حتی اگر یک فیلم از همه معیارهای وزارت دفاع برخوردار باشد ـ یعنی اینکه از لحاظ تاریخی دقیق باشد، به عضو گیری نیرو کمک کند، و خوشایند ارتش باشد ـ اما اگر حامی مالی آن فردی نامحبوب یا دارای باورهای مذهبی بحث‌برانگیز باشد وزارت دفاع می‌تواند حمایت خود را از آن فیلم دریغ کند.

گروه جنگ نرم مشرق- شواهد و قرائن نشان می‌دهند که هالیوود، صنعت فیلم‌سازی پرزرق و برق آمریکا، هنوز هم به عنوان یکی از اهداف اصلی نفوذ و دستکاری بسیاری از سازمان‌های دولتی آمریکا،‌ بالاخص سیا، مطرح است. اغلب مباحثی که در مورد تبلیغات سینمایی در جریان هستند به بحث در مورد گذشته‌ها می‌پردازند و در حالیکه تعدادی از کارشناسان امر توجهات را معطوف به روابط طولانی‌مدت و علنی هالیوود با پنتاگون نموده‌اند اما مطالب کمی در مورد تأثیرگذاری پنهانی بر هالیوود پس از واقعه 11 سپتامبر به رشته تحریر درآمده است. پیش از این 32 قسمت از فصل‌های کتاب «عملیات هالیوود» در مشرق ترجمه و منتشر شد. آنچه در ادامه می‌آید بخش سی و سوم از این کتاب است.

***
پنتاگون هنگامی که متوجه شد کشیش «سان میونگ مون» رهبر کلیسای اتحاد حامی مالی اصلی فیلم «اینچون» است مضطرب و نگران گردید. این فیلم از حمایت وزارت دفاع برخوردار بود و در آن «لارنس اولیویر» نقش ژنرال «داگلاس مک‌آرتور» را ایفا می‌کرد. در آن زمان، یعنی سال 1981، کلیسای اتحاد از اهمیت و اعتبار فعلی خود برخوردار نبود. این کلیسا در آن زمان مالک «واشینگتن تایمز» یا سرویس تلگرافی «یونایتد پرس اینترنشنال» نبود.

پنتاگون تعداد زیادی بالگرد، تانک، تفنگ، جیپ، کامیون، خودروهای زره‌پوش، و صدها سرباز آمریکایی در اختیار این فیلم قرار داد و مبلغ 102,000 دلار در ازای این خدمات دریافت کرد. پنتاگون از این فیلم خوشش می‌آمد، فیلمی که به گفته «کاسپر وینبرگر» وزیر دفاع آمریکا در میان نیروهای مسلح محبوب بود و روایتگر «نسبتاً واقعی» نبرد قهرمانانه «مک‌آرتور» در اینچون در جریان جنگ کره بود.

اما پنتاگون تقریباً تا قبل از اتمام ساخت فیلم نمی‌دانست «مون» تهیه‌کننده اجرایی آن است و هنگامی هم که فهمید دیگر کاری نمی‌توانست انجام دهد. وزارت دفاع به امید اینکه خود را از رسوایی همکاری با «مون» مصون بدارد از شرکت تهیه‌کننده فیلم خواست تا نام وی را از تیتراژ فیلم حذف کند، اما شرکت تهیه‌کننده این درخواست را رد کرد. وزارت دفاع سپس از این شرکت خواست تا نام این وزارتخانه را از فهرست کسانی که در تیتراژ پایانی به خاطر کمک‌هایشان مورد قدردانی قرار می‌گیرند حذف کند، اما شرکت این درخواست را نیز رد کرد.

اکنون که فیلم برای اولین بار در مرکز کندی واقع در واشینگتن پخش می‌شد ـ و ارکستر نظامی تفنگداران دریایی آمریکا برای حضار آهنگ‌های میهن‌پرستانه می‌نواخت ـ سؤالاتی در رابطه با درست بودن این همکاری مطرح گردیده بودند. یکی از اعضای کنگره نامه‌ای خطاب به «وینبرگر» نوشته و از وی توضیح خواسته بود. این عضو کنگره به همراه همسرش به مراسم افتتاحیه فیلم رفته بود و هنگامی که در بروشور برنامه نام «مون» را به عنوان تهیه‌کننده اجرایی فیلم دیده بود از تعجب خشکش زده بود. تعجب وی روز بعد بیشتر شد آن‌هم هنگامی که در روزنامه خواند که پنتاگون «همکاری کامل» با دست‌اندرکاران فیلم داشته است.

