به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، در ابتداي اين نشست که عصر امروز (يکشنبه، 15 اسفندماه) در فرهنگستان هنر برگزار شد، فيلم کوتاهي با نام «ميراث ماندگار» پخش شد که در آن به معرفي روند ساخت موزهي ميراث روستايي گيلان توسط دکتر محمود طالقاني و ويژگيهاي ارزشمند اين اقدام پرداخته شده بود.
سپس رييس فرهنگستان هنر با اشاره به اين اقدام و اينکه اين خدمت بزرگ چه جنبهاي براي ما دارد، بيان کرد: به جهت معلوم شدن بيشتر اين مطلب، دو نکته را که همين امسال اتفاق افتاد، مطرح ميکنم.
محمدعلي معلم دامغاني ادامه داد: چندماه پيش، ارجمنداني دربارهي يکي از ابيات سعدي به من تلفن کردند که، بني آدم اعضاي يکديگرند؟ يا يک پيکرند؟ من در آن موقعيت جوابي که به نظرم ميرسيد گفتم، ولي بعد خواستند که آن جواب را مکتوب کنم. پس از آن، جوابم را در محضر بعضي بزرگان بهطور شفاهي گفتم و بهشکل کتبي امضا کردم. اما در حقيقت اين بيت به کوري چشم حقيقت، «بني آدم اعضاي يکديگرند» شد.
وي در اينباره اظهار کرد: پيشينيان ما گاهي انسان را مدينهي مثالي تشبيه کردهاند. در مدينهي مثالي، يکي شاه است، يکي عامل که عملي را انجام ميدهد و هر طبقهاي به کاري اشتغال دارد. پس بايد بگوييم «بني آدم اعضاي يک پيکرند» و در واقع، «بني آدم اعضاي يکديگرند» نيست.
او افزود: امروز روي برخي اسکناسها و در برخي موقعيتهاي رسمي به کوري چشم سعدي نه، به کوري چشم من حقير نه، بلکه به کوري چشم حقيقت «بني آدم اعضاي يکديگرند».
معلم دامغاني در ادامهي سخنان خود گفت: چند روز پيش، در يک جلسهي رسمي به درياچهاي که در شمال ايران قرار دارد و برخي آن را درياچهي «خزر» ميدانند و برخي به آن درياچهي «مازندران» ميگفتند و برخي نيز «کاسپين» ميگويند، اشاره شد. در حالي که کاسپيها قومي ساکن منطقهي شمال بودند که مرکز آنها همين شهر قزوين است و در حقيقت، هيچ ترديدي نيست که ما درياچهي «کاسپين» نداريم. اين درياچه «کسپين» يعني قزوين است و مردم قزوين هنوز هستند و زندگي ميکنند.
او ادامه داد: خزرها نيز قومي يهودي بودند در شمال درياچه و امروز اگر درياچه به نام آنها تسميه شود، اي بسا که مالکان و مدعيان ديگري نيز داشته باشد.
معلم تصريح کرد: وقتي اعراب آمدند، درياچه به نام «کسپين» بود که اين واژه تعريب شد. در حالي که در بسياري از متون، اين درياچه به نام «قزوين» است.
او با اشاره به نام «انزلي» بر درياچهي شمالي کشور که کلمهاي يوناني و به معني مرداب است، گفت: نامگذاري اين درياچه به نام «خزر» خيانت است. اگر هم به نام مازندران باشد، محروم کردن گيلان و طبرستان است. اين درياچه بايد به نام «کسپين» باشد تا بتواند به نام ايران باشد؛ اما ما مرده و شما زنده، ببينيد با اين ماجرا چه خواهد شد.
رييس فرهنگستان هنر اظهار کرد: ما بخواهيم يا نخواهيم، در نقطهاي از جهان واقع شدهايم که بسياري از عزيزترين هنرهايي که در دست ماست، در معرض نابودي قرار دارد. امروزه با وجود رايانهها، رسانهها و ابزار مکانيزه هنوز نتوانستهايم آنچه که را داريم به زبان تازه و رسانه ترجمان کنيم و از آن چيزي بسازيم که پايداري هويت ما را تضمين کند.
وي تأکيد کرد: فرهنگستان هنر براي چاپ و انتشار آثاري که بهوسيلهي شخصيتي در اين کشور آماده شده که خودش يک پيام بزرگ و آثارش پيام ديگري براي نسلي است که به آن سوي آبها ميروند، تلاش ميکند.
رييس فرهنگستان هنر با بيان اينکه دکتر طالقاني ـ مدير پروژهي موزهي ميراث روستايي گيلان ـ خود پيامي است براي سلسلهي جوانتر که با وجود موقعيتهاي شاخص، هويت خويش را نگاه داشته است، گفت: او در اين کشور نيز ضامن صيانت بسياري از ارجمنديهاست.
معلم در پايان سخنان خود، اضافه کرد: شما امروز مهمان خاطرهي غريبهاي از گذشتهي تابناک اين سرزمين هستيد که ممکن است امروز چندان ارجمند بهنظر نيايد؛ اما فردا که هيچ نشاني از اين معاني نباشد، خواهيد دانست که چه خدمت بزرگي به اين کشور و سرزمين شده است.