک دموکراسي واقعي است. اما عده اي در کشور ميخواهند با کمک ديگران شيطنت کنند. هيچ کشوري اين موضوع را نمي پذيرد که عده اي بخواهند به بهانه دموکراسي در کشور شيطنت کنند.
* ترديدي در دموکراسي موجود در ايران نيست. مهم اين است که مردم احساس کنند خودشان در سرنوشت خودشان حاکم هستند.
* در ايران رئيس جمهور حداکثر مي تواند دو دوره در راس قوه مجريه قرار بگيرد که نشان دهنده چرخش نيرو در ايران است. همچنين در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در ايران هم در هر دوره بيش از 50 درصد نمايندگان تغيير مي کنند و اين نشان دهنده اين است که دموکراسي در ايران حيات دارد و فعال است البته غربي ها مي خواهند اين چهره را خراب کنند.