«جی ویلیام وایتهارست» از اعضای کنگره در نامه خود به «وینبرگر» در تاریخ 6 می 1981 نوشت: «هنگامی که دعوت جهت حضور در مراسم افتتاحیه فیلم را پذیرفتم نمی‌دانستم که کشیش «سون میونگ مون» رهبر کلیسای اتحاد حامی مالی اصلی فیلم است. همانطور که شاید خودتان هم می‌دانید کشیش «مون» یک رهبر مذهبی بسیار محافظه‌کار است که بسیاری وی را به شستشوی مغزی پیروانش متهم می‌کنند. به علاوه، بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های مالی وی بسیار بحث‌برانگیز هستند و شاید در تضاد با منافع کشورمان باشند. من به عنوان کسی که در زمینه مبارزه با فرقه‌های مذهبی گوناگون به ویژه از زمان وقوع رویدادهای وحشتناک شهر جونزتاون فعال بوده است ناراحت شدم از اینکه تا قبل از نمایش فیلم در مرکز کندی هیچ اشاره‌ای به این موضوع نشده بود؛ و تنها هنگامی از این ماجرا باخبر شدم که بروشور برنامه را باز کرده و متوجه مشارکت کشیش «مون» شدم.

«با این حال، آنچه بیش از این مرا ناراحت می‌کند این است که کشور ما به نیروهای نظامی خود اجازه داده تا با این فیلم و همچنین با کشیش «مون» همکاری کنند. بر اساس مقاله‌ای که روز بعد از نمایش فیلم در نشریه «واشینگتن پست» منتشر شد: ... تهیه‌کنندگان فیلم از همکاری وزارت دفاع برخوردار گردیدند و این وزارتخانه به ارتش و تفنگداران دریایی آمریکا اجازه داد تا به عنوان سیاهی‌لشکر در فیلم شرکت کنند. بر اساس گزارش‌ها، تهیه‌کنندگان فیلم در عوض مبلغ 77000 دلار به وزارت دفاع پرداخت کردند. من مایلم دقیقاً بدانم نوع همکاری ما با فیلم چگونه بوده است. اگر این موارد درست باشند در آن صورت آرمان کشیش «مون» بیش‌ازپیش مشروعیت یافته است. ممنون می‌شوم اگر در این باره توضیحات بیشتری ارائه دهید.»

هالیوود / 33

این ماجرا به‌هیچ‌وجه خوب نبود. کنگره دهه‌ها به وزارت دفاع اجازه داده بود تا به فیلم‌سازان منتخب کمک ارائه دهد ـ و چنین کمکی را از دیگران دریغ کند ـ اما یک رسوایی مانند این می‌توانست سؤالات ناخوشایند فراوانی مطرح سازد درباره اینکه منابع مالی ما چگونه ـ و برای چه کسانی ـ هزینه می‌شوند.

«وینبرگر» با دفتر رابط فیلم در وزارت دفاع تماس گرفت و از مسئولان آن خواست تا گزارشی درباره پیشینه فیلم برای وی بفرستند. وی سه هفته بعد در پاسخ به نامه «وایتهارست» نوشت که وی بیش‌ازحد نگران مشارکت «مون» در ساخت فیلم بوده است. وی به این عضو کنگره گفت که تهیه‌کننده فیلم، یعنی شرکت «وان وی پروداکشنز»، در سال 1987 از وزارت دفاع جهت ساخت فیلم درخواست کمک کرده بود و پس از اینکه مشخص شد فیلم مذکور با «معیارها و سیاست‌های موجود وزارت دفاع» سازگار است مجوز همکاری داده شده بود.»

«وینبرگر» در ادامه نوشت: «از آنجا که هیچگونه علامتی مبنی بر همکاری میان فیلم و کشیش «مون» یا کلیسای اتحاد وجود نداشت وزارت دفاع با این درخواست همچون دیگر درخواست‌ها جهت کمک وزارتخانه به ساخت فیلم رفتار کرد. وزارت دفاع معمولاً از تهیه‌کنندگان فیلم فهرست حامیان یا منابع مالی فیلم را درخواست نمی‌کند و به همین خاطر دلیلی نداشت که فکر کند این فیلم چیزی جز یک سرمایه‌گذاری تجاری معمولی است. این در واقع بعدها و بعد از اتمام فرآیند تولید فیلم بود که ما از طریق گزارش روزنامه‌ها متوجه شدیم آقای «مون» در فیلم مذکور دارای منافع مالی است.

«ما درخواست کردیم که هرگونه علائم مبنی بر تأیید همکاری وزارت دفاع با آقای «مون» یا کلیسای اتحاد از فیلم حذف گردد. با این حال، نام «سون میونگ» بدون موافقت یا تائید ما در نسخه اولیه فیلم استفاده گردید. ما از آن زمان تاکنون درخواست کرده‌ایم که نام وزارت دفاع از تیتراژ فیلم حذف شود.»

«وینبرگر» ادامه داد: «با اینکه فکر می‌کنیم سابقه ما روشن است و آگاهانه با کشیش «مون» همکاری نکردیم، اما من نگران این هستم که شائبه همکاری میان وزارت دفاع و کشیش «مون» ایجاد شود. تحقیق و بررسی درباره جزئیات تأمین مالی فیلم‌های تجاری امری غیرممکن است. با این حال، من دستور داده‌ام که سیاست وزارت دفاع در این زمینه مورد بازنگری قرار گیرد تا با ایجاد تغییراتی از وقوع اتفاقات مشابه در آینده پیشگیری به عمل آید.»

«وایتهارست» اما با این پاسخ قانع نگردید. وی در نامه‌ای دیگر به «وینبرگر» نوشت: «عطف به نامه‌ای که برای من فرستادید... در رابطه با فیلم «اینچون» من معتقدم یک تناقض آشکار رخ داده و ممنون می‌شوم اگر در این باره شفاف‌سازی شود.» «وایتهارست» خاطرنشان ساخت که این تناقض ناشی از آن بود که اگرچه پنتاگون تنها بعد از «اتمام عملی» ساخت فیلم متوجه مشارکت «مون» در آن شده بود و ظاهراً ناخواسته در این زمینه با «مون» همکاری کرده بود، اما این وزارتخانه اجازه داده بود ارکستر تفنگداران دریایی در مراسم افتتاحیه فیلم به اجرای برنامه بپردازد.

این عضو کنگره در نامه خود نوشت: «آنچه مرا آزرده می‌سازد این است که با اینکه وزارت دفاع در مراحل پایانی ساخت فیلم به وضوح از مشارکت «مون» در فیلم خبر داشت اما باز هم به ارکستر تفنگداران دریایی اجازه داد تا در مراسم افتتاحیه فیلم در مرکز کندی برنامه اجرا کند. از نظر من این امر نشان می‌دهد میان وزارت دفاع و کشیش «مون» تا حدودی همکاری صورت گرفته است. همانطور که در نامه قبلی خود نیز اشاره کردم، قضیه هنگامی پیچیده‌تر شد که چند عضو کنگره نیز در مراسم افتتاحیه فیلم شرکت کردند.»

«وینبرگر» دو هفته بعد به این نامه پاسخ داد. وی نوشته بود که درخواست اجرای برنامه توسط ارکستر تفنگداران دریایی توسط ژنرال بازنشسته تفنگداران دریایی آمریکا «اس جاسکیلکا» مطرح گردیده بود. این فرد به عنوان مشاور فنی فیلم توسط شرکت تولید کننده استخدام شده بود و درخواست وی نیز توسط دفتر روابط عمومی وزارت دفاع مورد تائید قرار گرفته بود. وی خطاب به عضو کنگره گفت که فیلم مذکور «چهره مناسبی از نیروهای آمریکایی ارائه می‌داد» و عواید مراسم افتتاحیه آن قرار بود به یک مرکز مربوط به بیوه‌ها و بازنشستگان نیروی دریایی و تفنگداران دریایی اعطا شود. «وینبرگر» نوشته بود که اجرای برنامه توسط ارکستر تفنگداران دریایی «دارای ماهیت میهن‌پرستانه و از رویدادهای ضمنی برنامه بود» و اینکه وزارت دفاع حمایت‌های مشابهی از مراسم افتتاحیه چند فیلم دیگر از جمله «شمارش معکوس نهایی»، «سانتینی بزرگ»، «یک قرمز بزرگ»، «پل دوردست»، و «مک‌آرتور» به عمل آورده بود.

هالیوود / 33

«وینبرگر» نوشته بود: «با اینکه منافع مالی «مون» در فیلم هنگام تأیید درخواست [اجرای برنامه توسط ارکستر تفنگداران دریایی] مشخص گردیده بود، اما به من گفته شد که هیچ ارتباط آشکاری میان فیلم و جنبش ایدئولوژیکی کلیسای اتحاد وجود ندارد. من معتقدم تصمیم مربوطه از روی حسن نیت گرفته شده است، اما اگر چنین ارتباطی وجود داشت من مطمئناً هیچگاه به وزارتخانه اجازه حمایت می‌دادم.»

خط پایانی نامه «وینبرگر» به «وایتهارست» به ویژه از آن لحاظ ناراحت کننده است که بیان می‌دارد معیارهای نانوشته وزارت دفاع در زمینه کمک و همکاری فراتر از دستورالعمل‌های رسمی این وزارتخانه هستند. این تلویحاً بدان معناست که حتی اگر یک فیلم از همه معیارهای وزارت دفاع برخوردار باشد ـ یعنی اینکه از لحاظ تاریخی دقیق باشد، به عضو گیری نیرو کمک کند، و خوشایند ارتش باشد ـ اما اگر حامی مالی آن فردی نامحبوب یا دارای باورهای مذهبی بحث‌برانگیز باشد وزارت دفاع می‌تواند حمایت خود را از آن فیلم دریغ کند.

بر اساس اصول بنیادین قانون اساسی، دولت نمی‌تواند صرفاً به خاطر مذهب یک فرد از وی حمایت کند. اولین کلمات متمم اول قانون اساسی بیان می‌دارد: «کنگره در خصوص رسمیت بخشیدن به یک دین، یا منع پیروی آزادانه از آن... قانون وضع نمی‌کند» وزیر دفاع نیز نمی‌تواند آن کاری را انجام دهد که کنگره قادر به انجام آن نیست. وی نمی‌تواند منابع دولتی که با تصویب کنگره تأمین شده‌اند را در اختیار باورهای مذهبی مورد علاقه خودش قرار دهد و کمک‌های مشابه را از دیگر باورهای مذهبی که مورد تأیید وی نیستند دریغ کند. قانون اساسی اجازه چنین کاری نمی‌دهد.

با این وجود، این همان کاری است که «وینبرگر»، وزیر دفاع، گفت در صورت دریافت درخواست کمکی که با «مون» مرتبط باشد انجام خواهد داد. این مسیر به کجا می‌انجامد؟ آیا وزارت دفاع دکترین مشابهی در مورد دیگر رهبران مذهبی بکار می‌گیرد؟ اگر کشیش «بیلی گراهام» خواهان کمک برای فیلم خود می‌بود چه؟ هرچه باشد «گراهام» دو فیلم تئاترگونه ـ به نام‌های «ارواح ناآرام» در سال 1955 و «انسان‌های ناآرام» ده سال بعد ـ تولید کرد و در بیش از دوازده فیلم ایفای نقش کرد. آیا درخواست کمک وی برای وزیر دفاع قابل قبول می‌بود؟ درخواست کمک از طرف کشیش «آل شارپتون» چطور؟ «آل شارپتون» در چهار فیلم سینمایی ـ به نام‌های «مالکوم ایکس»، «آخرین مهمانی»، «اغفال شده»، و «آقای دیدز» ـ و بیش از دوازده سریال تلویزیونی ایفای نقش کرده است. آیا مشارکت وی در یک پروژه سینمایی یا تلویزیونی باعث می‌شود وزارت دفاع کمک خود را از پروژه مذکور دریغ کند؟ درباره کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان چطور؟ این کلیسا فیلم‌های صنعتی و آموزشی بسیاری در ارتباط با کلیساها تولید می‌کند. در رابطه با کلیسای ساینتولوژی چطور؟ فیلم «میدان نبرد زمین» بر اساس کتابی نوشته «آل ران هوبارد» بنیانگذار ساینتولوژی شناخته شده است. اگر تولید کنندگان این فیلم از وزارت دفاع درخواست کمک می‌کردند آیا همکاری فیلم با یک رهبر مذهبی بحث‌برانگیز باعث ایجاد دردسر برای پنتاگون می‌شد؟ حد و مرزها در این زمینه چگونه هستند؟ چه کسی این حد و مرزها را تعیین می‌کند؟ روشن است که هیچیک از اعضای دولت نباید اجازه یابد چنین حد و مرزهایی را تعیین کند.

«وایتهارست» پس از نامه نگاری با «وینبرگر» از ژنرال ارتش «جری رالف کری» معاون دستیار روابط عمومی وزیر دفاع خواست تا به بررسی این موضوع بپردازد که آیا می‌توان تهیه‌کنندگان را مجبور ساخت به عنوان شرط دریافت کمک نظامی برای پروژه سینمایی خود «بیانیه‌ای در ارتباط با تأمین مالی یا معاملات پنهانی و فضاحت‌بار شرکا» امضا کنند. «کری» این ایده را نزد «رابرت گیلی‌ات» دستیار روابط عمومی مشاور عمومی وزارت دفاع مطرح کرد و وی نیز آن را به «دونالد باروخ» مدیر دفتر تولید فیلم وزارت دفاع انتقال داد.

«باروخ» در یادداشتی به تاریخ 14 می 1981 نوشت: «آقای «گیلی‌ات» اظهار می‌کند که ما حق داریم هرگونه سؤال مسئولانه‌ای مطرح کنیم و امضای هرگونه بیانیه منطقی و معقول را الزامی سازیم. با این حال، وی چنین چیزی را توصیه نمی‌کند زیرا هویت حامی مالی را می‌توان به آسانی پنهان کرد و این سؤال نیز مطرح می‌شود که ما این اطلاعات را برای چه می‌خواهیم. این امر می‌تواند منجر به طرح سؤال دیگری شود مبنی بر اینکه حد و مرز پذیرش درخواست همکاری کجاست؟ این سیاست ممکن است در ادامه باز هم به طرح سؤالاتی در رابطه با پذیرش استعدادهای خلاق همچون نویسندگان، کارگردانان، و بازیگران منجر شود.»

بنابراین هیچگونه آزمون سیاسی یا مذهبی ـ حداقل به طور رسمی ـ وجود ندارد که هویت تهیه‌کنندگان و حامیان مالی آنها را برملا سازد. اما روشن است که، همانگونه که نامه‌های «وینبرگر» نشان می‌دهند، اگر وزیر دفاع یا یکی دیگر از مسئولان بلندپایه پنتاگون از مذهب تهیه‌کننده خوشش نیاید می‌تواند به آسانی مانع کمک وزارت دفاع به آن تهیه‌کننده شود. این افراد تنها کافی است بگویند که چون فیلم مربوطه به اندازه کافی طرفدار نظامی‌ها نیست یا اینکه از لحاظ تاریخی دقیق نیست وزارت دفاع با آن همکاری نمی‌کند. هیچ سیستمی نیز جهت فرجام خواهی در این زمینه وجود ندارد. هیچ مکانیزمی نیز جهت بررسی و ایجاد توازن در این زمینه موجود نیست. احتمال سوءاستفاده از اختیارات امروزه نیز وجود دارد.

ادامه دارد...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 5
  • ۲۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
    0 0
    خوش به حالشون که میتونند حتی علیه رییس جمهورشون فیلم بسازند و وقتی هم مثلا وزارت دفاع خوشش نمیاد حداکثر اینه که ازش حمایت نمیکنه. خیلی جالبه: وزارت دفاع به امید اینکه خود را از رسوایی همکاری با «مون» مصون بدارد از شرکت تهیه‌کننده فیلم خواست تا نام وی را از تیتراژ فیلم حذف کند، اما شرکت تهیه‌کننده این درخواست را رد کرد. وزارت دفاع سپس از این شرکت خواست تا نام این وزارتخانه را از فهرست کسانی که در تیتراژ پایانی به خاطر کمک‌هایشان مورد قدردانی قرار می‌گیرند حذف کند، اما شرکت این درخواست را نیز رد کرد.
  • ۲۳:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۱
    0 0
    سلام. سینمای مردگان در حقیقت مردگان مهم تر از حق مردگان(ظلم) هستند بخشی اصلی فیلم هایی است که به حمایت از دولت یک درصد امریکا ساخته میشوند. اینکه بشریت در کجا و چگونه مرده اند برایشان مهم نیست انچه برای انها مهم است اهداف استکبار جهانی و دولت یک درصد امریکایی است. هالیوود نقش ظلم های بسیار اشکار استکبار و استعمار جهانی را به هر شکلی برای منافع جهان استکبار کنار میگذارد. التماس دعا یاعلی(ع)
  • ایرانی ۰۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۲
    0 0
    اینها فیلم میسازن در جهت جذب افکار عمومی به مصالح و سیاستاشون ، با دروغ سازی و تحریف خودشونو مهد تمدن ، حقوق بشر و انسان دوستی نشون میدن . فیلم سازای داخلیم ، میان فیلمایی مثله زندگی خصوصی ، یک خانواده محترم و . . . میسازن در جهت تخریب کشور ، نظام و آرمان های انقلاب . . .

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس